فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ابراز احساسات خاص یک «کودک کار» به امام حسین(ع) که توسط دوربینهای مداربسته شکار شد
@bisimchi10
🥀 خدا کند که جنازه من به دستتان نرسد، دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب هم شده، از این خاک را اشغال کنم.
#شهید_مفقودالاثر_علی_تجلایی
@bisimchi10
🥀 بهمان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .»
🥀 تعجب کرده بودیم سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده، رسیدیم گیلان غرب.
🥀 جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش.
نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم.
🥀 گفت «کجا با این عجله؟ میخواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.»
#شهید_مهدی_باکری
@bisimchi10
🥀 اگر توانستیم اهل بیت را بشناسیم و پیرو و خط گیرنده از آنان باشیم پیروز و در فردای قیامت خوشحالیم، و اگر پیرو آنان نباشیم و فقط روز تاسوعا و عاشورا سینهزنی کنیم بسیار ضرر کردهایم که با هیچ چیز نمیتوان آن را جبران کرد. ما باید مانند آنان زندگی کنیم و مانند آنان بمیریم، که جز مرگ در راه خدا برای آنان معنی نداشت و بدانید که سعادت در این است.
#شهید_احمد_تقدسی
@bisimchi10
وسط میدان به حضرت زهرا سلام الله متوسل شد و لحظاتی بعد #قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد، پس از اینکه قرآن را بست گفت: از این معبر نمیرویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم، به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی #حاج_حسین_خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد، گردانها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد، بعدا در بررسیها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقیها را دور زده بودیم!
#شهید_مصطفی_ردانیپور🕊🌹
@bisimchi10
فارس از دلتنگیهای جاماندگان گزارش میدهد
⭕️ چشمهایی که جا ماند، پاهایی که به عمود ۳۱۳ نرسید
◀️ حسین جان! ما مشتاق ضیافت بودیم، میخواستیم به بازار عاشقی دلهای شکسته بیاوریم، بیاییم وصله بزنیم به قلبهای هزار تکه و روح ببخشیم به جانهای خستهمان! اما چه شد که درددلهایمان گلولهای شد و نشست درست وسط گلویمان!
ادامه خبر 👇
http://fna.ir/3eqieb
@bisimchi10
🥀 قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکشد تا بیایندوکربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند…
🥀 آن مردان آمدندورفتند، فقط من وتو ماندیم واز جریان چیزی نفهمیدیم…
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
@bisimchi10
🥀 «این انقلاب، آن قدر تلاطم و سختی
دارد که یک روزی شهدا آرزو می کنند
زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب
دوباره شهید شوند»
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
@bisimchi10
🥀 در راه برگشت صدای اذان آمد احمد گفت: کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم؟ گفتم بیست دقیقه دیگر به شهر میرسیم و همان جا نماز میخوانیم. از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت من مطمئن نیستم تا بیست دقیقه دیگر زنده باشم و نمیخواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نمازامام زمان (عج) در همان وقت به سوی خدا برود.
#شهید_احمد_مشلب
@bisimchi10
🥀 مادر در خواب، پسر شهیدش را میبیند، پسر به او میگوید: در بهشت جایم خیلی خوب است، چه چیزی میخواهی برایت بفرستم؟
🥀 مادر میگوید: چیزی نمیخواهم؛
فقط جلسه قرآن که میروم، همه قرآن میخوانند و من نمیتوانم بخوانم، خجالت میکشم، میدانند من سواد ندارم، میگویند همان سوره توحید رو بخوان، پسر میگوید: نماز صبحت را که خواندی قرآن را بردار و بخوان!
🥀 بعد از نماز، یاد حرف پسرش میافتد، قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
🥀 خبر میپیچد! ... پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیتالله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند.
🥀 حضرت آیتالله نوریهمدانی نزد مادر شهید میروند، قرآنی را به او میدهند که بخواند، به راحتی همه جای قرآن را میخواند اما بعضی جاها را نه!
🥀 میفرمایند: «قرآن خودتان را بردارید و بخوانید!» مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط،
آیتالله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
🥀 «جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»
#شهید_کاظم_نجفیرستگار
@bisimchi10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ببین بابام چقدر خوشگل بود
🥀 واکنش همبازیهای دختر شهید به حرفهای او درباره پدرش
@bisumchi10
🥀 وقتی شما از این و آن طعنه می خورید ولاجرم به گوشه اتاق پناه می برید و با عکس های ما سخن می گویید و اشک می ریزید، به خدا قسم این جا کربلا می شود و برای هر یک از غم های دلتان این جا تمام شهیدان زار می زنند».
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@bisimchi10