•°•°•
عاشق"خدا" شدن سخت نيسٺ،🎀
مقدمہۍآندشواراسٺ.
مقدمہۍعشقبھخدا،
دلبريدنازدنياوديگراناست.
مقدمہۍعشقبھ خدا،
گذشتنازخودوسپردناموربھ اوست.
#استادپناهیان🌿
#بهخودمونبیایم🌸
+دلبسپاریمبھش:)♥️.
تلنگࢪانہ 🔥
اگࢪآقااباالفضلازماسوالڪنند:ꜜ🌱
منبࢪاےیاࢪےڪࢪدناماممازآبگذشتم...
دستهایمࢪادادم...✋🏻
چشممࢪادادم...
تیࢪࢪاباچشممخࢪیدم...
زخمهاࢪاباجانودلقبولڪࢪدم... ♥️
ولےدستازیاࢪےامامزمانمبࢪنداشتم،!
‹شمابࢪاےامامزمانتانچڪاࢪکردید؟؟›
چہجوابےمیشودداد؟! 💔
آیابخاطࢪامامزمانمان
تنهاازیڪگناهگذشتہایم؟! 🙃
【 #اندکی_تامل 👌】
✍ اگر هیچ گرد و غباری بر گوشی ات پیدا نکردی..!
👈 ولی#قرآنت را گرد و غبار پوشانده بود
‼️ بدان که تو اهمیت بیشتری به ارتباط با #خلق میدهی تا ارتباط با خالق 😔✋
•❬💙📘❭•⇣
#تݪـنـگـراݩــہ
داشتمجدول📰حلمےکردم✍🏻، یکجاگیرکردم🧐 "حَلّٰالمشکلاتاست؛ سہحرفی"
پدرم👨🏻💼گفت: معلومہ، «پول💸»
گفتم: نه،جوردرنمیاد🤷🏻♂
مادرم🧕🏻گفت: پسبنویس «طلا💎»
گفتم: نہ،بازمنمیشہ . .😕
تازهعروس👰🏻 مجلسگفت: «عشق❤️»
گفتم : اینمنمیشہ😊
دامادمون🤵🏻گفت: «وام📨»
گفتم : نہ .
داداشمکہتازهازسربازی👮🏻♂آمدهگفت: «کار👨🏻🔧» گفتم : نُچ🙄
مادربزرگم👵🏻گفت: ننه،بنویس«عُمْر»
گفتم: نه، نمیخوره
هرکسےدرمانِ💊💉دردِخودشرامیگفت،
یقینداشتمدرجواباینسؤال،
▪️پابرهنهمیگوید «کفش👟»
▪️نابینامیگوید «نور☀️»
▪️ناشنوامیگوید «صدا🗣»
▪️لالمیگوید «حرف💭»
▪️و . . .
🔺 اماهیچکدامجوابکاملےنبود :)💔!
جواب«فَرَج»بودوماهنوزباورماننشده:
تانیاییگِرهازکارِبشروانشود 😔✋🏼
|🌿| #اندکی_تامل
•
•
هرچقدر بہ بالاے قلہے ظهور نزدیڪ میشیم،🏔
هواکم میشہ!
دیگہ به شُشِ هرکسے نمیسازه!
بےهوا میخرَن،بیهوا میبَرَن،بےهوا میاد!
خیلےحواستونُ جمع کنید؛
میزان،هواےنَفْسہ..⛓⚖
نوشتھ بـود..
بھشت؛پـر از گناھڪارانے اسٺ
ڪھ از رحمتِ خدا••
مایوس نشدھ بودنـد؛
• #بهخودمونبیایم •
اومد بهم گفت:
میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی
تا داروهامو بخورم..
ساعت ۴صبح بیدارش کردم
تشکر کرد:)
بلند شد از سنگر رفت بیرون..
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت
اما نیومد..
نگرانش شدم
رفتم دنبالش
دیدم یه قبر کنده
توش نماز شب میخونه
و زار زار گریه میڪنه..
بهش گفتم:
مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی..
میخواستی نماز شب بخونی
چرا به دروغ گفتی مریضم
و میخام داروهام رو بخورم..!!
برگشت و گفت:
خدا شاهده من مریضم
چشمای من مریضه
دلم مریضه
من ۱۶سالمه..
چشام مریضه..
چون توی این ۱۶سال امامزمان رو ندیده..
دلم مریضه..
بعد از ۱۶سال هنوز نتونستم
با خدا خوب ارتباط برقرار کنم..
گوشام مریضه..
هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم..
🏴 تعزیه خوانی که مدافع حرم شد...
🕊پسرم بلبل امام حسین (ع) بود😊
تا به حال زحمت او را نکشیدهام. او اربابم، سرورم، مشاورم و معلم قرآن بود. پسرم بلبل #امام_حسین (ع) بود و از بسیج وارد سپاه و بعد هم تکاور شد و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و شهید شد که همه اینها لطف خداوند است. ✅
خیلی مهربان بود، من را به کربلا فرستاد و گفت که حق مادرم گردنم نماند. راهیان نور هم من را میبرد و همیشه میگفت مامان برایم دعا کن. من هیچ وقت نتوانستم دعا کنم شهید شود، چون مادر هستم،💔
اما میگفتم پسرم هر چه لیاقت داری و صلاح است، خدا بدهد. به جای اینکه من سر او را روی سینهام بگذارم و دست بر سرش بکشم، او سر من را روی سینهاش میگذاشت و روی سرم دست میکشید و میگفت مادرم زحمت کش است.🌹
#شهید_علی_اصغر_الیاسی|
روایت مادر معزز شهید🌷