eitaa logo
بیسیمچی
1.8هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علامه، در سال 1297 هـ.ش، وارد مدرسه طالبیه تبریز شد. ایشان پس از مرحله‌‏اى کوتاه که توفیق چندانى در علم‌‌‏اندوزى نداشت، مشمول عنایت ویژه الهى شد و شور و شوقى دیگر در وجود خویش احساس کرد ❀ و ادبیات عرب، منطق، فقه، اصول، کلام و حکمت را نزد اساتید گران‏قدر آن دیار به‏ خوبى فرا گرفت. 🗯 مرحوم علاّمه طباطبایی، معارف الهیه، اخلاق و عرفان را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیت‌الله سید علی آقای قاضی طباطبائی آموخت ❁ و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بود ⛈ اساتید نقل می‌کنند که مرحوم علاّمه طباطبایی هر وقت عنوان استاد را به طور اطلاق به کار می‌بردند، مرادشان مرحوم قاضى بود ─┅════𖣔2⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁گویا در چشم ایشان، تمام اساتید دیگر با وجود همه ‌مقامات علمی و عملی و عظمتی که داشتند، در برابر مرحوم قاضی کوچک جلوه مى‌کردند ✪ در مجالس عمومى اگر سخن از اساتید ایشان به میان مى‌‏آمد، از فرط احترام، نام «قاضى» را نمى‏‌بردند و او را همردیف سائر اساتید نمى‏‌شمردند. 🗯 سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزیر به مراجعت از نجف شده، به زادگاه اصلى‏ خود °تبریز° برگشت و ده سال و خرده‌اى در آن سامان به سر برد ❖‌ ایشان در آغاز سال 1325 هـ.ش، پس از سامان‏‌دهى نسبى به امور معاش خویش، از اقامت در تبریز روى برتافت و راهى قم شد و خدمات فراوانی در تفسیر قرآن کریم، فلسفه، عرفان و ... انجام داد ⛈ علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به «قاضی» معروف بود، ولی چون از سلسه سادات طباطبایی هم بود خود ایشان ترجیح داد که به «طباطبایی» معروف شود و شاید یکی از علل این امر این بود که نمی‌خواست همنام استاد خود مرحوم قاضی باشد ─┅════𖣔3⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علاّمه طهرانی نقل می‌کنند.. علاّمه طباطبایی، جهانى از عظمت بود؛ عیناً مانند یک بچه طلبه در کنار صحن مدرسه روى زمین می ‏نشست و نزدیک به غروب در مدرسه فیضیّه مى‌‏آمد، و چون نماز بر پا مى‏‌شد مانند سائر طلّاب نماز را به جماعت مرحوم آیت‌الله آقاى حاج سیّد محمّد تقى خونسارى مى‏‌خواند. ❀ آنقدر متواضع و مؤدّب، و در حفظ آداب سعى بلیغ داشت که من کراراً خدمتشان عرض کردم: آخر این درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بى ادب مى‌‏کند! 🗯 شما را به خدا فکرى به حال ما کنید!از قریب چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متّکا و بالش تکیه زنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین، مؤدّب، قدرى جلوتر از دیوار مى‏‌نشستند؛ ❁ من شاگرد ایشان بودم و بسیار به منزل ایشان مى‌‏رفتم، و به مراعات ادب مى‌‏خواستم پائین‏تر از ایشان بنشینم؛ ⛈ ابداً ممکن نبود.ایشان بر مى‌‏خاستند، و مى‏فرمودند.. بنابراین ما باید در درگاه، و یا خارج از اطاق بنشینیم! ─┅════𖣔4⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁مرحوم علاّمه طباطبایی دانشمندی بود دارای عدالت، تقوا، تواضع، ادب، زهد، احسان، قناعت، صفا، صمیمیّت، رأفت و دیگر فضایل قرآنی و انسانی، ✪ زیرا وی عمری در خدمت قرآن کریم زندگی کرد و درباره قرآن سخن گفت، نوشت و نشر داد و معارف قرآن در جانش مستقر شده بود و آثار قرآن مجید در سیره آموزنده او مشهود بود 🗯 مجلس او مجلس ادب اسلامی و خلق الهی و سرشار از برکات علمی و معنوی بود و «ترک اولی» کمتر در ایشان اتفاق می‌‏افتاد.نام هیچ کس را به بدی بر زبان نمی‏‌راند و بدِ کسی را نمی‏‌خواست، بلکه خیر و سعادت همگان را آرزو داشت. ❖‌ مرحوم علاّمه طهرانی نقل می‌کنند که حالات استاد علاّمه در چندین سال آخر عمر بسیار عجیب بوده است، پیوسته متفکر و درهم رفته و جمع شده به نظر مى‌‏رسید؛ و مراقبه ایشان شدید بود و کمتر تنازل مى‏‌نمودند ⛈ و تقریباً در سال آخر عمر غالباً حالت خواب و خَلسه‏ غلبه داشت، و چون از خواب بر مى‏‌خاستند فوراً وضو مى‏‌گرفتند و رو به قبله چشم بهم گذارده مى‏‌نشستند ─┅════𖣔5⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁ ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج حضرت امام رضا علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و سپس به جهت مناسب نبودن حالشان ایشان را به تهران آورده و بستری کردند، ❀ ولی دیگر شدت کسالت طوری بود که درمان‌ نیز نتیجه‌ای نداشت تا بالاخره به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشتند و در منزلشان بستری شدند و غیر از خواص از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند. 🗯 حال ایشان روز به روز سخت‌تر می‌شد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند و در وقت خروج از منزل به زوجه مکرّمه خود مى‌‏فرمایند.. من دیگر بر نمى‌‏گردم ❁ قریب یک هفته در بیمارستان بسترى مى‌‏شوند، و در دو روز آخر، بیهوش بودند تا در صبح یکشنبه هجدهم محرّم الحرام 1402 هجری قمری °برابر با 24 آبان 1360 هـ.ش° سه ساعت به ظهر مانده به سراى ابدى انتقال و لباس کهنه تن را خَلع و به خلعت حیات جاودانى مخلّع مى‌‏گردند و در بالا سر قبر مطهر حضرت معصومه علیه السلام دفن می‌شوند. ─┅════𖣔6⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁یکی از اساتید می فرماید در یکی از روز‌ها که به ترجمه المیزان اشتغال داشتم، قرآن در دستم بود و تفسیر هم در روبرویم قرار داشت. ✪ در این حالت می‌خواستم کتاب دیگری باز کنم، اما، چون احتمال داشت آن صفحه مورد نظر قرآن بسته شود، قرآن را پشت رو، بر روی زمین نهادم. علامه که این رفتار را دید، بی درنگ قرآن را برداشت و بوسید و به من فرمود: دیگر از این کار‌ها نکنید. 🗯 وقتی که در محضر علامه به آیات رحمت یا غضب می‌رسیدیم، ایشان دگرگون می‌شد و گاهی اشک از دیدگانش جاری می‌شد. ❖‌ در این مواقع، می‌کوشید من متوجه نشوم؛ با این حال، در یکی از روز‌ها بی‌اختیار با صدای بلند گریه طولانی کرد. ─┅════𖣔7⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁روزی به استاد علامه عرض کردم، خاطره‌ای به نقل از شما شنیده ام؛ خواستم آن را از شخص شما بشنوم، فرمود.. کدام خاطره؟ عرض کردم...جریان شاه حسین ولی. فرمود.. ❀ «بله هنگام اقامت در نجف اشرف، هزینه زندگی ام از تبریز می‌رسید، اما دو سه ماه چیزی نرسید و هر چه پس انداز داشتم، خرج کردم و کارم به استیصال کشید. 🗯 روزی در منزل نشسته بودم و کتابی را مطالعه می‌کردم که ناگهان رشته افکارم پاره شد و به خود گفتم..تا کی می‌توانی بدون پول زندگی کنی؟ ❁ به محض این که این فکر از خاطرم گذشت، شنیدم کسی محکم در خانه را می‌کوبد. را باز کردم. با مردی روبرو شدم، دارای محاسن حنایی و قد بلند. فرم لباسش امروزی نبود، نه لباس آخوندی بود و نه لباس درویشی ─┅════𖣔8⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁پس از سلام به من، گفت..من شاه حسین، ولی ام. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم که درس و مطالعه را رها کردی و به فکر رزق و روزی افتادی؟..خداحافظ. ✪ به خانه برگشتم و پشت میز نشستم و آن گاه به خود آمدم. به فکر فرو رفتم و سه سؤال در فکرم پدیدار شد.. آیا من برخاستم و با پاهایم به طرف در خانه رفتم؟ دوم، آیا شیخ حسین، ولی گفت یا شاه حسین ولی؟ سوم، ایشان از جانب خدا پیام داد که.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم؟ 🗯 در فکر بودم که مبدأ این هیجده سال چه وقت بوده است؟ در مورد سؤال اول اطمینان یافتم که حالت کشف در بیداری بود؛ ❖‌ در مورد سؤال دوم، فهمیدم نام او شاه حسین، ولی بود؛ زیرا پس از این واقعه در تابستان به تبریز رفتم، مانند سابق برای فاتحه خوانی در قبرستان قدم می‌زدم که ناگاه دیدم بر سنگ قبری نوشته است.. مرحوم مغفور فلان و فلان شاه حسین ولی.. و تاریخ وفاتش سیصد سال قبل از روزی بود که به در خانه ما در نجف اشرف آمد؛ ⛈ در مورد سؤال سوم، پس از فکر دریافتم که آغاز هیجده سال، همان وقتی بود که معمم شدم و به لباس خدمتگزاری دین درآمدم. به هر حال، بعد از این ماجرا، از تبریز نامه و هم مخارج معاش رسید. ─┅════𖣔9⃣𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁ علامه ❀(1).. ❀(2).. ❀(3).. ❀(4).. ❀(5).. 🗯 المیزان فى تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، تفسیر ترتیبی قرآن به زبان عربی است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است ❁ مولف در آغاز تفسیر مقدمه‌اى نگاشته و ضمن نگاهى اجمالى که به سیر تطور تفسیر و روش‌هاى آن دارد. ⛈ روش‌های تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح می‌نماید. ¤ او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن می‌داند و معتقد است روش اهل بیت در تفسیر، نیز همین بوده است. ─┅════𖣔🔟𖣔════┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❏◁علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره می‌گیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترك در سوره هاى مختلف را كنار یكدیگر قرار مى دهد و براى درك پیام آیه از آیات دیگر كمك مى گیرد. ✪ ترجمه فارسی کتاب ابتدا توسط جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی، سید محمدباقر موسوی همدانی، عبدالکریم نیری بروجردی و... در ۴۰ مجلد صورت گرفت، 🗯 ده جلد اول این ترجمه در انتشارت دارالعلم قم و سى جلد بعد در انتشارات محمدى منتشر شد. ❖‌ پس از آن همین ترجمه توسط بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى با همکارى مؤسسه نشر فرهنگى رجاء و مؤسسه امیرکبیر در بیست جلد دو بار در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ چاپ شد. ─┅═══𖣔1⃣1⃣𖣔═══┅─
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─ ❍◁علامه طباطبايى تالیف و نگارش تفسير قرآن را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز كرد و در۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۱ق. برابر با دوم آبان ۱۳۵۰ش. به پايان برد. ❀ نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات دار الکتب الاسلامیة در تهران ° ۱۳۷۵ق ° و نیز مؤسسة الاعلمی ، بیروت ° ۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق° 🗯 و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی •وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم• بارها منتشر شده ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌است اللّهــمَّ‌عَجِّـــلْ‌لِوَلِیِّک الفَــرَج پـــــــایـــــان ─┅═══𖣔1⃣2⃣𖣔═══┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت سی و سوم) ✅انجمن خیریه حجتیه مهدویه(۱۱) ✅لايه هاي پنهان انجمن حجتيه: 🖋تشکيلات و حيات سازماني انجمن حجتيه به موازات فعاليت در تهران، دايره عملکرد خود را در نقاط ديگر وسعت بخشيد؛ اولين گام براي بسط اقدامات، شناسايي مراکز و شهرستانهايي بود که محل تجمع بهائيان به شمار ميرفت. 🖋در برخي از نواحي ايران، بنا به دلايل مختلف، بهاييان فرصت تکاپوي اقتصادي و اعتقادي بهتري پيدا کردند. از جمله در منطقه کاشان، خرامه، لارستان، سروستان، بابل، بابلسر، نور، سمنان به ويژه در منطقه سنگسر و... 🖋حتي از فعاليت بهائيان در شهر مذهبي مشهد نيز گزارشهايي در دست است. طبعا به علت پيچيدگي رفتار و شيوه عملکرد اين جريان اعتقادي، نوع برخورد و رويارويي انجمن حجتيه، به همان ميزان از پيچيدگي برخوردار بود. 🖋 انجمن براي مقابله مؤثر با اين فرقه، تدابير خاصي را ميانديشيد و با ساماندهي تشکيلاتي منظم و کادرسازي نيرو، همه توان خود را براي نقش بر آب کردن تبليغات بهائيت به کار بست. 🖋 تشکيل کلاسهاي آموزشي و تدريس مباحث اعتقادي، انتشار کتب، راه اندازي جلسات بحث و گفتوگو و مناظره و برپايي کنفرانسهايي درباره معارف اسلامي و عقايد شيعي و بطلان معتقدات بهايي از جمله اقدامات او بود. 🖋مثلا کنفرانسي با عنوان «حقانيت اسلام»، ساليان بسياري بود که در نواحي مختلف تهران تشکيل ميشد و شخصيتهايي از قبيل محمود احمدي مقدم، دکتر احمد توانا (پرويزي)، دکتر محمود هنجي، حسين مهديار به همراه شيخ محمود حلبي به طرح مباحث در مورد مسايل مذهبي با محوريت مبارزه با فرقه بهائيت ميپرداختند. (آرشيو مرکز اسناد، پرونده شيخ محمود حلبي، کد 1615) 🖋نکته جالب توجه اينکه در بين اعضاي انجمن با توجه به ماهيت مذهبي آن، کمتر افراد روحاني پيدا ميشدند، به ويژه در بين مبلغان آن حتي اين مسأله نيز براي دوستان حلبي جاي سؤال داشت. 🖋 مثلا در يکي از جلساتي که برخي از معممين تهران به صورت هفتگي، ماهيانه يا مقطعي داشتند و حلبي نيز به عنوان يکي از مدعوين شرکت داشت، شيخ فرج الله واعظي اين پرسش را مطرح کرد که چرا از بين ما روحانيون کسي در انجمن ضدبهائيت وارد نميشود؟ اين وظيفه ما است که اينگونه فعاليتها را عهده دار شويم. 🖋شجوني از حاضران در جلسه گفت: خود آقاي حلبي راضي نيست که معممين وارد انجمن بشوند. (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده محمدتقي فلسفي، شماره بازيابي 1051، صفحه 2 و 3) 🖋البته خود اعضاي انجمن در اين مورد دلايل خاصي خود را دارند. آنها ميگويند، با توجه به اينکه در جريان مناظره با بهائيت امکان داشت به علت عدم تجربه و ضعف آموزشي و نارسايي کلام، مبلغان انجمن داراي تواناييهاي لازم براي چيره شدن در بحث نباشند، بنابراين در چنين شکل و صورتي، حضور مبلغان کم تجربه با کسوت روحاني در شأن جامعه روحانيت نبود. 🖋 به همين دليل سعي ميشد، از مبلغان غيرمعمم استفاده شود. با اين وصف، تمهيدات لازم انديشيده ميشد تا مبلغان انجمن حجتيه از توانمنديهاي مناسبي در رويارويي با معتقدان فرقه بهائيت برخوردار باشند. بنابراين ضروري بود که امر آموزش در انجمن جدي تلقي شود. سياستگذاران انجمن نيز در اين باره تلاش ويژه داشتند. 🖋مهمترين نکته در اين زمينه، جذب نيرو از ميان جوانان مستعد و باهوش بود. انجمنيها عمدتا از طريق هواداران خود در مدارس، دانش آموزان درسخوان را شناسايي کرده و با برقراري ارتباط، زمينه جذب آنان را در انجمن فراهم مي آوردند. 🖋بنا بر مشهور يکي از مراکز عمده براي شناسايي و جذب نيروهاي انجمني، مدرسه علوي بود که زير نظر شيخ علي اصغر کرباسچيان، معروف به علامه اداره ميشد. خود وي تمايلاتي نزديک به انجمن داشت. البته عناصر انجمني، انتساب او را به حجتيه منکر شده و تنها وجود علايق مشترک در عين داشتن مشي مستقل را دليل اصلي نزديکي علامه کرباسچيان با انجمن ميدانستند. 🖋مدرسه علوي به سال 1335 (ه.ش) تأسيس شد. به خاطر مديريت خاص شيخ علي اصغر علامه و جو مذهبي مدرسه، عمده خانوادههاي سنتي و منتسب به اقشار ديني تهران، سعي ميکردند تا فرزندان خود را براي تحصيل به اين مرکز آموزشي بفرستند. به همين دليل است که در فهرست فارغ التحصيلان مدرسه مذکور، ما نامهاي بسياري را ميبينيم که در طول دو دهه پس از پيروزي انقلاب، جزو چهره هاي مطرح به شمار ميآمدند. از جمله کمال خرازي، محمود قندي، عبدالکريم سروش، محمد نهاونديان، غلامعلي حداد عادل، نژادحسينيان، محمدتقي بانکي، کلاهدوز، جواد وهاجي، مهدي ابريشمچي، محمد حياتي، جلال گنجهاي، ناصر صادق، محمد صادق، عليرضا تشيد، خاموشي، آلادپورش. (خاطرات علي اکبر محتشمي پور، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، اول، 1376، ص 77 تا 79) ادامه دارد حسن بابایی مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
هدایت شده از پایگاه بسیج آیت الله مدرس اداره کل تبلیغات اسلامی اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا