eitaa logo
کانال سردار شهید علی حاجبی
184 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
77 فایل
سلام ضمن خوش آمد گویی خدمت عزیزان منتظر راهنمایی و همکاری شما هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
بار دیگر صبـــح شد، بیدار شد این زندگے اےتمام حس بودن‌های ما عصرتان بخیـــر ....
تلنگر👌 ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ نه‌رفیق‌...🖐🏻 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))! ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌
کاش آن روزگاران گم نمی‌شد هوای خوب باران گم نمی‌شد صفای جبهه ها می‌ماند ای کاش صدای پای یاران گم نمی‌شد ... عصرتون‌شهدایی🌷🍃
🔷 ۱۶ اردیبهشت سالروز حماسه شهدای مدافع حرم مازندرانی در کربلای خانطومان سوریه تا ابد گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «آنگاه که چشم به روز گشودیم، خود را فرسنگ ها دور از شهر خانه مالوف، اما در پناه حق یافتیم! شهر و خانه تمثیل سکونند و دشواری هجرت، در دل کندن از خانه عادات و دیار تعلقاتی است که با آنها انس داریم و چگونه پای سلوک در طریق حق گذارد آنکه توان هجرت ندارد؟ آوارگی، شـرط انس گرفتن با حق است.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
💌 🌱حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید. شهید احمد_پناهی🕊🌹
🌷به گذشته که می اندیشم، پس از فکرها و اندیشه ها به نتیجه جاودان دست یافته ام که دو راه در پیش دارم. یکی راه حسین وار، مانند شهدای گذشته با تمامی وجودم راه پوییدن و رفتن را انتخاب کنم و به صف شهدا بپیوندم و دوم اینکه مانند یزیدی ها، حیوان وار بمانم و بخورم و بخوابم و هیچ حرکت و هجرتی نداشته باشم و بپوسم و هیچ در هیچ شوم… "شهید حسن خجسته"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باشهدا راحت درددل کنید باشهدا راحت حرف بزنید ▪️"هر وقت خواستید از روبروی گلزار شهدا رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید، همین! من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می‌کنم" 🌹🍃وصیت‌نامه شهید محمود صدیقی‌راد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️نام عضو ارشد مجاهدین خلق چطور روی دانشگاه شریف گذاشته شد؟🥀💔
🌷تابستان سال شصت و چهار بود که در یکی از خیابان های شهر بافت به عیسی برخورد کردم. بعد از خوش و بش معمول از وضعیت زندگی اش پرسیدم: دانشگاه رفتی؟ ازدواج کردی؟ گفت: عقد کرده ام. گفتم:«مبارکه! پس حاضر شدی ازدواج کنی؛ حالا طرف کی هست؟». گفت:«تکه زمینی در گلزار شهدای روستامون!». "شهید عیسی حیدری" ✍ راوی: عسکر شمس‌الدینی ارواحنافداه ╭❤️ ╰┈