#سحرنوشت۲۳ بسم الله الرحمن الرحیم سلام عزیز بزرگتر از هر چیز، سومین شب قدرت هم گذشت و من کجا و فهمیدن قدر با تو بودن؟ کم کم دارد دلم برایت تنگ می‌شود، درست مثل تمام یازده ماه گذشته که تو بودی و من حواسم جمع تو نبود. یعنی انصافا حواسم هم بود اما شاید جرأت دلبری نداشتم. آخر من کجا و خالق زیبای زیبادوست عالم کجا؟! من که می‌دانم حالا هم این خودت هستی که هوای عشق داری و عاشقانه‌ها را بر زبان من می‌نشانی تا تحویلت دهم وگرنه من از کجا باید واژه می‌آوردم که بنشیند روبروی لطافت تو؟! همین دیشب که قطره ای سر خورد روی انگشتم، دستت را دیدم که صورتم را خشک می‌کرد و از تو چه پنهان همان دیدن بود که بارش چشمانم را سرعت بخشید. باز صد هزار مرتبه شکرت که نم بارانت را دادی دست فرشته ها تا بریزند روی زمین تا باران کوچک چشمان من انگشت‌نمای این و آن نشود. دیشب شب تقدیر بود و تقدیر خوبان و بدان معلوم کردی. خوب ها به کنار، دلشوره ی تقدیر بدان را دارم. نکند دیشب بدی از بدان، آن قدر بدی در کاسه ی خود گرد آورده‌ باشد که برسد به پای اشقی‌الاشقیا! نکند تقدیر کسانی بشود ریختن خون کودکی تازه لبخندزده! کاش یکی یادش بوده باشد برای کم شدن سهم بدی بدان دعا کند! آه چقدر دعاها نگفته باقی ماند! تو خودت هرچه نگفتیم را که می‌دانی؟ همه را براورده کن. ممنون مهربانم. ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷...کفن باز می شود. حیرت سراسر غسالخانه را فرا می گیرد. بعد از سه روز از شهادت، هنوز چشم های صفرعلی باز است... متن کامل را به همراه تصاویر در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/12141 التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت۲۴ بسم الله الرحمن الرحیم مهربان غیورم، می‌دانم بی‌تابی تا بندگانت به سویت بیایند، و به لطفت هموار کردن مسیر آمدنشان را بر خود واجب کرده‌ای، و مسیر آمدنشان از اجرای دستورات و قوانینت می‌گذرد، و در اجرای قوانینت تشکیل حکومتی که مروج راه تو باشد الزامی و اجتناب ناپذیر است، و هرگاه بندگانت چنین حکومتی را بخواهند تو برایشان خیر کثیر می‌خواهی و حامیشان می‌شوی حتی با مأمور کردن شن‌های کویر! این وسط فتنه‌گرانی هستند که کمر به آشوب و برهمزدن مسیر الهی چنین حکومت‌هایی دارند که باز دست قدرت تو ۹دی می‌شود برای برچیدن بساطشان. چه سالها که خودشان و ایادیشان به جای شکر نعمت رأفت اسلامی حکومت حصرنمایشی‌شان را بهانه کردند تا شاید باز به آشوبشان ادامه دهند و حالا این بهانه هم از چنگشان درآمد. هرچند حقشان از دید ما اعدام بوده و هست. عده‌ای دیگر یادشان می‌رود مسئول حکومتی هستند که الگویش علی نهج‌البلاغه است و صاحب نامه به والی اهواز و ماجرای آتش و دست عقیل! یادشان می‌رود ساده زیستن و دقت به منش و زندگی فرزندان، نه یک سفارش اخلاقی، که حکم عینی شرعی ست برایشان،و هزینه می‌سازند برای حکومتی که حامی‌اش تو هستی. عده‌ای دیگر به فراموشی سپرده‌اند خدمت به خلق الله، تنها دلیل عزتشان است و خادم مردم بودن نه یک شعار که حقیقت مسئول و کارگزار و کارمند حکومت اسلامی ست. خدای حاکم مقتدر عادل مطلق، حکومتی که پای پرچمش خون هزاران بنده ی عاشق و معشوق تو ریخته شده را از شر تمام بدخواهان حفظ بفرما و ما را دلخوشی رهبر قرار بده. آمین یا رب العالمین ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷 روایت کسی که می‌گفت: من در حال مرخصی هستم و اجازه ندارم از غذای بیت المال بخورم! ‍https://alefdezful.com/531 🛑التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت۲۵ بسم الله الرحمن الرحیم در شرق و غرب و جنوب و شمال زمین، آدم‌هایی هستند لطف تو شامل حالشان شده و زبانشان منور شده به نور شهادتین. دلشان را به توحید تو سپرده‌اند که قطعا هر معلولی، علتی دارد و برای اینکه به تسلسل نخوریم باید ابتدای این دومینوی علت و معلولی، علتی باشد غالب و قادر و بی‌نیاز از علت که تویی و غیر از تو هیچ کس نیست. و چه خوب است که توی خالق قادر غالب، رحمت را بر خودت واجب کردی تا بشود امید ما آدم‌های عاصی. بشود دلخوشی مایی که گاه از تو دور می‌شویم و اما دلمان می‌خواهد زود به سوی خودت بکشانیمان. و اگر عدل تو نبود و اگر معاد در دم و دستگاه تو نبود چقدر وحشت‌زا بود زندگی در دنیایی که هم ظلم دارد و هم بلا و هم مرگ! ممنونم به خاطر همه آن چیزهایی که لازممان بود و ما نمی‌دانستیم و تو آفریدی و اراده‌شان کردی. ممنونم به خاطر خودت که خواستنت را به دلمان هدیه دادی که اگر این نبود سالیان سال انسان‌ها به دنبال خدا، دست به دامن سنگ و چوب و خورشید و ماه نمی‌شدند. ممنونم به خاطر این لحظاتی که اجازه دادی مرور کنم عاشقی‌ام را. ممنونم حتی به خاطر حس دعاهایی که با بازیگوشی‌های فرزندم خراب شد و یادم آورد نعمت حضور فرزندم را، و یادم آورد دعایش کنم و بخواهی بشود شیعه ی زینت امام زمان(عج). ممنونم به خاطر نعمت توحید. ممنونم به خاطر نعمت دین. ممنونم به خاطر نعمت مذهب. به حق حسینت که رحمت واسعه‌ است، اعتقادم به خودت را تا روز مرگ بی‌خدشه نگه‌دار، ای صاحب رحمت واسعه آمین یا رب العالمین🤲 ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷شهیدی که کلید جعبه آینه ی مزارش را خودش پیدا کرد👇 https://alefdezful.com/1126 التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز 🔰واتساپ بیداردز https://chat.whatsapp.com/Ekc4LsxmAah1UA7eX8rUTK 🔰ایتا بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75 🔰اینستاگرام بیداردز http://www.instagram.com/bidardez_ir

#سحرنوشت۲۶ بسم الله الرحمن الرحیم دارم می‌نویسم و هرکس هرچه می‌گوید انگار جفت‌پا می‌پرد روی سر اعصابم و کم مانده جیغ بکشم یا حتی با مشت بکوبم روی زمین که «ای بابا! چرا تمرکزم را به هم می‌زنید؟!» که یکهو به خودم می‌آیم یا شاید هم به تو! که یادم می‌آید تو همانی هستی که «لایشلغه سمع عن سمع»! همانی هستی که «لایبرمه الحاح الملحین» و حتی بالاتر از آن به قول معصوم صادقت: «یحب الإحاح الملحین» هستی. و چقدر خوب است که تو انقدر بهتر از منی! و چقدر خوب است که تو خیلی بیشتر از انقدر بهتر از منی! دلشوره‌ دارم بدی‌هایم را که بشوند «تغیّر النعم» و تو را از من بگیرند. سرم روی شانه‌ات افتاده و باز هم شده‌ای پناه دلشوره‌هایم. نه! تو همیشه و بی‌وقفه پناه دلشوره‌هایم بوده‌ای و این منم که باز هم حواسم جمع شانه‌های قدرتمند تو شده. مرا همیشه از حواس‌جمعان عالمت بخواه، ای حواس‌جمع‌ترین حواس‌جمعان عالم. ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷به‌ مناسبت چهلمین روز ارتحال حجت‌الاسلام‌ و‌المسلیمن سید محسن شفیعی، برای دخترانی که سال‌ها در مصاحبت با پدر معنوی‌شان بوده‌اند، سخت بود از سوگ پدر بنویسند و بگویند. *با اشک چشم نوشته‌ایم، با سوز دل بخوانید...*👇 http://www.upsara.com/images/s440329_.pdf التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت۲۷ آغاز می‌کنم روزه‌ای را که بنا ست تشنگی‌اش بیشتر از روزهای پیش باشد. بنا ست آفتاب داغ خوزستان بر عطشم بیافزاید و بیشتر از روزهای پیش روضه در دلم جوانه بزند. پای روضه که وسط بیاید غرق می‌شوم در دریای زیارت عاشورا که مانیفست شیعه‌ است و در آن همانقدر که با تولای اولیای خدا به او نزدیک می‌شویم همانقدر هم با تبرای از دشمنانش. و وضع وقتی جالبتر می‌شود که صد لعن بر دشمنان پیش از صد سلام بر حسین علیه‌السلام و خاندان مطهرش می‌آید. و مگر چه رازی ست در این لعن و تبری که همپایه و حتی جلوتر از سلام بر اولیاء است؟ و لعن که نه دشنام است و نه توهین و بلکه اعلام انزجار و موضع است و طلب از خدا، که هم در قرآن کریم بسیار «لعن الله» آمده است و هم در روایات و ادعیه. و اینک ترجمان همان لعنِ قُربِ الهی‌آفرین است که شده شعار استکبارستیز «مرگ بر اسرائیل و آمریکا و هرآنکه کمر به ظلم بسته است تا لحظه‌ای که آگاهانه این راه سیاه را می‌پیماید. و چه زیباست که با همین شعارهای به ظاهر ساده، عاشقیمان را به رخ معشوق جهان‌آفرین می‌کشانیم که جانان ما، تو را آنقدر عاشقیم، که هوادار بندگان مظلومت هستیم از هر آیین و رنگ و نژادی که باشند، حتی اگر خودشان ندانند! و امروز هم به مسیر دریای برائت از ظالمان می‌پیوندیم تا به ذخیره مقدس روز واپسین خدا اعلام کنیم، مولا جان، بیا که ما بی‌قرار خیابان‌هاییم برای سربازی‌ات. پس لطفا خودت دعا کن آمدنمان را به سویت که راه غیبت نه به انتظار تنها، بلکه به حرکت و شدن کوتاه می‌شود. ان شاءالله ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷هرجا «گل‌اکبر» باشد، آنجا عملیات می‌شود... این روایت شگفت‌انگیز را در «الف‌دزفول» بخوانید👇 https://alefdezful.com/048 التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت۲۸ بسم الله الرحمن الرحیم رزق، فقط مال نیست. علم، زمان، فرصت خدمت، حتی دیدار آدم‌های خوب و خیلی چیزهای دیگر، رزق ما هستند. و هر رزقی را برکتی می‌تواند باشد. خدایا به زندگی‌مان و هر چه در آن است برکت بده که آن وقت است می‌توانیم امیدوار باشیم به مفید بودن. آدم‌ها گاهی نه تنها مُتقی، که «للمتقتین اماما» می‌شوند و این ها همانهایند که بودنشان پربرکت است. آدم‌هایی که یک نفرشان، یک لشکر است برای راه حق! آدم‌هایی مثل سلمان، آدم‌هایی مثل شاه‌عبدالعظیم حسنی، آدم‌هایی مثل شهید بهشتی و چمران و آوینی، آدم‌هایی مثل حاج آقا سید محسن شفیعی و نادر طالب زاده. خدایا، ما را نه تنها جزو لشکرت، که لشکرت قرار بده! به حق بخشندگی‌ات ای معطی برکات عالم ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌹روایت دختربچه دزفولی که پیکرش از زیر آوار موشک باران ماه رمضان بیرون آمد و به سردخانه منتقل شد، اما معجزه آسا زنده شد ....👇 🌐https://alefdezful.com/207 التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت۳۰ بسم الله الرحمن الرحیم من که بی تعارف، دیگر توانش را نداشتم. با همه ی دوست داشتنم اما تن مادی‌ام طاقتش طاق شده بود. از تو چه پنهان ساعات پایانی دیروز خودم را به زور تا اذان می‌کشاندم، اما تو چیز دیگری می‌خواستی. و حالا که فکرش را می‌کنم می‌بینم چقدر هم خوب که تو چیز دیگری می‌خواستی! اگر الان فردا بود، من چه خاکی به سرم می‌ریختم با این همه دعای نگفته؟ با این همه حرف نزده؟ با این همه دلتنگی؟ دیدی چه شد؟! همین را می‌خواستی؟! یک ماه در آغوشت بنشینم و نوازش دستهایت را تجربه کنم و بند بند بدنم بنده بودنت را بچشد و بشوم جلد صحن آبی چشمهای تو؟ حالا من چگونه بروم سر خانه زندگی خودم؟! خانه ی خودم؟! اصلا خانه خودم از کدام طرف بود؟! اصلا مگر من خانه ای دارم جز آغوش تو؟ بیا و این حواس مرا هم در مشت خودت بگیر که جز پیش تو بودن برایش سزاوار نیست. حواسم که جمع تو باشد هر ماه، ماه توست... ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷روایتی از پسری که پدرش به او گفت اگر به جبهه نروی هرچه بخواهی برایت فراهم می‌کنم...👇 https://alefdezful.com/823 پ ن: حلال بفرمایید بابت مزاحمت‌هایی که این مدت با نوشته‌هایم برایتان ایجاد کردم🙏🏻 التماس دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز 🔰واتساپ بیداردز https://chat.whatsapp.com/Ekc4LsxmAah1UA7eX8rUTK 🔰ایتا بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75 🔰اینستاگرام بیداردز http://www.instagram.com/bidardez_ir

#سحرنوشت ۱ بسم الله الرحمن الرحیم به اسم قشنگ خودت که مهربان ترین مهربانانی شروع می‌کنم ماهی را که زیباترین ماه هاست. شاید عرب ها انقدر از عبارت «شهرُ الله» لذت نبرند که یک فارس. چه چیز ‌زیباتر از وارد شدن به شهر خدا؟! شب بخوابی و صبح پا بگذاری در شهری که مال خداست. آری! می‌دانم همه ی شهرها و همه کوچه ها مال توست اما خودت این یکی را خاص کرده ای پس حتما خاص تر است! حتما مال تو تر است! حالا در اولین صبح رمضان، دست خودت را می گیرم و کوچه به کوچه قدم می زنم در شهری که شهر توست. خودت بیشتر از هر کسی می دانی کجای این شهر دیدنی تر است، پس نگذار وقتم را اینجا و آنجا تلف کنم و نبینم آن چه در گوشه کنار شهر برای روز مبادایم قایم کرده ای. دوست زیبای من، می‌دانم دلت نمی‌آید گم شدن بنده ات را ببینی هرچند سر به هوا باشد، پس دستم را رها نکن! آمین یا رب العالمین پ ن: ان شاءالله هر سحر ماه رمضان با یک دلنوشته و یک معرفی شهید از کانال الف دزفول در خدمت شما خواهم بود. 🌴 این چند خط را که بخوانید ، خواهید فهمید چرا حضرت امام درباره شهدا فرمود: اینها یک شبه ره صد ساله رفتند و یکسره به همه آنچه عرفا و شاعران عارف در طول سالیان متمادی در پی آن هستند، دست یافتند و عشق به لقاءا...را از شعار به عمل تبدیل کردند 🌐https://alefdezful.com/801 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #التماس_دعا ✍زهرا آراسته نیا 📍 bidardez.ir | بیدار دز 🔰ایتا بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت ۲ بسم الله الرحمن الرحیم صدا، صدای اذان است که از لای شاخ و برگ نیلوفرهای تا سقف رفته ی خانه رد می‌شود و می‌آید درست می‌نشید وسط قلب من. گرم می‌شوم. انگار سلول به سلول، تمام اعضای تنم بیدار می‌شوند و با عشق وضو می‌گیرند و می‌چرخند رو به قبله. ذهنم مرور می‌کند درس مغناطیس را در جاذبه ی پرقدرت نامت که برتین نام‌هاست. خوبان درگاهت زیباتر و وزین تر از هرچه فکرش را کنم مناجات تو را در طول تاریخ داشته اند و من همین که عامیانه و عاشقانه سر بر شانه ی دوست داشتنت بگذارم برای دنیا و آخرتم کافی ست. شانه ی بلندت را از من مگیر که صبح تا شب دلشوره ی بی تو بودن را دارم ای همیشه جاوید! ✍ #زهرا_آراسته‌نیا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 پ ن: 🌴محمدرضا پایش ترکش خورده بود و پوتینش پر شده بود خون. به سختی راه می رفت. در این بین صدای کمک خواستنی از بین نیزارهای حائل بین ما و عراقی ها بلند شد.../ روایت شهید محمدرضا روشندل پور 👇👇 🌐https://alefdezful.com/20121 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت ۳ بسم الله الرحمن الرحیم از تو می‌ترسم و از ترس تو به آغوش تو پناه می‌آورم. تو حتما می‌خندی به این تناقضم. باید هم بخندی. حال کسی که از خود هیچ ندارد اما برای پرقدرت ترین موجود عالم شاخ و شانه می‌کشد، خنده هم دارد. چه انتظاری داری از کسی که با محبتت از همان اول لوسش کرده ای و هوا برش داشته که لابد کسی هستم برای خودم! چه انتظاری از کسی که هیچ نیست و آنکه همه چیز است در آغوشش کشیده! خودمانی اش را بگویم، من جنبه ی این همه خوب بودن تو را ندارم! اما حالا که عاشقم کرده ای خونم پای توست. دیگر به خودم حق می‌دهم از تو بخواهم هیچ بودنم را به رویم نیاوری و تا همیشه کنج مهربانی خودت نوازشم کنی. مهمانی آدابی دارد و مهمان حبیب خداست. حالا عاشقی مهمان معشوق شده که خودش حبیب بودن مهمان را تضمین کرده است. پس بر من خرده مگیر اگر زیاده می‌خواهم از تو. من مال تو ام و مال تو یعنی بهترین. پس به خود بالیدنم هم خنده دار نیست جناب خدای متعال. مرا تا همیشه عاشق خودت نگه بدار که من جز عاشق تو بودن چیزی بلد نیستم. چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم... ✍ #زهرا_آراسته‌نیا پ ن شهدایی: شهید علیرضا خراط، شهیدی که نوشت: « من از مسئولين شهرمان(دزفول) مي خواهم كه طبق قوانين قرآن با مردم رفتار كنند» 👇 https://alefdezful.com/7587 #التماس_دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت ۴ بسم الله الرحمن الرحیم عزیز دلم، شروع شد. چهارمین روز امساکم برای تو شروع شد و حالا حق دارم ناز کردن هایم را برایت بیشتر کنم، مگر نه؟! نه! وقتی یادم رفته که روزه از نگاه تو با اذان صبح شروع نمی شود یعنی هنوز مانده تا به رمضانت برسم. وقتی تو حکیمانه در قرآنت روزه را خوردن از غروب تا سحر و تکمیلش با نخوردن از صبح تا غروب معنا می‌کنی و ما فقط نخوردنش را می بینیم، یعنی در همین حد هم به مهربانی بی حدت پی نبرده ایم. شیوه ی تربیتی پر از امید دادن تو کجا و تنبیه های پیدا و پنهان ما کجا! اما همین هم دوباره مرا لوس می کند. چگونه ناز نکنم برای رفیقی که این چنین مهربانی اش عالم را فرا گرفته و از میان این همه موجودات، درست در این ساعت و این مکان خاص، مرا برای به یاد خودش بودن انتخاب کرده است؟! خودمانیم تو بیشتر و پیشتر از من مشتاق با من بودنی که این همه اسباب را از ماه و زمین و چرخش روزگار فراهم کرده ای برای با تو بودنم. پس ای عزیز بنده نواز، موفقم بدار به ناز! ✍ #زهرا_آراسته‌نیا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 پ ن شهدایی: بنا نبود امروز از او بگویم اما امان از چشم‌هایش...» 👇 https://alefdezful.com/182 #التماس_دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75

#سحرنوشت ۵ بسم الله الرحمن الرحیم خب چشم به هم زدیم و شد پنج روز! حالا حق داریم لحظه لحظه از تو بخواهیم یک چشم به هم زدن ما را به خود وانگذاری؟ آخر ما کجا و تدبیر روزگارمان کجا؟! تا توی حکیمِ دانای مقتدر هستی اصلا انصاف است چون مای محدود به زمان و مکان و این جسم ناتوانی بشویم برنامه ریز روزگار خود؟! قربان دستت! بیا این اختیارمان را دو دستی تقدیمت کنیم تا مبادا برویم آن راهی را که مبادا، انجام دهیم آن کاری را که مبادا، ببینیم آن چیزی را که مبادا، بشنویم آن صوتی را که مبادا... مبادا که بشود آن مبادا! مبادا یعنی این که دل مهربانت از ما دلگیر شود. مبادا یعنی روی برگردانی از منی که جز تو هیچ ندارم. مبادا یعنی ... نه! مبادا ... مبادا... هرگز مبادا! به حق پنج تنت، در این پنجمین روز رمضانت مبادا را برای من مبادا گردان! آمین یا رب العالمین ✍ #زهرا_آراسته‌نیا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 پ ن شهدایی: روایتی از شهید رستم رفیعیان او باز هم خنديد و گفت:« اين كه ديگر گريه ندارد! مي ترسم حرفم را بزنم دوباره بيشتر ناراحت شوي! اما مطمئناً من شهيد مي شوم»👇 🌐https://alefdezful.com/0912 #التماس_دعا 📍 bidardez.ir | بیدار دز 🔰ایتا بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75 🔰واتس اپ بیداردز https://chat.whatsapp.com/BPju0ekglegBoXhcrBeQwq