سیزدهمین پیامبر انسانها: 🔅حضرت ایوب سلام الله علیه🔅 📖از ذریه اسحاق نبی 📖محل زندگی: سرزمین شام در محلی به نام بَثنَه 📖۱۷ سال مردم را به سوی خدای یکتا دعوت کرد و جز ۳ نفر به او ایمان نیاوردند 📖همسر او دختر یعقوب نبی یا لوط گفته شده 📖عمر حضرت ایوب(ع): ۹۳ سال 📖شخصیت شناسی: ایوب (ع) شخصی صالح و موحد بوده و با تضرع و سجده به درگاه الهی از الطاف و نعمت هایی که خدا به او ارزانی داشت شکر گزار بود. 📖 پیشه: ایوب(ع) دامدار بوده و ثروت زیادی بدست آورد و دارای مزارع، باغ ها، غلامان و فرزندان فراوان گردید. 📖 خصلت ها: هرگز امور مادی او را از عبادت الهی باز نداشت و همیشه شکر گزار نعمت های الهی بود. اگر در انجام دو کار ناگزیر می شد آن را که برای بدنش دشوار و خشن تر بود بر می گزید. 📖 حسادت ابلیس: ابلیس بر ایوب(ع) حسادت ورزید و گفت: این شکرگزاری ها از آن جهت است که بهترین نعمت های الهی را در اختیار دارد.! از خداوند خواست تا بر اموال و جسم و خاندان ایوب تسلط یابد. و با امتحان، او را بیازماید. خداوند خواسته ی ابلیس را اجابت کرد‌ و او تمام اموال و خاندان ایوب را از بین برد و به بیماری‌های گوناگون دچار کرد.🔥 این حوادث نه تنها ازشکر ایوب کم نکرد بلکه بر آن افزود.😇 🧕🏻 💞 همسر ایوب نبی، زنی صبور و با ایمان: درحالیکه همه مردم شهر از این پیامبر بخاطر مریضی و فقر روی گردان شده بودند، تنها یک نفر بامدارا و عشق، پرستار ایوب بود، همسرش. ایوب در دوره بیماری‌اش سوگند یاد کرد که هرگاه بهبود یافت، صد تازیانه به همسرش بزند!😱🧐 با این حال پس از  بهبود، تصمیم گرفت او را به‌خاطر وفاداری‌ها و خدماتش ببخشد، ولی سوگندش مانع بود.  از این‌رو به او وحی شد  که دسته‌ای از خوشه‌های نازک را بگیرد و یکبار آن را به همسرش بزند تا سوگند خود را نشکسته باشد. (اشاره به حرمت قسم... حالا ما چقدر قسم الکی میخوریم؟😒🤦🏻‍♂) درباره چرایی سوگند ایوب، میان مفسران اختلاف‌نظر است: از ابن عباس مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را  معالجه می‌کنم، به‌شرط اینکه پس از بهبود بگوید من (شیطان)، تنها عامل بهبودی‌اش بوده‌ام. همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت. ازاین‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او را تازیانه بزند.  برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد. ایوب که از بیماری رنج می‌برد، ناراحت شد و چنین سوگندی یاد کرد. منبع: تفسیر نمونه #تاریخ_را_بخوان 🌹پایگاه فرهنگی -- سیاسیِ شهید دیالمه🌹

چهاردهمین پیامبر انسانها: 🔅حضرت شعیب، سلام الله علیه🔅 📖شعیب از نوادگان ابراهیم(ع) پدرش مدین بن ابراهیم و مادرش از فرزندان لوط  (بعضی نام پدرش را  نویب و مدین را پدربزرگ او دانسته و نامش را شعیب بن نویب بن مدین بن ابراهیم آورده‌اند. زیرا ابراهیم پس از ساره همسری از کنعانیان گرفت و مدین از این همسر است) 📖 سومین پیامبر عرب 📖سکونت نخستین شعیب، در مدین. و تبلیغ یکتاپرستی و پرهیز از اعمال قبیح انکار مردم و اخراج شعیب و پیروانش از مدین. ابتلا به عذاب زلزله و نابودیِ شهر مردمش بر اثر نفرین شعیب. 📖 رفتن به طرف قوم ایکه. قرآن اشاره دارد که قوم ایکه نیز به کفر و شرک روی آورده بودند و نصایح شعیب را نمی‌پذیرفتند. 🔥 خداوند ۷ یا ۹۹ روز محل زندگی آنان را داغ و سپس بر آنان آتش بارید و همه کشته شدند. سوره شعراء آیات ۱۷۶ و ۱۷۷ اهالی مدین اهل کم‌فروشی، گران‌فروشی اجناس، عدم رعایت ضوابط تجارت و معامله بودند. شعیب برای اصلاح آنان، وسیله‌ اندازه‌گیری کالا در تجارت و معامله آورد ولی آنان قبول نکردند. منبع: آیه فَأَوْفُوا الْکیلَ (۸۵اعراف) برخی روایات گزارش کردند که مخالفت قوم شعیب در برابر او آنقدر شدید بود که چند نفر از نمایندگان او را به طرز فجیعی کشتند. ولی با همۀ این مخالفت‌ها نقل  کردند سخن گفتن او با قومش جذاب و گیرا بود. چنانچه پیامبر اسلام(ص) فرمود: کان شعیب خطیب الانبیاء. شعیب خطیب و سخنران در بین پیامبران بود. خداوند در قرآن از شعیب، حقایق، معارف و ادب نسبت به پروردگارش و مردم را حکایت کرده تا آنجا که خدا به خاطر ادب او، موسی را مدتی به خدمتش می‌گذارد. ❣ پدری که برای ازدواج دو جوان قدم پیش گذاشت! : بعد از تقاضای صفورا دختر شعیب، مبنی بر استخدام موسی برای گله‌داری و خدمت، و تعاریفی که این دختر از او کرد(قوی و امین)، شعیب که نور الهی در صورت موسی میدید، از فرصت استفاده کرد و به جوان پیشنهاد داد: هم شغل بهت میدم، هم همسر! و موسی‌بن‌عمران، مثل هر جوان دیگری، خواهان چنین خیر کثیری!😄💕 /درسی برای خانواده دختر، و همچنین برای پسران مجرد!/ (به‌به به آن وقتی که خود را به خدا بسپری...) در داستان موسی توضیح داده میشود! #تاریخ_را_بخوان 🌹پایگاه فرهنگی -- سیاسیِ شهید دیالمه🌹

حالا مدیر میاد مینویسه: خب خب از حضرت موسام که تا دلتون بخواد (۱۳۶ بار در ۱۳۱ آیه!) تو قران گفته برین بخونین 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂

نخستین شهید ایرانیِ راه قدس، برای مادرش هم نوشته است: این مردم محتاج به کمک اند و خداوند متعال هم در قرآن کریم می‌فرماید: اگر فریاد در خواستی برای کمک از هر نقطه جهان بلند شود و به آنان کمک نکنیم مسلمان نیستیم... پس بر هر انسانی واجب است که به فریاد اینان برسد مادرم! آیا می‌دانی انسان برای چه به دنیا آمده است؟ آیا هدف اینست که تا می‌تواند پول جمع کند؟ آیا برای این است که فقط به فکر خودش باشد؟ یا برای آنست که در راحتیِ همنوع خویش بکوشد؟ بدان تا زمانی‌که من جان در بدن دارم، قدرت دارم، برای کمک به انسانها یک لحظه هم آرام نمی‌گیرم... (مثل اینکه این جمله استاد شهید مرتضی مطهری را نصب العین خود قرار داده بوده است که فرمودند: منطق شهید منطق سوختن و روش کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی است. منطق حماسه آفرینی است) یادم می‌آید که بارها می‌گفتی چرا لباس کهنه می‌خرم و می‌پوشم؟ چرا لباس نو نمی‌پوشم؟ آن موقع چیزی نمی‌گفتم ولی حالا دلیل این کار را برایتان می‌گویم: نمی‌توانم ببینم عده‌ای گرسنه هستند و من سیر، گروهی لباس ندارند ولی من لباس نو و خوب به تن کنم.... . #درنشروجذب‌دعای‌خیراین‌شهید‌مشارکت‌کن! #تاریخ_را_بخوان @bia_ta_begooyamat

شهید، محسن اشراقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محسن، به عضویت آن نهاد درآمد، و در سال ۵۸ برای مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم با گروهی که حجت الاسلام محمد منتظری هم جزو آنان بود راهی فلسطین شد. رهبری این گروه پانصد نفری را شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران بعهده داشت. اما همینکه مزدوران بعثی به ایران اسلامی تجاوز نمودند شهید چمران، سرپرستی آن را به محسن (که تا آن زمان شایستگی زیادی از خود نشان داده بود) سپرد و خود به ایران بازگشت. محسن از آنجا با اینکه درآمد ناچیزی داشت با همان سعی کرده بود محلی را برای بچه‌های بی سرپرست تهیه کند، و علاوه بر ترمیم آن خانه در تهیه لباس و غذای بی سرپرستان نیز کوشا باشد. گویا برایشان پدری فداکار و مهربان بود و آنان هم وی را ابوجهاد می‌نامیدند سرانجام در تاریخ ۱۳۵۹،۴،۲۶ بر اثر بمباران منطقه النبطیه واقع در جنوب لبنان توسط اسرائیل غاصب، به اتفاق پنج تن از برادران مبارزه فلسطینی ‌اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد... جنازه مومیائی‌اش را به ایران آوردند و طی تشریفات با شکوهی با حضور مردم شهیدپرور تهران در بهشت زهرا در کنار سایر شهیدان گلگون کف به خاک سپردند. از طرف سازمان آزادی بخش فلسطین هم توسط یاسر عرفات لوح مقدس "قدس" به مادر فداکارش تقدیم شد. #درنشروجذب‌دعای‌خیراین‌شهید‌مشارکت‌کن! #تاریخ_را_بخوان @bia_ta_begooyamat

پانزدهمین پیامبر انسانها: 🔅حضرت موسی سلام الله علیه🔅 📖تولد پنهانی برای حفظ جان: موسی فرزند چهارمِ عمران و یوکابه بود. فرزند اول، پسر بود و توسط ماموران کشته شد (به دستور فرعون) فرزند دوم دختر بود (مریم) فرزند سوم فرعون بیخیال قتل عام بنی اسرائیل شده بود، و هارون متولد شد فرزند چهارم باز فرعون وجشی شد و فرمان به قتل داد، موسی متولد شد و در صندوقی که خدا برای مادر فرستاد، به قصر جناب فرعون، پُست شد!😂🤭 📖از آب گرفتن صندوق: خدمتکاران، صندوق رو پیش آسیه (ظاهرا همسر سومِ فرعون که پسر دار نمیشد) بردند. فرعون هم خبر شد که پسری توی صندوقه و بدو بکشش! اما هم مهر موسی به دل این دو نشست، هم آسیه که رگ خواب فرعون دستش بود، راضیش کرد که به پسرخواندگی قبولش کنند. ❤️اسمش رو موسی گذاشتند: یعنی آب آورده 📖عجب صبری خدا به مادر موسی داد... البته داشت قلبش تهی میشد که خدا بوسیله سربازِ کوچولوش(مریم) آسیه رو خبر کرد که اگه میخواین این طفلی که از دایه‌ها شیر نمیخوره رو سیراب کنین، من یه دایه خوب میشناسم. و اینطوری، دوباره مادر و پسر به هم رسیدند (اما با مخفی بودنِ نسبت) 📖رفتار فرعون و قبطیان (قومی که در مصر زندگی میکردند) با بنی اسرائیل خیلی خشن بود بخصوص بعد از رحلت حضرت یوسف. 📖دفاع موسی از یک بنی اسرائیلی در برابر یک قبطی و کشته شدن قبطی. دلیل: خداوند به موسی یک نیروی فوق العاده عطا کرده بود. او فقط با یک مشت، مردقبطی را کشت! 📖فرار از مصر به مدائن 📖دیدار با حضرت شعیب و دخترانش 📖ازدواج! 📖۱۰ سال خدمت به شعیب 📖راهی شدن به سمت مصر، با خانواده 📖بعثت در کوه سینا 📖ارائه معجزه اژدهای عصا و ید بیضاء (دست نورانی) به فرعون 📖تمسخر فرعون و هامان(وزیرش) و دعوت به جنگ با ساحران 📖شکست ساحران در ملاعام و به سجده افتادن آنها 📖کشتن ساحرانی که خالصانه به موسی ایمان آوردند... 📖موسی چه گفت؟ شبهات اسراییلی: موسی صرفا برای نجات مردم یهود مبعوث شد!!! پاسخ: موسی پیامبر اولوالعزم، یعنی صاحب شریعت، و صاحب معجزات گوناگون، بدون مبعوث شدن و با گفتگو هم میتونست این کار رو بکنه! موسی برای تربیت قومِ پریشان مصر مبعوث شد... برای دعوت فرعون که خود رو خدا میدونست، و طغیان کرده بود. دعوت او، قبطی و کنعانی نداشت. ولی از کل جامعه‌ی آنروز فقط بنی اسرائیل بهش ایمان آوردند. چون او رو منجی خودشون تصور کردند. ادامه داره! #تاریخ_را_بخوان 🌹پایگاه فرهنگی -- سیاسیِ شهید دیالمه🌹

سلام یه هدیه ی خاص براتون داریم ابتدا نیت کنید و از بین عدد ۱ تا ۹ یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید پاکت 1️⃣ پاکت 2️⃣ پاکت 3️⃣ پاکت 4️⃣ پاکت 5️⃣ پاکت 6️⃣ پاکت 7️⃣ پاکت 8️⃣ پاکت 9️⃣ این نامه‌ها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیان‌شون هست. ان‌شاءالله که ما شیعه آقامون باشیم... @niyat135

پانزدهمین پیامبر انسانها: 🔅حضرت موسی سلام الله علیه🔅 ادامه: بعد از دعوت فرعونیان به پرستش خدای یگانه، 📖مهلت دادن به آنها برای تغییر رویه 📖عدم پذیرش دین حق موسوی 📖چشیدنِ عذابهای شش گانه:  طوفان، هجوم ملخ‌ها،  شپش،  قورباغه‌ها، آلوده شدن به خون. قحطی و کاهش محصول، با فاصله زمانی 💥 بعد از هر عذابی، قوم از موسی تقاضای بخشش میکردند و وعده میدادند که اگه رفع بشه، مومن میشن. حضرت دعا میکرد، عذاب رفع میشد. اما باز همون آش و همون کاسه... تا اینکه...: 📖 غرق شدنِ اصحاب فرعون در آب نیل.... به دنبالِ فرار بنی اسراییل به فرمان موسی از مصر https://fa.wikifeqh.ir/عذاب_آل_فرعون_(قرآن)#_عذاب‌های پنجگانه آل فرعون ادامه دارد! #تاریخ_را_بخوان 🌹پایگاه فرهنگی -- سیاسیِ شهید دیالمه🌹

متن وصیت نامه شهید جانی بت اوشانا یکروز قبل از شهادت😭 به نام خدا خانواده عزیزتر از جانم هنگامی که این کاغذها را در دست دارید امیدوارم که حالتان خوب باشد و در کنار هم، آن زندگی خوش و خرمی را که همواره در نظر من بوده است داشته باشید و از عنایات ایزد یکتا و حضرت عیسی مسیح و حضرت مریم که تنها حامیان مسیحیان، به‌خصوص خانواده ما هستند، بهره‌مند باشید. این سطور را در لحظه‌های قبل از حرکت برای بازپس‌گیری حق و خاک کشورمان به سوی دشمن متجاوز برایتان می‌نویسم و اینکه دستخطم مطلوب نیست به آن خاطر است که در داخل یک چاله کوچک به همراه یک نفر دیگر نشسته‌ایم و خودمان را از گزند هواپیماهای جنگی عراق محفوظ کرده‌ایم. می‌خواستم برایتان چند کلمه‌ای بنویسم تا احیاناً حرف‌هایی را در دل خود نگفته به دیدار معبود نروم.🕊 پدر عزیز و گرامی‌ام که همواره و همیشه سعی داشتی زندگی خوب و پرنعمتی را برای ما مهیا کنی، می‌خواهم از تمامی زحماتت تشکر کنم و از درخواست‌هایی که بعضی مواقع از تو کردم عذر بخواهم. اگر چیزی خواستم از روی ندانم‌کاری و چشم و هم‌چشمی بود والا هیچ گونه قصدی زبانم لال برای اذیت و آزارت نبوده است. در اینجا آرزوی موفقیت در کار و پیشه‌ات برای بهتر زیستن و سامان دادن به خانه و خانواده‌ای که در تکفل تو هستند می‌کنم.💚 و اما مادر نازنیم، نمی‌دانم برایت چه بنویسم. باور کن همواره و همیشه سعی داشته‌ام نه تنها از زحمات تو، بلکه پدرم قدردانی کنم، ولیکن نشد، این جنگ لعنتی نگذاشت.🍂 مادر جان در این لحظه دلم خیلی هوایت را کرده چون روی یک سطح خاکی نشسته‌ام و در جلو چشمانم، لحظه‌ای مجسم می‌شود که شما برای گرم نگه داشتنم به بالای سرم می‌آمدی و خوابت را حرام می‌کردی.‌ ای کاش در این لحظه اینجا بودی تا دست‌های پر مهر و محبتت را در دست گیرم و بوسه‌های فراوانی را نثارت سازم. سعی کن بیش از پیش به پدرم محبت نمایی و لحظه‌ای از او غافل نگردی، چون لحظه‌های پیری تنها یار و یاورت پدر مهربان و رئوفم است.💝 ... حتم دارم از این لحظه به بعد روح من شاد و قرین نعمت خواهد بود، آن هم با دعاهای شما. فقط خواهشمندم زیاد افسوس و شیون و ناله نکنید چون ارزش این محبت‌های شما را ندارم.😭 فرزند و ارادتمند شما 63/12/23 #بصیرت #دفاع_از_کشوری_که_خداییست... جانم فدای این بینش❤️.... @bia_ta_begooyamat

#روز_حادثه : آنطور که تحقیقات پلیس نشان می‌دهد، حدود ساعت ۱۱دیروز، نگهبان و معاون بانک بار دیگر بر سر مسائل کاری با هم درگیری لفظی پیدا می‌کنند.  این اتفاق همزمان می‌شود با ورود آیت‌الله عباسعلی سلیمانی، عضو مجلس خبرگان رهبری به بانک. او برای انجام کارهای بانکی‌اش وارد بانک شده و روی صندلی‌ای که مقابل میز معاون بانک بود به انتظار وی می‌نشیند. در آن لحظات هر چند درگیری لفظی میان نگهبان و معاون بانک پایان یافته، اما نگهبان میانسال در حالی که عصبانی است و اسلحه در دست دارد، شروع به قدم زدن در داخل بانک می‌کند.   نگهبان بانک در تحقیقات توضیح داده است: من مقتول را نمی‌شناختم. اما قبلا شنیده بودم که معاون بانک برادری روحانی دارد. برای همین وقتی با معاون بانک درگیر شده بودم و مقتول وارد بانک شد، تصور کردم که وی همان برادر روحانی معاون بانک است. از طرفی آنقدر عصبانی بودم که کنترلم را از دست دادم و به تصور خودم تصمیم گرفتم با قتل برادر معاون بانک از او انتقام بگیرم. وی ادامه داد: از پشت سر به او که روی صندلی نشسته بود نزدیک شدم و لوله سلاحم را به سمت وی گرفتم و شلیک کردم. پس از آن نیز همان‌جا خشکم زد تا اینکه بقیه کارمندان بانک به سمتم آمدند و خودم را تسلیم کردم و آنجا بود که متوجه شدم مقتول را با برادر معاون بانک اشتباه گرفته و اقدام به شلیک کرده‌ و در حقیقت فرد دیگری را به جای برادر معاون بانک به قتل رسانده‌ام.

فعلا در هیجان و غلیانم و قدرت تحلیل ندارم.... اگر کسی یکهو از پشت سر ما را ناغافلی و اشتباهی با سیم مفتولی سر نبُرید و زنده بودیم، بعدا تحلیل میفرستیم برای این متن.... فعلا نه..... ✋🏼

🇮🇷واقعیتهایی تلخ.... 🍃🌹🍃 🎙حجت‌الاسلام ماندگاری جوانمردها! #نشرطوفانی_المپیادی_آتشفشانی ... @bia_ta_begooyamat