eitaa logo
بیسیمچی
1.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
2.3هزار ویدیو
650 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و ششم قرآن کریم : آیات 13 و 14 سوره احقاف إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ‏ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَآءً بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ‏ ترجمه همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما تنها خداست، سپس (بر ایمان و گفته خود) پایدارى كردند، هیچ بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد. آنان به خاطر آنچه (از كارهاى نیك) انجام مى‏دادند، اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند ماند. نکته ها مراد از گفتن «ربّنا اللّه»، تنها لفظ نیست، بلكه انتخاب راه حق و پایدارى بر آن است. در واقع مهم‏تر از اظهار ایمان واقرار به توحید، استقامت و پایدارى بر آن است. «ثمّ استقاموا» «خوف» ترس و هراس نسبت به آینده است و «حُزن» مربوط به گذشته است. سخن حق، باید اظهار شود، «قالوا ربّنا اللّه» استمرار و پایدارى بر آن باشد، «ثم استقاموا» و همراه با عمل باشد. «بما كانوا یعملون» انسان به طور طبیعى، خواهان آرامش و رفاه و زندگانى جاوید است و خداوند، راه رسیدن به تمام این خواسته‏ها را در گرو ایمان و عمل صالح پایدار مى‏داند. پایدارى بر حق مشكل است، ولى با پاداش بزرگى مثل بهشتِ پر نعمت و دور از حزن واندوه، آسان مى‏شود. لذا باید كارهاى سخت را با پاداش‏هاى بزرگ جبران كرد. پيام ها 1- به موقعیّت فعلى خود مغرور نشویم و صِرفِ اظهار ایمان را كافى ندانیم، بلكه استقامت بر آن و سرانجام و آینده را در نظر بگیریم. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» (چنانكه حضرت یوسف پس از نجات از سختى‏ها و رسیدن به عزیزى مصر، فرمود: «توفّنى مُسلماً والحقنى بالصالحین» خدایا! مرا مسلمان بمیران و با نیكان محشور گردان) 2- ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین مى‏برد. «ربّنا اللّه... لاخوف علیهم» 3- تنها كسانى از گذشته خود پشیمان نمى‏شوند كه همواره در راه خدا حركت مى‏كنند. «ربنّا اللّه ثم استقاموا... لا هم یحزنون» 4- جزاى استوارى ایمان و استمرار نیكى‏ها، جاودانه بودن در بهشت و نعمت‏هاى بهشتى است. «استقاموا... خالدین فیها» 5 - بهشت، پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن. «جزاءً بما كانوا یعملون») یوسف، 101.
سوره 15 احقاف وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى‏ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِ‏ّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِى أَنعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلَى‏ وَالِدَىَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِى فِى ذُرِّيَّتِى إِنِّى تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّى مِنَ الْمُسْلِمِينَ‏ ترجمه و ما انسان را سفارش كردیم كه به والدین خود نیكى كند، مادرش او را با سختى حمل كرد و با سختى به دنیا آورد و دوران حمل تا از شیر گرفتنش سى ماه (به طول كشد)، تا آنگاه كه به رشد كامل رسد و چهل ساله شود، گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادر من لطف كردى، شكرگزارى كنم و عمل شایسته‏اى انجام دهم كه تو آن را بپسندى و فرزندانم را براى من صالح و شایسته گردان، همانا من به سوى تو بازگشته و از تسلیم شدگانم. نکته ها «كُره» به معناى سختى درونى و «كَره»، سختى از بیرون است. «أوزعنى» به معناى ایجاد علاقه و عشق براى انجام كارى است كه به آن توفیق الهى گویند. احسان به والدین، از جایگاه ویژه‏اى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه «وصّینا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدین است. در این آیه به دوران جنینى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و این سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة» از این آیه معلوم مى‏شود كه كوتاه‏ترین مدّت حاملگى، شش ماه است، چون دو سال شیردهى، اگر از سى ماه كه در آیه آمده است كم شود، حداقل مدت حمل شش ماه مى‏شود. «و حمله و فصاله ثلثون شهرا» مادر به دلیل دشوارى دوران باردارى و زایمان و شیردهى، حق ویژه‏اى بر فرزند داشته و باید نسبت به او بیشتر احسان كرد، چنانچه در روایات تأكید بیشترى در مورد احسان به مادر شده است و پیامبر اكرم در روایتى سه بار سفارش به نیكى به مادر كرد و آنگاه سفارش به نیكى به پدر. مفردات راغب.
پيام ها 1- سفارش احسان به والدین، در طول تاریخ و تمام ادیان بوده است. («وصّینا» در قالب ماضى آمده است) 2- احسان به والدین، از حقوق انسانى است كه هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وصّینا الانسان» (نفرمود: «وصینا الّذین آمنوا») 3- در احسان به والدین، مسلمان بودن آنان شرط نیست. «وصّینا الانسان بوالدیه» 4- استحكام بنیاد خانواده و حفظ جایگاه والدین، مورد توجّه خاص خداوند است. «وصّینا الانسان بوالدیه احساناً» 5 - نه تنها انفاق و امداد و احترام، بلكه هر نوع نیكى نسبت به والدین لازم است. («احساناً» به صورت نكره آمده كه شامل هر نوع احسانى شود.) 6- احسان به والدین باید پیوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. (تنوین در «احساناً» نشانه‏ى عظمت و برجستگى است.) 7- توجّه به سفارش اكید خداوند به زحمات گذشته والدین، احسان و خدمت كردن به آنان را عاشقانه و جدى‏تر مى‏كند. «وصّینا الانسان... حملته امّه» 8 - كمال احسان به والدین، در آن است كه بى‏واسطه انجام گیرد. «بالوالدین احسانا» (حرف «ب» در «بالوالدین» نشانه آن است كه احسان به والدین با دست خود باشد.) 9- یاد رنج و زحمت‏هاى مادران، در برانگیختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. «حملته امّه كُرهاً... كرها...» 10- حق مادر بیش از پدر است. پس از كلمه «والدین»، سخن از رنجهاى مادر است. «حملته امّه كُرهاً...» 11- تمام دستورات و اوامر و نواهى دینى، دلیل و فلسفه دارند. (گرچه دلیل بعضى از آنها مانند احسان به والدین، بیان شده است). «وصّینا... حملته امّه كُرهاً...» 12- چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنة» 13- شكر الهى، به استمداد و توفیق خداوند نیاز دارد. «أوزعنى أن اشكر نعمتك» 14- بخشى از نعمت‏هاى انسان، به واسطه والدین و نیاكان است. «انعمت علىّ و على والدىّ» 15- بلوغ جسمى و كمال عقلى، بستر بلوغ معنوى است. «بلغه اشده و بلغ أربعین سنة قال ربّ...» 16- تشكّر فرزند از نعمت‏هایى كه خداوند به والدین او داده، وظیفه و نوعى احسان به والدین است. «اشكر نعمتك... على والدىّ» 17- بهترین راه تشكر از نعمت‏هاى خداوند، انجام كار نیك است. «أشكر نعمتك... أعمل صالحاً»
18- ارزش عمل صالح به آن است كه پیوسته و دائمى باشد. «ان اعمل صالحاً» (فعل مضارع «اعمل»، نشانه دوام و استمرار است) 19- عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گیرد. «اعمل صالحاً ترضاه» 20- فرزند و نسل صالح، افتخارى براى والدین است. «اصلح لى فى ذرّیتى» 21- بهترین دعا آن است كه انسان، هم به والدین و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. «على والدىّ... اصلح لى فى ذریّتى» 22- در برابر ناسپاسى‏هایى كه نسبت به خدا و والدین داشته‏ایم، توبه و جبران كنیم. «و على والدىّ... انّى تُبتُ الیك» 23- تسلیم فرمان خدا زیستن و مسلمان مردن، دعاى پاكان و صالحان است. «انّى تُبتُ الیك و انّى من المسلمین» آیه 7 سوره محمد ص يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ‏ ترجمه اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! اگر خدا را یارى كنید، شما را یارى مى‏كند و گام‏هایتان را استوار مى‏سازد. نکته ها انسان، موجودى محدود است و نصرت و یارى او از راه خدا نیز محدود؛ ولى خداوند بى نهایت است و نصرت او برخاسته از قدرت نامحدود. خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم كرده است: - توجّه و یادكردش را در گرو یادكرد انسان. «فاذكرونى اذكركم» - نصرت ویاریش را در گرو یارى انسان. «ان تنصروا اللّه ینصركم» - بركت و ازدیاد را در گرو سپاسگزارى انسان. «لئن شكرتم لازیدنّكم» - وفاى به عهدش را در گرو وفادارى انسان. «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم» حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: اگر خدا را یارى كنید، خداوند شما را یارى مى‏كند و گام‏هاى شما را استوار مى‏سازد... خداوند از روى خوارى و ناچارى از شما نصرت ویارى نمى‏خواهد... او از شما یارى خواسته در حالى كه خود عزیز و حكیم است و سپاهیان آسمان‏ها و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهى و استقراض الهى براى آن است كه شما را بیازماید و بهترین عامل به نیكى‏ها را مشخص سازد. 16) بقره، 152.
پيام ها 1- لازمه‏ى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است. «یا ایها الّذین آمنوا ان تنصروا اللّه...» 2- جهاد با كفّار محارب، یكى از مصادیق یارى دین خداوند است. «فضرب الرقاب... ان تنصروا اللّه...» 3- پاداش و كیفر الهى، با عملكرد انسان همگون است. «تنصروا اللّه ینصركم» 4- هركس با فكر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى كند، خداوند نیز او را حمایت مى‏كند. «ان تنصروا اللّه ینصركم» 5 - دریافت الطاف الهى، به تلاش انسان بستگى دارد. «ان تنصروا اللّه ینصركم» (انتظار نصرت خداوند بدون تلاش و كوشش، توقّعى نابجاست.) 6- در میان امدادهاى الهى، ثابت قدم بودن، برجسته‏ترین آنهاست. (بعد از نصرت الهى نام پایدارى آمده است.) «ینصركم و یثبّت اقدامكم» 7- پاداش‏هاى الهى بیش از عملكرد ما است. «ان تنصروا اللّه ینصركم و یثبّت اقدامكم» آیه 33 سوره محمد ص يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَكُمْ‏ ترجمه اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! خدا را اطاعت كنید و از رسول (نیز) پیروى نمایید و كارهایتان را باطل نسازید. نکته ها در آیات و روایات، برخى اعمال و گفتارها سبب بطلان اعمال معرّفى شده‏اند، از جمله: 1. منّت گذاشتن و آزار دادن نیازمندان، كه پاداش انفاق را محو مى‏كند. «لاتبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى» 2. بى‏ادبى نسبت به رهبران الهى، «لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى أن تحبط اعمالكم» صداى خود را بر صداى پیامبر برتر قرار ندهید تا كارهایتان تباه نشود. 3. عُجب و حسد. «الهى عبّدنى لك و لاتفسد عبادتى بالعجب» چنانكه امام صادق‏علیه السلام فرمودند: «انّ الحسد یأكل الایمان كما تأكل النّار الحطب» حسد نیكى‏ها را نابود مى‏كند همان گونه كه آتش هیزم را مى‏سوزاند. 4. شرك به خدا. «لئن أشركت لیحبطنّ عملك» اگر شرك ورزى قطعاً عمل تو را تباه مى‏كند. 5. ریا كه گونه‏اى از شرك است. «الّذین ینفقون أموالهم رئاء النّاس...» در حدیث مى‏خوانیم كه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هركس یك «سبحان اللّه» بگوید، درختى در بهشت براى او كاشته مى‏شود. شخصى گفت: پس ما (كه همواره به این ذكر مشغولیم) درختان بسیار زیادى در آنجا داریم!. حضرت آیه فوق را تلاوت كرده و فرمودند: مواظب باشید آتشى پس از آن نفرستید تا آنها را بسوزاند. در مورد معناى عبارتِ «لاتبطلوا أعمالكم» با توجّه به صدر آیه، سه وجه مى‏توان ذكر كرد: الف) ایمان خود را حفظ كنید و مشرك نشوید كه اعمالتان باطل مى‏شود. زیرا شرك اعمال را تباه مى‏كند. «لئن أشركت لیحبطنّ عملك» ب) با ترك اطاعت از رسول خدا، اعمالتان را تباه نسازید. ج) با منّت گذاشتن به پیامبر، اعمال خود را تباه نكنید. چنانكه خداوند مى‏فرماید: «یمنّون علیك أن اسلموا قل لا تمنّوا علىّ اسلامكم»(95)87) بقره، 264.
پيام ها 1- گرچه مخاطب قرآن، مؤمنان هستند، امّا ذكر این عنوان در آغاز برخى آیات، بیانگر شخصیّت دادن و تكریم آنان است. «یا أیها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه...» 2- اولویّت‏ها و سلسله مراتب را مراعات كنیم. در اینجا نام خداوند قبل از پیامبر آمده است. «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 3- لازمه‏ى ایمان، تسلیم بودن و اطاعت از فرامین خدا و رسول است. «یا أیّها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 4- دستورات دین، دو نوع است: دستورات ثابت كه از طرف خداوند است. «أطیعوا اللّه» و دستورات متغیّر كه به مقتضاى ضرورت‏ها و نیازها از طرف حاكم اسلامى صادر مى‏شود. «أطیعوا الرّسول» 5 - پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله معصوم است. فرمان اطاعت از پیامبر بدون هیچ قید و شرطى، نشانه عصمت او و واجب الاتباع بودن اوست. «أطیعوا الرسول» 6- مؤمنان، به ایمان خود مغرور نشوند كه اعمالشان در معرض خطر است. «الّذین آمنوا... لاتبطلوا أعمالكم»