eitaa logo
بیسیمچی
1.8هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامها و نکات برخی از آیات جزء چهاردهم قرآن کریم : سوره نحل آیه 22 (22) إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَحِدٌ فَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْأَخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ترجمه: معبود شما معبودی است یگانه، پس کسانی که به آخرت ایمان ندارند دل هایشان به انکار خو کرده و همانان مستکبرند. نکته ها: آیات قبل ناتوانی غیر خدا را از آفرینش وبی خبری آنها را از آینده مطرح ساخت این آیه می فرماید، معبود واقعی شما خدای یکتاست. «کبر» یعنی خود را بزرگ دانستن، «تکبّر» یعنی آثار کبر را عمل کردن، و «استکبار» یعنی آنکه خودش بزرگی ندارد ولی با انواع وسائل، می خواهد بزرگی خود را ایجاد و اثبات کند. در روایات آمده است که امام حسین علیه السلام بر فقرایی عبور می کردند، آنها مشغول غذا خوردن بودند و حضرت را نیز دعوت به غذا کردند. امام در کنار آنها نشستند و مشغول شدند و سپس فرمودند: خداوند مستکبران را دوست ندارد.**تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 47.*** پیام ها: 1- انکار معاد در حقیقت انکار مبدء است. توحید و معاد به هم پیوند دارند. (الهکم اله واحد فالذین لایؤمنون بالاخرة) 2- منشأ کفر کبر است، نه جهل. انکارِ حقیقت است، نه جهل به حقیقت. (قلوبهم منکرة و هم مستکبرون) 3- ایمان به آخرت، تکبر و استکبار را برطرف می کند. (فالذین لایؤمنون ...قلوبهم منکرة)
سوره نحل آیه 36 (36) وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَی اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَلَةُ فَسِیرُواْ فِی الْأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ترجمه: وهمانا ما در میان هر اُمّتی پیامبری را برانگیختیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از طاغوت (و هر معبودی جز خدا) دوری نمایید، پس گروهی از مردم کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و بعضی از آنان گمراهی بر آنان سزاوار است، پس در زمین سیر و سفر کنید، تا ببینید که پایان کار تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟ نکته ها: کلمه ی «اُمّة» از ریشه ی «اُمّ» به معنای چیزی است که دیگری را به خود ضمیمه می کند. به هر جماعتی که دارای نوعی وحدت و اشتراک باشند، امّت گفته می شود. این کلمه 64 بار در قرآن آمده است. کلمه ی «طاغوت» برای مبالغه ی طغیان بکار می رود. در قرآن به شیطان، ستمگران و مستکبران و بت ها، که مایه ی طغیان و نافرمانی خدا هستند، «طاغوت» گفته شده است. این کلمه جمع بسته نمی شود و هم در مورد مفرد بکار می رود (یکفر بالطاغوت) و هم در مورد جمع (اولیائهم الطاغوت) خداوند اسباب هدایت را برای همه مردم فرستاده است، (بعثنا فی کلّ رسولاً) امّا گروهی می پذیرند و هدایت می یابند. (فمنهم من هدی اللَّه) و گروهی انکار می کنند و گمراه می شوند. (منهم من حقت علیه الضلالة) پس هدایت از اوست ولی گمراهی از ماست. مثال جالب: زمین که به دور خورشید می چرخد، همواره بخشی از آن رو به خورشید و روشن است و بخشی پشت به خورشید و تاریک است. می توان گفت: هر نوری که زمین دارد از خورشید است، اما هر تاریکی که زمین دارد از خود اوست. به هر حال خداوند، ضلالت را به خود نسبت نمی دهد، مگر آنکه انسان خود زمینه ی آن را فراهم کرده باشد، مانند آیه ی (یضّل اللَّه الظالمین) خداوند ستمگران را گمراه می کند وآیه ی (ومایضلّ به الاّ الفاسقین) خداوند جز فاسقان را گمراه نمی کند. پیام ها: 1- بعثت پیامبران، مخصوص نژاد و منطقه و قبیله ی خاصی نبوده است. (بعثنا فی کلّ امّة رسولاً) 2- دعوت به توحید و دوری از طاغوت، در رأس برنامه پیامبران بوده است. (اعبدوا اللَّه واجتنبوا الطاغوت) 3- خداپرستی با پذیرش سلطه ی طاغوت ها و ستمگران، نمی سازد. (اعبدوا اللَّه واجتنبوا الطاغوت) 4- با عبادت و اتصال به خداوند، انسان قدرت مبارزه با طاغوت ها، پیدا می کند. (اعبدوا اللَّه واجتنبوا الطاغوت) 5- خداوند به انسان در انتخاب راه، اختیار داده است. (فمنهم من هدی... ومنهم من حقّت...) 6- سیر و سفر باید عبرت آموز باشد. (سیروا ... فانظروا) 7- تاریخ قانونمند است و سنت های حاکم بر جامعه و تاریخ، ثابت. (سیروا... فانظروا... عاقبة المکذبین) 8- قرآن، مردم را به جهانگردی هدفدار دعوت کرده است. (سیروا... فانظروا)
سوره نحل آیه 67 (67) وَمِن ثَمَرَ تِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنَبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَأَیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ترجمه: واز میوه های درختان خرما وانگور، هم (نوشیدنی) مست کننده و هم رزق نیکو می سازید. البته در این امر برای گروهی که تعقل می کنند نشانه روشنی است. نکته ها: کلمه ی «سُکر» به معنای از دست دادن عقل است وکلمه ی «سَکر» به منشأ آن می گویند. در دو آیه قبل سخن از آب و شیر بود که دو نوشیدنی طبیعی و مستقیم است. این آیه سخن از نوشیدنی هایی است که ما از طریق فشردن میوه ها بدست می آوریم. آنجا که دست خدا در کار است، همه لطف و صفاست، آب باران و شیر خالص، ولی آنجا که دستِ بشر دخالت می کند، گاهی رزق نیکو حاصل می شود و گاهی شراب که مایه فساد و تباهی است. پیام ها: 1- هر چیزی که سبب مستی شود، رزق نیکو نیست. (سکراً و رزقاً حسناً) 2- آنچه خدا آفریده خوبست، این شما هستید که نعمت ها را در چه راهی مصرف کنید، یا چه کارهایی روی آن انجام دهید. (تتخذون منه سکراً و رزقاً حسناً) 3- در آفرینش میوه ها (تنوع رنگ و طعم و خواص آنها و فواید کوتاه مدت و دراز مدت آنها و ترکیبات آنها و تأمین نیازمندی های انسان و مقدار تولید آن ومناسبت محل تولید با ساکنان منطقه ودسترسی انسان به آنها و عواملی که در پیدایش آنها بکار رفته) نشانه ای برای توجه به خالق است. (ان فی ذلک لایة) سوره نحل آیه 68 (68) وَأَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ترجمه: وپروردگارت به زنبور عسل وحی (و الهام غریزی) کرد که از بعضی کوه ها و درختان و از دار بست هایی که مردم می سازند خانه هایی بساز. نکته ها: کلمه «وحی» به معنای اشاره و انتقال سریع و مخفی است که علاوه بر وحی الهی به انبیا، هم شامل غریزه می شود، نظیر این آیه و هم شاملِ الهام الهی، نظیر آیه ی (و اوحینا الی ام موسی)**قصص، 7.*** که خداوند به مادر موسی الهام کرد، و هم شامل وسوسه های شیطانی مانند آیه ی (ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم)**انعام، 121.*** پیام ها: 1- تلاش و حرکت حیوانات و انتخاب مسکن آنها بر اساس غریزه ای است که خداوند در نهاد آنها قرار داده است. (اوحی ربّک الی النحل ...) 2- بهترین نوع عسل، عسلِ زنبورهای کوهستان است که از گل و گیاه کوهی استفاده کنند.**همانگونه که بهترین نوع گوشت، گوشت تازه است نه منجمد. (لحماً طریاً) نحل، 14.*** (نه مواد قندی مصنوعی که در نزدیکی کندو قرار دهند!) (اتخذی من الجبال ... و من الشجر...)
سوره نحل آیه 70 (70) وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ترجمه: وخداوند شما را آفرید سپس (جان) شما را می گیرد وبعضی از شما به پست ترین دوران عمر (پیری) بازگردانده می شود، تا آنجا که بعد از دانستن (بسیاری از مطالب، بخاطر پیری همه را فراموش می کند و دیگر) چیزی نمی داند. البته خداوند آگاه و توانمند است. نکته ها: «ارذل» از «رذل» به معنای پست و بی ارزش است. پست ترین دوران عمر، همان دورانی است که ضعف و فراموشی به حدّ اعلی می رسد.**در آیه پنجم سوره حج نیز راجع به دوران کهولت، مشابه این آیه تکرار شده است. *** فراموشی دوران کهولت، مربوط به افراد عادی است، وگرنه اولیای خدا نظیر حضرت نوح و حضرت مهدی علیهماالسلام که برای مسئولیتی عمر طولانی دارند، هرگز گرفتار غفلت و سستی و فراموشی نمی شوند. پیام ها: 1- مرگ و حیات به دست اوست. (خلقکم ثم یتوفّاکم) 2- عمر مفید و باارزش، دوران آگاهی انسان است. عمری که در آن فراموشی و غفلت است، بی ارزش است. (ارذل العمر لکی لا یعلم) 3- عمر طولانی برای همه نیست. (و منکم من یرّد) 4- تغییر و تحولات که در انسان پدید می آید، از قدرت و ضعف، علم و جهل، آگاهی و نسیان، همه بر اساس تدبیر و علم خداوند است. (ان اللَّه علیم قدیر) سوره نحل آیه 71 (71) وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَی بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَی مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَآءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ترجمه: و خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی برتری داده است، پس کسانی که برتری داده شده اند، رزق خود را بر زیردستان خود ردّ نمی کنند تا آنکه همه با هم برابر شوند. پس آیا نعمت خدا را انکار می کنند؟
نکته ها: بعضی از رفتارها در موارد مختلف آثار گوناگونی دارد؛ مثلاً ترحّم نسبت به دیگران کاری پسندیده است، ولی گاهی به قول شاعر: ترحّم بر پلنگ تیز دندان، ستمکاری بود بر گوسفندان. و یا آموزش کار پسندیده ای است، لکن آموزش دادن به بعضی مثل دادنِ تیغ به دست زنگی مست است. لکن رفتار عادلانه همه جا ونسبت به همه یک ارزش است ورعایت عدالت هیچگاه ناپسند نمی شود. لکن معنای عدالت، آن نیست که خداوند همه مردم را در یک درجه از استعداد و شرایط قرار دهد، زیرا اگر همه مردم در برخوداری از نعمت ها مساوی باشند، استخدام و تعاون و همکاری که برای زندگی اجتماعی یک ضرورت است از بین می رود.قرآن در آیه 32 سوره زخرف می فرماید: (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتّخذ بعضهم بعضاً سخریّاً) یعنی ما بعضی انسان ها را بر بعضی دیگر برتری دادیم تا بدین وسیله، استخدام پیش آید. (کلمه «سُخریاً» به معنای تسخیر و استخدام و «سِخریاً» به معنای استهزا است)*** تفاوت مردم در رزق، یکی از برنامه های حکیمانه الهی است. زیرا اگر همه مردم یکسان و یکنواخت بهره می بردند، کمالات معنوی آنان ظاهر نمی شد. مثلاً سخاوت، صبر، ایثار، حمایت، شفقت، تواضع و امثال آن، زمانی معنی پیدا می کند که تفاوت هایی میان انساها باشد. ممکن است معنای آیه این باشد که خداوند از بخل مردم انتقاد می کند که چرا افراد کامیاب، زیردستان خود را در امکانات خود شریک نمی سازد. و ممکن است معنای آیه چنین باشد که امکان انتقال بعضی نعمت ها به دیگران نیست، مثلاً چگونه میتوان زیبایی چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیت یا نفوذ کلام را به دیگران منتقل کرد. این تفاوت ها رمز تکامل و یکی از نعمت های الهی است. چرا آنرا انکار می کنید؟ گاهی کامیابی ها در اثر ظلم، حق کشی واستثمار بدست می آید که اسلام اینگونه درآمدها را حرام شمرده است، لکن گاهی توسعه رزق صددرصد خدادادی و از طریق حلال وبصورت طبیعی است. مثل دو نفر که مشغول ماهیگیری می شوند، یکی صدها ماهی در توری که او افکنده می رود، ولی دیگری چند ماهی به تور می اندازد. در اینجا غنی و فقر، الهی است که برای آزمایش غنی و فقیر و بروز استعدادهای آنهاست و هیچ جنبه ی منفی ندارد. این آیه نظر به اینگونه موارد دارد. (واللَّه فضّل بعضکم علی بعض فی الرزق) ابوذر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که حضرت فرمودند، نسبت به بردگان خود مساوات داشته باشید، آنان برادر شما هستند، از لباسی که خود می پوشید به آنان بپوشانید و از غذایی که خود می خورید به آنان بخورانید.(انما هم اخوانکم فاکسوهم مما تکسون و اطعموهم مما تطعمون) تفسیر کنزالدقائق.*** در روایات می خوانیم: افرادی جز با غنا وافرادی جز با فقر و تهیدستی، اصلاح نمی شوند، بنابراین به خواست خداوند حکیم راضی باشید. (واللَّه فضّل بعضکم علی بعض فی الرزق) پیام ها: 1- رزق انسان، همیشه با زرنگی نیست. (واللَّه فضّل بعضکم) چنانکه در جای دیگر آمده: (نحن قسمنا بینهم معیشتهم)**زخرف، 32.*** 2- انسان حاضر نیست با تقسیم امکانات زیردست خودش را شریک خود قرار دهد. پس چگونه سنگ و چوب را شریک خداوند قرار می دهد؟ (فما الذین فضّلوا... فهم فیه سواء) 3- بی تفاوتی وترک کمک به دیگران، کفران نعمت الهی است. (أفبنعمة اللَّه یجحدون)
درس چهاردهم از جزء چهاردهم: «نعمت های پروردگار» و إن تعدوا نعمه الله لاتحصوها ان الله لغفور رحیم. «سوره نحل، آیه 18» معنی آیه: و اگر بخواهید نعمت های خدا را بشمارید، نمی توانید شماره کنید. همانا خداوند، آمرزنده مهربان است. نکات آیه: 1- نعمت های الهی قابل شمارش نیست. 2- نسبت به آنچه می دانید شکر کنید و نسبت به آنچه نمی دانید خداوند غفور و رحیم است. 3- انسان حتی قدرت شمردن نعمتهای الهی را ندارد چه رسد به قدرت شکرگزاری آنها. 4- گرچه شمردن نعمت های الهی ممکن نیست، اما ذکر و یاد آنها لازم است. نکات جالب در مورد نعمت ها از آیات سوره نحل: 1- توجه به نعمت ها، عشق به آفریدگار و روح بندگی را در انسان زنده می کند. 2- نعمت های الهی را، نتیجه تلاش و تحصیل و مدیریت خودف یا شانس و تصادف ندانید. 3- نعمت ها از اوست، اما سختی ها و ضررها از ماست. 4- تشکر از هر نعمت به کارگیری صحیح آن است. 5- زمان استفاده از نعمت ها محدود است. 6- هماهنگی نعمت ها با نیازهای بشر یکی از تدبیرهای الهی است. 7- توجه دادن مردم به نعمتها و خالق آنها بهترین راه دعوت به خدا و جلوگیری از سرکشی و تکبر است. یادی از چهل نعمت در سوره مبارکه نحل: (و اما بنعمه رکب فحدث: نعمت های پروردگار را نقل کن) یکی از نامهای سوره مبارکه نحل سوره (نعم) است چون بالغ بر پنجاه نعمت در این سوره ذکر شده است که در اینجا به ذکر چهل نعمت از نعمت های الهی اشاره می کنیم امید است با مطالعه آن روح شکرگزاری در انسان زنده شود. 1- آسمان «خلق السموات» 2- زمین «و الارض» 3- چهارپایان «و الانعام» 4- پوشش «لکم فیها دفائر» 5- منافع حیوانات «و الانعام» 6- گوشت «منها تأکلون» 7- جمال و زیبایی «فیها جمال» 8- حمل و نقل «تحمل اثقالکم» 9- هدایت «علی الله قصد السبیل» 10- آب «منهما شراب» 11- مراتع «فیها تسیمون» 12- میوه ها «من کل الثمرات» 13- شب و روز «سخر لکم اللیل و النهار» 14- خورشید و ماه «و الشمس و القمر» 15- ستاره «و النجوم» 16- نعمت ها و موجودات رنگارنگ زمین «مختلفاً الوانه» 17- دریا و جواهرات دریایی «سخر البحر» 18- حرکت کشتی ها «تری الفلک مواخر» 19- کوهها «و القی فی الارض رواسی» 20- نهرها «وانهارا» 21- راهها «و سبلا» 22- علائم طبیعی «و علامات» 23- رهیابی از طریق ستارگان «و بالنجم هم یهتدون» 24- شیر خالص «لبنا خالصاً» 25- سرسبزی زمین «فاحیا به الارض» 26- فراورده های میوه های «تتخذون منه منکرا و ....» 27- عسل «فیه شفاء» 28- همسر «و من انفسکم ازواجا» 29- فرزندان و نوه ها «من ازواجکم بنین و حفده» 30- رزق «رزقکم من الطیبات» 31- گوش «جعل لکم السمع» 32- چشم «و الابصار» 33- عقل و روح «و الافئده» 34- مسکن ثابت «من بیوتکم سکنا» 35- مسکن سیار «جعل لکم من جلود الانعام بیوتا» 36- انواع پوشاک «من اصوافها» 37- نعمت سایه «جعل لکم مما خلق ضلالاً» 38- پناهگاه مطمئن در کوهها «من الجبال اکنانا» 39- نعمت لباس که انسان را از گرما و سرما حفظ کند «سرابیل تقیکم» 40- نعمت زره و لباس رزم «تقیکم بأسکم». (تفسیر نور جلد 6) از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید
بحثی در مورد نعمت شیر: در آیه 66 سوره نحل می فرماید: شیر از درون شکم حیوان و از میان غذاهای هضم شده و خون بیرون می آید. در حالیکه خالص و گواراست (نه بوی آلودگی حیوان را می دهد و نه رنگ خون در آن دیده می شود) با این حال غذای بسیار مقوی است که دارای خواص زیادی است که به بعضی از خواص آن اشاره می شود. 1- پیامبر (ص) فرمودند: تنها چیزی که می تواند جای آب و غذا را کامل بگیرد شیر است. 2- در روایات آمده است: شیر عقل انسان را زیاد می کند و ذهن انسان را صفا می بخشد. روشنایی چشم را می افزاید و فراموشکاری را برطرف می کند و قلب را تقویت می کند. 3- شیرغذایی است کم حجم و پر نیرو و خالص از مواد اضافی و در عین حال گوارا، برای هر انسان و در هر سن و سال از کودکی تا پیری مفید و سازگار است. 4- علاوه بر ویژگی های فوق، فقهاء می گویند: اگر کودکی از مادری به مقداری شیر بخورد که استخوانش محکم گردد و گوشتش بروید این کودک به آن مادر محرم می شود. 5- خدا در آیه هفت به مادر موسی خطاب می کند که فرزند را شیر بده که انسان به اهمیت این مواد غذایی پی می برد.
مروری بر جزء چهاردهم: 1- ما قرآن را نازل کردیم و خود ما آن را نگاه می داریم. (9- حجر) 2- هیچ چیز نیست مگر آنکه منابع و گنجینه های آن نزد ماست. (21- حجر) 3- ما انسان را از گلی خشک و سیاه متغیر و بو گرفته آفریدیم. (26- حجر) 4- ای پیامبر به بندگانم خبر ده که همانا من خودم بسیار بخشنده و مهربانم. (49- حجر) 5- همانا ما به تو سبع المثانی (سوره حمد) و قرآن بزرگ دادیم. (87- حجر) 6- ای پیامبر به آنچه که ما بوسیله آن کفار را کامیاب کردیم چشم مدوز و بر آنان اندوه مخور و بال محبت خویش را بر مومنان فرو گستر. (88- حجر) 7- اگر بخواهید نعمت های خدا را بشمارید، هرگز نمی توانید شمار کنید. (18- نحل) 8- خداوند فرمود: دو معبود نگیرید. فقط او معبود یکتاست. پس تنها از من بترسید. (51- نحل) 9- هرچه از نعمت دارید همه از خداوند است. (53- نحل) 10- هرگاه یکی از مشرکات به دختردار شدن بشارت داده می شود صورتش از غصه سیاه می شود در حالی که خشم خود را فرو می برد. (58- نحل) 11- اگر خداوند مردم را به خاطر ستم هایشان مواخذه کند، هیچ جنبنده ای را روی زمین باقی نمی گذارد. (61- نحل) 12- بی گمان برای شما در آفرینش چهارپایان عبرتی است. (66- نحل) 13- نعمت های خداوند را می شناسند، سپس آن را انکار می کنند و بیشتر آنان کافر و ناسپاسند. (83- نحل) 14- همانا خداوند مردم را به عدل و احسان و دادن حق خویشاوندان فرمان می دهد. (90- نحل) 15- با هر دروغی که به زبانتان می آید نگوئید این حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بسته باشید.
- # سوال چهاردهم:باقی ماندن بر جنابت با چه شرایط روزه را باطل می کند؟ # پاسخ در کلیپ به نشانی: https://eitaa.com/bisimchee1400/621 پاسخ صحیح را همراه با نام و نام خانوادگی و شماره تلفن همراه خود به شماره 09132770084در ایتا ارسال فرمایید.