هدایت شده از روشنا استان اصفهان
73.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیستم)
✅ماجرای شهید جاوید/ وقتی پازل ساواک تکمیل می شود
🖋در سالهای ابتدایی دهه پنجاه شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی بر مبنای تفکرات غروی کتابی به نام "شهید جاوید" نوشته و در آن به طور تلویحی "علم امام معصوم" را انکار می کند و مدعی می شود امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت به سمت کربلا رفته اند و از شهادت خود مطلع نبوده اند.
🖋 نظری که پیش از این هم به طور تلویحی توسط شخص غروی مطرح شده بود.
🖋در پی چاپ و انتشار این کتاب در سطح کشور، موجی از موافقت ها و مخالفت ها به سمت آن سرازیر می شود.آیت الله منتظری و آیت الله مشکینی بر آن تاییدیه می نویسند(لازم به ذکر است آیت الله مشکینی مدتی بعد تاییدیه خود را پس میگیرند) و علمایی مانند آیت الله صافی گلپایگانی، علامه طباطبایی، آیت الله فاضل لنکرانی و... در مخالفت با آن موضع می گیرند.
🖋کشمکش ها و اختلافاتی که به بهانه این کتاب بین روحانیون ایجاد و تشدید می شود تا مدت ها گریبانگیر علما و روحانیون و طلبه ها می شود. این اتفاق یک نتیجه بیشتر ندارد و آن هم، انحراف افکار و اعمال جریان اسلامی از مبارزه با شاه و مشغول شدن به اختلافات درونی و چنددستگی است.
🖋امام خمینی در یکی از سخنرانی های خود در سال 58 یا اشاره به این مساله میگویند: " ما دیدیم كه دو سال، سه سال ـ حالا هم تتمهاش هست ـ كتاب شهید جاوید؛چه بساطی درست كردند برای كتاب شهید جاوید! با هم اختلافات؛ اهل منبر و اهل محراب و اهل بازار و اهل كذا. یكی از آن طرف كشید و یكی از آن طرف كشید؛ و یك ماه مبارك، یك ماه محرّم، و سایر ایام خودشان را صرف كردند و قوا را هدر بردند، و «اعلیحضرت» با كمال آرامش اموال این ملت را خورد و سلطۀ خودش را تحكیم كرد بر آنها! آقایان هم، همه متحفِّظندكه كجای كتاب شهید جاوید چی چی نوشته، كجایش چی چی نوشته، مقصودش این است، مقصودش آن است! دعوا كردند سر این مطلب و اختلافات؛ و منبرهایی كه باید صرف این بشود كه این سدی كه سد برای اسلام، برای پیشرفت اسلام، برای پیشرفت مملكت است بشكنند، این سد محمدرضا شاهی را بشكنند، همۀ قوا صرف كتاب شهید جاوید شد و اختلافات سر كتاب شهید جاوید! هدر دادند قوای خودشان را چند سال. الآن هم دنبالهاش هست.
🖋 بعد از آن دوباره یك چیز دیگری را آوردند. مرحوم «شمسآبادی»ـ خدا رحمتش كند ـ رفتند مثلاً یا كشتندش یا كشته شد. یك بساطی هم آنطور بود. یك سال هم مردم را معطل این كردند كه آن آقای شمسآبادی را كی كشته، كی نكشته. دعوا سر یك همچو مسئلهای كردند؛ و این بینقشه نیست. شما خیال نكنید كه همین طوری واقع شده، یك كسی را كشته و یك كسی هم چه كرده. خیر، این یك نقشهای است كه روی این نقشه حساب شده. آن وقتی كه شما میخواهید اجتماع با هم پیدا كنید و آنها میترسند كه مبادا در این اجتماعات چه بشود، یك همچو مطلبی را پیش میآورند؛ یك قدری كهنه میشود یك چیز دیگر پیش میآورند.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸#گزارش_تصویری
گزارش میزان مشارکت مردم ولایت مدار استان اصفهان در اجتماع ایران همدل
در حمایت از جبهه مقاومت
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیست و یکم)
🖋 «علی شریعتی»؛ چقدر قوای ما را، قوای اسلامی را تحلیل بردند و همه را به هم متوجه كردند و همۀ قدرتها را كوبیدند برای اختلاف بین این اهل منبر. داد و قال و اهل محراب چه و دانشگاهی چه و دانشكدهای چه. الآن هم این اختلافات هست. همین اختلافات اسباب این شده كه دشمنهای اصیل شما با دل راحت بخوابند و بگویند الحمدللّه خودشان به جان خودشان افتادهاند و دارند توی سر خودشان میزنند!" (9/8/57،نوفل لوشاتو)
🖋همچنین امام در همان ایام در نامه ای خطاب به فرزندشان سید احمد خمینی می نویسند:" شما در اختلافات بین طلاب و اهل منبر راجع به کتاب و هر چیز دیگر وارد نشوید؛ ان شاءاللّه تعالی خداوند اصلاح میفرماید."(صحیفه امام، ج3، ص18)
🖋در این بین هدفی ها به حمایت حداکثری از این کتاب می پردازند و همه را با دوگانه ی مخالفین و موافقین شهید جاوید تقسیم بندی می کنند. شدت حمایت های آنان از این کتاب به حدی است که پس از آن در بین مردم به "شهیدجاویدی ها" معروف می شوند.
🖋اقدام دیگری که توسط آنها صورت می گیرد ایجاد یک دوگانه جعلی است که موافقین شهید جاوید را انقلابی و حامی نهضت و مخالفین آن را مرتجع و مخالف نهضت مبارزه می داند. این در حالی است که خود این گروه هیچ گونه سابقه مبارزه علیه رژیم شاه را ندارند و تا پیش از این، با پررنگ کردن دشمنی با روحانیت باعث تضعیف جریان مبارزه با رژیم بوده اند.
🖋از سویی دیگر اختلاف علما بر سر محتوای کتاب که یک مساله عقیدتی است بروز می کند و اساسا ربطی به موافق یا مخالف بودن با نهضت مبارزه با رژیم ندارد.
🖋همچنین مخالفت و موافقت با شهید جاوید تبدیل به عاملی برای تسویه حساب هدفی ها با مردم منطقه تبدیل می شود.
🖋 یکی از اهالی قهدریجان در اینباره می گوید: "6ماه با انها بودم. و آقای حاج حسن مرادی در مورد کتاب شهیدجاوید استفتاء کرد و روحانیون نظر دادند که کتاب خوبی نیست وخواندن آن رامنع کردند. و طرفداران شهید جاوید وقتی این عمل را دیدند گفتند خون حاج حسن مرادی مباح است. ولذا من از آنان جدا شدم." (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 32490097)
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
32.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیستم و دوم)
✅آدرس های غلطی که به قتل آیت الله شمس آبادی منتهی می شود
🖋اگر بخواهیم با نگاه حاکم بر هدفی ها شرایط آن زمان را تحلیل کنیم، یکی از مهمترین کسانی که هم نماد روحانیت سنتی فقهی، هم پیشانی مبارزه با تفکرات انحرافی غروی و هم مخالف کتاب شهید جاوید است، کسی نیست جز آیت الله شمس آبادی!
🖋این درحالی است که بر خلاف ادعاهای سیدمهدی هاشمی در دوران بازداشت در سال 65، ایشان نه تنها حامی رژیم شاه و مخالف نهضت امام نبود بلکه پای چندین اعلامیه ای که در حمایت از مبارزه و مخالفت با رژیم شاه بوده را نیز امضا کرده بود. و اساسا هیچ یک از متهمان و مجریان قتل ایشان نیز، در بازجویی های خود حرفی از مبارزه با رژیم نمی زنند بلکه با تمسک به تفکرات و برداشت های غروی از جمله قضیه خمس او را شایسته کشته شدن می دانند.
🖋در هرصورت قتل آیت الله شمس آبادی تصویب! می شود و محمدحسین جعفرزاده و اسدالله شفیع زاده از مریدان و یاران سیدمهدی هاشمی مسئولیت آن را اجرا می کنند و در اولین روزهای فروردین 55 در حالی که تنها دو روز از بازگشت آیت الله شمس آبادی از مکه می گذرد، ایشان را سوار ماشین خود کرده و خفه می کنند و جنازه ایشان را در جاده های اطراف رها می کنند.
🖋محمداسماعیل ابراهیمی در اینباره می گوید: "4ماه قبل از کشته شدن آقای شمس آبادی در جلسه ای در منزل شفیع زاده یا در باغ هاشمی بود که تصمیم بر کشتن شمس آبادی گرفته شد که آقای هاشمی و جعفرزاده و شفیع زاده و من در جلسه بودیم. دستور قتل از طرف هاشمی داده شد."(بن بست، ج3، ص 70)
🖋پس از دستگیری عوامل قتل و بیش از بیست نفر از "شهیدجاویدی ها" اتفاقات زیادی از جمله ارتباط گیری سیدمهدی با ساواک و تلاش برای انتقال پرونده از دادگستری به ساواک _بر خلاف روند همه مبارزین که می کوشیدند پرونده از زیردست ساواک خارج شده و در دادگستری پیگیری شود_که این نوشتار مجال مطرح کردن آنها را نمی یابد. اما با مراجعه به پرونده ی قتل آیت الله شمس آبادی مشخص می شود که تفکرات منحرف سیدمحمدجواد غروی راجع به روحانیت و فقهای سنتی مهمترین عامل قتل ایشان است.
🖋محمدحسین جعفرزاده که پس از انقلاب نیز از یاران مهدیهاشمی در واحد نهضت های آزادیبخش می شود در بخشی از اعترافاتش می گوید: "من هم که در زندگی خیلی محرومیت کشیده و با زجر درس خوانده بودم وشاهد وضع زندگی خیلی روحانیون بودم که هم خودشان و هم فرزندانشان در ناز و نعمت زندگی می کنند و خمس و زکات مسلمین را به جای اینکه خرج رفاه حال تمام جامعه و فرهنگ جامعه کنند، خرج خودشان می کردند به آنها بدبین بودم و خیلی نسبت به آنها عقده داشتم"(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد بازیابی 32560026)
🖋او همچنین در بخشی از دفاعیه خود در دادگاه می گوید: "این استحقاق خمس مطمئنا به پاس فداکاریها و جانبازیهای کسانی پایه گرفته که در راه سربلند نمودن مکتب توحید و ولایت از زندگی و کسب درآمد محروم میماندند؛ از قبیل حجر بن عدی و غیره. فلسفه خمس این نبود که اسلام در بین توده های مسلمان یک طبقه مصرف کننده بی خاصیت اجتماعی و فکری بوجود آورد."(پن بست، ج1، ص 48-47)
🖋اسدالله شفیع زاده نیز در بخشی از اعترافات خود در اینباره چنین می نویسد: "عده ای غیر مستقیم ما را تحریک کردند. ما گول خوردیم! اختلافی که آقای غروی با آقای شمس آبادی و بقیه روحانیون داشته. حالا اختلاف چی بوده ما نمی دانیم و ما نسبت به غروی خوشبین بودیم و پیرو او بودیم و غیر مستقیم می گفتند که اگر آقای شمس آبادی و امثال آنها در جامعه نباشند و از بین بروند جامعه صورت بهتری به خود می گیرد."(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 32560051)
🖋جالب آنکه آیت الله منتظری دودهه پس از انقلاب در خاطرات خود می نویسد: "بچه های انقلابی تند خواسته بودند او را گوشمال دهند و بترسانند ولی برخلاف میلشان به قتل رسیده بود"(خاطرات آیت الله منتظری، ص 603)
🖋ای کاش آیت الله منتظری که اعتمادی به دادگاه ها و بازجویی های جمهوری اسلامی ندارد، نگاهی به پرونده قتل آیت الله شمس آبادی قبل از انقلاب می کردند تا مثل غالب اوقات، مطالب و منویات مورد نظر باند حاکم بر بیتشان را تکرار نکنند.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیست و سوم)
🖋ماجرای تفکرات منحرف سیدمحمدجواد غروی و تاثیرات فاجعه بارش سر دراز دارد. اما خوب است در پایان، به آغاز این نوشتار برگردیم و منصفانه قضاوت کنیم به راستی چه کسی مصداق این جمله محسن کدیور است که " سیمایی به غایت عقب افتاده، متحجر و استبدادی از تشیع را به نمایش می گذارد.؟ مذهبی که تنها با بستن دهان منتقدان خود می تواند ادامهی حیات دهد." نمی دانیم آقای کدیور که علاقه به پژوهش در بحث های فقهی و کلامی دارد، تا به حال از سیدمحمدجواد غروی و هوادارانش چیزی نشنیده و یا شنیده و عامدانه خود را به تغافل زده و برای حمایت از او و افکار فاجعه بارش دست به قلم برده است؟
🖋و همچنین نمی دانیم فرزند آیت الله منتظری پیش ازآنکه بنویسد: " اگر کسی نظری غیر از این داشت آیا باید بازداشت و محاکمه شود؟ محاکمه به کدامین گناه؟ آیا به گونهای دیگر فهمیدن و آن را مطرح کردن و تقاضای جواب از دیگران نمودن جرم است؟!" تا به حال به این سوال فکر کرده که چرا سیدمهدی هاشمی و همفکرانش _که تا آخرین لحظات عمر مورد حمایت آیت الله منتظری و فرزندانش بوده اند_ به کدامین گناه آیت الله شمس آبادی و شیخ قنبرعلی صفرزاده را به شهادت رسانده اند و خون مسلمین را به جرم مخالفت با آنان مباح می شمرده اند؟
🖋امام راجع به غروی نوشت: خداوند مسلمین را از شر این عناصر فاسده حفظ فرماید/ تفکرات غروی؛ رساله عملیه جنایات باند سیدمهدی هاشمی
🖋سید علی اصغر غروی فرزند مرحوم آیت الله سید محمد جواد غروی است که یک قرن مجاهدت او در فهم و تبیین کلام الله مجید و معرفی حقیقت مکتب قرآنی اهل بیت (ع) و بازگرداندن آیات الهی و شیوه زیست آن ائمه اطهار به متن زندگی مردمان و نفس سوزاندن وی برای تحقق وحدت مسلمانان، بر اکثر علماء و فقهاء گرانقدر این مرز و بوم پوشیده نبوده است. آیت الله غروی آنگونه زندگی خود را وقف دین الهی مینمود که در اوج مخالفتها و هجمه سنگین تهمتها، مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب در برابر روحانیون مخالف و معترض او چنین شهادت می دهد.
🖋او همچنین می نویسد: آیت الله غروی به جهت تأکید بر وجوب عینی نماز جمعه و اقامۀ مستمر آن، «سنّی» خوانده می شد.
اما آنچه این نوشتار در پی آن است، تشریح سوابق فکری و عملی سیدمحمدجواد غروی(پدر نویسنده مقاله موهن) و طیف وابسته به آن طی سالیان گذشته است.
🖋مدتی پس از دستگیری نویسنده مقاله موهن روزنامه بهار، خبری مبنی بر جمع آوری طوماری در حمایت از علی اصغر غروی و آزادی او منتشر شد. در پی انتشار این خبر، مردم نایین با پرپایی تجمع و امضای طومارهای مختلف انزجار خود را از این اقدام و برائت خود را نویسنده ی مقاله مزبور اعلام کردند.
🖋این اقدام مردم نایین با استقبال مراجع معظم تقلید از جمله حضرات آیات مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، سبحانی و علوی گرگانی روبرو شد. آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به اینکه «قلم هم بهترین خدمتها و هم بدترین خیانتها را به بشریت انجام میدهد» تاکید کرد: باید جلوی طغیان قلم برخی نویسندگان گرفته شود.
🖋روزنامه بهار که به ساحت مقدس حضرت علی(ع) اهانت کرد، به کل شیعه نیز اهانت کرده و شیعیان را انسانهای جاهل نامید، معنای حرف آنها این است که همه فقها، علمای شیعه و اصحاب ائمه(ع) هم در جهالت بودند.
🖋ایشان خطاب به روحانیون و معتمدین شهرستان نائین خاطرنشان کرد: صدای خود را به گوش مسئولین برسانید و طومار اعتراضآمیزی را برای تکتک مراجع عظام، جامعه مدرسین و دفتر مقام معظم رهبری ارسال کنید؛ چرا که اثر بیشتری خواهد داشت و امیدواریم خدای متعال شر اینها را از سر مسلمانان کم کند.
🖋این مرجع تقلید همچنین با ابراز تاسف از تلقی برخی انسانهای نادان از معنای وحدت، خاطرنشان کرد: معنای وحدت شیعه و سنی این نیست که یک طرف تسلیم دیگری شود و از عقاید خود دست بردارد، درحالی که نویسنده مقاله روزنامه بهار ادعا میکند شیعه باید تسلیم شود و از عقاید خود برای ایجاد وحدت دست بردارد.
🖋پس از انتشار سخنان آیت الله مکارم شیرازی، به بهانه ی حمایت از علی اصغر غروی موجی از حملات از جانب برخی به اصطلاح روشنفکران متوجه ایشان شد.
🖋حسن یوسفی اشکوری که پس از اقامت در خارج از کشور لباس روحانیت را از تن خارج کرده در بخشی از نامه توهین آمیز خود به ایشان می نویسد: " اصولا مگر کسی از بیم تکفیر کسانی چون آقای مکارم جرأت می کند سخنی جدی در دفاع از آزادی بیان و عقیده بگوید؟ ایشان احتمال نمی دهند که عالم و آدم هم مقاله غروی را خوانده اند و هم حرفهای غیر قانونی و ضد آزادی مسئولان «دولت تدبیر و امید» را شنیده اند؟
🖋اما راستی جناب مکارم با این خشونت طلبی و فراخوان سرکوبگرانه دنبال چیست و به کدام هدف می خواهند برسد؟ دفاع از دین؟ حمایت از امامت و تشیع و امامت و ولایت؟"
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا