#مـ‌هدےجاטּ_عج چہ مےشودڪه مرا هم بہ آسماטּ ببرے بہ میهمانے سـبزِ فرشـتگاטּ ببرے چہ مےشودڪه مرا مثلِ عاشقاטּ خودٺ #سہ‌شنبہ‌هاے اجابٺ به جمڪراטּ ببرے @bicimchi1

دزدان ما را به زنگوله ‌ای سرگرم کرده‌ اند و ای کاش ما پیش از آنکه خانه‌ مان غارت شود، از خواب غفلت به درآییم!! «شهید سیدمرتضی آوینی» #رونوشت؛ به مسؤلین محترم #دولت و #مجلس @bicimchi1

اعترافات مامور سابق FBI درباره "سردار سلیمانی" امروز و به لطف پیروزی‌های محور مقاومت، قاسم سلیمانی می‌تواند سوار بر خودرویش از تهران تا مرز فلسطین اشغالی برود، بدون آن‌که کسی جلویش را بگیرد. بدون شک، حاج قاسم سلیمانی، امروز قدرتمندترین ژنرال خاورمیانه است/ مشرق @bicimchi1

#سفره‌های_اعیانی در سفـره اگر کنار نـان؛ جا داریم آرام و خوشیم؛ طبع بـاران داریم مدیون #عروج لاله هایی پاکیم از خـون تمامی شهیــدان داریم ... @bicimchi1

محور صدکیلومتری خط رو به نیروهای اهل سنت سپرد و تو جلسه توجیهی هم هیچ حرفی نزد، عین صدکیلومتر را حفظ کردند با کمترین خسارت و تلفات... #سردارشهیدمهدی_باکری #شبتون_شهدایی @bicimchi1

به دل ذکر خدا دارد بسیجی نشان از اولیاء دارد بسیجی به بزم عاشقان ساقی قدم نه که نام دلربا دارد #بسیجی هفته بسیج بر بسیجیان دریادل مبارکباد. #صبح_بخیر @bicimchi1

#قاب_ماندگار هر کسی از یار چیزی خواست هنگامِ #وصال من به محضِ دیدنِ او خاطرش را خواستم... #شهید_حسین_نظری فرزند: محمد ولادت: ۱۳۴۳ شهادت: ۱۳۶۱/۷/۲۵ قطعه ۲۶ ردیف۸۸ شماره ۶ #بهشت_زهرا(س) تهران @bicimchi1

یک لحظہ چشم دیدن خود را بہ من ببخـش آیینہ هاے روشن خود را بہ من ببخـش #پرواز را توتجربہ ڪردے مبارڪت حالا پرِ پریدن خود را بہ من ببخـش پ.ن ۱: ميخانه دگر جای منِ بی سر و پا نيست بگذار به پشت در میخانه بمیرم پ.ن ۲: خسته ام مثل طبیبی که خودش بیمار است #شهید_میلاد_بدری @bicimchi1

راز شهیدی که امام حسین علیه‌السلام جمجمه‌اش را #کربلا برد... قبل از #عملیات_بدر غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید... دوازده سال در #انتظار بودم و با هر زنگ به سمت در می‌دویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را می‌بینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند فقط یک #جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان؛ فرزند را شناخت... در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند گفتم: چکار می‌کنید؟ گفتند: مأمور هستیم او را به کربلا ببریم گفتم: من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟ گفتند: مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند عرض کردم: آقا این فرزند من است فرمود: باید به کربلا برود؛ او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم یکباره از خواب بیدار شدم با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفته‌بود. راوی: احمد زمانیان پدر شهید منبع: نقل از سایت افلاکیان #شهید_غلامرضا_زمانیان @bicimchi1