بمناسبت یکمین سالگرد
شاعر گرانمایه جناب سرور اصفهانی
س سرور دل اگر خواهی به دیوان سرور است
ر رموز شعر و نظم آن به فرمان سرور است
و وجودش می کند روشن چراغ انجمن را
ر رها گردد ز غم آنکس که مهمان سرور است
ا ادب دارد صبور و مهربان بوده همیشه
ص صداقت دارد و دانی ز ایمان سرور است
ف فدا کرده تمام هستیش در راه عرفان
ه همیشه حامی شعر و ادب از جان سروراست
ا الهی از تو خواهم در جنان پیش علی باشد
ن نجیب و با صلابت نزد ما یاران سرور است
ی یقین دارم بگیرد دست او ساقی کوثر
_ برای(بیقرار) و جمعمان چون جان سرور است
بیقرار اصفهانی
التماس دعا
شب جمعه یاد رفتگان باش
شب جمعه به یاد رفتگان باش
بخوان حمدی به یاد خفتگان باش
به یاد بستگان و مادرت باش
عمو عمه به یاد خواهرت باش
پدر را یاد کن جایش چوخالیست
که روحش منتظردراین حوالیست
ز خاله جان و دائی یاد بنما
عزیزان خودت را شاد بنما
دعا کن بر رفیقان ات که رفتند
که اکنون در مزار خویش خفتند
همه همسایگان و آشنایان
تمام شیعیان و جمله یاران
شهیدان وطن را یاد بنما
به حمدی روحشان را شاد بنما
الهی روحشان مسرور بادا
به شخص مرتضی محشور بادا
خدا بخشد جمیع رفتگان را
کند رحمت تمام خفتگان را
خداوندا ببخشا مادرم را
به همراه پدر تاج سرم را
دعا گوی شما من (بیقرارم)
شما را من به ایزد می سپارم
یا علی مدد. بیقرار اصفهانی
(پدر و مادر بیقرار را یاد کنید)
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
ذوالفقار علوی
کاش یکشب خبر از مهدی زهرا برسد
منجی کل جهان صاحب دلها برسد
کاش آید ز سفر هستی عالم به مدد
ذوالفقار علوی مالک دنیا برسد
بیقرار اصفهانی
خدا میداند
عشق مهدی به دل ماست خدا میداند
دل ما واله و شیداست خدا میداند
ما کجا عشق کجا یار وفا دار کجا
درد ما را که مداواست خدا میداند
ما جوانی همه قربانی جانان کردیم
یار ما نیک و دل آراست خدا میداند
ما همه از نفس افتاده پریشان شده ایم
یار ما به ز مسیحاست خدا میداند
ما همه بیکس و محزون دراین وادی غم
میر ما یکه و تنهاست خدا میداند
دل ما زورق بشکسته به طوفان بلاست
یار ما نوح و به دریاست خدا میداند
دیده ام گل چه بسا درچمن وگلشن وباغ
گل ما وه که چه زیباست خدا میداند
برسان منجی ما را خدایا ز کرم
عالمی غرق تمناست خدامیداند
شاه خوبان مددی رهبر عالم تو بیا
رنج و غم بین که هویداست خدا میداند
(بیقرارت) شده عالم همگی چشم به راه
دل ما در پی ماواست خدا میداند
(بیقرار اصفهانی)
پرویز بیابانی
هرشب
با بیقرار ۱
(تا خدا هست)
چرا هستی پریشان تا خدا هست
چرا گشتی تو حیران تا خدا هست
مشو نومید صاحب خانه با ماست
چرا باشی تو گریان تا خدا هست
اگر تنها شدی و دست خالی
ز تن ها شو گریزان تا خدا هست
مکن گردن به پیش ناکسان کج
خودت کوچک مگردان تاخدا هست
گل زیبا مدارا کن تو با خار
مکن خودخوارچشمان تاخدا هست
کنون که برقراری تو ثنا گو
مباش از (بیقراران) تا خدا هست
بیقرار اصفهانی
پرویز بیابانی
التماس دعا
هرشب با بیقرار اصفهانی
پند شماره 2
(باید رفت)
غافل ز چه ایی که ناگهان باید رفت
از خرد و کلان پیر و جوان باید رفت
یکباره امان ات ندهد پیک اجل
درمانده شوی بس نگران باید رفت
قارون زمان باشی و سلطان زمین
با دست تهی از این جهان باید رفت
مال تو رسد به وارثانت آری
تنها و غریب و بی نشان باید رفت
پایان برسد بهار عمرت ناگه
همره شده با باد خزان باید رفت
ره توشه ی خود همیشه آماده بدار
یک لحظه به زنگ کاروان باید رفت
بنمای کرم تا که ترا فرصت هست
زیرا که ندانی چه زمان باید رفت
بیدار شو از خواب گران غره مباش
با دست پر از دار جهان باید رفت
پندی بشنو ز (بیقرار) آگه باش
غافل ز چه ایی که ناگهان باید رفت
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از خدا بی نیاز است و من نیازمند او یم تا خدا دارم نیاز به کس دیگر ندارم
539.4K
هدایت شده از خدا بی نیاز است و من نیازمند او یم تا خدا دارم نیاز به کس دیگر ندارم
پندیات نوای گرم مداح اهل بیت آقای حامدی نژاد