eitaa logo
🇮🇷‌بیقرار شهادت🇵🇸
456 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
13 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از #شهادت نیست "امام خامنه ای" هر که را صبح #شهادت نیست شام مرگ هست بی #شهادت #مرگ با خسران چه فرقی می‌کند
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ یادمان باشد اگر با آمدن خورشید از خواب بیدار شویم، نمازمان قضاست... ❣️ اللهم عجل لولیک الفرج🍃
4_5805288005857970782.mp3
3.06M
بهار دلها،ما منتظر ظهور هستیم
💔 بهترین جواب در محبت به حضرت زهرا (س) اواخر جنگ بود. آمد سراغم که روی سینه اش بنویسم «یا زهرا (سلام‌الله‌علیها)» و پشت پیراهنش «می روم تا انتقام سیلی زهرا (س) بگیرم.» روزی که قطعنامه پذیرفته شد، می‌گفت: «مگر می شود وعده حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) عملی نشود. خودش به من وعده شهادت در این جنگ را داده است.» بعد از قبول قطع نامه برای دفع تجاوز صدام، به شلمچه اعزام شدند. کنار خاکریز برای بچه ها صحبت می کرد که «اسم حضرت زهرا را بدون «سلام الله علیها» بر زبان نرانید» ترکش خمپاره ای شد قاصد حضرت زهرا (س). راوی: هم رزم شهید 📚خط عاشقی انتشار به مناسبت ایام
حال که باید هر نفسی چشنده مرگ باشد و حال که فرمودی: "اذا الشمس کورت" خورشيد هم ميميرد چرا مرگمان در راه تو نباشد..؟! ای کاش هزار بار در راه تو به شهادت ميرسيدم و باز هم زنده ميشدم و در راهت جان ميدادم.. 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتظار فرج 👈 انتظار فرج یعنی سختی‌ها همه قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. 👈 نه اینکه بنشینند انتظار بکشند؛ دل شما گوش به زنگ باشه... 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 ! 🌷هوا سرد بود. باران نم نم می‌آمد. دوتایی سوار موتور شدیم. من می‌راندم. در موتورسواری توی تپه مهارت داشتم. نزدیک دار الشیاع، موتور را پایین تپه گذاشتیم و پیاده رفتیم. کلاش و سه تا خشاب داشتم. حسن باقری فقط نقشه دستش بود. بالای تپه دراز کشید؛ دوربین را گرفت و به عراقی‌ها نگاه می‌کرد. کاری به او نداشتم، مراقب اطراف بودم. یک مرتبه چشمم به حسن باقری افتاد. دیدم دارد اشک می‌ریزد. تعجب کردم. صحنه‌ای برای گریه کردن نبود. گفتم: آقای باقری برای چه گریه می‌کنی؟ دوربین را به دستم داد و گفت:... 🌷و گفت: نگاه کن. فاصله زیادی با عراقی‌ها نداشتیم. دیدم یک عراقی سبیل کلفت به سربازها دستور می‌دهد که روی سنگر پلاستیک بکشند. خنده‌ام گرفت. گفتم: آقای باقری چیزی برای گریه کردن نیست. گفت: ولش کن، چیزی نیست. گفتم: آقای باقری می‌خواهم بفهمم برای چه گریه می‌کنی؟ آن موقع بچه بودم، نمی‌دانستم حسن باقری چه فرمانده بزرگی است. گفتم: حتماً باید بگویی. من مسلح هستم، تو مسلح نیستی. گفت: این حرف دیگری شد. حق با توست؛ من تسلیم! 🌷با من شوخی می‌کرد. گفتم: به من بگو چرا گریه کردی؟ گفت: آقا سید، برای عراقی‌هایی که توی دوربین دیدی گریه‌ام گرفت. امشب همه این‌ها صددرصد کشته می‌شوند؛ خط‌شکن‌های ما اول از این‌ها عبور می‌کنند، حالا دارند خودشان را از باران حفظ می‌کنند. حقیقتاً دلم شکست. تکان خوردم. حسن را بوسیدم. گفتم: اگر تو فرمانده عملیات باشی صددرصد پیروز می‌شوی، این بستان آزاد می‌شود. گفت: ان‌شاءالله آزاد می‌شود آقاسید، به امید خدا. 🌷شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حسن باقری : رزمنده دلاور سید سعدون موسوی 📚 کتاب "ملاقات در فکه"
🕊⚘ ◽️هر شهید کربلایی دارد که خاکِ آن کربلا، تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد؛و آن‌گاه خونِ شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود..! ◽️روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودنِ آن هیچ راهی جز، شهادت وجود ندارد..:) 🕊⚘
إِلَهِی أَبْلَیتُ شَبَابِی فِی سَكرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْك خدایا جوانی ام را در مستی دوری از تو پیر نمودم داریم پیر می شیم آهسته آهسته ... و چقدر حواسمون نیست ! بعد از جوونی ، هیچی نیست اگه تو جوونی خدا رو عاشق نشیم، تو پیری خواهیم مُرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای نشستگان در مقابل خانه ی خدا به ایستادگان در برابر دشمنان خدا دعا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹می گفت:دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم 🥀یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت . 🥀جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو افتاد . دیدم گلوله‌ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت . 🥀صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف است... 🌹سردار شهید: یوسف شریف متولد: اردیبهشت ۱۳۴۲ شهادت: ۱۳۶۴ عملیات: والفجر هشت مسئولیت: جانشین مخابرات لشکر ثارالله کرمان 🌹
.... 🌷پيرمردى در منطقه بود. پسرش در عمليات كربلاى پنج مفقود شده بود. كار مربوط به مفقودين را من پيگيرى مى كردم. با اين كه وضع پسرش را مى دانستم گفتم بيا برويم بيمارستان هاى اهواز و تعاون را با هم ببينيم. بعد از آن گفتم سرى هم به معراج شهدا بزنيم. 🌷گفت: از اول هم گفتى برويم بيمارستان فهميدم منظورت چيه! با پيرمرد رفتيم داخل سردخانه و شروع كرديم به دقت شهدا را وارسى كردن. بنده خدا همان طور كه نگاه به بدن شهدا مى كرد با خود زمزمه مى كرد. "گلى گم كرده ام مى جويم او را" و اشك مى ريخت اكثر افرادى كه دنبال عزيزانشان بودند تحت تاثير او قرار گرفته بودند و گريه مى كردند. راوى: رزمنده دلاور محسن براسود منبع: سايت دفاع پرس 🌺
32.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایت سردار حسنی سعدی مدیر گلزار شهدای کرمان از کرامت شهیدی که خواهرش را شفا داد شهید کریم شور آبادی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🍃🌸 از حاج قاسم پرسیدند: بهترین دعا چیست؟ گفت: شهـٰادٺ‌! گفتند: «خب عاقبت بخیری که بهتر است» حاج قاسم گفت: «ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی شهید نشود؛ ولی کسی که شهید بشود حتما عاقبت بخیر هم می‌شود!» ✍شهید حاج قاسم سلیمانی ••🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدای جان برکف در حمله تروریستی به مقر انتظامی راسک / "امنیت بخودی خود ایجاد نمی‌شود هزینه دارد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا