😭چهارده قرن است که بوی دری سوخته، در کوچه پس کوچه های تاریخ پیچیده است.
😭چهارده قرن است که چشمان منتظر مادر به در دوخته شده؛
#سلام بر منتقم مادر
درد فراق، سادہ مداوا نمی شود
باید به هم رسید، و الّا نمی شود
از شنبه بستهایم به جمعـه دخیل اشک
تا تو نیایی این گرہ ها وا نمی شود..!
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#فاطمیه
@bigharar_shahadat
4_6032933285569496517.mp3
7.96M
🎶 نَـاحِلَةَ الْـجِسْمِ یَعنی ...
مُحتشمشِعرۍدگرازجنسعآشورابِساز
فاطمیھشورشـےعُظمابھخلقِعالماستـ !'
#فاطمیه
#خادممثلِقاسم
@bigharar_shahadat
ﺍﮔﺮ ﺟﺴﺪ ﻣﻦ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻣﺨﻮﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﺴﺪ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪﺷﺪ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﺎﺳﻔﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﻣﻈﻠﻮﻣﯿﺖ و ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺮﺑﺖ #حضرت_ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ علیها ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺷﻮﺩ
#شهید_احمد_امینی
🌷 @bigharar_shahadat
🏴" شهدا و حضرت زهرا (س)"...
عملیّات بیت المقدّس بدجوری مجروح شد، ترڪش خورده بود به سرش ،با اصرار بردیمش اورژانس ، مےگفت : ڪسے نفهمہ زخمےشدم ، همین جا مداوام ڪنید ...
دڪتر اومد گفت : زخمش عمیقہ باید بخیه بشه ، بستریش ڪردند ، از بس خونریزی داشت بیهوش شد ...
یه مدّت گذشت ، یه دفعه از جا پرید
گفت : پاشو بریم خط
قسمش دادم گفتم : آخہ تو ڪه بیهوش بودی ، چے شد یهو از جا پریدی ؟
گفت : بهت میگم به شرطے ڪه تا وقتے زنده ام بہ ڪسے چیزی نگی ، وقتی توی اتاق خوابیده بودم ، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل
فرمودند: "چیہ ؟ چرا خوابیدی ؟"
گفتم :" سرم مجروح شده نمیتونم ادامه بدم "
حضرت دستے به سرم ڪشیدند و فرمودند :
"بلند شو بلند شو ، چیزے نیست ، بلند شو برو بہ ڪارهات برس "...
#سردار_شهید_احمد_ڪاظمی
#یا_فاطمة_الزهرا_س
@bigharar_shahadat
✅گوش به فرمان #امام_خامنه_ای عزیز باشید
✨روحانی مدافع حرم شهید محمد #کیهانی:
◾️مردم عزیز و با شرافت ایران عزیز تا میتوانید از ولایت فقیه مراقبت نمایید، همیشه گوش به فرمان رهبر با بصیرت خود امام خامنهای عزیز باشید.
⚡️ #روحانیت
⚡️ #وصیت_شهدا
⚡️ #روحانی_شهید
☘برای سلامتی امام خامنه ای و شادی امام و شهدا صلوات
آقا سلام ! روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد 😭
آقا اجازه هســت بخوانم برایتان؟
این اتفاق از دم یک در شروع شد 😭
🏴 فرارسیدن شب شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
#فاطمیه
@bigharar_shahadat
⚪️ هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
🖤 شهادت بانوی دو عالم
حضرت زهرا(س) تسلیت باد 🖤
#فاطمیه
#حاج_قاسم
@bigharar_shahadat