50 درصد #بودجه_دفاعی کشور برای سال ۹۸ کم شده؛ ما درک نمیکنیم این یعنی چی!
این رو اون مادر یمنی درک میکنه ، این رو اون پدر سوری درک میکنه ، این رو بچههای عراقی درک میکنن ، چون اونها طعم #نبود امنیت رو چشیدن.
ما همیشه در #امنیت بودیم ، اما با دستهای خودمون میخوایم سرنوشت خودمون رو نابود کنیم.
@bicimchi1
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمیشاهرودی در مصلی تهران با قرائت قرآن و حضور چهرههای کشوری و لشکری و عموم مردم آغاز شد.
@bicimchi1
هر سال در سالروز کربلای چهار یاد #پروازت که می افتم چهار ستون بدنم میلرزد
بعد از تو کربلاهای زیادی را عملیات کردیم
انقدر ایستادیم تا راه #کربلا گشوده شد و تو همچنان بر فراز سرمان در پروازی
امروز اگر مسیر نجف تا کربلا نورانیست از خط سرخی است که از رگهای تو بر خاک وطن چکید و امروز اگر مدافعان حریم انسانیت قامت استوار کرده و ایستاده اند به حرمت خونهای پاکی است که درهمه کربلاها و همه #عملیاتها برای فتح و تثبیت قله های اسلام جاری شدند
#شهیداحمدعلیاحمدی
#سالروز شهادت ۴ دی ماه
@bicimchi1
ستارگان آسمان گمنامی
شهدای اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
کربلایی ها
از راست :
"شهید احمد رضا عراقی"
شهادت : عملیات کربلای ۸
"شهید ناصر دوّاری"
مجروحیت : عملیات کربلای ۲
شهادت : حدود یک ماه بعد
"شهید مهدی خسرونژاد"
شهادت : عملیات کربلای ۵
"شهید عیسی کره ای"
شهادت: عملیات کربلای ۴
"شهید غلامرضا کیانپور"
شهادت : عملیات کربلای ۵
پ.ن: عکس مربوط به عیادت
رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} از شهید ناصر دواری است
که مدتی بعد از این عکس
به مقام شهادت رسید
کمتر از چند ماه بعد
همرزمانی نیز که به عیادت او آمده بودند #شهید شدند و به دیدارش شتافتند و جمعشان در بهشت دوباره جمع شد...
سلام و صلوات هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی شهدای اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
@bicimchi1
#دلنوشته...
#ارگ_بم_با_مردمانش_درگذشت...
دامن سياه شب برپيكره شهركشيده شده بود و مردم آرام براي فراموشي خستگي لحظههاي خود ديده برهم نهاده و در روياهاي گاه شيرين و گاه غمناك خود گم شده بودند.
اماآن شب گويي ستارهها را شوق درخشش نبود و ماه در گير و دار آسمان خاموش برجاي نشسته بود و به مردماني مينگريست كه به شوق بيدار شدن در روزي ديگر به زندگي لبخند ميزدند.
كودكان آن شهر زندگي را چون بازيچهاي درميان دستهاي كوچك خود پناه داده بودند و از شادي و شور به آن لبخند ميزدند.
و اما آنگاه كه ماه قصد سفر كرد تا باري ديگر خورشيد در آسمان ذهن اين مردمان طلوع كند، گاهواره زندگي مردم بم تكاني شديد خورد و بسياري از آرزوهاي گفته و ناگفته در ميان آوار جا ماند.
آري در آن سپيدهدم، حنجره خوش صداي "ايرج بسطامي" در ميان آوار براي هميشه خاطرهاي ماندگار شد.
و اينگونه بود كه در آن سپيدهدم روياي كساني كه در خواب بودند براي هميشه جاودان ماند و آنان كه مجالي براي نجات خود يافتند كاشانه از دست دادند و چه بسا داغ از دست دادن پدري، مادري و يا عزيز ديگري تا ابد بر لوح دلشان نقش بست.
و آن صبح بود كه كودكان بمي در آغوش هواي سرد ديماه رها شدند و به ياد آوردند زماني را كه تمامي ناراحتيهاي دنياي كودكيشان در آغوش گرم مادر و يا دستان پرتوان پدر ذوب ميشد و از بين ميرفت.
آري آن روز بود كه نخلهاي پر صلابت بم نيز هراسان از غرش زمين به دنبال تكيهگاهي بودند كه بر آن تكيه زنند و استواري بياموزند.
#سالروز_زلزله_شهرستان_بم_استان_کرمان
#روحشان_شاد_و_یادشان_گرامی
@bicimchi1