eitaa logo
کانال سردار شهید علی حاجبی
183 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
78 فایل
سلام ضمن خوش آمد گویی خدمت عزیزان منتظر راهنمایی و همکاری شما هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر میخای حال دلت خوب بشه این جملات رو بخون 👇👇 🌷ما از نبودن یارانمان رنج نمی بریم؛ بلکه از بودن خویش در رنجیم ! کاش راهی بود تا امروز شهید شویم و فردا باز زنده گردیم تا دوباره شهید شویم آری، ما پاسداران خون شهیدانیم. رسالت خون شهیدان بر دوش مان و راه پیروز انقلاب در پیش مان. باید در خط امام تا انتها به پیش رفت که ما پیروزیم. 🌹خدایا پرواز را به ما بیاموز، تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بی افروز تا در سرمای بی‌خبری نمانیم. خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونین شان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود... ✍️ 🌹شهید مهدی رجب بیگی🌹 🇮🇷🇱🇧🇸🇾🇮🇶🇵🇸
✨🇮🇷 🕊 لذت زیستن راکسی می یابد که از وحشت مرگ رها شده باشد... مانند شهدا... 🕊 صلوات وذکرفاتحه بروح مطهرش العبد الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
٭ ٭✨﷽✨ ٭ 🔹متولد پنجم خردادماه ۱۳۷۷ پس از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی به دلیل علاقه زیادی که به رشته های فنی و به ویژه رشته مکانیک داشت وارد هنرستان مصطفوی کرمان شد و در رشته مکانیک ادامه تحصیل داد پس از پایان دوره متوسطه در دانشکده فنی شهید چمران کرمان پذیرفته و در رشته مهندسی مکانیک مشغول به تحصیل شد اما پس از گذراندن یک ترم و اواسط ترم دوم انصراف داد و تصمیم به خدمت مقدس سربازی گرفت. 🔹۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۵ اعزام به خدمت و در نیروی انتظامی مشغول به خدمت سربازی شد دوران آموزشی خود را در مرکز آموزشی شهید باهنر ( باغین کرمان ) گذراند و سپس به تهران ستاد مبارزه با مواد مخدر انتقال یافت و پس از چند ماه به کرمان شهرستان گلباف پاسگاه عملیاتی روستای کشیت منتقل شد و پس از آن اواخر بهمن ماه ۱۳۹۶ به شهرستان کرمان آمد و در کلانتری ۱۴ مشغول به خدمت شد. 🔹تقریبا دو ماه از انتقال او به کرمان می‌گذشت که در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ حین مأموریت طی درگیری با سارقین توسط یکی از آنها شاهرگ گردنش با چاقو زده می‌شود و همچنین ضربات متعدد چاقو به کمر او وارد می‌گردد که در اثر خونریزی زیاد مدت ۳۳ روز به حالت کما رفته و سرانجام در شامگاه پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در اثر شدت جراحات وارده به فیض شهادت نائل می‌گردد.🥀 🕊مزار مطهر شهید عزیز در گلزار شهدای کرمان واقع شده است. ذکر نثار روح مطهرش🌹 ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃•••••^^•••••❃ ༅࿇༅═‎─‌
🏺خاطره ای از زبان مادر شهید دهقان اناری: "پیکان دوست‌داشتنی‌ای که خرج بدهی‌ها شد" 🔶مهربانی و دست به‌خیری محمدسعید زبانزد دوستان و خانواده اوست، مادر شهید با یادآوری خاطرات مهربانی‌های محمدسعید می‌گوید «دوستان مدرسه‌ای محمدسعید که در درس‌شان مشکل داشتند، موقع امتحانات به خانه ما می‌آمدند و پسرم به آنها درس می‌داد، اگر می‌فهمید کسی در خانواده مشکلی دارد، هر کاری در توانش بود انجام می‌داد. از نظر مالی وضعیت مرفهی نداشتیم، در حد متوسط بودیم وقتی ساخت این خانه را شروع کردیم، توی قسط‌های بانک مسکن ماندیم، من قلاب‌بافی می‌کردم تا کمک‌خرج باشم». 🔶فاطمه خانم مادر شهید، از علاقه محمدسعید به پیکان می‌گوید و اینکه با وام یک پیکان خرید، پیکانی که آرزوی برآورده شده‌اش بود، اما دو ماه بعد وقتی از بانک برای قسط‌های عقب‌افتاده با پدر تماس گرفتند، پیکان را فروخت و پولش را داد بابت بدهی‌ها. 🔶مادر محمدسعید می گوید: «محمدسعید سن زیادی نداشت اما درک و شعور بالایی داشت، خیلی اهل کار بود،‌ یادم نمی‌رود نزدیک عید که می‌شد با دوستش سر چهارراه ماهی قرمز می‌فروخت، دوست داشت مستقل باشد». 🔶محمدسعید بعد از انصراف از دانشگاه در نیروی انتظامی دوره آموزشی را گذراند و چند ماهی در ستاد مبارزه با موادمخدر در تهران بود، اما دلش می‌خواست به کرمان بیاید و همراه با سربازی مشغول کار هم باشد، مرخصی هم که می‌آمد می‌رفت مکانیکی. 🔹لازم به ذکر است که: مادر بزرگوار شهید محمد سعید دهقان اناری بعد از گذشت ۴ سال از تاریخ شهادت فرزندش، درست در چهارمین سالگرد شهادت محمدسعید، زمانی که قرار بود حکم قصاص را برای قاتلِ فرزندش اجرا کنند با توسل به قرآن و شهدا بخصوص حاج قاسم و شهید پورجعفری از آنها مدد می‌خواهد و گویا شهدا به دلش می اندازند که قاتل فرزندش را ببخشد که مادر هم با بزرگواری و گذشتِ بسیار همین کار را انجام می دهد و با رضایتِ مادر قاتلِ شهید را از بالای چوبه دار به پایین می آورند. 🦋شادی روح تمام مادران شهدا و سلامتی تمام مادران شهدا اَللّٰٰھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ وَآل مُحَمَّــدﷺ وَ؏َجْــل فَرَجَهُــم🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍قال امیرالمومنین علیه السلام: کریم و بزرگوار، در پیشگاه خداوند شادمان است و مستوجب پاداش و نزد مردم نیز محبوب و با شکوه است. 📚تصنیف غرر/حدیث ۸۸۲۰
🔴 شیطان اگر بخواهد شما را در چنگ خود بگیرد… ✍ الشَّيْطانُ يَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ شیطان شما را وعده فقر می‌دهد و شما را به کار زشت امر می‌کند و خداوند شما را وعده آمرزش از جانب خود و فضل و فزونی می‌دهد و خدا صاحب سعه و دانا است. 📚 سوره بقره،آیه ۲۶۸ قرآن می‌فرماید: شیطان شما را وعده فقر می‌دهد و شما را به کار زشت امر می‌کند… یعنی شما رو از فقر می‌ترسونه و در چنگ خود می‌گیره و به هر کار زشتی دستور می‌ده… اگر از فقر ترسیدید هر کاری شیطان بگوید انجام می‌دهید!… به شما می‌گوید اگر آدم دروغ نگوید فقیر می‌شود… اگر رشوه نگیرد فقیر می‌شود… اگر اجناس مغازه رو پنهان نکند تا گرون‌تر بشه فقیر می‌شود… اگر کم فروشی نکنی فقیر می‌شود… ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🦋 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
📌 وقتی توسل شهید حسین خرازی به حضرت زهرا(س) رمز پیروزی عملیات شد 🔷️ توی خط مقدم کارها گره خورده بود، خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی مجروح شده بودند. ◇ حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد. خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه. یه وضعی شده بود عجیب. ◇ توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد و گفت: هر جور شده با بی سیم، محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن. ◇ خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند. حاجی بیسم را گرفت و با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت: تورجی زاده چند خط روضه برام بخون. تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت! ◇ خدا میدونه نفهمیدیم چی شد، وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگویند. خط را گرفته بودند. عراقی ها را تار و مار کرده بودند. با توسل به (س) گره کار باز شده بود.