بیسیمچی
#شهید_محمد_اتابه
بسمه تعالی زندگینامه شهید محمد اتابه شهید محمد اتابه فرزند علی در پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۶ در شهر شهیدپرور گوراب زرمیخ از شهرستان صومعه سرا استان گیلان و در خانواده ای مذهبی و با عشق به اهل بیت دیده به جهان گشود. پدرش کشاورزی ساده دل و متدین بود که بیش از همه چیز به رزق حلال اهمیت میداد. محمد دوران تحصیل خود را در زادگاهش شهر گوراب زرمیخ سپری کرد. این شهید دوران ابتدایی را در مدرسه حافظ و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید پورنصیری درس خواند و همچنین دیپلم خود را نیز از دبیرستان شهید خداپرست أخذ نمود. محمد در دوران نوجوانی و جوانی فعالیت های فرهنگی و آموزشی زیادی را در مسجد جامع محل و حوزه بسیج شهید بهشتی داشت.ایشان در برگزاری یادواره های شهدا به صورت ویژه کمک میکرد و نقش بسزایی در زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا ایفا می نمود. محمد بعد از گرفتن دیپلم در آزمون ورودی دانشگاه افسری امام حسین (ع) شرکت کرد و پس از فارغ التحصیلی در مقطع لیسانس در سال ۱۳۸۹ به عضویت رسمی لشکر عملیاتی ۱۶ قدس گیلان درآمد. شهید محمد اتابه در سال ۱۳۸۹ ازدواج و درسال ۱۳۹۳ تنها یادگار او، امیرحسین به دنیا آمد. این شهید در طول مدت خدمت همواره درحال انجام مأموریت در جبهه های شمالغرب بود. شهید اتابه در دی ماه سال ۱۳۹۴ برای اولین بار عازم سوریه شد و پس از دوماه دوری از خانواده و فرزندش به دیار خود بازگشت،ولی عشق به اهل بیت به ویژه حضرت زینب(س) اجازه نداد که او را از سوریه و حریم عمه سادات دور نگه دارد. او حدودا پس از ۸ ماه درحالیکه تنها ۲ روز که از مأموریت قبلی خود بازگشته بود برای بار دوم عازم سوریه شد و سرانجام در منطقه آکادمی نظامی۳هزار(همدانیه) شهر حلب در ۹ آبان ماه سال ۱۳۹۵ در روز یکشنبه بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر به رفقای شهید خود پیوست و به آرزویی که سال ها برای آن تلاش کرده بود رسید. پیکر مطهر این شهید پس از یک روز به خاک میهن بازگشت و به زادگاهش منتقل شد و در جوار آستان مقدس آقا سید ابراهیم(ع) و چند تن از شهدای دفاع مقدس واقع درگلزار شهدای شهر گوراب زرمیخ آرام گرفت و توفیق اولین شهید مدافع حرم شهرستان صومعه سرا ، هفدهمین شهید مدافع حرم استان گیلان و هشتاد و نهمین شهید بخش میرزاکوچک نصیب او شد. (ان شاالله که این شهید والامقام در روز محشر شافع ما باشد
#شهید_محمد_اتابه
#یادش_کنید_با_ذکر_صلوات
@bicimchi1
متولد اول شهریور
حسین قدیانی: اولین روز آخرین ماه تابستان، خیلی باید به خودش ببالد که #حسین_خرازی «متولد اول شهریور» است! تولدت مبارک سردار تبسمهای ناتمام! تولدت مبارک علمدار خندههای ناتمام! با وجود لبهای همیشه دارای لبخند تو، لعنت به کسانی که سپاه ما را خشونتطلب میخوانند! خوش آمدی به دنیا، حاجحسین خرازی! خوش به حال اول شهریور! خوش به حال اصفهان! خوش به حال دوربین روایت فتح! خوش به حال عکاس کربلای پنج! خوش به حال شرق ابوالخصیب! و خوش به حال ما که سرداری چون تو را داریم! ۸ سال جنگ تحمیلی تمام شد اما خندههای تو، هنوز هم ادامه دارد! آنهم چه خندههایی! با چه لبهایی! با چه چشمهایی! و در چه صورتی! صورتت تجسم تواضع و اخلاص بود و هنوز هم هست! بیخود نیست که زمان بر شهید نمیگذرد! ما بچه بودیم؛ تو اما جوان بودی! ما جوان شدیم؛ تو اما باز جوان بودی! و ما به سنین میانسالی رسیدهایم و تو هنوز هم جوان ماندهای! پیری خود را شاید ببینیم لیکن پیری تو را هرگز، حاجحسین خرازی! سن و سالت همچنان همان است و همان هم خواهد ماند! خندههایت همچنان همان است و همان هم خواهد ماند! خندههای تو، آنهم وسط معرکهی جنگ، بخش مهمی از میراث دفاع مقدس است! و خندههای تو هم مقدس است! وقتی باد، آستین خالی لباس سپاهت را تکان میداد، دلت همچنان قرص بود! و لبت همچنان لبخند داشت! هنوز هم دارد! هروقت دل ما در این کارزار زندگی میگیرد، متوسل میشویم به تبسمهای تو در اوج جنگ! چرا که خندههای تو، زنده میکند دل مردهی ما! والله حبیب ابوالخصیبی! و دل آن خاک اشراقی، سالیانی است برای لبخندهای خدایی تو، تنگ شده! و محزون شده! دشمن بنا داشت ما تو را نشناسیم و الگو را از قهرمانان پوشالی غرب بگیریم اما خدا اینگونه خواسته بود که خندههایت از ما دلبری کند! و بمانی در دل نسلها! و فصلها! یک ماه دیگر پاییز است! برگها از شاخهی درختان خواهند افتاد و روزها کوتاه و کوتاهتر خواهند شد اما گرمای خندههای تو، ما را از سرمای هیچ زمستانی نمیترساند! آخر سال هم از روز شهادتت خواهیم نوشت! از کربلای پنج! از سهراه شهادت! ۴۰ سال است تو انسان انقلاب اسلامی هستی! چشم کور عبدالله زبیر که محروم از تماشای خندهی شهداست، به ما ربطی ندارد! حاجکاظم، فیلم بود! عشق است حاجحسین خودمان که واقعیت دارد! عشق است تبسمهای تو که حقیقت دارد! قسم به خدای خندههای خرازی، ما فراموش نمیکنیم شهدا را! که از دست گذشتند اما از لبخند، نه! دشمن، ما را عبوس و عصبانی میخواهد! به تأسی از تبسمهای علمدار، لبخند بزن بسیجی!
#حسین_قدیانی
متن برگرفته از کانال حسین قدیانی
بیسیم چی
https://eitaa.com/bicimchi1
بیسیمچی
با من سخن می گوید این نگاه!
سخن می گوید
از حرف هایی که گفتنی است و من نگفتم
از صداهایی که شنیدنی است و من نشنیدم
از راه هایی که رفتنی است و من نرفتم این حرف ها و صداها و راه ها را تو به سادگی یک انتخاب، گفتی و شنیدی و رفتی...
عقل و ادراک من در فهم همین انتخاب، کندی می کند
پ.ن: عراق پنجوین سال ۱۳۶۲
#عکاس: علی فریدونی
@bicimchi1
بیسیمچی
خدا
خدا
خدا
چرا اینجا ؟!؟!؟!؟
رو زمین دنبالت گشتم نبردیم
تو دریا دنبالت بودم نکشتیم
تو جریزه ها دنبالت گشتم ولی فقط چشمامو گرفتی این تن و نبردی
چرا اینجا
اینجا ؟!
اینجا!؟!؟!؟
من شکایت دارم
من شاکیم
پس کو اون رحمانت کو اون رحیمت
کو ؟؟!!؟
آخه قرامون که این نبود
چرا اینجا ؟
آخه چرا اینجا ؟
چرا چشمامو بهم پس دادی ..... ؟!؟!؟!
که چیکارش کنم که چی ببینم !؟!؟!؟!؟
من شکایت دارم به کی شکایت کنم به کی بگم ؟!!؟!؟
به کی شکایت کنم آخه !
📌از کرخه تا راین-ابراهیم حاتمی کیا
@bicimchi1
بیسیمچی
خانم فاطمه دهیادگاری جانباز دفاع مقدس:
یک روز از بیمارستان بیرون رفتیم چند نفر از افسرهای عراقی فرار کرده و داخل دستشوییها پنهانشده بودند، یک تکه میلهای را برداشتم و به سمت دستشوییها رفتم، در را که باز کردم چهار نفر را دیدم که به سمتم آمدند.
در را فوری بستم و میله را داخل قفل کردم و بعد نیروها آمدند و دستگیرشان کردند. فردای آن روز یکی از روزنامهها تیتر زده بود زن ایرانی چهار افسر عراقی را اسیر کرد.
@bicimchi1
بیسیمچی
🔴بسم رب الشهدا والصدیقین دقایقی قبل : 🌷سرهنگ خلبان منوچهر فتاحی در اثر سقوط هواپیمای جنگنده F5 در
🏴عکسی از خلبان شهید سرهنگ منوچهر فتاحی که در حادثه سقوط اف۵ نیروی هوایی ارتش در دزفول امروز به شهادت رسید.
@bicimchi1
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 ستارههای خدمت| شهید کلانتری
📢 به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و هفتهی دولت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بر اساس بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب درباره شهدای دولت، مجموعه نماهنگ «ستارههای خدمت» را منتشر میکند.
📹 مجموعه نماهنگ👇
http://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=15419
مادر! فرزندت کجاست؟
علی دنیایی نبود. او دائم الوضو و مانوس با قرآن و نماز بود. غذای روح و جسمش آیات مبارک الهی بود که او را از دنیا و مافیها سیر کرده بود.
#شهیدان_علی_و_محمود_ماهانی
@bicimchi1