هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۲۹۰)
وقال علیه السلام:مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الاِْمْكَانِ، وَ الاَْنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ.
حکمت ۳۶۳ نهج البلاغه
امام(عليه السلام) فرمود: عجله كردن پيش از فراهم شدن امكانات، و از دست دادن امكانات و سستى كردن پس از فرصت، از حماقت و نادانى است.
بخش دوم:
عاقل و دانا كسى است كه صبر كند و در انتظار فرصت باشد و هنگامى كه فرصت فراهم شد بدون فوت وقت دست به كار شود و به مقصود خود برسد.
اين كار نشانه مديريت صحيح است. در روايات اسلامى در نكوهش عجله و شتاب بى مورد و همچنين نكوهش از دست دادن فرصت ها مطالب زيادى وارد شده است.
ازجمله درباره عجله و شتاب بى مورد در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم:
«إِنَّمَا أَهْلَكَ النَّاسَ الْعَجَلَةُ وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ تَثَبَّتُوا لَمْ يهْلِكْ أَحَدٌ;
یعنی:
مردم را عجله (بى جا) هلاك مى كند و اگر مردم در كارها درنگ مى كردند (و با آرامش و دقت كارها را انجام مى دادند) احدى هلاك نمى شد».
قابل توجه اين كه در دنياى امروز يكى از مهم ترين عوامل تصادف هاى وسايل نقليه و مرگ و ميرهاى ناشى از آن عجله و سرعت هاى غير مجاز ذكر شده است.
در حديث ديگرى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) در غررالحكم آمده است:
«العَجولُ مُخْطِئٌ وإن مَلَكَ، المُتَأنِّى مُصِيبٌ وإن هَلَك;
یعنی:
عجول، خطاكار است هر چند (تصادفاً) پيروز شود و كسى كه با تأنى (و حساب) كار مى كند به واقع مى رسد هر چند (در پاره اى از اوقات، ظاهراً) ناكام شود».
در حديث ديگرى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل كرده است مى خوانيم:
«مَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ يمْنَعَ نَفْسَهُ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْياءَ فَهُوَ خَلِيقٌ بِأَنْ لاَ ينْزِلَ بِهِ مَكْرُوهٌ أَبَداً قِيلَ وَ مَا هُنَّ يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ الْعَجَلَةُ وَ اللَّجَاجَةُ وَ الْعُجْبُ وَ التَّوَانِى;
یعنی:
كسى كه بتواند خود را از چهار چيز بازدارد سزاوار است كه هرگز گرفتار حادثه ناگوارى نشود. عرض كردند: اى اميرمؤمنان آن چهار چيز چيست؟ فرمود: عجله و لجاجت و خودپسندى و تنبلى».
@nahj_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکا از تحریم دست بر نمیدارد
گول تزویر وین را نخورید!
🎤بخشی از سخنان #استاد_حسن_عباسی
مربوط به سخنرانی: از انتفاضه سنگ، تا انتفاضه موشک
🗓 ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
جدال احسن
#مذاکرات_وین #انتخابات_1400
#لاریجانی #حسن_روحانی #محمد_جواد_ظریف #علی_مطهری
#لاریجانی_روحانی_دیگر_است
هدایت شده از خانواده امن
راه های کنترل شهوت
(۱)
خطرات شهوت
1- خداوند کریم در قرآن مجید می فرماید:
«زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِک مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛
یعنی:
محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند ولی) این ها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست». (ال عمران/14)
2- و در آیه دیگری وقتی درباره ی جانشینان پیامبران صحبت می کند علت انحراف آن ها را پیروی از شهوات - که مصداق اولیه آن طبق آیه قبل و روایات شهوت جنسی است - بیان می فرماید:
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیا؛
یعنی:
امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند و بزودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید».( مریم/59)
3- از ابتدای خلقت اقوام مختلف دچار انحرافات جنسی بوده اند، و یکی از دلایل درگیری آن ها با پیامبرانشان، این بود که نمی خواستند تن به دستورات آن ها در خصوص کنترل شهوت بدهند. نمونه هایی از آن ها که در آیات و روایات ذکر شده است از این قرار است:
1/3) در زمان حضرت نوح علیه السلام زنانی هوسران در مجلس مردان شرکت می کردند. (من لا یحضره الفقیه، ج1 ص49)
2/3) طبق بعضی از نقل ها، کشندگان ناقه ی حضرت صالح علیه السلام به دلیل کامروایی از زنان فاسد دست به این اقدام زدند. (مجمع البیان، ج4 ص441)
3/3) قوم حضرت لوط علیه السلام به عمل شنیع همجس بازی پرداختند. (عنکبوت، 28 و 29)
4/3) حضرت یوسف علیه السلام به دلیل این که تسلیم شهوات زنان نشد به زندان افتاد. (سوره یوسف علیه السلام)
ادامه دارد......
برای مطالعه اینگونه مباحث، به آدرس زیر مراجعه کنید:
@amn_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبعات پیروزی جریان لیبرال
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و سی و دوم
تفسیر آیه ۲۰۴ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ (۲۰۴)
و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی دنیا، مایه ی اعجاب تو می شود و خداوند را بر آنچه در دل (پنهان) دارد گواه می گیرد (در حالی که) او سرسخت ترین دشمنان است.
نکته ها:
* «لُدّ»به معنای خصومت زیاد است و«الَدّ» به کسی گفته می شود که شدیدترین خصومت ها را دارد.
«خصام» یا جمعِ «خصم»است و یا مصدر، به معنای خصومت است.
* منافقان با ترفندهای مقایسه ای،آماری، کارشناسی،تجربی و حدس های به ظاهر عالمانه، با تکیه بر مسائل اجتماعی و با شایعات،تهدید،تطمیع و تبلیغات،تنها قدرت مانور در همین زندگی مادّی را دارند،ولی در میدان معنویّات و در توجّه به امدادهای غیبی و اراده ی خداوندی،پای آنان لنگ است و در آخرت نیز زبانشان بسته و حتّی اجازه ی عذرخواهی نیز ندارند.
پیام ها:
۱- سخنان شیوا و سحرآمیزِ منافقان،شما را فریب ندهد. «یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ»
۲- به هر سوگندی اطمینان نکنید. «یُشْهِدُ اللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ»
۳- سوگند دروغ یکی از راههای نفوذ منافقان است. «یُشْهِدُ اللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ» دشمنان از مقدّسات علیه مقدّسات و از مذهب علیه مذهب استفاده می کنند و با سوگند به نام خدا،به رسول خدا خیانت می کنند.
۴- سوژه های سخن منافقان،مربوط به مسائل دنیوی است تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. «یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا»
۵- خداوند پیامبرش را از غیب و درون دیگران آگاه می سازد. «هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ»
۶ -کسانی که می دانند دروغگو هستند،با سوگند و زیباسازی کلمات،سعی دارند خود را دلسوز و مخلص نشان دهند. «یُشْهِدُ اللّهَ»
@alquran_ir
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
سفارشهای_امام_صادق_عليه_السلام_به_عبداللَّه_بن_جندب (۹۰)
از آیت الله مصباح یزدی
ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻓﻄﺮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ:
ﺳﺆﺍﻝﻫﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﻧﻴﺰ، ﮐﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻤﻴﻖ ﺗﺮ ﻭ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺗﺮ ﻭ ﺟﺰﻭ ﻣﺴﺎﻳﻞ ﺍﺻﻮﻟﯽ ﻭ ﺑﻨﻴﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺻﻮﻟﺎ ﻣﮕﺮ «ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ» ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﺛﻮﺍﺏ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ، ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﺎﺩ ﻭ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﮑﺲ، ﻣﺤﺰﻭﻥ؟
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﺡ ﺣﺰﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺍﻳﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯽ ﺷﺨﺺ ﻣﺤﺰﻭﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ؟
ﺁﻳﺎ «ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ» ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﻣﺮﯼ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﮔﺮ «ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ» ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ «ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ» ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺛﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮﻳﻦ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ؟
ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺁﺳﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ، ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﯽ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﺮﺩ.
پاسخ این سوال اساسی را در شماره آینده بخوانید.
@nazz_ir