eitaa logo
چــادرمـون عشقــــ❤️ــه
3.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
227 ویدیو
8 فایل
【﷽】 السَّلاَم‌عَلَيْڪ‌يَافَاطِمةُالزهرا{س}🌸 بہ‌امیدروزے‌کھ‌ عطرحجاب‌ سراسرسرزمینم‌رافرابگیرد^^♥️ تعرفہ‌تبلیغات↓ http://eitaa.com/joinchat/2870542369C0c938a221b
مشاهده در ایتا
دانلود
چــادرمـون عشقــــ❤️ــه
#پارت356 –تلفنات نگرانم کرده. خیلی خونسرد گفت: –نگران چرا، زهرا بود، یه سوال کرد جوابش رو دادم. م
میز ناهار خوری، وسط سالن گذاشته شده بود و رویش یک کیک دو طبقه بود. دور کیک از گلهای رنگارنگ میخک و رُز پُر بود. باشمع های وارمر حروف اول اسم من بین گلها نوشته شده بود. انواع تنقلات و خوراکیها به طور زیبایی گوشه ایی از میز چیده شده بود. لبه های میز و سقف بالای سر میز هم بادکنکهای قرمز به شکل قلب چسبانده شده بود. اهل خانه تا ما را دیدند تولدت مبارک گفتند و همگی با هم کف زدند. با این حرف بیشتر تعجب کردم چون دو روز تا روز تولدم باقی مانده بود. باتعجب و ذوقی که نمی دانستم چطوربایدکنترلش کنم به کمیل نگاه کردم. باخنده گفت: –اگه زودتر نمی گرفتیم که غافلگیرنمیشدی. –وای کمیل تو چیکارکردی؟ واقعا غافلگیرم کردی اصلا فکرش روهم نمی کردم. پس تلفن یواشکیها واسه این بود؟ خندید. –من که بهت گفتم بریم خونه متوجه میشی. از خوشحالی و ذوق و غافلگیری زیاد همانجا ماتم برده بود، بخصوص که خاله و دایی و زن دایی و سعیده هم کنار مادر و اسرا ایستاده بودند و لبخند می‌زدند. و این خوشحالی‌ام را دوچندان می کرد. مادر و پدر کمیل با آن جثه ی نحیفشان جلو آمدند و صورتم را بوسیدند و تبریک گفتند. مادر کمیل گفت: –مبارک باشه عروس گلم، بیا بشین مادر، بعد دستم راگرفت و به طرف میز بُرد. ریحانه به طرفم دوید. خم شدم و بغلش کردم و بوسیدمش. مادر و بقیه هم امدند و تبریک گفتند. از همه چند باره تشکر می کردم ولی هنوز هم حیران بودم از این که کمیل چطورتوانسته همه ی این ها را هماهنگ کند و چیزی به من بروز ندهد. روی طبقه بالای کیک باکاکائو نوشته شده بود، "بعضی روزها خاص‌اند مثل روز تولد تو، همسرم تولدت مبارک" روی طبقه ی پایینی کیک چیزهایی شعر گونه نوشته بود که به خاطر پایه های کیک و ریز بودن نوشته ها نتوانستم بخوانم. مادر کنار گوشم گفت: –راحیل جان لباسات تو اتاقه نمی خوای عوضشون کنی؟ باخوشحالی از پیشنهادش استقبال کردم و از این که برایم لباس آورده بود تشکرکردم. نگاهی به کمیل که در حال جاسازی شمع ها روی کیک بود انداختم وگفتم: –من میرم تو اتاق لباس عوض کنم. با لبخند نگاهم کرد و سرش را تکان داد. لباسم را که عوض کردم در حال مرتب کردن چادررنگی ام روی سرم بودم که کمیل واردشد و گفت: –چادر برای چی؟ نامحرم نیست. باتردید گفتم: –شوهر زهرا نمیاد؟ –نه، اون سر شام میاد. بعداز نایلونی که دستش بود یک گیره‌ی سفید رنگ که گل پارچه ایی بزرگ قشنگی داشت درآورد و گفت: –زهرا گفت اینو بهت بدم، گفت برای تو خریده. خوشت میاد؟ میخوای بزنی روی موهات؟ من که دیگر از این همه مهربانی خانواده کمیل خجالت زده بودم گفتم: –دستش درد نکنه، اتفاقا احتیاج داشتم. خودش گیره‌ی روسری‌ام را بازکرد و طبق عادتش دستش را داخل موهایم بُرد و به همشان ریخت. –همینجوری بهم ریخته قشنگه، من که اینجوری دوست دارم. بی مقدمه دستهایم را دور کمرش حلقه کردم وسرم راروی سینه اش گذاشتم وگفتم: –ممنونم کمیل. ببخشید امروز به خاطر اون تلفن ها اذیتت کردم. می دونم برای این مهمونی خیلی به زحمت افتادی. سرم را بادستهایش گرفت و صورتم را بالا گرفت و نگاهش رابه چشم هایم چسباند وگفت: –من بایدبه خاطر این که کنارمی از تو ممنون باشم حوری من. بابتش اگر تا آخر عمر هم ازت تشکرکنم کمه. این جشن هم برای تولدته، هم برای این که تو برای همیشه به این خونه برگشتی. واسه همین دوطبقه کیکه. بعد دوباره بامزه تر از قبل لبش را گاز گرفت . –الانم فاصله رورعایت کن خانم. اگه یکی بیاد داخل اتاق تکلیف چیه؟ دستهایم را از دور کمرش شل کردم. فوری هر دو دستم راگرفت و گذاشت روی چشم هایش و بوسیدشان. –همیشه روی چشم هام نگهت می دارم عزیزم. بعد از اتاق بیرون رفت. من ماندم و این همه عشقی که به پایم ریخته بود. انگار حرفهایش برای دلم مرهم بود، دلی که روزگاری جراحت عمیقی پیدا کرده بود. کمیل خوب طبیبی برای دل مجروحم بود. تقه‌ایی به در خورد. سعیده سرش را داخل آورد و گفت: –بیام داخل؟ –بیا عزیزم. وارد شد و در را بست. سر به زیر گفت: –راحیل میگم خانواده شوهرت ناراحت نشن من اینجام. دستش را گرفتم. –مگه خودشون دعوتت نکردن؟ –چرا زهرا خانم خودش دعوت کرد. روی زمین نشستم و او را هم کنارم نشاندم. –خب پس مشکلی نیست، نگران نباش. سر به زیر شد و پرسید: –من بیشتر نگران توام. نگاهش کردم. –چرا؟ –راحیل تو واقعا راضی هستی؟ یعنی گذشتت رو تونستی فراموش کنی؟ راستش درسته واسه فراموش کردنش خیلی کارا انجام دادی. خاله هم خب خیلی همه جوره حواسش بهت بود، ولی بازم... حرفش را بریدم. –ببین سعیده باید واقع بین بود. من مثل تو به قضیه نگاه نمی‌کنم. من همه‌ی این اتفاقات رو یه بازی می‌دونم. بازی که خدا طراحیش کرده و از اون بالا نگاهم می‌کنه ببینه چیکار می‌کنم. می‌تونم از مراحل این بازی رد بشم یا نه. ✍ ...
آرآسٺگے ، همرآه حٻآ ، ٻہ اصل وآقعٻہ برآے دخترآن بآ خدآ..🦋✌️🏼🤞🏼😌 ♥️ 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
🖤🌈 . . ✨وقتی چادر🖤سرمیکنیم باید رفتارمونم مثل صاحب چادرمون زهرایی باشع....🌈 حالا چطوری؟🤷🏻‍♀ ✨1-مثلا وقتی میریم بیرون تو خیابون یا پیاده رو نباید با صدای بلند حرف بزنیم یا بخندیم🤨...چون با این کار جلب توجه میشه و این اصلا در شان چادری که میپوشیم نیست... ✨ مثلا رفتیم بیرون🚶🏻‍♀ با دوستامون داریم میگیم میخندیم😌 ولی به این توجه نمیکنیم که صدامون بلنده و ممکن نظر جلب کنه....این کار نه تنها گناهه😱و صدامونو نامحرم میشنوه بلکه وِجه چادر🖤 هم بد جلوه داده میشه.....🌸 ✨ ✨2-جدیدا و متاسفانه میبینیم، خواهرایی کع با پوشش چادر🖤ارایش🧏🏻‍♀ هم میکنن... این کار خیلی بده و اصلا جلوه خوبی برای یه بانوی چادری نداره...😒 ما وقتی پوشش برتر رو انتخاب میکنیم😍 یعنی اینکه میخواییم از نگاه های پست و نامحرم دور بمونیم[{🌸[{ ولی وقتی یک خانوم چادری ارایش میکنه هرچند کوچولو این امرو درنظر نمیگیره...😔 خودم به شخصه وقتی به این. دسته از خانوما انتقاد میکنم👈🏻میگن بزارید بقیه ببین که ما چادریا هم تمیزیم یا خوشتیپیم...🧐 اما این خوشتیپی نیست بلکع با این کار حجاب حضرت زهرا 🖤کع برترین پوشش هست زیر سوال میره و حرمتش شکسته مبشع....😰💙 ✨ ✨3-شاید دیده باشیم دختر خانومایی کع چادر🖤پوشیدن اما انگار اصلا نپوشیدن🤨....لباس زیر چادرشون نامناسب و چادرشون هم متاسفانه بازه و اصلا مراقبت نمیشع...😭🍃 وقتی هم بهشون تذکر میدیم کع خواهرم این پوشش پوشش حضرت <<زهرا>💚> نیست بازم به این بهونه کع بزار اونهایی که میکن چادریا کثیفن و شلخته ببین کع ما چادریا هم خوشتیپیم.🥺🌈 شما حتی اگر لباس زیر چادرتون هم مناسب باشع😌 و بلند باشع اما وقتی چادرتون رو باز بزارید خودش باعث جلب توجه میشعِ تو محیط بیرون و همچنین کاملا هم مغایر دستورات دینمون هستن....☹🌸 . . ما دخترای حضرت مادر هستیم....🌈 وقراره سربازای مولامون ولی عصر😍 باشیم پس رفتارمون هم باید زهرایی باشیم 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
. وظیفه ی شما نگاه نکردنه ،، چه باحجاب باشد و چه بد حجاب ، پوشیه بزند یا نزند . . به این مسئولیت درست عمل کنید!!😊 . آیه 31 سوره نور نخستین خطاب درباره حجاب را به مردان داشته است تا با کنترل نگاه خود، راه تشویق و تهییج بانوان برای عرضه خود در جامعه را ببندند. قرآن اولین خطاب را به مردان در خصوص حجاب داشته است. خدواند متعال در آیه می‌فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»؛ به مردان با ایمان بگو دیده، فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه مىکنند، آگاه است، تا مردان با کنترل نگاه خود، راه هرگونه تشویق برای عرضه کردن بانوان در جامعه را بندند. . 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
🌸➖➖➖🍃➖➖➖🌸 بیخود برایم دلیل و مدرڪ نیاورید من دختــرم💓 میدانم ڪہ صلاح من در «حجاب »اسٺ براي من دلیلي بزرگٺـر از سخن خدايــم نیسٺ من حجابـــ میڪنم چون خداے من اینگونہ مے خواهد😇 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
از این همه آزادی ترکیدم...😂✌️🏻 +چشم هایتان را باز کنید☺️💙 #کانال_چادرمون_عشقه💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
#پیشنهاد_پروفایل_دخترونه💞 #کانال_چادرمون_عشقه💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
#پیشنهاد_پروفایل_دخترونه💞 #کانال_چادرمون_عشقه💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
فردا پارت داریم🙏
👑 چه کسی گفته چادری ها عطر نمیزنند؟ حتما چادر را خوب نبوئیده است🍃 چادری ها زیباترین عطرهای جهان را درپر چادرشان دارند 😌 چادر بوی عظمت وبزرگی میدهد💯 یعنی توبا یک ملکه روبه رو هستی 👑 چادر بوی اطمینان وامنیت می دهد۰۰🌂 چادر بوی حیا وعفت میدهد🍃 خوش بحالت که میراث دار حجب وحیای فاطمه هستی✨ زین پس چادرت را بانیت سر کن بانو ☺️ 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador
🔺کشف حجاب «پانته‌آ بهرام» در جشنواره فجر 🔸«پانته‌آ بهرام» که برای بازی در فیلم «شنای پروانه» با گریم سر تراشیده ظاهر شد، در نشستِ بعد از اکران این فیلم، با کنایه به قوانین جمهوری اسلامی، از سر کچل خود رونمایی کرد و روسری خود را برداشت گفت: «من الآن این شکلی‌ام»😳 👈حالا الآن اگه یکی پیدا بشه بگه شما که اعتقاد به این قوانین نداری چرا تو این جشنواره موندی، چنان بهشون برمی‌خوره که میخوان فلک رو سوراخ کنن! در حالی که تمام اعتبارشون رو تو این سال‌ها از همین قوانین جمهوری اسلامی کسب کردن.😏 #پانته‌آ_بهرام_کچل #کانال_چادرمون_عشقه💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @blackchador