⭕️خادم همـــــهی جمهور
🔻آیت الله رییسی بلافاصله بعد از خوزستان رفته سیستان بلوچستان و حقیقتا آفرین. فارغ از اینکه چقدر این سفرها در حل مشکلات موثره، نفس این دیدار با مردم مناطق محروم، پر از خیر و برکته. خادمِ همهی جمهور..
#رئیسی
#دولت_انقلابی
#تلنگر
حتماً بخوانید ✨
شدیم نسلی که:
معلوم نیس چه مرگشه...
ادّعای داغون بودن .
همه شکست عشقی خورده .
یه سری بیست چهاری کلش به دست...
زیر ۲۰ سال همه درگیر گل و ....🤔
ریه ها داغون....🤒
معرفت ها الکی...
همش نقش، همش حرف...🗣👥🗣
پای عمل همه میکشن کنار....😶😶
موقع بدبختی ها#یاد_خدا میفتیم😕 .
دریغ از اینکه تو خوشی هامونم ب یادش باشیم🙄 .
چی ازمون ساختن؟؟؟🤔
یه نسل نا امید به آینده....! .
پاشید جمع کنید مسخره بازیاتونو...😦 .
پسره متولد ۷۴ شد#مدافع_حرم
چند ماه بعد یه#روبان_مشکی کنار عکسش بود..🖊 .
فرق ما با این ادم چیه؟؟؟؟🤔 .
چطور اون میتونه بجای کلش از اعتقاداتش دفاع کنه!؟🙄 .
بجای زدن رل فور اور و سینگل فور اور تو پروفایلش
مرد و مردونه تو شناسنامش زدن: در دفاع از#حرم شهید شد...!. نسلی شدیم ک بی اعتقادی شده کلاس!😮. فکر میکنیم با فحش دادن پرچم میره بالا....!🚩🚩🚩
#غیرت و#ناموس هم ک فقط ادعاش مونده....😤😑☹️. چند سال پیش تو همین مملکت هم سن های من و تو رفتن واسه ناموس ملت، واسه امنیت منو تو جون دادن....
سه تا#شهید دادیم فقط و فقط برای برگردوندن جنازه ی یه #دختر.... .
اما الان چی...؟؟؟؟ .
پسرا مملکتمون به جای غیرت ، زیر پست دخترا.... عکس های برهنه شون رو لایک میکنن و تو کامنت ها اراجیف میگن....😮😐 .
دخترامون معنای زیبایی رو گم کردن!!! .
فکر میکنن هرچی برهنه تر باشن جذاب ترن... .
ن اینطور نیست....❗️
با این عکس ها فقط چشمای یه سری آدم بوالهوس رو سیر میکنن😶 .
شدیم نسلی که حتی معتقد هامونم داره پاشون میلرزه .
بیرون استغفر الله رو لبمونه و سرمون پایین....!😶🙄 .
ولی تو چت انگار یهو دین خدا عوض میشه.... .
همون دختری که بیرون نامحرمه، تو چت میشه محرم...😦😯 .
راحت با هم حرف میزنیم👥🗣 .
بجا سنگین و موقر بودن واسه هم عشوه میایم .
نه دین این نیست که خشک مقدس باشی...🤔 ولی هرچیزی به جاش .
عشوه هاتو بزار واسه همسرت... .
نه یه آدم غریبه ک تو ذهنت باهاش رویاهاتو ساختی... .
نه قرار نیست چیزی رو با حرفام به کسی تحمیل کنم .
لا اکراه فی الدین..... .
فقط یکم تلنگر.....
تا شاید به خودمون بیایم💠 .
یکی ۲۰ سالشه و مدافع حرم️️️️️ .
یکی ۲۰ سالشه و درگیر لایک و کلش🎮
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#طنز_جبهه😄😄😁
یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...
برای خودش یه قبری ڪنده بود.
شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.
ما هم اهل شوخے بودیم😆
یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...
گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم!
خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم
با بچه ها رفتیم سراغش...
پشت خاڪریز قبرش نشستیم.
اون بنده ی خدا هم داشت با یه
شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.
دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یڪے از دوستامون ڪه
تن صدای بالایـے داشت،
گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه
صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه،
بگو: اقراء😲
یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن
و به شدت متحول شده بود 😨
و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢
دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء
بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!
رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت :
#بابا_ڪرم بخون 😂😂😂😂
فدای تک تک شوخیاتون که از ته دل و بی منت بود🌹🍃
شادی روح پاک شهدا صلوات🌿
♨️
هم زیبا بود😍
هم پولدار😎
موقعی که داشت میرفت حجله ، BMW خودش رو گل زده بودن🚘
اسمش احمد بود
و نفر ۷ دانشگاه...
اما...
به تموم خوشیای دنیا گفت #نه
و یک #بله داد به....
#حضرت_زینب...
بیا ببین چطوری یه نفر میشه #یوسف_الشھداء
#شهیداحمدمشلب
#شهیدانه|💛|
وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را در
شبکه های اجتماعی میگذارند ، این است
که این کار شما باعث میشود امام [زمان] خون گریه کند ...
بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید
زیرا ما میرویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم؛
مانند خانم حضرت زهرا (س) باشید
#شهید_مهدی_محسن_رعد♥️
🎯نشر دهید‼
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهادماییهستنتوےایندنیا✨
ڪهچشماشونیهاقیانوسارومـه🥀
#شهیدتورجیزاده/#محرم
⭕️قضــاوت با خودتون...
🔻دو تصویر از دو رئیس جمهور،
بالایی رئیسی در روستای ملاعلی نقطه صفر مرزی ایران و افغانستان زیر گرمای ۵۰ درجه و
‼️یکی هم روحانی در سفر هشت سال قبل به سیستان و بلوچستان با هزینه های میلیاردی و زیر بهترین سیستم سرمایشی..
قضاوت با خودتون...
✍🏼مجیدبامری
#رئیسی
#دولت_انقلابی
قابل توجه پسرایی که تا زن میگیرنن مادروپدرشونو میذارن زیرپا بخونید این عاقبتشونه, گر پادشاه عالمی اخر گدای مادری
اشکت در میاد بخونیش..
واقعا به ١٠٠ تا داستان مي ارزه....
نخوني از دستت رفته...
روزی پیغمبر خدا حضرت محمد(ص) از یه قبرستانی داشت عبور،،، میکرد یه وقت دید از داخلو یکی از قبرها صدای نعره ای میامد امد بالای سر قبر پاش رو محکم زد رو زمین و فرمودند:ای بنده ی خدا پاشو وایسا.
قبر شکافته شد یه جوانی از تو قبر اومد بیرون
از تمام بدن این جوان آتش میزد بیرون،
رسول خدا فرمودند:ای جوان تواز امت کدام پیامبری که اینقدر عذاب میکشی؟
عرض کرد یا رسوالله از امت شما
پیامبر خیلی دلش به حال جوان سوخت
پیامبر فرمود:تارک الصلاه بودی؟
جوان گفت:نه یارسولله من پنج وعده نمازم رو به شما اقتدا میکردم
پیامبر:روزه نگرفتی؟
جوان: یارسول الله نه فقط رمضان بلکه رجب و شعبان و رمضان رو هم روزه میگرفتم.
پیامبر فرمودند:ای جوان حج نرفتی؟
گفت:مستطیع نشدم
پیامبر فرمود:جهاد نکردی؟
جوان گفت:چرا جانباز یکی از جنگ ها هستم
پیامبر اکرم سرشو بالا گرفت و فرمود:خدایا من نمیتونم عذاب کشیدن امتم را ببینم به من بگو این جوان چرا ایقدر عذاب میکشه،،،؟
خطاب رسید یا رسول الله حق سلام میرساند و میفرماید این جوان عاق مادر شده تا مادرش رضایت نده عذاب همینه.
پیامبر به سلمان، ابوذر و مقداد مفرماید برید مادر این جوان رو پیدا کنید.
رفتند مادرشو پیدا کردند.یه پیرزن ضعیف و رنجور ومریض احوال بودند.
رسول خدا باز امر کرد قبر شکافته شد جوان از قبر امد بیرون.
پیامبر فرمودند:مادر ببین پسرت چطور داره عذاب میکشه.بیا از سر تقصیر پسرت بگذر و حلالش کن.
مادر جوان:سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا اگر حق مادری بر گردن این پسر دارم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن!!!
تمام بدن این جوان آتش گرفت
رسول خدا فرمودند:آخه زن این بچه مگه در حق تو چه بدی کرده که تو لحظه به لحظه داری نفرینش میکنی؟
عرض کرد یا رسول الله من با زنش یه روز تو خونه مشاجره کردم، دعوامون شد،از راه رسید از من نپرسید همینجوری منو هل داد تو تنور آتش سینه ام سوخت،موهام سوخت، قسمتی از بدنم سوخت، زن ها منو از تو آتش کشیدن بیرون لباسهام رو عوض کردند.
همون سینه سوختمو دردست گرفتم در حق پسرم نفرین کردم سه روز بعد مرد.
رسول خدا فرمودند:ای زن میدونی که من پیغمبر رحمتم به خاطر من بیا از تقصیر جوانت بگذر.
سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا به حق این پیغمیر رحمتت قسم میدهم که لحظه به لحظه عذاب رو به پسرم زیاد کن که کم نکن!!!
رسول خدا به سلمان فرمودند:سلمان برو به فاطمه ام بگو با علی بیاید حسن و حسین رو هم بیاره.
سلمان رفت درخانه به فاطمه(س) گفت:پیامبر پیغام داده سریع بیایید.
مادر ما زهرا(س) آمد، علی(ع) ،حسن(ع) و حسین(ع) هم اومدند.
اول مادر ما حضرت زهرا(س) رفت جلو فرمودند:ای زن میدانی من فاطمه حبیبه ی خدا هستم
گفت:آره
فرمود:ای زن به خاطر من فاطمه بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.
زن سرشو گرفت بالا صدا زد:خدایا به حق حبیبه ات فاطمه قسم میدهم لحظه ب لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.
دوباره آتش از بدن جوان زد بیرون.
این بار امیرالمومنین علی(ع) رفت جلو و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.
زن گفت:خدایا به حق علی(ع) قسم میدم لحظه ب لحظه عذاب پسرم را زیاد کن..........
نوبت رسید به اقامون امام حسن(ع).اومد جلو وفرمودند:ای زن بخاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.
زن گفت:خدایا به این غریب مظلوم تورو قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.
نوبت رسید به آقای ما حسین(ع)
اومد مقابل این زن ایستاد،ایشان خردسال بود چون دامن زن رو گرفته بود و سرشو گرفته بود بالا و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.
زن سرشو گرفت بالا یهو دیدند رنگ از رخسار این زن پرید به دست وپای حسین(ع) افتاد و عرض کرد:خدایا پسرمو به حسین بخشیده ام.
پیغمبر خدا(ص)فرمودند: که ای زن چی شد؟ من،فاطمه ،علی،حسن خواستیم قبول نکردی چی شد که حسین؟
عرض کرد:یا رسوالله سرمو گرفتم بالا در حق جوانم نفرین بکنم دیدم فرشتگان در آسمان میگن ای زن مبادا دل حسین رو بشکنی،،،،،
کپی کن
ميخوام حداقل 1000 نفر ب امام حسين سلام بدن اول خودمم شروع میکنم
اسَــــلامُ عَلَیـــــکَ یـــــا ابـــاعَـــبْــــدِالـــــلّـــــــه
وَ عًلی اَرواح الّتـــــی حَــــلَــــت بِـــفـــنـــــائــــک
عَــــلَـــیکَ مّنـــــی ســـــــّلامُ الـــــلّـــــه ابــــــــداً
مــــا بَــــقــــیــــتُ وَ بَــــقـــیَ اَلَــــیـــــلِ وَ الــــنــَـهــار
وَ لا جَـــــعَــــلَ الـــــلّـــــهَ آخِــــرَ اَلـعَـهـــدِ منی لـــزیـــارَتکُم
اَســـــلامُ عَلی الـــــحُــسـَــــیـــن وَعَلی عـَلـی بـن الـــــحُـــسـَــــیــــن
وَعَلی اُولاد الـــحُـــسـَــــیــــن وعَلی اَصــــحاب الـــحُـــسـَــــیــــن...