فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 چگونگی پیدایش رژیمی به نام اسرائیل به روایت حجت الاسلام مهدی طائب
هدف از اصل قرار داد یهودی ستیزی و یهودی سوزی چه بود؟
⛔️#بدون_توقف
🦋{@bi3imchi}🦋
✨میدونستی شهید دهقان...
✍🏻میدونستی شهید دهقان چقدر شجاع بودن و شجاعانه مبارزه میکردند؟ چه مبارزه با نفسشون که جهاد اکبر بود چه مبارزه با دشمنان اسلام...
📚تو قسمتی از کتاب میخونیم:
شما که این همه شجاعانه جنگیده بودید حالا به همین راحتی...
حق داشتی که توی خواب به مامان فاطمه گفته بودی نه ترسیدی و نه درد کشیدی ...
"ترس کلا با وجود تو بیگانه بود!"
درد هم...
اصلا فرصت درد کشیدن پیدا نکرده بودی...🍃
یک آن...
یک نفس...
یک لحظه...
#وصالنویس
🔸اگه میخوای رشد کنی و بزرگ بشی....
قدم به قدم باید از گذشته دور بشی و اتفاقات بد گذشته رو فراموش کنی.💎
از شکست ها،ناامیدی ها، نتونستن ها،اتفاقات بد باید درس بگیری.🧠
و با اونها خدا حافظی کنی.✋
اونها جزعی از زندگیت بودن اما قرار نیست که تا همیشه باهات باشند.🍂🥀
نترس..
اونها رو رها کن..
به زمان حال بیا و آینده روشنتو بساز.☺️🌹
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
🔸#زبانگرسنگيقيامت
🔹روزی لقمان حكيم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنويس.
شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛
آنگاه روزهات را بگشا و طعام خور.
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.
ديروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،
آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد.
روز چهارم، هيچ نگفت.
شب، پدر از او خواست كه كاغذها بياورد ونوشته ها بخواند.
پسر گفت: امروز هيچ نگفته ام تا برخوانم.
لقمان گفت: پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت،
آنان كه كم گفته اند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى
#کمکو #وگزیدهکو
🎙 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
👌 اگر می خواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید ، به پدر و مادرتان نیکی کنید.
عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛
پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
#در_محضر_بزرگان
⚡ از همه مهربانتر
🎙شیخ رجبعلی خیاط:
خداوند به قدری مهربان است که گویا فقط همین یک بنده را دارد که دائم به او میگوید این کار را بکن و آن کار را نکن تا درست شوی
اولاش گفتم
بدوییم ڪه یکوقت جانمونیم ...!!!
ازچی جانمونیم ..!؟
از خیلیچیزهـا ...
خیلیهـا تو اینشبایمبارک
"امضایبرگهیرفتنبهکربلا" رو ازدستِآقا میگیـرن (:
خداکنه هیچوقت جانمونی ..
آخه "جاموندن" خیلی درد داره ..
خیلےسوزداره ..
ان شاء الله تو این شب های قدر
کربلا رو ازخودِ دستای مادر بگیریم ..💔
رفقا میون عشق بازی هاتون باخدا تواین شبا التماس دعا 💔
💕💜💕💜
✨﷽✨
#بصیرت_جوان
✍روایتی است از حضرت امام صادق(ع) که می فرماید: روزی گذر سلمان در کوفه به بازار آهنگرها افتاد. یک مرتبه دید جوانی بیهوش شده و مردم اطراف او را گرفته اند. سلمان که از آن نزدیکی عبور می کرد، یکی از آن افراد دوید و به او گفت یا اباعبدالله این جوان مریض و بیهوش است بیا یک دعایی بالای سر او بخوان که بهوش بیاید. حضرت سلمان وقتی نزدیک شد و به بالین جوان رسید او چشم باز کرد.
تا سلمان را دید سر خود را بلند کرد و گفت یا اباعبدالله اینطور نیست که مردم گمان می کنند من بیمار هستم. وقتی گذر من به بازار آهنگرها افتاد و دیدم که با چکش های آهنی به میله های سرخ می کوبیدند، یاد این آیه افتادم: نگهبانان جهنم با چکش های آهنین بر دوزخیان می زنند. در این حالت دیگر نفهمیدم و از هوش رفتم. سلمان دید این فرد با معرفت است با او دوست شد. بعد از یک مدتی این جوان مریض شد، سلمان به عیادت او رفت و دید که موقع مرگ او است. سلمان به حضرت عزرائیل(ع) خطاب کرد که یا ملک الموت این جوان برادر و دوست من است، لطفاً مراعات او را بکن.
💥حضرت عزرائیل فرمود: یا اباعبدالله من مراعات این جوان و تمام مومنین را خواهم کرد و با آنها دوست هستم.
📚برگرفته از سخنان استاد عالی
💕💚💕💚
✅توصیه ویژه آیت الله بهجت:
🍃تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان
🍃می نشینی بگو یا صاحب الزمان
🍃برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان
صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن..
شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب.
✅ شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرموده است
"که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند."
📚 کمال الدین و تمام النعمه، ص ۳۰۳
💕💚💕💚
📌 شهدای رمضان...
📞 صدایش از پشت تلفن بسیار ضعیف به گوش میرسید. با نگرانی پرسیدم: «علی جان! خوبی؟» پاسخ داد: «خیلی خوبم… خیلی…»
سرفههای وحشتناک، مانع از اتمام جملهاش شد. با نگرانی داد زدم: «علی! تو رو خدا بگو خوبی…» صدایی نمیآمد.
☎️ منتظر ماندم و این انتظار مرا نصفهجان کرد. ناگهان گفت: «مینا جان… گوش کن… من دارم به آرزوم میرسم… بیتابی نکن جان دلم. مراقب خودت و بچهمون باش...» ناگهان از جا پریدم. فکرم کار نمیکرد. گفت، دارم به آرزوم میرسم! باز هم صدایم زد: «مینا جانم؟»
بغضم ترکید و گفتم: «علی…»
گفت: «جان دلم!» هقهق گریهام بلند شد.
گفت: «بیتابی نکن… من وقت زیادی ندارم. منو حلال کن…»
📄 میان حرفش پریدم و گفتم: «تو همیشه سر قولت میموندی علی…»
گفت: «هنوزم هستم… وصیت کردم منو ببرن جمکران...» مثل ابر بهار اشک میریختم.
گفتم: «اما قرار بود با هم...»
هقهق اجازه نمیداد که جملهام را تمام کنم.
صدای علی ضعیف و ضعیفتر میشد.
علی گفت: «با هم میریم. تو هم بیا همراهم باش...» صدایش قطع شد و من هرچه فریاد زدم بیفایده بود. علی رفته بود… علی شهیدم… سرباز آقا امام زمان به سلامت.
📖 #داستانک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو امام حسین؏مایے :)💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
🌱•
•
«از یَمن تا به قُدس را من،
جادهای تا ظهور میبینم...!
دور نیست آن روزی که همراهِ
علمدار، به پُشت دیوارهایـِ..
مسجدالاقصی برسیم؛
* انشاءاللــــــہ…😎✊🏻🚦
#القدس_اقرب :؛)✨
✨