eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
16.5هزار ویدیو
139 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
پوستر پرمفهوم سایت رهبری، سایه پهپاد بر وجود ننگین ترامپ قمارباز @bicimchi1
ظریف گفته: آمریکا مانع پرداخت بدهی ایران به سازمان ملل شد 🙈ای بابا! شما که زبان دنیا را بلد بودید و می‌خواستید عزت را به ایران و ایرانی برگردونید؛ چطور شد که از حق رأی هم محروم شُدید؟ @bicimchi1
بی‌توجهی به قانون اخراج نظامیان امریکایی از عراق موجب شده هرازگاهی به کاروان لجستیکی ارتش امریکا در عراق حملاتی صورت بگیرد. ⭕️مقاومت جواب خواهد داد، به قول حاج قاسم کُلُه خیر @bicimchi1
تو سالها احرام بسته بودی و معتکف خانه‌ی یار بودی... و چه زیبا همنشین یار شدی... @bicimchi1
باید خودمونو خالص خالص خالص بکنیم تا بگیم ما سرباز امام زمانیم .... @bicimchi1
حضرت علامه طباطبایی(ره): از ڪار دیگران باز ڪنید تا خداوند متعال گره از ڪار شما باز ڪند... و اگر گره به کار دیگـران بندازید در ڪار و زندگی شما هم گـــره خــواهد افـــتاد. @bicimchi1
🌸 حضرت امام صادق(ع): بهشتی ها، چند نشانه دارند: روی گشاده زبان نرم دل مهربان دستِ دهنده 📚امالی؛ ص683 @bicimchi1
هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطن‌خواه از زنان امدادگر فعال در شهر‌های آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود. فرمانده حشدالشعبی عراق در ابتدای کتاب با نوشتن جملاتی آن را به دخترش تقدیم کرده و از وی خواسته تا خواندن این کتاب را در برنامه خود قرار دهد. @bicimchi1
اذان بی‌موقع غرق خواب بودیم که با صدای اذان، بیدار شدیم. چشم‌هایم از کم‌خوابی می‌سوخت. مجید با استفاده از بلندگو دستی اذان می‌گفت. با خودم گفتم چقدر زود صبح شد. بچه‌ها یکی‌یکی، از خواب بیدار شدند. وقتی همه از چادرها بیرون آمدند، وضو گرفتند و آماده نماز شدند، مجید با بلندگو گفت: برادرها، هنوز وقت اذان نشده، الان ساعت دو و نیمه، اذان صبح ساعت چهار، برید بخوابید. یکی از بچه‌ها گفت: مجید، چرا این قدر مردم آزاری می‌کنی؟ بچه‌ها به سمت چادرها ‌رفتند تا دوباره بخوابند که مجید دوباره با بلندگو اعلام کرد که برادرها کجا میرید؟ وضو که دارید، اگه می‌خواهید ریا نشه، برید توی این بیابون، نماز شبتونو بخونید. روز بعد، عده‌ای از بچه‌ها گفتند دیشب اولین شبی بوده که لذت مناجات با خدا را چشیده‌اند. راوی: حمید حبشی پیرامون خاطرات شهید مجید افقهی @bicimchi1
حاج قاسم دست‌پرورده‌ی چنین پدر و مادری‌ بود زنی 50 ساله به نام حسنیه از عشیره‌ی ما بود که مرض سل داشت و همه رهایش کرده بودند. پدرم او را به خانه آورد و مادرم 4 سال از او پذیرایی کرد تا زمانی که حسنیه از دنیا رفت. هرگز ندیدم مادرم با پدرم در این مورد بگومگویی داشته باشد. برشی از کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" خاطرات خودنوشت حاج قاسم سلیمانی @bicimchi1
اینم کانالی که تعداد اعضاش کمه ولی اعضا را به سود و منفعت کلان میرسونه @bicimchi1
ایستاده بر بلندای عزت و افتخار مرد همیشه در میدان @bicimchi1