eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
14.5هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهیدعلی_اشرف_معظمی فرمانده گردان ادوات تیپ ۴۸ فتح (استان کهکیلویه وبویراحمد) بود. وی متولد روستای "گلچهران" از توابع بروجرد است و یکی از جوان ترین فرماندهان سپاه بود که در "طرح اسامه" (سال ۶۶)  از دست فرمانده کل سپاه لوح تقدیر گرفت. روز تولد و خاکسپاری ایشان ۶بهمن ماه است یعنی ۶ بهمن ۴۸ متولد شد و ۶ بهمن ۶۶ با سن ۱۸ سال در زادگاهش به خاک سپرده شد. "علی اشرف" درعملیات "بیت المقدس ۲" در منطقه عملیاتی "ماووت" با گلوله مستقیم دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نایل شد... از او وصیتنامه‌ای بسیار کوتاه به جا مانده که لحظاتی قبل از شهادت به رشته تحریر درآورده است: بسم رب الشهدا و الصديقين در اين لحظات آخر عمر شايد كسی از من سراغ وصيت بگيرد. وصيت من، وصيت تمام شهداي گلگون كفن ميهن اسلامي است. سعي كنيد امام را تنها نگذاريد. ان‌شاءا...  #شهدا_را_فراموش‌_نکنیم @bicimchi1
به یاد #شهیدانی که وقتی می فهمیدند رمز عملیات بنام حضرت #عباس علیه السلام هست آب قمقمه ها شونو خالی می کردند و با لبهای تشنه به #شهادت می رسیدند. @bicimchi1
دیدم داره در بدر دنبال #سربندیازهرا می‌گرده، بهش گوشزد کردم که همه سربندها برای ما مقدس هستند... سید میرحسین گفت: "درست میگی، آفرین، اما بدان که هر کسی به فراخور حال و دلش... ما سادات، عاشق مادرمان حضرت فاطمه الزهرا(س) هستیم من دیشب خواب عجیبی دیدم، آقا امام زمان(عج) باشال سبز رنگی به گردن، سربند یا زهرا(س) را بسته به پیشانی ام و بهم گفتند: سلام من را به همرزمانت برسان، بگو قدر خودشان را بدانند" #شهیدسیدحسین_شبستانے شهادت: کربلای ۴ @bicimchi1
پیکر مطهر دو شهید دوران دفاع مقدس شناسایی شد. اطلاعات این دو شهید والامقام به شرح زیر است : شهید "علی محمد ترک" متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ نام پدر: علی اکبر این شهید والا مقام از تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) به جبهه اعزام و از سال ۱۳۶۴ در منطقه "چنگوله" گردید و با تلاش گروه های تفحص شهدا پس از ۳۳ سال به کشور بازگشت و از طریق شناسایی گردید شهید "عباس معظمی گودرزی" متولد اول مهر ۱۳۴۰ نام پدر: شاه ولی این شهید والامقام از لشکر ۲۷ محّمد رسول الله(ص) به جبهه اعزام و از سال ۱۳۶۱ در منطقه "شلمچه" مفقودالاثر گردید و با تلاش گروه های شهدا پس از ۳۶ سال به کشور بازگشت و از طریق هویتش مشخص گردید پیکر مطهر این دو شهید والامقام از معراج شهدا به استان لرستان منتقل شد. شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @bicimchi1
نورالله فردوسی از جانبازان آزاده جمعی گردان حمزه سیدالشهدا از لشکر 25 کربلا محتاج دعای خیر شماست. قلب و ریه و کلیه اش جواب نمیده لطفا دعاش کنید. @bicimchi1
#یادداشتی_از_محمدمهدی_همت فرزند سردار شهید حاج محمدابراهیم همت:  عکس اول پدرم است عکس دوم هم عکس سوم هم عکس چهارم هم... می‌بینی؟ هیچ غباری نمی‌تواند  چهره اش را بعد از این همه سال پیر کند... پدرم به من آموخت خوب بروی خوب می‌مانی پدرم سی و پنج سال است که از توی قاب به من  لبخندمی‌زند، حالا من از پدرم  پیرتر شده‌ام... آی آدم‌ها! به پیرمردهای شهرتان اگر  #مرد دارد بگویید عکس سه دهه پیش که کجا بودند و عکس امروز که حالا کجا ایستاده‌اند را منتشر کنند که اگر مرد به قدر کفایت در این شهر بود امروز و دیروز ِ هیچ‌کس فرق نداشت... #شهید_همت #شهدا #تلنگر #فرزندان_شهید #چالش_عکس_ده_ساله @bicimchi1
#امدادگــر هرکس میخواست او را پیدا کند می رفت ته خاکــــریز ... جبهه که آمد گفتند #امدادگر بشود هر کس می افتاد داد می زد : "امدادگر ...! امدادگر...!" اگر هم خودش نمی‌توانست دیگرانی که اطرافش بودند داد می زدند: "امدادگر ...! امدادگر ...!" خمپـاره منفجـر شد ؛ او که افتاد دیگران نمی‌دانستند چه کسی را صدا بزنند ... ولی خودش گفت: یازهرا ...! یازهرا ...! #شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدای سمیع و بصیر خطاپوش بخشنده بی نظیر بنام خدای علیم و حکیم رحیم و بسیط و شریف و نعیم بنام خداوند وجد و سرور پدیدآور عشق و احساس و شور پ.ن: آزاد شد ساعت سه بامداد به وقت ایران آزاد شد #سلام #صبح_پنج‌شنبتون_بخیر #مرضیه_هاشمی @bicimchi1
بیسیم‌چی
بنام خدای سمیع و بصیر خطاپوش بخشنده بی نظیر بنام خدای علیم و حکیم رحیم و بسیط و شریف و نعیم بنام خدا
مرضیه هاشمی دقایقی قبل آزاد شد. ساعت 3 بامداد به وقت ایران رضا پسر خانم هاشمی در صفحه اینستاگرام خود از آزادی مادر خود خبر داد. @bicimchi1
بیسیم‌چی
مرضیه هاشمی دقایقی قبل آزاد شد. ساعت 3 بامداد به وقت ایران رضا پسر خانم هاشمی در صفحه اینستاگرام خ
🔻بیانیه خانواده مرضیه هاشمی بعد از آزادی ایشان از زندان 🔹الحمدالله، مرضیه هاشمی از بازداشت بدون اتهام آزاد شده و به خانواده‌اش در واشنگتن‌ دی‌.سی ملحق شده‌ است. 🔹مرضیه و خانواده‌اش اجازه نخواهند داد این مسئله به بوته فراموشی سپرده شود. آنها هنوز گلایه‌های جدی دارند و می‌خواهند بدانند چطور اجازه وقوع این اتفاق داده شد. 🔹آنها خواستار ضمانتی در این باره هستند که این اتفاق، هیچ‌گاه برای هیچ مسلمان یا فرد دیگری رخ نخواهد داد. 🔹همان‌طور که آمریکا از آزارگری‌های پلیس علیه جامعه سیاه‌پوستان آگاه شده، لازم است جامعه آمریکا گفت‌وگو درباره آزارگری مسلمان‌ها توسط اف‌بی‌آی را نیز آغاز کند. 🔹مرضیه هاشمی برای تظاهرات روز جمعه در واشنگتن دی‌سی باقی خواهد ماند و از تمامی شهرهای دنیا می‌خواهد اعتراضاتشان را حفظ کنند. 🔹مسئله در اینجا هرگز فقط به مرضیه هاشمی مربوط نبود. مسئله این است که تک تک ما، اعم از مسلمان یا غیر مسلمان، ممکن است در ایالات متحده بدون اتهام بازداشت شویم. 🔹مرضیه در فرصت مقتضی در این باره اظهارنظر خواهد کرد. @bicimchi1
⚠️ لوح| سعى میکنند چهره خاندان خبیث پهلوى را آرایش کنند 🔻رهبرانقلاب: امروز دشمنان سعى میکنند چهره‌ى خاندان خبیث پهلوى را - رژیم فاسدی که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و دچار مشکلات عظیم کردند - آرایش کنند... امروز چشم دوختند به نسلهاى بعدى. تا وقتى شما جوانهاى خوب و مردم مؤمن در میدان هستید، باانگیزه و با بصیرتید، آگاهید که چه کار دارید میکنید، البتّه نخواهند توانست. ۱۳۹۳/۱۰/۱۷ 📥 چاپ👇 http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=28918
می خواست بره... بچه ها منتظرش بودن انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست! اضطرابِ خداحافظی با مــادرش را داشت... فکر می‌کرد الان قراره بشنوه؛ که پســرم زود برگرد! من رو تنـها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و.... بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو؛ پیشِ آیینه و قرآنِ مادرش منتظر شنیـدن شد... که یه دفعه مــادر گفت: «خداحافظ پسرم! سلام من رو به حضرت زهـرا(س) برسون» #مادران_شهید_پرور #یا_فاطمة_الزهرا @bicimchi1
مادرش طاهره افتخار در خانواده‌ای زرتشتی بدنیا آمده و در نوجوانی به دین اسلام گرویده بود. وی در دامان خود 7 فرزند بزرگ کرد که سردار شهید محمود اخلاقی ششمین فرزند ایشان بود. @bicimchi1
نمی‌شناسیم اهالی خانه را اما حرف زیاد دارند و درد همـ از صبرِ جانباز #مهرِ_مادر #اشکِ_خواهر شاید هم همراهی #عاشقانهٔ_همسر هر چه هست #درد است و عشق دردی که #عاشقانه میخرند... #جانبازان_را_فراموش_نکنیم @bicimchi1
مادرش طاهره افتخار در خانواده‌ای زرتشتی بدنیا آمده و در نوجوانی به دین اسلام گرویده بود. وی در دامان خود 7 فرزند بزرگ کرد که سردار شهید محمود اخلاقی ششمین فرزند ایشان بود. @bicimchi1
بیسیم‌چی
قدش یکم خمیده بود به سختی راه میرفت البته با کمک عصا... دلش خون بود اسمش ... میگفت: بیرون میترسم بگم مادر شهیدم همه یه جور خاص بهمون نگاه میکنن و حرف میزنن... با یه آهی گفت: خدا خفه کنه همه اونایی که دارن به خون پسرم خیانت میکنن... اسم پسرش علی بود علی آقا خلیلی میگفت: یه شلوار پاش بود که لنگه اش پاره بود و چند بار دوخته بود و میپوشید... یه روز بهش گفتم: علی! پول بهت میدم برو یه شلوار بخر واسه خودت دیگه... خندید و سرش رو انداخت پایین و گفت: مامان چی میگی؟! بچه ها اونجا دارن پر پر میشن من اینجا فکر شلوارم باشم؟!... گفت: آخرین بار که میخواست بره شبش اومد پیشم و گفت: ننه تو راضی نیستی من میرم جبهه؟؟؟ چه جوریه من دور و برم همه تیر میخورن و میشن ولی من هیچیم نمیشه؟! میگفت: نگاهش کردم و گفتم: علی! این چه حرفیه؟ از علی اکبر حسین که عزیزتر نیستی، ابا عبدالله کل خونواده اش رو داد، من حالا راضی نیستم که تو بری جبهه؟ راضی راضیم برووووووووو... میگفت: بعد این حرفم علی یه خنده ای کرد و صبحش رفت چند روز بعد زنگ زدن که مجروح شده... گفتم: من میدونم شده جنازه شو آوردین؟ اگه آوردین بگین من اهل گریه و زاری نیستم اتفاقا خوشحال خوشحالم میخوام پسرمو ببینم... علی یک هفته تو آب بود و بعد یک هفته واسه علی رو آوردنش... گفتم: ننه! علی کجا شهید شد؟ یکم فکر کرد و گفت: نمیدونم تو آب افتاد نزدیک عراق، لب مرزشون... تو قایق زدنش تیر خورد به سینه اش... فهمیدم شهید شده سال ۶۵ پ.ن: انقلاب و کشورمون مفت مفت بدست نیومد که یه عده دزد بخوان نابودش کنن قدر ننه سلیمه هارو بدونیم ،مواظب دلهاشون باشیم شادی روح شهید خلیلی صلوات @bicimchi1
#شهید_حجت_اسدی: آنان ڪه یڪ عمر مرده‌اند یڪ لحظه هم #شهید نخواهـند شد... #شهادت یڪ عمر زندگی است نه یڪ اتفاق... شهادت: دمشق، زینبیه @bicimchi1
برای کاخ نشینان روایت یکی از فرماندهان واحدهای لشکر 41 ثارالله استان کرمان در ایام دفاع مقدس درباره سردار شهید احمد سلیمانی: جایگزین یکی از فرمانده واحدها شده بودم. نیروها بی‌نظمی می‌کردند و خواستم قاطعیتم را به آنها نشان دهم. دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل. داشتم حکومت می‌کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد. گفت: آقا بد که نمی‌گذره! گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه! با ناراحتی گفت: خجالت نمی‌کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می‌گردم خبری از این اوضاع نباشد. @bicimchi1
یڪ جملہ بُوَد ذڪر لب حضرت زهــرا مَن ماتَ عَلیٰ حُبِّ علیٖ ماتَ شَهــیدا #يا_مولاتى #يا_فاطمة_أغيثينى #ایام_فاطمیه_تسلیت @bicimchi1
نخستین عکس مرضیه هاشمی و پسرش پس از آزادی مرضیه هاشمی در مصاحبه با آسوشیتدپرس: دولت آمریکا من را به دلیل حرفه و اعتقاداتم بازداشت کرد. این اقدام دولت آمریکا هشداری به من بود که بگویند "نظاره گر گام های تو هستیم" من به حقیقت و فریاد زدن حقیقت اعتقاد راسخ دارم. معتقد به رساتر کردن صدای مظلومان هستم و مواقعی وجود دارد که این با سیاست‌های قدرت‌های موجود تناقض دارد. @bicimchi1
شیرین بود برایت تحمل درد پهلو و... درد بــازو... و درد سينه...... را بيشتر ...... وقتۍ ڪہ آرام زمزمہ مۍ ڪردی: ذِڪـر ِ یازهــــــرا(س) را تويی ڪہ با سينه سوراخ و صورت زخمے و ذكر #يازهرا(س) پر ڪشيدی #شهید_محمود_شهبازی @bicimchi1
#هر_ڪجا_هستید_اذان_بگوییــد می گفت: «بچہ مسلمان باید محڪم باشد» ایشان دستور داده بودند ڪه وقت ظهر هر ڪجا بودند باید اذان بگویند ... یڪ روز رو بہ من ڪرد و گفت: «شما اذان می گویید؟» گفتم: «نہ آقا، خجالت می ڪشم.» ایشان گفت: «یڪ سوال از تو دارم؛ شما چہ می فروشید؟» گفتم: «خیار، بادمجان، ڪدو و...» آقا پرسید: «آیا داد هم می زنی؟» گفتم: «بله آقا» گفت: «می شود یڪی از آن فریادها را هم اینجا بزنی؟» گفتم: «نہ آقا خجالت می ڪشم؛ آخر آقا من ڪه جنس ندارم، حالا اگر سر ڪار بودم و مثلا خیار داشتم می گفتم خیار یہ قرون؛ اما اینجا ڪه چیزی ندارم." گفت: «آهان بگو من دین ندارم! یڪ جوان با این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت می ڪشد فریاد بزند الله اڪبر، اشهد ان لا اله الا الله، من شهادت می دهم ڪه خدا از همه بالاتر است! خجالت می ڪشی این ها را بگویی؟! آن وقت خجالت نمی ڪشی با این همہ عظمت داد بزنی: خیار یہ قرون؟!» #شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی @bicimchi1
۰۰۰: شب جمعه حدود ساعت ۲۰:۳۰ تعدادی از دوستان در مقر تاکتیکی مستقر بودند که دونفر را در حال فرار مشاهده کردند، با آمدن تکاوران و تعدادی از گروه‌های کرد تعداد #تروریست‌ها بیشتر شد. به هر حال حدود ساعت ۱۰ درگیری آغاز شد و شروع به شلیک کردند، در دقایق اول تعدادی از #پاسداران ما را در محاصره‌ی کامل گذاشتند. این گروه‌ها برای تسلط بر شهر برنامه‌ریزی کرده بودند، ما تمام تلاش خود را کردیم که اجازه ورود به آنان را ندهیم #شهید_احمد_شوهانی برای نجات یکی از جانبازان به داخل شیار محاصره شده رفت که مورد هدف دشمنان قرار گرفته و به داخل آن افتاد و به #شهادت رسید. تمام آن گروهک‌ها دستگیر شدند و تمام مهمات آنها گرفته شد و حدود سی ساعت با آنها در حالی که در بدترین جای ممکن قرار داشتند و امکان نزدیک شدن به آنها وجود نداشت مبارزه کردیم .تعدادی از آنها قبل از دستگیر شدن دست به عملیات انتحاری زده و خود را کشتند. اگر این ۲۱ نفر وارد شهر می‌شدند واقعا فاجعه‌های عظیمی رخ می‌داد چراکه همه‌ی آنها از کماندوها و گروه‌های آموزش دیده بودند. راوی:سرهنگ بهاریان #شهید_احمد_شوهانی #شهادت_کرمانشاه_۷_۱۱_۹۶ @bicimchi1