eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
14.6هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دعای قنوت جهادمغنیه و درخواست شهادت در رکاب امام زمان(عج) 🔹 «اللهم صل على محمد وال محمد، اللهم عجل لوليك الفرج والنصر والعافية واجعلنا من خير انصاره واعوانه والمستشهدين بين يده برحمتك يا ارحم الراحمين...» ◇ شهید جهاد مغنیه در ۲۸ دی‌ماه توسط رژیم صهیونیستی در منطقه قنیطره سوریه به شهادت رسید. ◇ انتشار به مناسبت 🌷 @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فیلم کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار شهید سید محمدباقر حکیم [ انتشار فیلم به مناسبت یک رجب سالروز شهادت شهید آیت الله سید محمدباقر حکیم ] 🔹 در حرم مطهر امیر المومنین علیه السلام بود. پس از تشرف به زیارت، نماز جمعه را اقامه کردند. آن روز اول رجب است. ◇ جالب است که ایشان اون جمعه روزه هم بودند. پس از زیارت و نمازجمعه قصد زیارت امام حسین علیه السلام را هم داشتند. اما قبل از اینکه عازم کربلا بشوند خودشان کربلایی شدند. ◇ شهید سید محمدباقر حکیم پس از سال ها دوری از عراق و پس از بازگشت به عراق و حضور چند هفته‌ای در اول رجب ۱۴۲۴ هجری (۱۶ سال پیش) جوار حرم امیر المومنین علیه السلام در یک عملیات تروریستی به شهادت رسیدند. ◇ القاعده امریکا بعثی ها ورژیم صهیونیستی پشت ترور این شخصیت بودند. چرا که قدرت رهبری ایشان را در عراق به خوبی درک میکردند. ◇ ایشان فرزند مرجع شیعیان آیت الله سید محسن حکیم و از شاگردان بارز آیت الله شهید صدر بودند. ◇ پس از شهادتشان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایشان را «شهید محراب» نامیدند. @bicimchi1
یک روز همراه دخترم به سید محمد (گلزار) رفتیم شادی رو به من گفت : مامان نگاه ، عکس بابا !!! هرچه نگاه کردم چیزی ندیدم وقتی برگشتم علی زنگ زد ؛ و جریان را برایش تعریف کردم علـی خنـدید و گفت : واقعا دخترم دیده درست داره میگه ، من جـام تـوی گلــزار شهـداست ... ده روز بعد خبر شهادتش را آوردند. ✍ راوی : همسر شهید ▫️ولادت : ۶٤/۰۱/۰۱ کازرون ▫️شهادت : ۹٤/۱۱/۱۶ سوریه ▫️عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🌷 @bicimchi1
پیری و مرگ ؛ عجب قصہ جانفرسایی‌ست تا جوانیــم دعـا ڪن بہ شهـادت برسیم . . . ولادت : ۱۳۶۲/۰۲/۱۱ کازورن شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۶ سوریه عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🌷 @bicimchi1
هر ڪہ در عشـق سر از قله در آرد هنر است همه تا دامنه‌ی ڪوه تحمل دارند ... 🌷 @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهیدی که در بن بست عملیات با توسل به با ایشان صحبت کرد و راه نجات را از مادر مهربان خود گرفت.. 🔹 روایتگری حاج مهدی سلحشور در محضر رهبر انقلاب از توسل شهید برونسی ◇ فرمانده‌ی شهیدِ حضرت زهرایی(س) https://eitaa.com/bisimchi10
چیزهای نو را می‌داد به آنهایی که وسایل‌شان گُم یا درب و داغان شده بود..! آرزو به دل بچه‌های تدارکات ماند که یک بار او لباس نو تنش کند یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛ فقط در یک عملیات لباس نو پوشید عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که در آن شهید شد ... https://eitaa.com/bisimchi10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠 آخرین سخنرانی شهید مهدی باکری پیش از عملیات بدر... 📎فرماندهٔ دلاورلشگر ۳۱ عاشورا 🌷 ●ولادت: ۱۳۳۳/۱/۳۰ میاندوآب ، آذربایجان‌غربی ●شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ جزیرهٔ مجنون ، عملیات بدر https://eitaa.com/bisimchi10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر او که می گفت: مبادا این دنیا را آنقدر جدی بگیری که آخرتت را فراموش کنی... «دنیا مثل شیشه ای می ماند که یک دفعه می بینی از دستت افتاد و شکست» 🍁 https://eitaa.com/bisimchi10
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸آرزوی بزرگان🔸 انسان زمانی که با خداوند ملاقات می کند باید بتواند سرش را بالا کند. خیلی از بزرگان آرزو داشتند در راه اسلام یک بخورند اما این توفیق نصیبشان نشد. پدر بنده همیشه ناراحت بود که چرا ما یک سیلی، یا فحش در راه اسلام نخورده ایم. (بیانات آیت الله حائری شیرازی در عیادت از طلبه ی ناهی از منکر، شهید علی خلیلی | ۱۳۹۲/۱۲/۷) https://eitaa.com/bisimchi10
«إِذَا ضَلَلْتُمْ الطَّرِيقَ فَاتَّبعُوا الشُّهَداءُ زمانی که راه را گم کردید را دنبال کنید ...» شهیدان نقاط مشعشع در این صفحه‌ی درخشان‌اند که مانند «ستاره راهنما»، راه را به همه نشان می دهند..(امام خامنه‌ای) 🌷 تصویر بنیانگذار و فرمانده توپخانه نیروی زمینی سپاه ولادت: ۱۳۳۶/۵/۱ تبریز شهادت: ۱۳۶۶/۲/۸ _عملیات کربلای۱۰، منطقه عمومی ماووت عراق https://eitaa.com/bisimchi10
حاج احمد متوسلیان و غلامرضا از بدو آشنایی در سپاه منطقه ۶ تهران دوشادوش یکدیگر در تمامی صحنه های مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پی آزاد سازی شهرستان پاوه در دی ماه ۱۳۵۸ حاج احمد که سرپرستی فاتحان شهر را بر عهده داشت به جای اینکه خود فرماندهی سپاه شهر را به دست گیرد این مسئولیت را بر دوش غلامرضا قربانی مطلق نهاد و حکم فرماندهی سپاه پاوه به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید، صادر شد و حاج احمد فرماندهی عملیات سپاه «پاوه» را پذیرفت... غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، برادر احمد او را می‌فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می‌پرسیدم ،بلند می‌خندید و می‌گفت: من چهره دیپلمات حاج احمد هستم. 🌷 https://eitaa.com/bisimchi10
بیسیم‌چی
پس از پاکسازی جاده پاوه و استقرار در شهر، غلامرضا به عنوان فرمانده سپاه معرفی شد و حاج احمد متوسلیان، فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت. بر خلاف احمد که اقتدار و سخت گیری اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. به راحتی با هر کس می جوشید و محبتش خیلی زود به دل می نشست. تنها کسی که به راحتی جرات می کرد با احمد شوخی کند، همو بود و اطرافیان متعجب بودند که با این اخلاق و روحیات ،چگونه با احمد چنین رفیق و همدم شده است؟ زمانی که در پادگان بانه مستقر شدیم؛ هر روز صبح علی الطلوع حاج احمد متوسلیان همه نیروها را وادار می کرد در آن هوای سرد و زمین یخ زده؛ مدت زیادی سینه خیز بروند تا آمادگی جسمی شان بیشتر شود. او و غلامرضا با یک کلت رولور در دست، بالای سر نیروها می ایستادند و هر کس تنبلی می کرد، یک گلوله کنار گوشش شلیک کرده و فریاد می زدند بجنب ... یک بار در حین سینه خیز رفتن، من حسابی خسته شدم و تصمیم گرفتم که هر طوری شده کمی استراحت کنم. دقت کردم و تعداد گلوله هایی را که غلامرضا و احمد شلیک کرده بودند، شمردم. وقتی که غلامرضا آخرین گلوله اش را شلیک کرد، من طاقباز دراز کشیدم و نفس راحتی کشیدم. آمد بالای سرم و گفت: یعنی چه برادر؟! بجنب و الا شلیک می کنم. با رندی گفتم: من دیگه نمی روم، هر کاری می خواهی بکن. لوله اسلحه را به موازات گوشم قرار داد و فریاد زد: خجالت بکش برادر! برو و الا می زنم. اما من با خیال راحت گفتم: آسمان به زمین بیاید، من دیگه سینه خیز نمی روم و او باز هم تهدید کرد: به برادر احمد میگم بیاد خدمتت برسه . صبح روز چهاردهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ که «غلامرضا» و« علی شهبازی» جلوی مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفیر مرگبار خمپاره ۱۲۰ و پس از آن صدای مهیب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و «علی» هر دو میان غبار و دود ناشی از انفجار گم شدند و زمانی که خودمان را با لای سر آنها رساندیم، تنها «علی» بود که ناله می کرد، «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت، روی خاک دراز کشیده بود. یکی از پاهایش به طور کامل از زیر کمر قطع شده و سینه و پهلویش، مشبک شده یود، فریاد فضای پادگان را پر کرد هر کس سر در گریبان خود گرفته بود و ناله می کرد. زمانی که حاج احمد از ماجرا با خبر شد به زحمت خودش را کنترل کرد. سرانجام با رسیدن به بالا ی سر پیکر مطهر بغضش ترکید. نشست و آرام و بی صدا اشک ریخت. پیکر در هم کوفته «غلامرضا» را در پاوه غسل دادند و «حاج احمد» شب تا صبح در کنارش ماند و در خلوت خود تلخ گریست. 📎فرماندهٔ سپاه پاوه 🌷 ●ولادت: ۱۳۳۲/۱/۱۴ تهران ●شهادت: ۱۳۵۹/۲/۱۴ پاوه https://eitaa.com/bisimchi10
●به مسائل مادی بسیار بی توجه بود. لباس شخصی‌اش همین لباس نظامی بود که همیشه به تن داشت. آستینش را تا می‌زد و همیشه در حالت نیمه رزم بود. در مجالس عزا و عروسی با همان لباس حضور پیدا می‌کرد ● و در روزهای تعطیل اگر قرار بود تفریحی کند یا جایی برود با همان لباس می‌رفت. باورش سخت است اما چند روز پشت سر هم مرخصی نمی‌رفت و تمام عمرش را وقف نظام کرده بود.  🌷 https://eitaa.com/bisimchi10
در اولین روزهای دی ماه ۱۳۳۵ در خرمشهر و در خانواده متولد شد. تحصیلاتش را در خرمشهر شروع کرد و در مدرسه بازرگانی با شهید محمد جهان آرا همکلاس بود. پس از آن به عنوان معلم آغاز به کار کرد. بهروز به همراه سایر بچه های خرمشهر در جریان پیروزی انقلاب و بعد از آن در برابر قائله ضدانقلاب فعالیت می کند و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه می رود. آنچنان که از میان خاطرات خرمشهر و همرزمانش بر می آید بهروز را می توان جزء نفراتی دانست که تا آخرین لحظات در برابر سقوط خرمشهر جانانه مقاومت می کنند. تانک های دشمن از دست بهروز درامان نبودند و به همین خاطر لقب شکارچی تانک را به او دادند بهروز معلم و یک هنرمند بود که آثار متعدی از خود به جا گذاشته هست، تابلو معروف به خرمشهر خوش آمدید جمعیت ۳۶میلیون یکی از اثرات تاریخی بهروز هست سرانجام در 4 خرداد ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه به شهادت می رسد 📷 عکس فوق: رزمندگان خرمشهری در محضر آیت الله خامنه ای ... که در میان آنها شهید بهروز مرادی نیز دیده می شود شهید https://eitaa.com/bisimchi10
به یاد مجاهد بی‌مرز کابوس صهیونیست ها خار چشم منافقین و کفار فرمانده بلند آوازه‌ی جبهه‌ها مغز متفکر نیروی دریایی سپاه از بنیانگذاران رزم های نوین دریایی قهرمان سه دوره بوکس جوانان ایران حامی بزرگ گروه‌های مقاومت در منطقه ۸۹ ماه حضور بی‌امان در جبهه‌ها از گردان‌های غواص لشکر۱۹ فجر گرفته تا تشکیل قرارگاه نوح نبی و شناسایی منطقه عملیاتی والفجر۸ از او چهره‌ای نامدار در پشتِ خاکریزها ساخته بود. او از بنیانگذاران نیرو دریایی سپاه و پیشگام در علم موشکی ایران و همچنین نقش‌آفرین در جبهه‌های مقاومت بود. صهیونیست‌ها او را عبدالقادر ایرانی نام نهاده بودند حتی چندین بار اقدام به ترور او کردند اما او هر با چابکی از مهلکه رهیده بود. تا سرانجام در نهم خرداد سال ۱۳۷۹ منافقین کوردل با ترور او در شهر آب پخش، شهرستان دشتستان درصدد حذف این چهره برجسته برآمدند. https://eitaa.com/bisimchi10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣مثل چمران بمیرید ▫️ امام خمینی یک روز پس از شهادت در صبح یکم تیرماه هزار و سیصد و شصت در حسینیه جماران درباره این شهید فرمود: «شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل بمیرید!» ♦️ 31 خرداد 1360- - انقلابی نستوه، دانشمند و عارف در منطقه دهلاویه خوزستان https://eitaa.com/bisimchi10
( محمودآباد) شهادت 5 تیر ۱۳۶۴ هورالعظیم : . مادر شهید: موقع اعزام شهید کفش اش پاره بود و به شوخی می گفت: مامان! کفش من را نگاه کن خمپاره خورده. من از ناراحتی کفش را دور انداختم و کفش برایش خریدم پس از بیست و پنج روز وقتی جنازه را آوردند همان پایی که کفش پاره در آن بود خمپاره خورد و با تیرهای متعددی که در بدن بود. . https://eitaa.com/bisimchi10
✅ دهم تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک وقتی خمپاره در کنارش اصابت کرد در لحظه شهادت به یارانش گفت: « سلام مرا به امام برسانید و بگویید صفرخانی دِین خود را به اسلام ادا کرد» https://eitaa.com/bisimchi10
دید در معرض تهدید دل و دینش را رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را ... قبل از شهادتش به اطرافیانش می‌گفت: « من تا شهید نشوم، دست از جنگ و انقلاب برنمی‌دارم...» https://eitaa.com/bisimchi10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ۱۴ مردادماه، نخستین شهید اجرای حکم تاریخی امام راحل علیه سلمان رشدی مرتد گرامی باد. 🔻بخشی از شهید: اي امام عزيز … 👆👆 https://eitaa.com/bisimchi10
؟ ●شهید وصالی: علت این دستمال های سرخی که ما به گردن می بستیم بیشتر آن رسالت خونینی است که در طول تاریخ نسل هابیل به گردن داشت. احساس یک رسالت و امتداد راه اینها را داشتیم. لذا به خاطر این که همیشه به ما یادآوری شود که چنین رسالت خونینی را به دوش داریم، دستمال های سرخمان همیشه به گردن مان بود و اکثر بچه هایی که این دستمال های سرخ را به گردنشان می بستند یا شهید شده اند یا این که زخمی و معلول و این واقعاً مایه افتخار است که برادران مان به این حد از رشد و بلوغ دینی و مکتبی رسیده باشند که امتداد راه هابیل های تاریخ را به گرده گرفته باشند و سرخی خونشان را به عنوان سمبل (دستمال سرخ) به گردن ببندند. 🌷 https://eitaa.com/bisimchi10
می‌گفت: سرباز خمینی مردِ شهادته نه تسلیم ..! https://eitaa.com/bisimchi10
🌷در روز شهادت مادر...🌷 🟢ماه های آخر می گفت: از خودم بدم می آید .خسته شدم از بس برای مجلس شهدا سخنرانی کرده ام . از وقتی آمده ام جبهه ، ماه ها را می شمرم که سر سی ماه جواب و مزد کارهایم را از خدابگیرم". قبل از عملیات ،خانم و بچه هایش از اصفهان آمدند اهواز دیدنش . هادی کوچولو تا او را دید ، پرید بغلش وگفت: "بابا!چراصدام هنوز شما را نکشته ؟" حاجی غش رفت برای هادی. 🔷قبل از رفتن ، زیارت حضرت زهرا (س) خواند. ایام فاطمیه بود. رمز عملیات هم یا زهرا (س) ! عملیات که شروع شد ، حاجی گفت: فلانی! من در اين عمليات اجر خودم را از خدا مي‌گيرم. شب دوم عملیات بود. حاجی از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد،اما دیگر بر نگشت. تركش خورده بود به سرش. بردنش بیمارستان . چند روز بعد ۱۲ بهمن ۶۵، شهید شد. آن روز، روز شهادت حضرت زهرا (س) بود. 🌹عارف مجاهد حجت الاسلام عبدالله میثمی https://eitaa.com/bisimchi10