🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸برنامۀ ویژۀ شیطان🔸
روستاییها دوغ را آنقدر در مشک میزنند تا کرهاش رو بیاید و آن را بگیرند و بعد دوغها را کنار میگذارند. بینالطلوعین در میان همۀ اوقات شبانهروز ما، حکایت همان کره را دارد، و باقی آن دوغ است. شیطان همیشه کرهها را میگیرد. ندیدهای که خواب آنوقت شیرینترینِ خوابهاست؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
التماس دعا......
بعد از تیر خوردنش
بچهها اومدن به کمکمون
خیلی خون ازش رفته بود
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت:
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته
که آقا سجاد گفت:
اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم..
#شهیدسجادعفتی
#یادشهداباذکرصلوات
#شبتون شهدایی
#سلام_امام_زمانم
مولایم.........
بیا که بی تــو
نه سحـر را طاقتی است
و نه #صبــح را صداقتی ..
که سحـر به شبنم🌱 لطف تــو
بیــدار می شود
و صبـ☀️ـح، به سلام #تــو
از جا بر می خیزد ..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/3091726368C89eed0adb5
بینش مطهر شعبه کاشان
🍃🌹✨﷽✨🌹🍃
💢 داستان کوتاه و پندآموز
🌼تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند👌
💠شیخ رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم:
«رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.
سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن #دیده_برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری،
دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
🌱💫اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج💫🌱
●▬▬๑۩ ◦•●◉✿◉●•◦ ٍ۩๑▬▬●
http://eitaa.com/joinchat/3091726368C89eed0adb5
بینش مطهر شعبه کاشان
🍃شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "میخوایم بریم سفر. تو شب بیا خونهمون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم.
ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد.
هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده...
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
🍀اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم ☘
http://eitaa.com/joinchat/3091726368C89eed0adb5
بینش مطهر شعبه کاشان