eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج حسین یکتا: « امروز که دشمنان، تمام‌قد اومدن به میدان و دارن از همه‌طرف به ملت ایران فشار میارن، یه دلیل داره: اینکه یقین کردن که کارشان تمام است! اینکه حضرت آقا میزنه تختِ سینه‌ی خودش و میگه إنَّ مَعی رَبّی(۱)، این إنَّ مَعی رَبّی جمله‌ی حضرت موسی پشت رود نیله که سپاه فرعون بهش چسبیده؛ یعنی غرق فرعون نزدیکه. اینکه آقا میگه به دوستانم میگم دلتون نلرزه، خرمشهرها در پیشه یعنی این... اینو به شما عرض کنم که امروز، یکی حضرت آقاست که یقین داره کار دشمن تمام است و دوم خود دشمنان یقین دارن که کارشان تمام است؛ شک و تردید تو دل ماهاست، چون نظام فکریمون یه جایی بخاطر این سی - چهل ساله و بعضی لقمه‌ها و بعضی تفکرها و بعضی شبهه‌ها بهم ریخته!» ۱) بی تردید پروردگارم با من است. «قرآن، سوره شعرا، آیه ۶۲» @bicimchi1
سردار شهید رحمت‌الله اوهانی و ایام فاطمیه 👆👇 @bicimchi1
بیسیم‌چی
سردار شهید رحمت‌الله اوهانی و ایام فاطمیه 👆👇 @bicimchi1
‍ سردار و ایام فاطمیه ✒️ روز جمعه بود، بعد از دعای ندبه، پیام فرستاده بود که قبل از نماز ظهر بیا ببینمت .... کارهامو ردیف کردم و قبل از نماز خدمتشان رسیدم ... چند دقیقه ای برای اذان ظهر مانده بود, با هم رفتیم نماز جماعت.... بعد از نماز، فرمودند: نفری یه پرس غذا برداریم و بریم نخلستان هم باهم نهار بخوریم و هم کمی صحبت کنیم . از مقر که جدا شدیم، صلوات خاصه حضرت زهرای مرضیه را زمزمه می‌کرد. رسیدم کنار نهر کوچکی فرمودند: همین جا خوب است زیاد دور نشویم .... بازم همون ذکر بر لبانشان جاری بود همراه با اشک ..... نفهمیدم نهار را چطور خوردیم، چون یه ریز اشک چشمانش جاری بود .... یهو عرض کردم داداش چی شده؟! هنوز یه ماه به ایام فاطمیه مونده ... فدای اشکات بشم چیزی شده؟ یه نگاه عجیبی کردند و خیلی حزین فرمودند: « گریه بر مادر پهلو شکسته را خیلی دوست دارم، ایام فاطمیه برام خیلی با ارزش است، ای کاش تمامی روزهای سال را به نام حضرت مادر نام می نهادند ... شاید امسال فاطمیه نباشم، ولی سال گذشته ایام فاطمیه، به ............ قول داده بودم که باز خدمتشان برسم، از دیشب خیلی داغونم که چرا برایشان قول دادم .....» حرفشون رو قطع کردم و گفتم: رحمت جان! این که ناراحتی نداره، ان شاءالله که خودت این ایامو درک می‌کنی، اگه نباشی و برسی خدمت حضرت مادر، نگرانی نداره، آدرس بده من به نیابت خدمتشان میرسم ..... تا اینو گفتم خوشحال شد ... فرمود: قولِ قول ؟ عرض کردم: قول مردانه کمی آرام گرفت و فرمود: آدرس را می‌نویسم شب برات می‌آورم .... گفتم: اگر زنده بودم، به روی چشششم ..... لبخندی زد و فرمود: خواهی بود ... برگشتیم اجاقلو و تو راه باز صلوات خاصه حضرت مادر را زمزمه می‌کرد ... 🌹 یک هفته بعد، حضرت مادر آمده بود پیشوازش تا با خود ببرد خیمه سالار شهیدان .... رحمت یک ماه قبل از ایام فاطمیه آسمانی شد قول اش را عمل کردم ... هر آنچه بود عملی شد .... اما در میان آن خانواده ی عشایر، دختری بود که بیشتر از همه برای شهادت رحمت گریه می‌کرد .. و چندین بار با گریه و زاری می‌گفت: بدون عمو رحمت، مگر می‌شود زندگی کرد ..... 🏴 آری سردار اوهانی، به خاطر حضرت مادر، خیلی اعمال انجام می‌داد و می‌گفت: بگذار نام حضرت مادر بر زبانها جاری شود . ✍بازمانده ؛ یادگار سنگرهای فاطمی ۳۱عاشورا @bicimchi1
بیسیم‌چی
نوشتم یه شهید، خوندی غواص نوشتم پرپر، خوندی گل یاس « غواصان لشکر۴۱ ثارالله کرمان » #شهید_محمد_کوشک
به یمن ذکر « یا زهرا »یشان شد باز معبرها "که سالک بی‎خبر نبوَد ز راه و رسم منزل‎ها" «غواصان لشکر ۴١ ثارالله کرمان» @bicimchi1
گفت: - خیلے دلم مےخواد بیام جبهہ!اما تڪ‌پسرم؛ پدر و مادرم راضے نمیشن! گفتم: + خدا ڪریمہ! مدتے بعد در جبهہ دیدمش! گفتم: چہ طور آمدی؟ گفت:بہ بهانہ مشهد از خانہ زدم بیرون! گفتم: اگہ شهید شدی چے؟ گفت: دعا ڪن این بار سالم برگردم ان‌شاالله شهادت براے دفعہ بعد! :) دفعہ بعد ڪه آمد بہ مهمانے خدا رفت! اےكشتگان‌عشق‌برایم‌دعاکنید يعنےنميشودڪه‌مراهم‌صداكنيد؟ @bicimchi1
در حالی در هیئت دولت تصاویری از هرمزگان و در مقابل رئیس جمهور به نمایش گذاشته شد و بعد از آن دوباره از نو کلید زده شد که کنسرت‌ها در کیش بازار داغی دارند @bicimchi1
ز بس که تلخی غم هجران چشیده ام جانی نمانده است برایم…بریده ام عیب وصال چیست نصیبم نمی شود؟ خیری که از فراق و جدایی ندیده ام گاهی هم از گدای خودت یک خبر بگیر رحمی کن ای عزیز بر این اشک دیده ام دارم به راه عاشقی ات پیر می شوم ناز تو را ببین به چه قیمت خریده ام • پ.ن: ‏۱۵ سال پیش ۲۱ دی‌ماه؛ مراسم خاکسپاری ‎ شهید فرودگاه بغداد و در درون قبر و عبایی که با آن نماز شب می‌خواندند.... @bicimchi1
دشمن زبون هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد با شهادت حاج قاسم و از برکت جوشش خون پاکش، کرمان به زیارتگاهی برای مسلمانان و آزادگان جهان تبدیل شود. حضور زائرانی از کشور نیجریه در کرمان پایتخت مقاومت جهان @bicimchi1
برخی اطرافیان رئیس جمهور از به‌کار بردن ادبیات منقلی توسط یک روحانی برای رییس جمهور سخت برآشفته شده‌اند و البته انتقادشان هم بجاست، ولی اولین بار شخص رئیس جمهور با موضع‌گیری مقابل رهبری از این ادبیات استفاده کرد و باید گفت: خود کرده را تدبیر نیست... @bicimchi1
پوستر پرمفهوم سایت رهبری، سایه پهپاد بر وجود ننگین ترامپ قمارباز @bicimchi1
ظریف گفته: آمریکا مانع پرداخت بدهی ایران به سازمان ملل شد 🙈ای بابا! شما که زبان دنیا را بلد بودید و می‌خواستید عزت را به ایران و ایرانی برگردونید؛ چطور شد که از حق رأی هم محروم شُدید؟ @bicimchi1
بی‌توجهی به قانون اخراج نظامیان امریکایی از عراق موجب شده هرازگاهی به کاروان لجستیکی ارتش امریکا در عراق حملاتی صورت بگیرد. ⭕️مقاومت جواب خواهد داد، به قول حاج قاسم کُلُه خیر @bicimchi1
تو سالها احرام بسته بودی و معتکف خانه‌ی یار بودی... و چه زیبا همنشین یار شدی... @bicimchi1
باید خودمونو خالص خالص خالص بکنیم تا بگیم ما سرباز امام زمانیم .... @bicimchi1
حضرت علامه طباطبایی(ره): از ڪار دیگران باز ڪنید تا خداوند متعال گره از ڪار شما باز ڪند... و اگر گره به کار دیگـران بندازید در ڪار و زندگی شما هم گـــره خــواهد افـــتاد. @bicimchi1
🌸 حضرت امام صادق(ع): بهشتی ها، چند نشانه دارند: روی گشاده زبان نرم دل مهربان دستِ دهنده 📚امالی؛ ص683 @bicimchi1
هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطن‌خواه از زنان امدادگر فعال در شهر‌های آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود. فرمانده حشدالشعبی عراق در ابتدای کتاب با نوشتن جملاتی آن را به دخترش تقدیم کرده و از وی خواسته تا خواندن این کتاب را در برنامه خود قرار دهد. @bicimchi1
اذان بی‌موقع غرق خواب بودیم که با صدای اذان، بیدار شدیم. چشم‌هایم از کم‌خوابی می‌سوخت. مجید با استفاده از بلندگو دستی اذان می‌گفت. با خودم گفتم چقدر زود صبح شد. بچه‌ها یکی‌یکی، از خواب بیدار شدند. وقتی همه از چادرها بیرون آمدند، وضو گرفتند و آماده نماز شدند، مجید با بلندگو گفت: برادرها، هنوز وقت اذان نشده، الان ساعت دو و نیمه، اذان صبح ساعت چهار، برید بخوابید. یکی از بچه‌ها گفت: مجید، چرا این قدر مردم آزاری می‌کنی؟ بچه‌ها به سمت چادرها ‌رفتند تا دوباره بخوابند که مجید دوباره با بلندگو اعلام کرد که برادرها کجا میرید؟ وضو که دارید، اگه می‌خواهید ریا نشه، برید توی این بیابون، نماز شبتونو بخونید. روز بعد، عده‌ای از بچه‌ها گفتند دیشب اولین شبی بوده که لذت مناجات با خدا را چشیده‌اند. راوی: حمید حبشی پیرامون خاطرات شهید مجید افقهی @bicimchi1
حاج قاسم دست‌پرورده‌ی چنین پدر و مادری‌ بود زنی 50 ساله به نام حسنیه از عشیره‌ی ما بود که مرض سل داشت و همه رهایش کرده بودند. پدرم او را به خانه آورد و مادرم 4 سال از او پذیرایی کرد تا زمانی که حسنیه از دنیا رفت. هرگز ندیدم مادرم با پدرم در این مورد بگومگویی داشته باشد. برشی از کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" خاطرات خودنوشت حاج قاسم سلیمانی @bicimchi1
اینم کانالی که تعداد اعضاش کمه ولی اعضا را به سود و منفعت کلان میرسونه @bicimchi1
ایستاده بر بلندای عزت و افتخار مرد همیشه در میدان @bicimchi1
"سرباز" از دیرباز واژه‌ی مقدسی در فرهنگ امنیتی ایران بوده، لیکن اقدام فرمانده بی‌بدیل عصر حاضر در نامگذاری خود به عنوان "سرباز قاسم سلیمانی" قداست این واژه را صدچندان کرد. هتک حرمت سرباز از سوی هیچ مقام و مسئولی پذیرفته نیست خواه این شخص مثلا اصلاح‌طلب باشد و یا به‌ظاهر اصولگرا... @bicimchi1
سهم‌شان از سفره انقلاب، غیرت و ایثار بود. می‌دانستند که در دنیا ماندگارِ ابدی نیستند، زمین خدا، تشک و یک پتوی کهنه سربازی، رواندازشان بود. اما با این شرایط سخت، ماندند تا حرف روح‌الله بر زمین نماند و دشمن زبون تار و مار شود. کجایند مردان بی‌ادعا @bicimchi1
بیسیم‌چی
🌼خاطره سربازی که حاج قاسم را تفتیش کرد، قابل توجه بعضی مسئولین و وکلا و نمایندگان.....✓ ✍چند سال پیش تازه مردم با چهره حاج قاسم آشنا شده بودن و مراسم بزرگداشت شهدا تو یکی از حسینیه های سپاه بود. طبق معمول گیت بازرسی جلوی در بود و منم بیرون وایساده بودم تا ببینم کیا میان. یهو دیدم حاج قاسم با لباس شخصی و تنها اومد جلوی گیت، سرباز ایشون رو نشناخت و مثل بقیه حاج قاسم رو تفتیش بدنی کرد و ایشون هم نه چیزی گفت و نه اعتراضی کرد و با احترام کامل رفتار کرد. بعدش همه اومدن به سرباز گفتن میدونی کیو تفتیش کردی... @bicimchi1