فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب اول ربیع الاول شب لیله المبیت است
هدایت شده از کانال حافظان عماریون
مسابقه سنگرهای معنوی.pdf
278K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🔍📄#فایلpdf_مسابقه_سنگرهای_معنویت
https://b2n.ir/910491
https://eitaa.com/bisimchee4o
─┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅─
🇮🇷#اتحادیه_عماریون
تاریخ لیله المبیت
این رویداد در سال چهاردهم از بعثت پیامبر رخ داد. هنگامی که افراد سرشناس مکه و سران قبایلی که جزو گردانندگان اصلی این شهر به شمار میرفتند، پس از رایزنی با یکدیگر به این نتیجه رسیدند که محمدبن عبدالله یک تهدید جدی برای منافع آنان است و باید از سر راه برداشته شود. به همین دلیل افرادی را برای قتل آن حضرت مامور کردند. با این حال اوضاع در لیله المبیت آن گونه که سران قبایل سرشناس مکه و اعضای خاندان قریش میخواستند پیش نرفت و به شکل کاملا متفاوتی رقم خورد.
آیه لیله المبیت در کدام سوره است؟
برای برخی ممکن است این سوال مطرح باشد که آیه لیله المبیت در کدام سوره است؟ برخی از مفسران شیعه معتقدند که آیه ۲۰۷ سوره بقره در تجلیل از فداکاری امام اول شیعیان در واقعهی لیله المبیت نازل شده است. در این آیه آمده است «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ» یعنی «در بین مردم افرادی هستند که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشند و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.»
زمینه چینیها برای قتل پیامبر اسلام در لیله المبیت اندکی پیش از این واقعه و در دارالندوه انجام گرفت. مکانی که میزبان تعداد فراوانی از مخالفان سرسخت پیامبر اسلام بود. البته سران قبایل سرشناس مکه در آن گردهمایی معروف از ابتدا برای قتل پیامبر دور یکدیگر جمع نشدند. اما خروجی جلسهای که در دارالندوه برگزار شد به اجماع حاضران برای قتل پیامبر اسلام منتهی گردید و حوادث لیله المبیت را رقم زد.
ارتباط لیله المبیت و دارالندوه
همان گونه که به آن اشاره شد، برنامهریزی برای قتل پیامبر اسلام در دارالندوه انجام گرفت. دارالندوه مکانی بود شبیه به یک خانه که توسط قصی بن کلاب در مجاورت مسجدالحرام ساخته شد. این خانه محلی برای گردهمایی بزرگان شهر مکه به شمار میرفت. در واقع تنها ریش سفیدان و صاحب منصبان شهر حق ورود به دارالندوه را داشتند. قصی بن کلاب جد چهارم پیامبر اسلام است. فردی که توانست به اوضاع مکه سر و سامان دهد و خاندان قریش را به یکی از خانوادههای صاحب نفوذ این شهر مهم تبدیل کند. در این جلسه خاندانهایی نظیر بنى عبد شمس، نوفل، عبدالدار، جمح، سهم، اسد، مخزوم و سایر خاندانهای مهم مکه حضور داشتند، اما دو خاندان تهام و بنیهاشم به آن دعوت نشده بودند. به این دلیل که این دو خاندان از حامیان اصلی حضرت محمد (ص) در مکه به شمار میرفتند و حضور آنها در این جلسه خوشایند مخالفان پیامبر نبود.
در جلسهی مذکور پیشنهادهای فراوانی مطرح شد که از میان آنها میتوان به حبس یا تبعید پیامبر اسلام اشاره کرد. با این حال این پیشنهادها به دلیل آن که ممکن بود حقانیت بیشتری به پیامبر اسلام بدهد و دست او یا یارانش را برای تبلیغ دین اسلام بازتر بگذراد مورد توافق و تعیید حاضران در جلسه قرار نگرفت. تا آن که ابوجهل پیشنهاد قتل پیامبر را مطرح کرد و زمینه ساز اتفاقات لیله المبیت شد.
ابوجهل پیشنهاد داد که هرکدام ازخاندانهای سرشناس قریش جوانی دلیر و دست به شمشیر را معرفی کرده تا این جوانان به اتفاق یکدیگر محمدبن عبدالله را از پا دربیاورند. در آن صورت به دلیل آن که اکثر خاندانهای سرشناس قریش در این ماجرا
آگاهی پیامبر اسلام از توطئه لیله المبیت
پس از پایان یافتن جلسهای که در دارالندوه برگزار شد پیامبر اسلام توسط وحی از تصمیم سران قریش آگاه گردید. شرح این آگاهی در آیهی ۳۰ از سورهی انفال آمده است: «وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ» به این معنی که «به یادآور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند. آنان مکر میورزند و خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد. به راستی که خداوند از همه چارهجوتر است.»
در لیله المبیت پیش از آن که قاتلان پیامبر به سمت خانهی او روانه شوند و دستور قتل پیامبر را اجرا کنند، ایشان حضرت علی (ع) را فرا خواند و ماجرا را با او در میان گذاشت. از آنجا که مقرر شده بود پیامبر از مکه به مدینه (که در آن زمان یثرب نامیده میشد) هجرت کند، حضرت علی (ع) در بستر او خوابید تا کسی به نبود پیامبر اسلام در خانه شک نبرد. چرا که در غیر این صورت سران قریش خروجیهای شهر مکه را زیر نظر میگرفتند و ممکن بود برنامهی هجرت پنهانی ایشان به مدینه شکست بخورد.
به این ترتیب پیامبر اسلام پیش از رسیدن قاتلان از خانه خارج شد و مکه را به قصد مدینه ترک کرد. روایت خروج پنهانی حضرت محمد (ص) از شهر مکه بدون آن که ماموران قتل او از جریان با خبر شوند، در قرآن به این ترتیب آمده است: «وَ جَعَلنا من بَینِ اَیدیهِم سدا و من خَلفهُم سدا فَاَغشیناهُم فهم لا یَبصرِون»
واقعه لیله المبیت
شرح مکالمهی پیامبر و پسر عموی او در لیله المبیت و پیش از هجرت به مدینه در کتاب الامالی شیخ طوسی به این ترتیب نقل شده است که رسول اکرم پس از وحی جبرییل حضرت علی را به نزد خود فرا خواند و به او گفت: «مشرکان قصد دارند امشب مرا به قتل برسانند. آیا تو حاضری در جای من بخوابی تا بتوانم به غار ثور نقل مکان کنم؟»مولای متقیان نیز پاسخ داد: «در صورت انجام این کار آیا شما سالم خواهید ماند یا رسول الله؟» حضرت محمد (ص) نیز فرمود: «بله. طبق فرمودهی خدا سالم خواهم ماند.» پسر عموی پیامبر وقتی این سخن را از زبان او شنید تبسمی کرد و بلافاصله سجدهی شکر به جا آورد. هنگامی که سر از سجده برداشت رو به پیامبر کرد و گفت: «آنچه را که به آن مامور شدهاید انجام دهید یا رسول الله که چشم، گوش و قلب من فدای شما باد. مرا به هر آنچه میخواهید فرمان بدهید. چرا که من مانند دستیار شما هستم. در در دستورات خود همان گونه که مقصود اصلی شما است وارد میشوم و موفقیت خود را تنها از ناحیه خدا میدانم.» پس از این گفتگو پیامبر اسلام پسر عموی خود را در آغوش گرفت و هر دو گریستند. سپس از یکدیگر جدا شدند و پیامبر به سمت مدینه حرکت کرد.
آنچه در لیله المبیت گذشت
در لیله المبیت ماموران قتل حضرت محمد (ص) از همان ابتدای شب خانهی او را محاصره کردند و آنجا را زیر نظر گرفتند. البته پیش از رسیدن آنها پیامبر از منزل خارج شده بود. از آنجا که آثار حضور یک مرد در خانه به چشم میخورد هیچ کدام از افراد مهاجم به نبود رسول اکرم در خانه شک نکرد.
در ابتدا قرار بود که حملهی این افراد به خانهی پیامبر در ابتدای شب صورت بگیرد. اما ابولهب که مهاجمان را همراهی میکرد و خود یکی از آنها بود پیشنهاد داد که تا صبح صبر کنند. چرا که بر طبق نظر او حملهی شبانه به منزل پیامبر موجب ترس و وحشت ساکنان خانه میشد با فرا رسیدن سحر افراد مهاجم به درون خانهی پیامبر یورش بردند تا دستور قتل ایشان را اجرا نمایند. گفته میشود که برخی از آنها قصد داشتند حضرت علی (ع) را همان گونه که در زیر پتو از نظر پنهان بود به قتل برسانند. اما در نهایت روانداز از روی ایشان برداشته شد و افراد مهاجم در کمال تعجب مشاهده کردند که به جای محمدبن عبدالله با علیبن ابیطالب رو به رو هستند.
از رفتاری که در لیله المبیت با حضرت علی (ع) شد دو روایت عمده وجود دارد. نخست آن که افراد مهاجم پس از مواجه شدن با حقیقت و آگاهی یافتن از این موضوع که پیامبر در خانه نیست به وارسی منزل ایشان پرداخته و از حضرت علی (ع) در مورد محل استقرار او پرس و جو کردند. اما پسر عموی پیامبر از این موضوع اظهار بی اطلاعی نمود. مهاجمان نیز پس از آن که در خانهی پیامبر چیزی دستگیرشان نشد آنجا را ترک کردند.در روایت دوم این گونه گفته میشود که افراد مهاجم پس از مواجه شدن با خانهی خالی پیامبر، حضرت علی را به
از رفتاری که در لیله المبیت با حضرت علی (ع) شد دو روایت عمده وجود دارد.
نخست آن که افراد مهاجم پس از مواجه شدن با حقیقت و آگاهی یافتن از این موضوع که پیامبر در خانه نیست به وارسی منزل ایشان پرداخته و از حضرت علی (ع) در مورد محل استقرار او پرس و جو کردند. اما پسر عموی پیامبر از این موضوع اظهار بی اطلاعی نمود. مهاجمان نیز پس از آن که در خانهی پیامبر چیزی دستگیرشان نشد آنجا را ترک کردند.
در روایت دوم این گونه گفته میشود که افراد مهاجم پس از مواجه شدن با خانهی خالی پیامبر، حضرت علی را به مسجدالحرام برده و چند ساعتی ایشان را در آنجا حبس کردند. اما این موضوع چندان به درازا نیانجامید و به منظور جلوگیری از تنش بیشتر ایشان آزاد شد. به هر حال پس از شکست خوردن نقشهی قتل پیامبر سران قریش بلافاصله عدهای را مامور کردند که پیش از دور شدن کامل پیامبر از مکه او را یافته و به شهر باز گردانند. اما این نقشه نیز به سرانجام نرسید و در نهایت حضرت محمد (ص) توانست با موفقیت به مکه مهاجرت کند
نقش حضرت علی (ع) در لیله المبیت
همان گونه که به آن اشاره شد برخی از مفسران بر این عقیدهاند که آیه ۲۰۷ سورهی بقره در وصف رویدادهای لیله المبیت و فداکاری حضرت علی (ع) در آن شب بر پیامبر نازل شده است. در همین راستا ابوعلى فضل بن حسن طبرسى که به عنوان مولف تفسیر «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» شناخته میشود معتقد است که این آیه در همان هنگامی که پیامبر اسلام به سمت مدینه در حرکت بود و در بحبوحهی هجرت به آن شهر بر ایشان نازل شد.
در تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن آمده است «هنگامى که حضرت علی (ع) در بستر پیامبر اسلام خوابید تا او را از دسیسهی مشرکان برهاند، جبرییل در بالاى سر حضرت علی (ع) و میکاییل در پایین پاهای ایشان قرار گرفته بودند و از او محافظت مى کردند.»
همچنین در این تفسیر آمده است که جبرییل حین حفاظت از حضرت علی (ع) مدام به او مىگفت: «آفرین بر توای پسر ابیطالب و خوشا به حال افرادى مانند تو که خداوند متعال در میان فرشتگان خود به تو مباهات مىکند و به تو مىنازد.»
در بحارالنوار و به نقل از احیاالعلوم غزالی آمده است که خداوند در شب هجرت پیامبر به مدینه فرشتگان خود جبرییل و میکاییل را مورد خطاب قرار داد و گفت: «اگر من برای یکی از شما مرگ و برای دیگری زندگی را مقرر کنم، کدام یک از شما حاضر است مرگ را بپذیرد و زندگی را به دیگری واگذار کند؟»
پس از مطرح شدن این پرسش هیچ کدام از آن دو فرشته نتوانست مرگ را بپذیرد و در راه دیگری فداکاری کند. از همین رو خداوند به آن دو فرشته گفت: «حال که این گونه است به زمین فرود بیایید تا ببینید که علی چگونه مرگ را به جان خریده و خود را فدای پیامبر اسلام کرده است. این موضوع را ببینید و جان علی را از شر دشمنان او حفظ کنید.»
بنابر آنچه که شیخ صدوق در کتاب الخصال خود به آن اشاره کرده است، در شورای شش نفرهای که به وصیت عمربن خطاب برای تعیین خلیفهی پس از او تشکیل شده بود نیز حضرت علی (ع) موضوع لیله المبیت را پیش کشید و خطاب به سایر حاضران شورا گفت: «من شما اعضای این شورا را به خدا سوگند میدهم که آیا جز من کسی بوده است که برای پیامبر در غار حرا غذا ببرد؟ آیا جز من کسی در جای او خوابیده و خود را سپر بلای او کرده است؟» حاضران نیز همگی یکصدا پاسخ دادند: «به والله که کسی جز تو در این راه همت نگمارده است.»
هدایت شده از .
بیانیه ستاد محرم شهرستان شاهین شهر و میمه بمناسبت حلول ماه ربیع الاول
بسم الله الرحمن الرحیم
و من یعظّم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب
سپاس و ستایش خدای را که ما را به صراط ایمان و تقوا هدایت نمود و درود و سلام بی پایان بر محمد و آل محمد که مودّتشان طریق نجات و کمال است. همواره مراسم سوگواری اهل بیت علیهم السلام در ماه های محرم و صفر مدرسه آموزش مکتب اهل بیت علیهم السلام و نشان وفاداری، محبت، عشق و پایداری مردان و زنان با ایمان به آرمانها و ارزشهای اسلامی و نهضت آسمانی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است.
بدین وسیله ضمن تبریک حلول ماه ربیع الاول از تمامی تلاشگران برگزاری مراسم سوگ و عزای اهل بیت علیهم السلام و مردم مومن و متدین شهرستان شاهین شهر و میمه که مهد ایمان، عشق، محبت و وفاداری به اسلام و اهل بیت علیهم السلام بوده است و هست صمیمانه آرزوی قبولی و تشکر و قدردانی می نمایم و امیدوارم همواره در ظلّ عنایات ذات اقدس خداوند متعال و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشند.
بر خود لازم می دانم از فعالیت ارزشمند ائمه محترم جمعه ، وعاظ گرانقدر و روحانیت محترم فرماندار محترم،بخشداران محترم،شهرداران محترم ،سازمانها و نهادهای فرهنگی،نیروهای پر تلاش شبکه بهداشت و درمان ، جامعه ارزشمند مداحان و مرثیه سرایان، بانیان و خادمان محترم مساجد، حسینیه ها، زینبیه ها، تکیه ها، بقاع متبرکه، مدارس علمیه، هیئات ارزشمند مذهبی، موکب های پیاده روی اربعین ، رسانه های ارتباط جمعی به ویژه دفتر خبری صدا و سیما ، سپاه، بسیج و دستگاههای نظامی، انتظامی و امنیتی و تمامی مردم عزیز و عزاداران گرامی تقدیر نموده و سپاسگزارم و موفقیت همگان را از خداوند متعال خواستارم.
آغاز ماه ربیع الاول، ماه جشن و سرور اهل البیت(ع) را که در آن شاهد وقایع فرخنده و مهمی مانند حادثه تاریخی لیله المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیها السلام، آغاز امامت و ولایت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن هستیم را به عموم مردم و به ویژه خانواده های معظم شهدا و ایثارگران تبریک و تهنیت می گویم و آرزوی سربلندی و موفقیت روزافزون همه خادمین به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام را ازخداوند منان خواستارم.
بیعت عقبه اول
هنگامی که موسم حج سال یازدهم بعثت رسيد، دوازده نفر از انصار مدينه به منظور تكميل بيعت سال گذشته به سوى مكه رهسپار شدند؛ اين دوازده نفر كه ده نفرشان از قبيله خزرج و دو نفرشان از قبيله اوس بودند با رسول خدا (ص) بيعت كردند. بيعت ايشان به بيعت عقبه اول معروف شد. آنها در این دیدار با رسول خدا (ص) بیعت کردند، که محتوای این بیعت چنین بود که مسلمانان انصار متعهد شوند که: «به خداوند شرک نورزند، دزدی و زنا نکنند، فرزندانشان را نکشند، دروغ در مورد اولادی که در میانشان میآید، نگویند، در کار معروف عصیان نورزند، و هر کس چنین کند، پاداش وی بر خداست و کسی که نکند، بر خداست که او را عذاب کند یا ببخشاید.»
بیعت عقبه دوم
در موسم حج سال سيزدهم بعثت، جمع زيادى از مردم يثرب به قصد حج عازم مكّه شدند. در ميان اين جمعيت كه شمارشان به پانصد نفر مىرسيد، مشركان هم حضور داشتند و هم مسلمانانى كه تقيه مىكردند و از خوف قوم، مسلمانى خود را پوشيده مىداشتند. برخى از مسلمانان يثرب با پيامبر (ص) ملاقات كردند، و حضرت با آنان وعده گذاشت كه در ميانههاى ايام تشريق، شب هنگام كه همه خوابيده باشند، با هم ديدار كنند. پيامبر (ص) فرمود كه موقع آمدن، خوابيدگان را بيدار نكنند و منتظر غايبان نباشند. آنان با كمال احتياط، پنهان و جدا از هم، رو به عقبه حركت كردند تا در آنجا هفتاد يا هفتاد و سه مرد، و دو زن فراهم گشتند. در این دیدار، رسول خدا (ص) فرمودند: «پيمان من با شما اين است كه بايد همانطور كه از زنان و فرزندان خود دفاع مىكنيد از من نيز دفاع كنيد!»، براء بن معرور دست آن حضرت را گرفته و گفت: «سوگند بدانكه تو را به نبوت مبعوث فرموده ما همانطور كه از ناموس خود دفاع مىكنيم از شما نيز دفاع خواهيم كرد، پيمانت را با ما ببند كه ما بخدا فرزند جنگ و اسلحه هستيم.»
تصمیم به قتل پیامبر (ص) و ماجرای لیلة المبیت
در فاصلهای کمتر از سه ماه پس از بیعت عقبه دوم، بیشتر اصحاب رسول خدا (ص) به سوی مدینه رهسپار شدند و مردان قریش که دانستند یثرب به صورت پایگاه و پناهگاهی برای رسول خدا و یاران او درآمده و مردم آن برای جنگیدن با دشمنان رسول خدا آمادهاند، از هجرت رسول خدا(ص) بیمناک شدند. به همین جهت برای جلوگیری از آن، در آخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت در دارالندوه جلسهای برقرار کردند، سپس با هم مشورت کردند و تصمیم گرفتند که وی را به قتل برسانند و برای این کار جوانانی را از هر یک از طوایف انتخاب کنند که با شمشیر آن حضرت را بکشند.
در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع، رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند. علت آن هم آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان میدارند که آیه «وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ»، «هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد میشوند خداوند حیله میکند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.»، را درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) است.
مخفی شدن پیامبر (ص) در غار ثور
رسول خدا (ص) در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.
حضرت علی(ع) پس از رفتن پیامبر(ص) به غار ثور صبر کرد تا شب آینده فرا رسید. او همراه هند بن ابی هاله حرکت کرد تا نزد رسول الله(ص) در غار رفتند و در آنجا آن حضرت (ص) به هند دستور داد که برای وی و همراهش دو شتر خریداری کند. ابوبکر گفت: «ای پیامبر خدا، برای خود و شما دو مرکب آماده کردهام که با آنها تا مدینه سفر میکنیم». رسول الله(ص) فرمود: «من هر دو و حتی یکی از آنها را قبول نمیکنم، مگر آن که بهای آنها را بپردازم»، و او به حضرت علی (ع) دستور داد که بهای شترها را بپردازد و سپس به او سفارش کرد که امانتها را رد کند و تعهدات او را بپردازد.
قریش پس از آنکه در نقشه خود ناکام ماندند، کوشیدند پیامبر(ص) را پیش از آن که به مدینه برسد بیابند و بکشند. از این رو، رد او را گرفتند تا به غار رسیدند. یکی از آنان گفت: از اینجا عبور نکردهاند یا این است که به آسمان عروج کردهاند و یا در زمین فرو رفتهاند. بنابر برخی نقلها، خداوند عنکبوتی را مأمور کرد تا با تارهای خود، درِ غار را ببندد. وقتی تعقیبکنندگان تارها را دیدند، به این نتیجه رسیدند که کسی وارد غار نشده است و بدین ترتیب دست از تعقیب کشیدند.
توقف در قبا و ساخت مسجد
پیامبر(ص) دوازدهم ماه ربیع الاول هنگام ظهر به یثرب رسید و در قبا توقف کرد و نماز خواند. در آنجا میهمان (بنی) عمرو بن عوف شد و کمی بیشتر از ده روز پیش آنان اقامت کرد. افراد این قبیله از پیامبر خواستند تا پیش آنان بماند و برایش خانهای بسازند؛ اما او نپذیرفت و فرمود که منتظر رسیدن علیبنابیطالب (ع) است و همانجا ماند تا علی بن ابیطالب رسید.
مورّخان و محدّثان را عقيده بر اين است كه رسول اكرم (ص) پس از استقبال با شكوه و به ياد ماندنى مسلمانان به قباء آمد و در قبيله بنى عمرو بن عوف بر كلثوم بن هدم وارد شد. در آن روز ابو بكر پافشارى مىكرد تا وارد مدينه شوند، امّا رسول خدا (ص) او را رد كرد و فرمود: «از آنجا نخواهد رفت تا پسر عمو، برادر و محبوبترين خانوادهاش و كسى كه جان خود را فداى او كرد، بيايد.»، رسول اكرم (ص) در مدتى كه در قباء بود، مسجد معروف قباء را بنا نهاد.به نظر مى رسد كه صاحب اين انديشه و بنيانگذار نخست اين مسجد، عمّار بن ياسر باشد. اين مسجد همان مسجدى است كه اين آيه مباركه در شأن آن نازل شد: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ»، مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن (به نماز) ايستى.
هجرت پیامبر (ص) به عنوان مبدأ تاریخ
پس از شکل گیری جامعه و دولت اسلامی، اهمیت هجرت در اندیشه قرآنی و نقش آن در ایجاد یک تحول عمده در توسعه و گسترش اسلام سبب شد تا این واقعه مهم مبدا تاریخ اسلام قرار گیرد؛ در مورد اینکه دقیقا از چه زمانی هجرت به عنوان مبدا تاریخ اسلام تعیین شده اختلاف نظر وجود دارد.
گروهی قائلاند که در حدود سال هفدهم هجرت، بنا به دلائل مختلف خلیفه دوم تصمیم گرفت تا مبدائی برای تاریخ اسلام قرار دهد. وقتی این موضوع در میان افراد مختلف مطرح شد، هر یک پیشنهادی دادند، عدهای تولد پیامبر (ص)، گروهی بعثت و گروهی دیگر وفات آن حضرت را به عنوان مبدا تاریخ پیشنهاد دادند، در این میان، امیرالمؤمنین (ع) پیشنهاد هجرت به مدینه فرمود و همین نظر مورد پذیرش قرار گفت.
گروه دوم بر این باورند که پیامبر (ص) هنگام ورود به مدینه دستور به کتابت تاریخ داد، و نامههایی از پیامبر (ص) موجود است که به دستور پیامبر (ص) تاریخ هجری ثبت شدهاست.
آیات هجرت
درباره هجرت به مدینه و ماجراهای آن، آیاتی نازل شده است؛ از جمله:
1- «وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرین»، «هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند. آنها چاره میاندیشیدند و خداوند نیز تدبیر میکرد و خدا بهترین چارهجویان و تدبیرکنندگان است.» (انفال–۳۰)
3- «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کفَرُوا ثانِی اثْنَینِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ وَ أَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کلِمَةَ الَّذینَ کفَرُوا السُّفْلی وَ کلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ»، «اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد، آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود، در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ماست. در این موقع، خداوند سکینه خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت کرد و گفتار کافران را پایین قرار داد و سخن خدا بالا است و خدا عزیز و حکیم است.» (توبه–۴۰)
هدایت شده از آرشیوکنفرانس اتحادیه عماریون
─┅═༅𖣔﷽𖣔༅═┅─
☆در شام شـوم خواص #کور
نور بصیرت #عمارم آرزوست☆
🇮🇷#عماریون_رهبریم
🔍☆◁#گفتمان
📖☆◁#نیروی انتظامی
📖☆◁#امنیت،پیشرفت
👤باحضور
✍#جناب حجه الاسلام #بابایی
🗒تاریخ:99/07/27
🕚ساعت:21/00
📮 گفتمان #اتحاد ملی #عماریون
http://eitaa.com/joinchat/1402798098Ca9059909e5
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🇮🇷#اتحادیه_عماریون