💢سالگرد کرونائی💢
جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹
⭕️با خانهتکانی عیدِ هر سالش که از یکی دو ماه مانده به بهار شروع و در آخر زمستان تمام میشد، فرش و دیوار و مبل و منزلِ همیشه تمیزش را از نو گرد میگرفت، تا مهمانها وقتی برای عیددیدنی آمدند دیدنش، فرش و دیوار و مبل و منزلش برق بزنند مثل همیشه.
⭕️هر سال تهِ ذهنش این بود که کارهای عیدش را که میکند، حواسش به مجلسِ سه هفته بعد از نوروزش هم باشد و طوری خانه را بتکاند که برقش تا مجلس سالِ #شهید بماند.
⭕️امسال اسفند، وقتی وبای مدرن با اسم #کرونا، تا همهی جای جهان و حتا تا شهرِ کوچکِ مرزی ما هم آمد، نه نگران این بود که خدای ناکرده، کوئیدِ ۱۹ راه گلوی او را هم بگیرد و او را قرنطینه و بستری و بیمار کند و نه نگرانِ این بود که وقتی #قرنطینه را نسخه کردند برای همه مردم و او هم مثل مردم، مجبور به بیرون نرفتن از خانه شد، حوصلهاش سر برود از اقامت اجباری در خانه و ندیدنِ دو سه چهار پنج هفتهای کوچه و خیابان و کوی و برزن.
که از همان اولش، دل نگرانِ برگزاری مجلسِ هفتهی سوم فروردینش بود.
⭕️چرا راه دور بروم؟ از فردای روزی که خبر را در ۲۲ فروردین ۶۲ یعنی سی و هفت سال پیش شنید، خانهاش را مهیای مهمان کرد و در همهی این ۳۷ سال که گذشت، هیچ بهاری به روز ۲۰ و چندمش نرسید الا اینکه خانهاش را از نو برق انداخت و چائی دم کرد و شیرینی چید دورِ دُوری و روضهخوان خبر کرد برای خواندن مرثیهی شهادتِ شوهرش.
⭕️مادرم در همهی این ۳۷ بهار، یاد پدرم را گرامی داشته. در همهی این سالها برای روز #شهادت، مجلس منعقد کرده و حلوا پخته -که تنها شیرینیِ از دست دادن عزیزست-. در همهی این قریب به ۴۰ سال که شویش را تا بهشت بدرقه کرده، هیچ خانهتکانیای نکرده الا به این نیت که چند روز بعد از مراسم عید دیدنی و دید و بازدیدهای معمول، مردم دوباره کلونِ درِ خانهاش را خواهند کوفت و اینبار برای گرامیداشتِ یادِ شهادت، از در تو خواهند آمد. و همهی این سالها، حتا خانه تکانیِ آخر سالش رنگ اخلاص و بوی شهادت داشت… .
⭕️اما امسال که همه چیز و همه جا و همهی مراسمها تعطیلند، مجلسش با دو تن برگزار خواهد شد؛ شهید و شاهدش. و شاید گرمترین و خاصترین مجلسِ تمامِ این سالها.
⭕️گاهی فکر میکنم کرونا، تنهائیِ اجباریای ساخته که فارغ از هیاهوها و داد و بیدادها، خلوتی خلق کند برای اهلش. تنهائیای که خیلی وقت بود لازمش داشتیم و فراموشش کرده بودیم.
⭕️تک مهمانِ سالگردِ امسال بابا، خود شهیدست و تک میزبان، خود مادرم. این شاید بهترین و خاصترین مجلس همهی این سالهاست. مهمانیای که میزبان، چندین و چند روزست مهیایش شده و پیشکشیش ختمیست که سورههای کوتاهِ جزء سیام از آن مانده که بعد از نماز صبج ۲۲ فروردین ۹۹ که صدق اللهش ختم شود به نیت هدیه به روح شهید.
⭕️پدرم؛ کرونای ناخواندهی واگیردار برغم همهی بدیهائی که داشت، برکتی ساخت تا امسال برای سالگرد شهادتت، بر خلاف همهی این سالها، نه از تو که از قامت برافراشته و استوار زنی بنویسم که یک تنه ایستاد و نگذاشت شمعِ شهادت تو در وزش همهی طوفانها و بلاهای این چندین و چند دهه، خاموش شود. و خدا جای حق نشسته که مزدِ آنها که کار زینبی کردند را معادلِ شهادتِ حسینی قرار داد… .
#شهادتت_مبارک
#شهید_علی_شرفخانلو #شهیدانه_زیستن #نوستالوژی
(عکس را مادرم در سالی گرفته که پدرم شهردار چایپاره بود. و هنوز آن فلاسک و قوری و سماور و سینی جلویش و قابلمه و والر و میز و همه چیزِ عکس را نگه داشته. حتا پدرم را! که ظاهرا دیگر جسمش در میان جمع نیست!)
⭕️ #شهيد در راه امنیتِ ما!
♦️شهادت یک سرباز وظیفه در درگیری با گروهک تروریستی در ارومیه؛ شهید امیر سلیمانی فرزند برومند احمد سلیمانی در درگیری با گروهکهای تروریستی در ارومیه به شهادت رسید.
🔹در روزگار قرنطینهای ما، هستند جوانانی که، جانشان را کف دست گرفتهاند، تا آرامش ما #مردم هرگز بههم نخورد😔
#عند_ربهم_یرزقون
⭕️تصویر شهید #مدافع_وطن، پاره شد!
♦️برخی مسئولان لیبرال کشور باعث گرانیها و آشفتهبازار میشوند، ولی عدّهای معلومالحال، برای دوّمینبار عکس #شهید ميثم نظری را پاره میکنند که از جان، مال و خانوادهاش گذشته، تا ما شبها با آرامش بخوابیم...
🔹پدرجان ببخشید که اینگونه از فرزندِ رشیدت، تقدیر و تشکر میکنند😔
#عند_ربهم_یرزقون
⭕️#شهید مرتضی آوینی: من در فروپاشی تمدّن غرب بیشتر به تحوّل درونی غربیها امیدوارم تا جنگی رو در رو که میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی دهد؛ امّا غرب از درون خواهد پوسید و در خود فرو خواهد ریخت و چون عقربی در محاصرهی آتش، خود را نیش خواهد زد و کشت.
#عند_ربهم_یرزقون
⭕️ #منافقین انگشتهای همسرم را کادوپیچ شده برای ما فرستادند...
♦️همسر #شهید اسماعیل محمدی: به خاطر تهدیدهایی که از سوی منافقین میشدیم، به خانه پدر شوهرم رفتم؛ آنها(مجاهدین خلق) انگشتان اسماعیل را یک به یک میسوزاندند و به صورت کادوپیچ شده، برای ما میفرستادن!
#عند_ربهم_یرزقون
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
✍حاج قاسم سلیمانی
توصیه ام به شما این است که هرکدام، یک #شهید را برای خودتان انتخاب کنید.
حتما هم نباید معروف باشد. در #گمنام ها، انسان های فوق العاده ای وجود دارد، آنها را هم در نظر بگیرید.
دعا کنید #خدا به حق حضرت زهرا سلام الله علیها💚 ما را به شهادت برساند و این شهادت را منشا رحمت و آمرزش ما قرار دهد.
و ان شاءالله شرمنده دوستان شهیدمان نشویم. هیچ چیز بالاتر از شهادت🌷 نیست.
شما خواهران هم که جهاد از شما گرفته شده، می توانید شهید شوید. شما جهاد مهمتری دارید که الان به آن مشغول هستید.
🌱"آقا" را دعا کنید برای مسئولیت سنگینی که به عهده اش است. در این دنیای پر تلاطم و سختی که امروز ایشان با آن مواجه هستند، در داخل و خارج؛ دوستان نادان و دشمنان قسم خورده مجهز و مسلح و نفاق، انشاءالله خدا ایشان را کمک کند.
عمر طولانی و نفوذ کلام بیشتری به ایشان بدهد و قلب ها را در تسخیرش قرار دهد.
📚برشی از کتاب #حاج_قاسم
به قلم علی اکبری مزد آبادی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
☘ شهید تهرانی مقدم:
فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند!
۲۱ آبان ماه، نهمین سالگرد شهادت پدر موشکی ایران.
🇮🇷اگر در اقتصادمان هم امثال تهرانی مقدم ها حضور میداشتند، اقتصادمان هم مانند موشکی مایه افتخار و اقتدار ملی بود.
#شهید
#پدر_موشکی_ایران
#شهید_تهرانی_مقدم
🌹🌹
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
ماجرای اقامه نماز #حاجقاسم سلیمانی در کاخ کرملین
#ابراهیم شهریاری ماجرای نماز #شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، تعریف کرده است:
🔽قصهی نماز خواندهشده حاج قاسم فرق میکرد، به کاخ کرملین رفته بود و با #پوتین قرار داشت. تا رئیسجمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد.
🔽همه نگاهش میکردند. میگفت در طول عمرش چنین لذتی از نماز نبرده بوده است.پایان #نماز پیشانیاش را روی مهر گذاشت، به خدای خودش گفت: «خدایا، این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.»
خدایا #شهدای ماراباشهدای کربلا محشورفرماوماراازغافله شهدا جدانفرما
الهی آمین
نثار روح #مطهر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
⛔هیچ با خودتون فکر کردید چرا هرنهادی تو ایران یکجوری میلنگه غیر از #سپاه؟
▪️چرا در هر نهادی دقیق میشی مخصوصا نهادهایی که مستقیما با #عزت ، #تولید_ملی و #اقتصاد سرکار دارند یک مافیای بزرگ درون خودشون تشکیل دادند که منافع فردی در اون مقدم بر #منافع_ملی شده اما سپاه اینطور نیست؟
▪️#سیستان نیاز به سازندگی داره ، سپاه پیشقراول سازندگی میشه ، #سیل اومده ملت گرفتارند ، سپاه پیشقدم حل بحرانه ، داعش تشکیل شده برای ضربه به جمهوری اسلامی ، سپاه کیلومترها اونورتر از مرزهای ایران قائله داعش رو تو نطفه خفه میکنه.
چطوریه که بانک ، وزارتخونه و.... همه #بدهکاری دارند و یکجای کارشون میلنگه اما سپاه قبراق و سرحال در حال حرکت رو به جلو هست؟
▪️چطوریه که وزارت صنعت هنوز با افتخار داره #پراید تو پاچه ملت میکنه اما #سپاه شده جزء پنج قدرت برتر ساخت #پهپاد در دنیا؟
▪️دلیل همه اینها میدونی چیه؟ اینها برمیگرده به ساختار سپاه ، ساختاری که بنای اون بر مبنای تفکریه که میگه امروزت باید از دیروزت جلوتر باشه ، ساختاری که میگه هرجا مشکلی بود اول #فرمانده اونجاست ، چند تا سردار سپاه تو سوریه #شهید شدند؟ حالا بگید ببینم چند تا مدیر بانکی وسط معرکه کمک به #تولید حاضر شد؟ کدوم وزیر #صنعت از سر تا پای مشکلات تولید رو در کشور لمس کرد؟
▪️مدیریت تو سپاه یعنی #مدیریت_در_صحنه ، یعنی مدیریت بر اساس تخصص و اعتماد به نسل #جوان و دانشمند ، مدیریت تو سپاه یعنی کار کردن با بیشترین #بازدهی همراه کمترین #امکانات.
یک سپاهی از ابتدای ورود به نیرو خوب توجیه میشه که هیچ چیزی تو دستش نیست و باید برای ارتقای قدرتش خودش بسازه ، تحریمه #تحریم ، یعنی وقتی میخواد #موشک نقطهزن بسازه حتی پیچ مربوط به موشک رو هم اجازه نداره وارد کنه ، یعنی نمیتونه وارد کنه ، پس یک سپاهی در گام اول توسرش رفته که فقط با دست زدن به زانوی خودشه که میتونه پیشرفت کنه ، #بی_اثر_کردن_تحریم این مهمترین درس سپاه به نیرو هست و تمام.
▪️وقتی تو توسر نیروی خودت اینو خوب فرو کردی که اگر میخوای بری بالا باید هرجا که کار میکنی رو #مرکز_عالم در نظر بگیری اونموقعه که تمام مشکلات رو میتونی از سر راهت برداری.
▪️اون موقعه که هنوز وزارتخونه تو فکر جفت و جور کردن قیمت مرغه اما تو پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری رادار گریز رو تو آسمون با موشک #ساخت_ایران پودر میکنی.
حقوق؟؟؟ در حد یک مدیر متوسط ، فیش #حقوق شهید فخری زاده رو دیدی؟ ۱۱ میلیون ، حالا فخری زاده کی بوده؟ پدر #هستهای ایران ، ببین یعنی پدر هستهای ایران حقوقش از عضو شورای شهر تهران ۹ میلیون کمتر بوده ، نصف عضو شورا حقوق میگرفته اینهمه خدمات ، طرف تو شورای شهر ۲۰ میلیون حقوق میگیره خروجیش چی بوده؟ شهردار هفت تیر کش.
▪️ تو به سپاه امکانات ندادی ، بودجهش رو نصفه بهش پرداخت کردی خروجیش شد بزرگترین قدرت منطقه خاورمیانه ، یکی از بزرگترین قدرتهای موشکی دنیا و.... اما تو به تفکر امثال هاشمی و روحانی و... امکانات دادی ، خروجیش شد صف مرغ و گوشت و #دلار ۳۰ تومن.
🚨امروز دیگه انتخاب دست توعه ، یا میتونی طوری به حرف شهناز و مهناز و اکبر و فلان دلقک اینستاگرامی انتخاب کنی که ۸ سال دیگه اینبار توصف آب و نون بدوی ، یا طوری انتخاب کنی که ۸ سال از #زندگیت لذت ببری .
▪️یک مدیر تربیت شده تو #سپاه که با هیچ امکاناتی فقط ساخته و ساخته و ساخته (یکیش همین پالایشگاه بنزین) ، با دست خالی ، اما مدل #مدیریت در ساختار سپاه .
اینـایے کہ شرایط دارند و در جبہه جنگ نرم شرکٺ نمیکنند مثل
اونـایے هستند که هنگام جنگ از کشور فرار کردن😏 !
همونا کہ اگر مرزها را نمیبستند در ایـام کرونا هم فرار میکردن😆
این میـدون مـــ💪🏻ــرد میطلبد 💣،
یکے رفتُ تو خاک و باروٺ #شهید شد🗡
یکے رفت و تو الکل و کرونا #شهید شد 💉
یکے آمد ُ تو جنگ نرم ترور شد 💻
در این رفت و آمد ها یکی مَرد شد و یکی نامرد..!
#آسیدعلےعشقمونہ •|•
🇮🇷اونی که باید بیاد ببره ، میاد ...
👈 یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران ...
چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود
خودش می گفت: #گناهی نشد که من انجام ندم
تا اینکه یه نوار #روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد ...
بلند شد اومد جبهه.
یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم #امام_رضا علیه السلام نرفتم
می ترسم #شهید بشم و حرم آقا رو نبینم.
یک ۴۸ ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ...
اجازه گرفت و رفت مشهد...
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه.
توی #وصیت_نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم ، آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت...
...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود
نیمه شبا تا #سحر می خوابید داخل قبر ...
گریه می کرد و می گفت: یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام
آقا جان چشم به راهم نذار...
... توی وصیت نامه اش ساعت و روز و مکان شهادتش رو نوشته بود
می گفت امام رضا ع بهم گفته کی و کجا شهید میشم!
حتی مکانی هم که امام رضا ع فرموده بود #شهید میشی تا حالا ندیده بود...
... روز موعود خبر رسید #ضد_انقلاب توی یه منطقه است باید بریم سراغشون
فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمی خوایم.
همه ی بچه ها شروع کردند التماس کردن که آقا ما رو ببرید.
دیدم حمید یه گوشه نشسته و نگاه می کنه ، ازش سوال کردند: مگه تو دوست نداری بری به این عملیات؟
👌حمید خندید و گفت: شما برا اومدن التماس هاتون رو بکنید ، اونی که باید منو ببره خودش می بره...
خود فرمانده اومد و گفت : حمید تو هم بلند شو بریم ...
... بچه ها میگن وقتی وارد روستایی که ضد انقلاب بودند شدیم حمید دستاش رو به سمت ما بلند کرد و گفت : خداحافظ
کسی اون لحظه نفهمید حمید چی میگه!
اما وقتی شهید شد و وصیت نامه اش رو باز کردیم دیدیم...
دقیقا توی همون روز ، ساعت و مکانی #شهیـد شده که تو وصیت نامه اش نوشته بود...
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلیِّ ابنِ مُوسَی الرِّضا(علیه السّلام)🌹♠️🌹
🔰خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی.
🖌راوی : حاج مهدی سلحشور، همرزم شهید.
💐🌼💐🌼💐
😳مسجد مهمان کُش😱
💐این حکایت را از دست ندهید 🔰🔰😳
مثلی است كه در مثنوی آورده، می گوید در یكی از #شهرها مسجدی بود كه به «مسجد مهمان كُش» معروف شده بود.
می دانید قدیمها مهمانخانه و مانند آن نبوده و اگر كسی وارد محلی می شد و دوست و آشنایی نمی داشت مسجد را مسكن می گزید.
💐 مسجدی بود كه معروف شده بود كه هر كس می آید اینجا شب می خوابد، صبح كه می روند، جنازه اش را بیرون می آورند و كسی هم نمی دانست علت قضیه چیست.
💐یك آدم غریبی آمد، رفت در آن مسجد بخوابد، مردم گفتند آنجا نرو، این مسجد نمی دانیم چگونه است كه هر كس می آید شب در اینجا می خوابد صبح جنازه اش را بیرون می آورند، زنده نمی ماند.
گفت: من دیگر از زندگی بیزارم و از مرگ هم نمی ترسم، من می روم. هر كار كردند گوش نكرد و رفت در آنجا خوابید.
💐ضمنا آدم #شجاع و دلیری بود. آن نیمه های شب كه شد صداهای هولناكی از اطراف این مسجد بلند شد:آی تو كی هستی كه آمده ای اینجا؟
الان خفه ات می كنیم، الان ریز ریزت می كنیم؛ یك صداهای مهیبی در آن تاریكی كه زهره شیر می تركید تا این صداها را شنید، این هم از جا بلند شد و گفت: تو كی هستی؟
💐صدایش را بلندتر كرد:
هر كه هستی بیا جلو، من از مرگ نمی ترسم، من دیگر از این زندگی بیزارم، بیا هر كاری می خواهی بكنی بكن. شروع كرد فریادِ بلندتر كشیدن. یك مقدار كه جلو رفت و فریاد كشید صدای مهیبی از داخل مسجد بلند شد، ناگهان دیوارها فرو ریخت و طلسمهایی كه در آنجا بود شكست و #گنجهایی كه در آنجا مدفون بود پیش پای آن آدم فرو ریخت. فردا صبح از آنجا با یك سلسله گنجها بیرون آمد.
💐سید جمال می گوید : غرب آن مسجد مهمان كش است. آدمهای ضعیف كه به اینجا بیایند خود را می بازند و می میرند.باید فریاد كشید و این طلسم دروغین را شكست، كه خودش همین كار را كرد و مصداق آن آدم دلیر بود.
در آن زمانی كه مبارزه با انگلستان در دِماغ احدی نمی توانست خطور كند فریاد مبارزه با سیاست استعماری انگلستان را بلند كرد و برای اولین بار این حالت خودباختگی را از مردم گرفت و روی خودِ اسلامی مردم تكیه كرد. برای تمام #ملتهای اسلامی یك منش است.
📚مجموعه آثار #شهید مطهری ،ج24، ص153
#شهید_در_کلام_شهید
#سال_روز_شهادت
#خاطره_ناب
💠بی بی گفت: ما پیروزیم💠
🌷خاطره شهید سلیمانی از شهید
محمدحسین یوسف الهی :
🔵یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم...
من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم:
چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟
گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکه کلام همیشگیاش گفت:
حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.گفتم:
یعنی چه از کجا میگویی؟
گفت: بالاخره خبر دارم.
گفتم: خب از کجا خبر داری؟
گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم.
پرسیدم: کی به تو گفت؟
جواب داد: حضرت زینب(س).
دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟
با خنده جواب داد: تو چهکار داری. فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم...
☀️#شهید یوسف اللهی
دختر شهید باکری، بجای پدرش.. راه مادرش را رفت. تا رسید به کسانی که پدرش را نه #شهید که #کشته جنگ میدونن
بصیرت نباشه، پدر شهیدت هم قربانی دشمن میکنی
#شهید_باکری
..🌹...
🦋میگفت:
جان ..
امانتی ست ...
که باید به جانان رساند
اگرخود ندهی ..
می ستانند
فاصلهی هـلاڪت و #شهـادت ...
هـمین ، خیانت در امانت است
#شهید سید مرتضی آوینی
#شادی_روح_شهدا_صلوات