💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💛دعا برای شروع روز 💛
🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
🍃💕🍃
💜امين يا رب العالمین💜🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
📝روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
🔺پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق
✍ساعت ۷ صبح
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت ۳ عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
📚راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼نماز شبش هیچ وقت ترک نمیشد
✍هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود. من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم.
🎙راوی سردار معروفی
2.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سقوط آزاد اعتبار پاسپورت ایران با رتبه ۱۹۴ در جهان/ در دنیا از آخر ششم هستیم
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنگوی وزارت بهداشت: ستاد ملی مبارزه با کرونا طوری محدودیتهای سفر را اعلام کرد که عملا به مردم گفته شد تا ۱۲ شب میتوانید تا چهار روز سفر بروید!
🔰استاد فرشچیان:
چهره امام رضا(ع) را در خواب دیدم و کشیدم...
✍علیرضا ذاکری، طراح و نقاش پیشکسوت: سال 1375 در مشهد در مراسمی نسبتا خصوصی از استاد فرشچیان پرسیدم مینیاتوریستها چهره اهلبیت را با نور یا پوشیه نشان میدهند، شما چهره امام رضا(ع) را از کجا در تابلوی ضامن آهو ترسیم کردید؟
فرشچیان پاسخ داد: سال 59 برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتماً عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم کنید». در آخرین آزمایش دکترها شگفتزده گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفتهای؟! هر چه گفتم جایی نرفتم باور نمیکردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شدهاید!
پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم، تصمیم گرفتم تابلوی «ضامن آهو» را بکشم. تابلو 6 ماه طول کشید. وقتی به قسمتهای چهره مبارک حضرت رسید، به دلم افتاد که تمثال ایشان را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آرودند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
#داستانک_معنوی
زنبدحجابروکردبهخانممحجبهیچادری وگفت:انقدربرایماجانمازآبنکشید..!
اگرشماحجابداریدوچادربرسرتنهادلیلش ایناستکهاندامینافرمداریدکهپوشاندنش بهتراست،خوشگلیهمنداریدکهنشان
دادنشبیتابتانکند
مجبوریدچادرسرکنیدتاشکلوریختو اندامتانرامسخرهنکنند
خانممحجبهگفت:منحجابرادوستدارم وچادربهسرمیکنمبهدودلیل⇩
✿اولاینکهمادریدارمکهدوستشدارمو چوندوستشدارماحترامواطاعتشرا واجبمیدانم
ناممادرمزهرا🌹ستواوانسيهالحوراست
یعنیزیباترازحوربهشتواتفاقاچادرماز
زیباترینوبهترینبانویدوعالمبهمنبهارث رسیدهاست
پدریدارمکهصاحبالزمانمناستودل نازنینشباحجابمنشادمیشودوچهفرزند ناخلفیباشماگردلمولایمرابرنجانمدوماهمخودمهمهمسرمآنقدرزیبایی هایمراباارزشمیدانیمکهچوبحراجبهآن نزنیم!
دیدهایهرجاجنسارزانوحراجیگذاشته اندمردمارزانپسنددورشجمعشدهاند..
اینخاصیتجنسارزانوکمبهاست
#ارثیه_ی_مادر_را_زمین_نگذاریم
#قدر_خودتو_بدون #حجاب_ارزش #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
🖼ساپورت پوشان دهه ی شصت
👆👆👆👆👆👆👆👆
#شهدا_شرمنده_ایم
وقتی در خیابان ها راه میرویم از روی شهدا خجل میشویم...
جوانان برومند و رشیدی که تکه تکه شدند تا ما در کشور اسلامی راحت حجاب داشته باشیم!!!