eitaa logo
بیسیمچی
1.8هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت سی و دوم) ✅انجمن خیریه حجتیه مهدویه(10): 🖋در فهرست ياد شده نام برخي از اعضا يا هواداران انجمن را ميتوان يافت که برخي از آنان به واسطه شيوههاي جذب نيرو، به سمت و سوي انجمن کشيده شدند. البته نميتوان با صراحت عنوان کرد که مدرسه علوي تام و تمام در اختيار انجمن حجتيه قرار داشت اما به هر صورت روابط خاص بين برخي معلمان و مربيان مدرسه و دانش آموزان به لحاظ القاي تعاليم انجمن برقرار بود. جداي از اين مطلب چه پيش و چه پس از انقلاب، اساسا در نهاد آموزش و پرورش شمار زيادي از هواداران يا اعضاي انجمن حضور داشتند. 🖋آموزش در بين اعضاي انجمن، بحثي جدي بود. به همين دليل هواداران از ابتداي ورود به اين تشکل، تحت تعليمات خاص قرار ميگرفتند. نوع آموزش نيز رده بندي خاص خود را داشت. در ابتداي امر، به تازه واردين تاريخچه بهائيت را آموزش ميدادند .در اين مرحله نوآموز با چگونگي شکلگيري فرقه باب و بها آشنا ميشد. 🖋در مرحله دوم، مربيان با شيوههاي گوناگون به شبهات بهاييان در مورد حضرت مهدي(ع) پاسخ ميدادند. آنان تلاش ميکردند که ثابت کنند، اشکالات بهائيان در مورد قائميت حضرت مهدي به طور کلي بي اساس و غيرمنطقي است. 🖋در مرحله سوم استادان انجمن با ارايه دلايل و استدلالات فراوان، ميکوشيدند نظريات بهائيان را در مورد خاتميت ابطال کنند. 🖋کساني که ميتوانستند در حين آموزش از خود صلاحيت و لياقت نشان دهند به مرحله بالاتري از تعليم راه مييافتند که اصطلاحا به آن منشور ميگفتند. اين بخش جزو مراتب مترقي انجمن حجتيه بود. 🖋بالاترين رتبه در آموزش، مرحله اي بود که در آن نقد کتاب ايقان صورت ميگرفت. در اين دوره که به طور معمول زير نظر شيخ محمود حلبي بود، کتاب معتبر «بهائيان ديني ايقان» نوشته حسين علي بها، رهبر فرقه، نقد و بررسي شد. نقد ايقان اثر شيخ محمود حلبي بود که حدود هزار صفحه نگارش يافته بود. (نسلي مأيوس از انقلاب، ص 78 و 79) 🖋انجمن علاوه بر آموزش، کميته هاي اصلي ديگري نيز از قبيل تحقيق و پژوهش، ارتباط با خارج و ارشاد داشت. 🖋آموزش اعضاي انجمن به عهده کميته تدريس بود. وظيفه به دست آوردن خبر و تحقيق پيرامون عناصر بهايي را کميته تحقيق انجام ميدادند. 🖋اينان معمولا در برخي از محافل بهايي نفوذ ميکردند و اخبار لازم را از طريق ارتباط برقرار کردن با بهائيان کسب و به انجمن انتقال ميدادند. اين کميته جزو واحدهاي مؤثر حجتيه بود و در درون خود نيز ردهبنديهاي ويژهاي داشت؛ 🖋رده اول سعي ميکرد به محافل بهائيت راه پيدا کند، رده دوم نيز با نفوذ در انجمنهاي بهائيت به اسناد و مدارک آنها دسترسي و زمينه انتقال آن را به انجمن حجتيه فراهم ميآورد. البته رسيدن به چنين اهدافي تنها در سايه زيرکيهاي عامل نفوذي ميسر بود. او ميبايستي در آداب و رفتار کند، چنان جلوه مينمود که اطمينان بهائيان را نسبت به خود جلب ميکرد. تنها در اين صورت بود که چنين عناصر به درون محافل بهائيان راه پيدا ميکردند و حتي موفق به تصدي موقعيتهاي کليدي ميشدند. 🖋مسؤوليت اين بحثها به عهده مهندس جواد مادرشاهي و گلزاري بود. گلزاري در جلسات بهائيان با نام مستعار محمودي شناخته ميشد و در کار خود موفق بود. (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي، مصاحبه با جواد مادرشاهي، جلسه سوم) 🖋کميته سوم موسوم به گروه نگارش بود که با نوشتن مطالبي از قبيل رد بهائيت و اثبات وجود امام زمان(عج) سعي در ابطال آراي اين فرقه اعتقادي داشتند. 🖋کميته چهارم، متشکل از گروه بحث و مناظره بود که با برگزاري جلسات گفتوگو با هواداران بهائيت قصد از ميدان به در کردن و ناتوان نشان دادن آنان را داشتند. 🖋کميته پنجم، با عنوان ارتباط با خارج، فعاليت ميکرد و اعضاي آن در هندوستان، استراليا، اتريش، انگليس، آمريکا فعاليت ميکردند و عضو مؤثر آن شخصي به نام مهندس شرفي بود که در اوايل انقلاب، سمت فرمانداري مسجدسليمان را داشت. 🖋کميته ششم با عنوان گروه کنفرانسها و با مسؤوليت مهندس مهدي طيب فعاليت ميکرد. وي بعدها از انجمن جدا شد و اقدام به تأسيس سازمان عباد الصالحين کرد. (در شناخت حزب قاعدين زمان، ص 186 و ماهيت ضدانقلابي انجمن حجتيه را بشناسيم، ج اول صفحه 30) ادامه دارد حسن بابایی مدرس روشنگری استان اصفهان
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌─┅══✿🍃📓📔🍃✿══┅─ 📕◁(56). واندرزها 📝نویسنده 📇ناشر: خاطرات قلم 🗒سال چاپ:1382/03/24 🗞تعداد نسخه:1000 💰قیمت:5000 ریال ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ ۞ ❖‌ این مجموعه حاوی نکته‌ها، اشعار و حکایاتی است که اغلب با مفاهیم مذهبی و در قالب پند و اندرز نگاشته شده است ─┅═══𖣔3⃣7⃣𖣔═══┅─
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
🚩نُهمین سالگرد شهادت محمد جواد قـــــربانی 🔰اولین شهید مدافع حرم شهرستان شاهین شهر_حاجی آباد 🎙روایتگر: جناب سـرهنگ محمـودی و با نوای گرم حاج محمد بخشــی 📆 زمان: پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳ همراه با نماز مغرب و عشا 📌مکان: شاهین شهر_مسجد جامع حاجی آباد 🔸کنگره شهدای شهرستان شاهین شهر 🔹خانواده شهید 🔸پایگاه بسیج بقیه الله «عج» حاجی‌آباد ╭─┅•°•🍃🌴🍃•°•─┅─╮
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌─┅══✿🍃📓📔🍃✿══┅─ 📕◁راهبرد مهم در برنامه ریزی فرهنگی، رواج كتابخوانی و مطالعه در جامعه است كه برای رسیدن به این هدف و بسترسازی برای آن، طرح های صحیح و منطقی باید ارایه شود و راهكارهای توجه به این مقوله در دستور كار قرار گیرد. 🦋 یكی از شاخصه های ارزیابی رشد، توسعه و پیشرفت فرهنگی هر كشوری در عصر حاضر میزان مطالعه و كتاب خوانی مردم آن جامعه است. 🗯 كشور تاریخی ایران اسلامی با داشتن تمدنی چندهزارساله و مراكز متعدد علمی، فرهنگی و كتابخانه های معتبر و علما و دانشمندان بزرگ با آثار ارزشمند تاریخی سرآمد ملل دیگر بوده ❖‌ و در عرصه فرهنگ و تمدن جهانی بسان خورشیدی تابناك همچنان می درخشد و با فرزندان نیك نهاد خویش هنرنمایی می كند. حسن بابایی مدرس روشنگری استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅════✧✿﷽✿✧═══┅┄ 🇮🇷 🕯.... 🇮🇷 ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ 🔍☆◁ 📖☆◁ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ۝◁جنــــاب استـــــاد ۞◁سوال 🆔@ilyan313 🗓تاریخ:/08/24 ⏰ســــاعت:18/00 🔮گفتمان 🆔 @ammareyon ‎‎‌‌‌‌🆔 @bisimchee1400 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌─┅════༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─ 🔮
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁علامه سید محمّدحسین قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، فیلسوف، عارف و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در آخرین روز ماه ذی‌الحجه °29 ذی الحجه° سال 1321 هـ.ق برابر با اسفند سال 1282 هـ.ش در تبریز متولد شد. ✪ اجداد علاّمه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و از طرف مادر از اولاد حضرت امام حسین علیه السلام هستند. 🗯 علامه در سنّ پنج سالگی مادر را و در سنّ نُه سالگی پدر را از دست می‌دهد و از آن دو اولادی جز ایشان و برادر کوچکترشان به نام سید محمد حسن، کس دیگری باقی نمی‌ماند. ❖‌ علامه پس از خواندن قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون «گلستان»، «بوستان»، «نصاب الصبیان»، «اخلاق ناصرى»، «انوار سهیلى»، «تاریخ عجم»، «منشآت امیر نظام» و «ارشاد الحساب» را نزد ادیبى لایق، به نام شیخ محمد على سرائى آموخت ⛈ و همه اینها را در مدت شش سال °از سال 1290 هـ.ش، تا سال 1296 هـ.ش° فرا گرفت‏ و علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علی‌نقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت. ─┅════𖣔1⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علامه، در سال 1297 هـ.ش، وارد مدرسه طالبیه تبریز شد. ایشان پس از مرحله‌‏اى کوتاه که توفیق چندانى در علم‌‌‏اندوزى نداشت، مشمول عنایت ویژه الهى شد و شور و شوقى دیگر در وجود خویش احساس کرد ❀ و ادبیات عرب، منطق، فقه، اصول، کلام و حکمت را نزد اساتید گران‏قدر آن دیار به‏ خوبى فرا گرفت. 🗯 مرحوم علاّمه طباطبایی، معارف الهیه، اخلاق و عرفان را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیت‌الله سید علی آقای قاضی طباطبائی آموخت ❁ و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بود ⛈ اساتید نقل می‌کنند که مرحوم علاّمه طباطبایی هر وقت عنوان استاد را به طور اطلاق به کار می‌بردند، مرادشان مرحوم قاضى بود ─┅════𖣔2⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁گویا در چشم ایشان، تمام اساتید دیگر با وجود همه ‌مقامات علمی و عملی و عظمتی که داشتند، در برابر مرحوم قاضی کوچک جلوه مى‌کردند ✪ در مجالس عمومى اگر سخن از اساتید ایشان به میان مى‌‏آمد، از فرط احترام، نام «قاضى» را نمى‏‌بردند و او را همردیف سائر اساتید نمى‏‌شمردند. 🗯 سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزیر به مراجعت از نجف شده، به زادگاه اصلى‏ خود °تبریز° برگشت و ده سال و خرده‌اى در آن سامان به سر برد ❖‌ ایشان در آغاز سال 1325 هـ.ش، پس از سامان‏‌دهى نسبى به امور معاش خویش، از اقامت در تبریز روى برتافت و راهى قم شد و خدمات فراوانی در تفسیر قرآن کریم، فلسفه، عرفان و ... انجام داد ⛈ علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به «قاضی» معروف بود، ولی چون از سلسه سادات طباطبایی هم بود خود ایشان ترجیح داد که به «طباطبایی» معروف شود و شاید یکی از علل این امر این بود که نمی‌خواست همنام استاد خود مرحوم قاضی باشد ─┅════𖣔3⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علاّمه طهرانی نقل می‌کنند.. علاّمه طباطبایی، جهانى از عظمت بود؛ عیناً مانند یک بچه طلبه در کنار صحن مدرسه روى زمین می ‏نشست و نزدیک به غروب در مدرسه فیضیّه مى‌‏آمد، و چون نماز بر پا مى‏‌شد مانند سائر طلّاب نماز را به جماعت مرحوم آیت‌الله آقاى حاج سیّد محمّد تقى خونسارى مى‏‌خواند. ❀ آنقدر متواضع و مؤدّب، و در حفظ آداب سعى بلیغ داشت که من کراراً خدمتشان عرض کردم: آخر این درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بى ادب مى‌‏کند! 🗯 شما را به خدا فکرى به حال ما کنید!از قریب چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متّکا و بالش تکیه زنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین، مؤدّب، قدرى جلوتر از دیوار مى‏‌نشستند؛ ❁ من شاگرد ایشان بودم و بسیار به منزل ایشان مى‌‏رفتم، و به مراعات ادب مى‌‏خواستم پائین‏تر از ایشان بنشینم؛ ⛈ ابداً ممکن نبود.ایشان بر مى‌‏خاستند، و مى‏فرمودند.. بنابراین ما باید در درگاه، و یا خارج از اطاق بنشینیم! ─┅════𖣔4⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁مرحوم علاّمه طباطبایی دانشمندی بود دارای عدالت، تقوا، تواضع، ادب، زهد، احسان، قناعت، صفا، صمیمیّت، رأفت و دیگر فضایل قرآنی و انسانی، ✪ زیرا وی عمری در خدمت قرآن کریم زندگی کرد و درباره قرآن سخن گفت، نوشت و نشر داد و معارف قرآن در جانش مستقر شده بود و آثار قرآن مجید در سیره آموزنده او مشهود بود 🗯 مجلس او مجلس ادب اسلامی و خلق الهی و سرشار از برکات علمی و معنوی بود و «ترک اولی» کمتر در ایشان اتفاق می‌‏افتاد.نام هیچ کس را به بدی بر زبان نمی‏‌راند و بدِ کسی را نمی‏‌خواست، بلکه خیر و سعادت همگان را آرزو داشت. ❖‌ مرحوم علاّمه طهرانی نقل می‌کنند که حالات استاد علاّمه در چندین سال آخر عمر بسیار عجیب بوده است، پیوسته متفکر و درهم رفته و جمع شده به نظر مى‌‏رسید؛ و مراقبه ایشان شدید بود و کمتر تنازل مى‏‌نمودند ⛈ و تقریباً در سال آخر عمر غالباً حالت خواب و خَلسه‏ غلبه داشت، و چون از خواب بر مى‏‌خاستند فوراً وضو مى‏‌گرفتند و رو به قبله چشم بهم گذارده مى‏‌نشستند ─┅════𖣔5⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁ ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج حضرت امام رضا علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و سپس به جهت مناسب نبودن حالشان ایشان را به تهران آورده و بستری کردند، ❀ ولی دیگر شدت کسالت طوری بود که درمان‌ نیز نتیجه‌ای نداشت تا بالاخره به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشتند و در منزلشان بستری شدند و غیر از خواص از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند. 🗯 حال ایشان روز به روز سخت‌تر می‌شد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند و در وقت خروج از منزل به زوجه مکرّمه خود مى‌‏فرمایند.. من دیگر بر نمى‌‏گردم ❁ قریب یک هفته در بیمارستان بسترى مى‌‏شوند، و در دو روز آخر، بیهوش بودند تا در صبح یکشنبه هجدهم محرّم الحرام 1402 هجری قمری °برابر با 24 آبان 1360 هـ.ش° سه ساعت به ظهر مانده به سراى ابدى انتقال و لباس کهنه تن را خَلع و به خلعت حیات جاودانى مخلّع مى‌‏گردند و در بالا سر قبر مطهر حضرت معصومه علیه السلام دفن می‌شوند. ─┅════𖣔6⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁یکی از اساتید می فرماید در یکی از روز‌ها که به ترجمه المیزان اشتغال داشتم، قرآن در دستم بود و تفسیر هم در روبرویم قرار داشت. ✪ در این حالت می‌خواستم کتاب دیگری باز کنم، اما، چون احتمال داشت آن صفحه مورد نظر قرآن بسته شود، قرآن را پشت رو، بر روی زمین نهادم. علامه که این رفتار را دید، بی درنگ قرآن را برداشت و بوسید و به من فرمود: دیگر از این کار‌ها نکنید. 🗯 وقتی که در محضر علامه به آیات رحمت یا غضب می‌رسیدیم، ایشان دگرگون می‌شد و گاهی اشک از دیدگانش جاری می‌شد. ❖‌ در این مواقع، می‌کوشید من متوجه نشوم؛ با این حال، در یکی از روز‌ها بی‌اختیار با صدای بلند گریه طولانی کرد. ─┅════𖣔7⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁روزی به استاد علامه عرض کردم، خاطره‌ای به نقل از شما شنیده ام؛ خواستم آن را از شخص شما بشنوم، فرمود.. کدام خاطره؟ عرض کردم...جریان شاه حسین ولی. فرمود.. ❀ «بله هنگام اقامت در نجف اشرف، هزینه زندگی ام از تبریز می‌رسید، اما دو سه ماه چیزی نرسید و هر چه پس انداز داشتم، خرج کردم و کارم به استیصال کشید. 🗯 روزی در منزل نشسته بودم و کتابی را مطالعه می‌کردم که ناگهان رشته افکارم پاره شد و به خود گفتم..تا کی می‌توانی بدون پول زندگی کنی؟ ❁ به محض این که این فکر از خاطرم گذشت، شنیدم کسی محکم در خانه را می‌کوبد. را باز کردم. با مردی روبرو شدم، دارای محاسن حنایی و قد بلند. فرم لباسش امروزی نبود، نه لباس آخوندی بود و نه لباس درویشی ─┅════𖣔8⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁پس از سلام به من، گفت..من شاه حسین، ولی ام. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم که درس و مطالعه را رها کردی و به فکر رزق و روزی افتادی؟..خداحافظ. ✪ به خانه برگشتم و پشت میز نشستم و آن گاه به خود آمدم. به فکر فرو رفتم و سه سؤال در فکرم پدیدار شد.. آیا من برخاستم و با پاهایم به طرف در خانه رفتم؟ دوم، آیا شیخ حسین، ولی گفت یا شاه حسین ولی؟ سوم، ایشان از جانب خدا پیام داد که.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم؟ 🗯 در فکر بودم که مبدأ این هیجده سال چه وقت بوده است؟ در مورد سؤال اول اطمینان یافتم که حالت کشف در بیداری بود؛ ❖‌ در مورد سؤال دوم، فهمیدم نام او شاه حسین، ولی بود؛ زیرا پس از این واقعه در تابستان به تبریز رفتم، مانند سابق برای فاتحه خوانی در قبرستان قدم می‌زدم که ناگاه دیدم بر سنگ قبری نوشته است.. مرحوم مغفور فلان و فلان شاه حسین ولی.. و تاریخ وفاتش سیصد سال قبل از روزی بود که به در خانه ما در نجف اشرف آمد؛ ⛈ در مورد سؤال سوم، پس از فکر دریافتم که آغاز هیجده سال، همان وقتی بود که معمم شدم و به لباس خدمتگزاری دین درآمدم. به هر حال، بعد از این ماجرا، از تبریز نامه و هم مخارج معاش رسید. ─┅════𖣔9⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁ علامه ❀(1).. ❀(2).. ❀(3).. ❀(4).. ❀(5).. 🗯 المیزان فى تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، تفسیر ترتیبی قرآن به زبان عربی است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است ❁ مولف در آغاز تفسیر مقدمه‌اى نگاشته و ضمن نگاهى اجمالى که به سیر تطور تفسیر و روش‌هاى آن دارد. ⛈ روش‌های تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح می‌نماید. ¤ او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن می‌داند و معتقد است روش اهل بیت در تفسیر، نیز همین بوده است. ─┅════𖣔🔟𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره می‌گیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترك در سوره هاى مختلف را كنار یكدیگر قرار مى دهد و براى درك پیام آیه از آیات دیگر كمك مى گیرد. ✪ ترجمه فارسی کتاب ابتدا توسط جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی، سید محمدباقر موسوی همدانی، عبدالکریم نیری بروجردی و... در ۴۰ مجلد صورت گرفت، 🗯 ده جلد اول این ترجمه در انتشارت دارالعلم قم و سى جلد بعد در انتشارات محمدى منتشر شد. ❖‌ پس از آن همین ترجمه توسط بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى با همکارى مؤسسه نشر فرهنگى رجاء و مؤسسه امیرکبیر در بیست جلد دو بار در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ چاپ شد. ─┅═══𖣔1⃣1⃣𖣔═══┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علامه طباطبايى تالیف و نگارش تفسير قرآن را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز كرد و در۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۱ق. برابر با دوم آبان ۱۳۵۰ش. به پايان برد. ❀ نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات دار الکتب الاسلامیة در تهران ° ۱۳۷۵ق ° و نیز مؤسسة الاعلمی ، بیروت ° ۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق° 🗯 و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی •وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم• بارها منتشر شده ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌است اللّهــمَّ‌عَجِّـــلْ‌لِوَلِیِّک الفَــرَج پـــــــایـــــان ─┅═══𖣔1⃣2⃣𖣔═══┅─