ثبت نام زیارت نیابتی حضرت امام حسین (علیه السّلام) در شب اول ماه مبارک رمضان
موسسه رسانه ای امام حسین (علیه السلام) وابسته به آستان قدس حسینی از زیارت به نیابت از کسانی که اسم خود را در صفحه «زیارت به نیابت» ثبت نمایند، خبر داد.
محبان اهل بیت (علیهم السّلام) میتوانند به نیابت از اموات خود نیز در صفحه زیارت به نیابت به آدرس ذیل ثبت نمایند.
https://imamhussain.org/enaba/
@bicimchi1
هجده ساله بود
#گمنام، سر نداشت...
وقتی آوردیمش تو قبر، رسول سفت بغلش کرده بود...
اون روز توی قبر #روضه_وداع نخونده شد، دیده شد آخه داغ برادر سخته، پیکرش برنگرده سخت تره
پ. ن ۱: ثبت بعضی عکسها با اشکه یعنی چشمات تار میبینه و تو فقط شات میزنی این عکس لحظه تدفین یکی از دو شهید گمنام هفت تپه ست که پارسال دفن شدند...
پ. ن ۲: آقارسول! ان شاءالله به زودی حاج محمد هم برمیگرده و همینجوری در آغوشش میگیری...
۱۷ اردیبهشت سالروز سیزده شهید مدافع حرم #خانطومان گرامیباد
#هفت_تپه
#دفاع_مقدس
#خانطومان
#شهید_محمد_بلباسی
سلامتی امام زمان صلوات
همیشه دوستت دارم ای شهید
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
#شب_بخیر
@bicimchi1
#خاطرات_ماندگار
#شهید_محمدرضا_دهقان
مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده رفتیم،
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم. با انگشت اشاره کرد و گفت:
وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید. من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم.
نمیدانستم که آن لحظه شنونده وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.
حدود ساعات دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم، خانه مان نورانی شده بود و من به دنبال منبع نور بودم.
دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانه ام شده اند.
همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند روی سرشان دست در گردن یکدیگر به هم لبخند می زنند.
مات، نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دو قاب عکس برادران شهیدم هست.
آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت که نگران نباش، محمدرضا پیش ماست.
آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم.
بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا روی زمین نشست.
راوی: مادرشهید
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_مدافع_حرم
@bicimchi1
بیسیمچی
توصیه هایی از مرحوم آيتالله كشميري (ره) برای بهرهمندی هرچه بیشتر از ضیافتالله
۱- حتما دقایقی از ساعات رازآمیز روزهداری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز «تفکر»
باخود و خدای خود خلوتکنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشید، امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود.
۲- یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضانالمبارک حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(ص) است و آن « سجده طولانی» می باشد.
فقط خدا و اولیاء الهی میدانند هنگام سجده عبودیت، چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سر شما میبارد.
حتماً در روز یک سجده طولانی داشته باشید.
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد
۳- آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید که لله روزه بگیرید فقط لله.
آداب روزهداری را تا آنجا که نشاط دارید انجام دهید .
کمیت گرا نباشید، کیفیت جو باشید.
دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید.
غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود.
بزرگترین مشکل ما قشرینگری به دین و شریعت است.
با خود فکر کنید آنقدر در سالهای قبل با ولعِ زیاد خوانی اعمال انجام دادید به کجا رسیدید.
۴- حتی المقدور بر سفره خانه خود افطار کنید، حتی در مساجد افطار نکنید.
بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظهی افطار به خانواده وخانه شما تعلق گیرد.
در ضمن هنگام افطار دِلال کنید.
لقمه کآمد از طریق مشتبه
خونخور وخاک و برآن دندان منه
کان تورا در راه دین مفتون کند
نور عرفان از دلت بیرون کند
دلال چیست ؟
در اول دعای افتتاح عرض می کنیم « مدلاً علیک»
دلال با کسر دال یعنی نازکردن،
هنگام افطار برای خدا ناز کنید، چون براش روزه گرفتین وحضرتش خوان کرم گسترده، لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و دعاکنید. یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدی افطار می کنم، به این حالت میگن دلال.
معجزه میکنه
۵-رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای «حُسن خلق» است.
با فرزندان؛ خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد کنید.
همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید.
لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست.
۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای «اشک » به ساحل نجات میرسد.
ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید.
البته شرط سحرخیزی و اشکریزی، دل شکسته داشتن است.
اشک را کز بهر حق بارند خَلق
گوهراست و اشک پندارند خلق
۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما «لیلة القدر» باشد که جان رمضان است.
در این خصوص سخن زیاد است لیکن «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز»
فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه درماه.
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
۸- این ماه، ماه «ربیع القرآن» ماست.
در این بهار قرآنی هر روز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید. امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد .
معنی قرآن زقرآن پرس و بس
وز کسی کآتش زده اندر هوس
۹- بالامام تمام الصلاة والصیام.
در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دارحقیقی وانسان کامل یعنی وجود ذی جود حجة بن الحجج البالغة (عج) نمیبایست منقطع شود.
روزه و نماز و بندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد.
تومگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
التماس دعا
@bicimchi1
تشنگی امانش را بریده بود
از خط بر می گشت
روزه بود
به سنگر که رسید اذان را گفتند
آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد
#لب_های_تشنه_حسین علیه السلام
لیوان را از دستانم گرفت و رفت دم #سنگر،
منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید
سوت خمپاره ایی آمد ...
گرد و خاک شد
چشمانم را که باز کردم
او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب...
@bicimchi1
بیسیمچی
مرغابی را از آب نترسانید...
آیتالله شهید صدوقی، از آب حوض وضو میگرفت محاسنش را عطر و شانه میزد کفشهای واکس خوردهاش را میپوشید و راهی مسجد میشد از توی بازار که رد میشد مردم میگفتند ما آخوندی به خوش تیپی و تمیزی صدوقی ندیدیم...
دکتر به آیتالله صدوقی گفته بود از تخت پایین نیاید و نمازش را هم روی تخت بخواند #نماز_شبش که تمام شد گفت اگر میدانستم باید به خاطر جراحی چشم، شبی بدون سجده در برابر خدا سپری کنم؛ هرگز حاضر نمیشدم عمل کنم...
دختر آیت الله صدوقی در خصوص خاطرات خود از پدرش میگوید: "وقتی شهید دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم با ناراحتی گفت نوبت من بود چرا ایشان از من پیشی گرفت؟!
پدرم یکی دو هفته قبل از #شهادت به ترور تهدید شده بود و منافقین از مردم خواسته بودند که به نماز جمعه نروند ولی پدرم با آن همه تهدیدات می گفت: من نماز را ترک نمی کنم و آن جمله معروف که” مرغابی را از آب نترسانید” در خطبه نماز جمعه خطاب به منافقان گفته بود..."
سال ۱۳۶۱ بود، آن سال ۱۱ رمضان و ۱۱ تیر مصادف شده بود، یکی از روزهای گرم تابستان اما این گرما و روزهداری مردم باعث نشد که صف نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیتالله محمد صدوقی خلوت باشد، مردم حتی تا پشتبامها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند....
نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد ملا اسماعیل مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار میداد حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیهای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریعتر تمام شود وقتی عرقریزان از گرما نماز را به پایان رساند، از #محراب به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفشهایش را بپوشد...
نحوه شهادت شهید محراب، آیتالله صدوقی:
از پشت سر جوانی محکم آیتالله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت میخواهد پیشانی او را ببوسد چون حرکاتش شکبرانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیتالله تلاش کردند تا او را دور کنند اما موفق نشدند
آن جوان که نامش رضا ابراهیمزاده و از اعضای سازمان مجاهدین خلق و از منافقان بود، همانطور محکم آیتالله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمیکرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، دست پلید او را رو کرد
آیتالله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید
جمعیت آن روز در مسجد ملااسماعیل غوغا می کرد دختران آیه الله و خانواده او نیز در #نمازجمعه حضور داشتند و صدای انفجار بیش از همه آنها را متلاطم کرد....
@bicimchi1
فرازهایی از مناجات #شهیدمحمدابراهیم_موسوی_پسند
اگر یک روز دلتان هوای شهید کرد، ما را هم به دلتان راه دهید…
اگر راه افتادید تا سری به دیوار نوشتهای قدیم بزنید و بوی شهید را آنجا بجویید ما را همسفر کنید…
ما با بوی شهید پر و بال میگیریم، ما با بوی شهید رخت آسمان میپوشیم و هم بال ملائک قدسی میشویم…
اگر روزی شهدا به خوابتان آمدند، ما را هم به دشت خوبتان ببرید…
اگر بوی عباس(ع) به سر سرای کویتان وزید و لباس دلتان و پرچم روحتان را نوازش کرد قسمتی ما را هم کنار بگذارید…
ما هیچ وقت با شهدا خداحافظی نمیکنیم…
ما میخواهیم هر کداممان سایه یک شهید بر روی زمین باشیم…
ما میخواهیم یک بسیجی باشیم…
ما میخواهیم هرکداممان سایه یک شهید بر روی زمین باشیم، تا ما هم همسایه دیوار به دیوار خدا باشیم…
@Bicimchi1