eitaa logo
رسانه مذهبی بقعه 🇮🇷🚩
4.8هزار دنبال‌کننده
65.1هزار عکس
31.7هزار ویدیو
3.3هزار فایل
📌بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔸 اطلاع رسانی اخبار جلسات 🔸 دانلود قطعات صوتی و تصویری 🔸نشر حدیث 🔸و... 🔹کانال در پیامرسان ها👇 📲 @boghe_ir 🔄ادمین @boghe_admin 🎬طراحی تیزر و پوستر"رایگان" @feraghadmin 🔽درباره ما👇 📘 zil.ink/boghe_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۱ 💠 ضرورت نگاه اجتماعی در تربیت نسل مهدوی 💠 جمع‌گرا بودن جوان، زمینه تربیت اجتماعی نسل مهدوی 💠 نوجوان چه تربیتی را بیشتر می‌پذیرد؟ استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ضرورت نگاه اجتماعی در تربیت نسل مهدوی ما دربارۀ ضرورت نگاه اجتماعی به دین، صحبت‌های مختلفی داشتیم و اینکه ما اساساً باید بچه‌هایمان را جامعه‌پذیر و به عنوان یک عنصر اجتماعی تربیت کنیم و حتی ضرورت دینداری را هم از زاویۀ نیازهای اجتماعی برای فرزندان خودمان جا بیندازیم. معمولاً اگر کسی بخواهد ضرورت دینداری را جا بیندازد، به نیازهای فردی او مراجعه می‌کند. چنین کلماتی در این مورد چقدر آشنا هستند: «انسان باید به کمال برسد»، «استعدادهای فرد باید شکوفا شود»، «من نیاز به خدا دارم»، «روز قیامت مؤاخذه می‌شوم»، «عذاب و عقاب و ثواب برای من خواهد بود اگر حرف خدا را گوش بدهم یا گوش ندهم» و اینها همه جنبۀ فردی دارند؛ یعنی یک تربیت فردی برای دین. جمع‌گرا بودن جوان، زمینه تربیت اجتماعی نسل مهدوی اما تربیت اجتماعی یا بیان ضرورت اجتماعی دین چیست؟ اینکه ما اول حیات اجتماعی را تبیین کنیم و جا بیندازیم که ما بدون حیات اجتماعی نمی‌توانیم زندگی کنیم، بعد برسیم به اینکه لازمه زندگی کردن در جامعه، دینداری کردن است. اگر به اینجا رسیدیم یک انگیزۀ قوی برای دینداری و یک شناخت عمیق متناسب با نوجوان برای دینداری فراهم می‌کنیم. یک نوجوان، دغدغه‌اش محیط هم‌سالانش است. کوچک‌تر که باشد می‌خواهد با همسالانش بازی کند، کمی که بزرگتر می‌شود، می‌خواهد با همسالانش تعامل داشته باشد و در آنها موقعیت پیداکند و این موقعیت پیداکردن در آنها آنقدر برایش مهم است که گاهی از اوقات خانواده‌اش را هم حذف می‌کند، یعنی مقابل پدر و مادر خودش هم می‌ایستد و بی‌ادبی می‌کند. نوجوان یک انسان و یک شخصیت جامعه‌گراست و جامعه‌گرایی را با گروه هم‌سالان خودش شروع می‌کند. هیچ‌کس لازم نیست به بچه‌ها توصیه‌ به جامعه‌گرایی کند. آنها خودشان میل دارند که بازی ‌جمعی کنند و چه‌بسا پدر و مادرها خیلی ‌وقت‌ها از معاشرت بچه‌هایشان با رفقا، جلوگیری می‌کنند. البته با بهانۀ رفقای ناباب و . این ممانعت صورت می‌گیرد. پس کودک ما، فرزند ما، نوجوان ما، جامعه را می‌فهمد و به جمع گرایش دارد. ما باید بر روی موجی که در دل فرزندان‌مان ایجاد شده، ضرورت دین را سوار کنیم و بگوییم حیات اجتماعی اقتضاء می‌کند ما دیندار باشیم، با خدا باشیم و الی آخر. اگر توانستیم از زاویۀ نیاز به حیات اجتماعی، ضرورت دینداری را جا بیندازیم، موفق بوده‌‌ایم. نوجوان چه تربیتی را بیشتر می‌پذیرد؟ یکی از فواید تبیین دینداری از زاویه نیاز به حیات اجتماعی این است که بچه‌ها این‌طور ضرورت دین را و ضرورت حضور خدا در زندگی را بیشتر می‌فهمند تا اینکه بخواهی برای رفع نیازهای فردی‌اش او را وادار به دینداری کنی. یک نوجوان به آن بلوغ نرسیده که نیازهای فردی به پروردگار عالم و حتی نیاز به تکامل و شکوفایی خودش را درک کند. نوجوان در این فضا نیست و جا انداختن این حرف‌ها برایش سخت است. کار آسان‌تری که با آن درگیر است و برایش ملموس است، زندگی اجتماعی است. حتی وقتی که شما می‌گویید بیا و مهارت‌های شغلی را یاد بگیر تا بعدها یک شغل بسیار خوبی داشته باشی، باز هم این مسئله برایش ملموس نیست ولی روابط اجتماعی برایش ملموس است. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۲ 💠 فواید تربیت اجتماعی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران فواید تربیت اجتماعی فایدۀ اول تربیت اجتماعی این است که اگر از ناحیۀ جامعه‌شناسی، جامعه‌پذیری، اجتماعی شدن و ضرورت حیات اجتماعی به ضرورت دین برسیم، ضرورت دینداری به صورت ملموس‌تر به نسل جدید منتقل می‌شود. فایدۀ دوم این است که از اول یک دین سالم به فرزندان ارائه داده‌ایم نه دین سکولار که بعداً بگوییم این دین احکام اجتماعی سیاسی هم دارد، آیا بپذیرد یا نپذیرد؟ اما راحت‌طلبی‌اش اقتضاء خواهد کرد که نپذیرد. شما وقتی که دین را فردی جا انداختی اگر این دین را بپذیرد - که بعید است به این سادگی بپذیرد- بعداً سخت است ابعاد اجتماعی دین را برایش جا بیندازی. از اول دین را به عنوان یک امر فردی معرفی کردی و تقریباً یک دین تحریف‌شده کم‌کم در ذهنش شکل می‌گیرد. آن اسلام ناب، اسلام ولایی، اسلامی که ولایتمداری در آن عمیقاً تحقق پیدا کرده، دیگر جا انداختنش سخت است. امام زمان.عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف. می‌آید که یک جامعۀ خوب بسازد، اما نقش شما در ساختن این جامعۀ خوب چیست؟ فایدۀ دوم تربیت اجتماعی نسل مهدوی این است که نوجوان را یک انسان دارای دین سالم، ساخته و پرداخته کردیم و او را از تحریف دین بازداشته‌ایم. فایدۀ سوم این است که اگر شما نوجوان خودتان را جامعه‌پذیر و اجتماعی بار بیاورید، نه‌تنها از این جامعه کمتر صدمه خواهد خورد، بلکه در جامعه فردی تأثیرگذار خواهد بود و اتفاقات بیرونی به او انرژی می‌دهد. پیروزی‌هایش افزایش یافته و برای کسب موفقیت‌های بیشتر درس می‌خواند و مهارت‌های مضاعفی کسب می‌کند. فرزند اگر اجتماعی باربیاید متوجه آسیب‌های جامعه به خودش خواهد بود و سپر می‌گیرد، حساس است، لطمه نمی‌خورد و اگر تمسخرش کردند، زمین نمی‌خورد. زندگی اجتماعی را می‌شناسد و نمی‌گوید راه بسته است؛ اینها اقتضائات زندگی اجتماعی است. افسرده نمی‌شود، کسی به او محبت کند غش نمی‌کند، می‌گوید این چیزها در زندگی اجتماعی زیاد است، بزرگوارانه زندگی می‌کند. برای مواجهۀ درست با جامعه آماده می‌شود و از جامعه لطمه نمی‌خورد بلکه در جامعه مؤثر قرار می‌گیرد و مدرسه و جامعه را اداره می‌کند. او بهتر درس می‌خواند، بهتر احساس مسئولیت می‌کند، اگر مدیر از او چیزی بخواهد بهتر می‌فهمد. با تربیت اجتماعی، نوجوان را در مسیر موفقیت و در مسیر آسیب‌ ندیدن از دیگران انداخته‌ایم. سه‌ فایدۀ خیلی مهم که نتیجه تبیین ضرورت اجتماعی دین است، بیان شد. یکی اینکه هم‌راه و هماهنگ با طبع نوجوان است، دوم اینکه دین سالم و ناب به او داده شده، نه دین فردی که کم‌کم تحریف شود؛ و سوم اینکه او را به موفقیت‌ها و قوت‌هایی می‌رساند که لذت‌ آن موفقیت‌های بالفعل، راه را برای سعادت و کمال او باز می‌کند. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۳ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی دوازده مرحله که اجتماعی شدن را به فرزندانمان آموزش دهیم و آنها را در مسیر جامعه‌پذیری بیاوریم. برای اینکه به معنای واقعی کلمه مراحل اجتماعی شدن را برای بچه‌ها تسهیل کنیم این دوازده موضوع لازم است که برایشان جا بیفتد. ۱- تبیین ضرورت زندگی جمعی ضرورت زندگی جمعی روز به روز بیشتر هم می‌شود. ضرورت زندگی جمعی از حداقل تا حداکثر متغیر است. در خانه، اعضاء خانواده می‌توانند باهمدیگر تمرین کنند. البته خانواده‌هایی که فرزندان بیشتری دارند این آموزش‌ها را راحت‌تر می‌‌توانند به بچه‌هایشان بدهند. ۲- تبیین تفاوت انسان‌ها در استعدادها و توانایی‌ها ما با همدیگر یکسان نیستیم. در روایت فرمود: «اگر همۀ مردم دنیا عقل‌شان به یک اندازه می‌رسید دنیا خراب می‌شد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۶۶). باید تفاوت‌هایی وجود داشته باشد، از رنگ و قیافه و هیکل و توانایی‌ها الی آخر. با توجه به تفاوت استعدادها، انسان‌ها از خدمات یکدیگر بهره می‌برند و نظام تسخیری در عالم برقرار است. این به آن خدمت می‌کند، آن به این خدمت می‌کند. این مسئله باید برای بچه‌ها جا بیفتد، بچه‌ها باید تفاوت را ببینند، بشناسند، بپذیرند تا آن‌جایی که احدی، احدی را سرزنش نکند. انسان‌ها متفاوت فکر می‌کنند و متفاوت می‌فهمند. ملاک‌های کلی و آن ارزش‌ها و هنجارها باید آموزش داده شود ولی تفاوت‌ها باید به طور اساسی جا بیفتد. ۳- تبیین اجتناب‌ناپذیر بودن ظلم بین انسان‌ها وجود تفاوت‌ها موضوع سوم را پیش می‌آورند و اینکه ظلم بین انسان‌ها اجتناب‌ناپذیر است. کسی که جثه‌اش قوی‌تر است، ممکن است برخی را کتک بزند چون نگران نیست که کسی بخواهد او را بزند. ظلم، اجتناب‌ناپذیر است. وجود ظلم را یاد بدهیم، ظالم را بشناسانیم و بچه‌ها را در پر قو رشد ندهیم، به بچه‌هایمان دروغ نگوییم. ظلم در عالم وجود دارد. این ظلم‌ها را می‌توانیم در طول تاریخ نشان دهیم، از فراعنه شروع کنیم تا همین صهیونیست‌های ملعون. بچه یک مقدار احساس ناامنی می‌کند، اما باید این اتفاق بیفتد. نباید به بچه‌هایمان خیانت کنیم و بگوییم همه‌جا امن و امان است. ظلم، اجتناب‌ناپذیر است. اتفاقاً یکی از مبانی خداپرستی همین است که بچه اول احساس ناامنی کند بعد ایمان به خدا را به او معرفی کنی تا در آغوش خدا احساس امنیت کند. وقتی به خیلی از بچه‌ها در مورد ایمان به خدا می‌گویی، قیافه می‌گیرند، برای این که احساس ناامنی نکرده است و می‌گوید من برای چه این امنیت را می‌خواهم؟! همه‌جا امن و امان است! به خاطر دروغ‌هایی که به او گفته شده این تصور را دارد. اگر نوجوانی در جامعه احساس امنیت کرد، به این نوجوان درباره ظلم، دروغ گفته شده است. حواس این نوجوان از واقعیت پرت شده و واقعیت‌ها از او کتمان شده است. طبیعی است که در این دنیا ظلم پیش می‌آید. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۴ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی تا کنون به ۳ مورد از مراحل آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی اشاره شده است. بقیه این موارد به این شرح هستند: ۴- آموزش قانون و تبیین قانون به عنوان اهرمی ضعیف و ناکافی در برابر ظلم بعد از آشنایی با وجود ظلم باید پرسید چطور می‌توان از ظلم جلوگیری کرد؟ در جواب می‌گوییم با قانون. در این مرحله فرزند، قانون‌مداری و اهمیت قانون را یاد می‌گیرد و اهمیت قانون‌مداری آموزش داده می‌شود. بعد از اینکه حسابی به دلش نشست که قانون چقدر چیز خوبی است که می‌تواند از او حمایت کند تا به او ظلم نشود، چون در قانون مجازات‌هایی پیش‌بینی شده است و ، باید یک مفهوم دیگر به نوجوان آموزش داده شود. نوجوان در این‌جا یک چیز دیگر را هم باید یاد بگیرد، اینکه با قانون نمی‌شود جلوی همۀ ظلم‌ها را گرفت و قانون یک اهرم ضعیف است. به نوجوان باید گفته شود که قانون، سکوی پرواز تو نیست. نهایتاً این است که تو را نگه می‌دارد که سقوط نکنی. چیزی که موجب پرواز تو می‌شود یک چیزی فراتر از قانون است. قانون یک امر حداقلی است. هرچند لازم است ولی ضعیف است. پس قانون را مطرح می‌کنیم اما می‌گوییم که برخی از ظلم‌ها هست که با هیچ قانونی نمی‌توان از آن جلوگیری کرد؛ مانند ظلم رئیس دولت صهیونیستی به مردم غزه و لبنان. ۵- حمایت خدا از بندگانش از این مرحله به بعد حمایت خدا وسط می‌آید. خدا از انسان‌ها حمایت می‌کند که به انسان‌ها ظلم نشود. اینجا آغاز خداشناسی است. پس در ضرورت زندگی اجتماعی، تفاوت‌ها، ظلم و حداقل امکان جلوگیری از ظلم را گفتیم و بعد آمدیم سراغ خدا و اینکه خدا چقدر حمایت می‌کند. خدا چه حمایت‌هایی می‌کند؟ این موضوع فوق‌العاده‌ است. دوست دارم اولین آگاهی نوجوان‌های ما دربارۀ خدا این باشد که خدا من را از صدمه دیدن حفظ می‌کند. فکر می‌کنم این دل‌نشین‌ترین نوع آموزش است که به کودکان می‌دهیم، بعد نمونه‌هایش را هم می‌توانیم بگوییم. ۶- خدا جلوی همۀ ظلم‌ها را نمی‌گیرد آیا اینکه خدا حمایت می‌کند یعنی خدا همه ظالمان را محدود می‌کند؟ آیا این مطلق است؟ نه. امکان ندارد خداوند متعال جلوی همۀ ظلم‌ها را بگیرد، اصلاً نمی‌گیرد! چرا؟ فکر کنید هرکس می‌خواهد ظلمی کند، خدا جلویش را بگیرد، پس انتخاب و اختیار انسان کجا می‌رود؟ انسان‌ها باید امتحان شوند. ضعفا امتحان می‌شوند که آیا قدرت پیدا کردند یا نه؟ اَقویا امتحان ‌می‌شوند که آیا ظلم کردند یا نه؟ حرف‌‌های بسیار مهمی مطرح است که باید در زمان خودش به نوجوان زده شود. ما اول از خدا صحبت کردیم و حالا کم‌کم سراغ دین می‌رویم. خدا از بندگانش حمایت می‌کند اما نه مطلق و نه کامل. اصلاً نمی‌شود! خدا اگر بخواهد کامل از ظلم جلوگیری کند، سیستم حیات بشر به هم می‌ریزد، چون انسان موجودی است که برای امتحان، آفریده شده است. ما باید این بحث را برای نسل دیندار و نویی که می‌خواهد در جامعه مقدمه‌ساز ظهور حضرت شود، جا بیندازیم. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۵ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران تاکنون به ۶ مورد از مراحل آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی اشاره شد. بقیه این موارد به این شرح هستند: ۷- باید قوی شویم! همانطور که گفته شد امکان ندارد جلوی همه ظلم‌ها از طرف خداوند گرفته شود، پس بقیه مقابله با ظلم به عهدۀ کیست؟ در این مرحله وظیفۀ انسان برای قوی شدن مطرح می‌شود که ما باید طوری قوی شویم که ظلم روی‌ ما تأثیر نگذارد. این قوت و قدرت گرفتن ما از زندگی فردی گرفته تا زندگی اجتماعی است و مرحلۀ اولش این است که نترسیم. باید دینداری را همراه با قوی شدن به نوجوان آموزش دهیم، برای او جذاب است. وظیفۀ ما این است که قوی شویم. اولین وظیفۀ دینی که باید برای بچّه‌ها تعریف کرد، قوی شدن است که برای او جذاب است. باید در مورد این مفهوم، مفصّل با او صحبت ‌کنیم. ۸- تبیین ضرورت حمایت فرد قوی از ضعفاء وظیفۀ بعدی ما این است که از افراد ضعیف حمایت‌کنیم. علاقه به قوی شدن و کمک به ضعفا به صورت غریزی در بچه‌ها وجود دارد. به آنها بگوییم وظیفۀ ما حمایت از ضعفاست. اگر فلسفۀ حمایت از ضعفا جا بیافتد یعنی یک تربیت خوب داشته‌ایم. اینکه بعضی‌ها می‌گویند فلسطین به ما چه ربطی دارد؟ احتمالاً آنها در خانواده‌های بدی تربیت شده‌اند. شاید هم در مدرسه‌های بدی تربیت شده‌اند یا از معلم‌هایشان تربیت نپذیرفتند. باید به فرزندان گفته شود که وظیفۀ ما حمایت از ضعفاست. اگر حمایت از ضعفا نکنیم چه می‌شود؟ خدا ما را به همان درد و بلا مبتلا می‌کند. از اینجا وارد دین می‌شویم. نماز هم برای این می‌خوانیم که قوی شویم. یا نماز را جماعت می‌خوانیم که زمینۀ کمک کردن به ضعفا پدید بیاید، روزه هم می‌گیریم تا حال ضعفا را بفهمیم. از اینجا وارد مسایل دین می‌شویم؛ نه از مسایل بهشت و جهنم که او عقلش نرسد و متوجه نشود. ۹- تبیین امامت، ولایت و نبوت برای اینکه این ضعف از بین برود، باید کاری کنیم یک انسان عادل قویِ و خوب حاکم شود. اینجا بحث ولایت، امامت و نبوت مطرح می‌‌شود. باید برای نوجوان تبیین کرد که همیشه دشمنانی بودند که می‌خواستند انبیاء را بکشند و یک عده هم حمایت می‌کردند. بعضی از انبیاء پیروز شدند و بعضی‌ها ضعیف شدند، اولیاء خد‌ا هم همینطور. فلسفه روضه‌ها نیز از همینجا مشخص می‌شود. ۱۰- زندگی جمعی مؤمنانه و مواساتی نکتۀ دهم است که راه نجات بشر از ظلم، زندگی جمعی مؤمنانه و مواساتی است. راه جلوگیری از ظلم، وجود قوۀ قضائیه و مراجعه به آن نیست. قوۀ قضائیه یک مقداری می‌تواند مانع ظلم شود. حتی امام هم بدون زندگی جمعی مؤمنان نمی‌تواند بشر را از ظلم نجات دهد و تا کنون آن زندگی جمعی مؤمنانۀ و مواساتی نبوده است. مردم چرا از پیغمبر جدا شدند و مسیرشان را جدا کردند؟ چون از آن زندگی جمعی مؤمنانۀ مواساتی خسته شده بودند و می‌خواستند از زیر آن در بروند. به راحتی می‌توان طعم زندگی جمعی مواساتی را به بچه‌ها چشاند، بچه‌ها می‌توانند زندگی بر اساس مواسات را بفهمند. این مسائل را مادر‌ها باید آموزش دهند و مسائل را برای بچه‌ها حل کنند. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۶ 💠 ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی استاد در فاطمیۀ بزرگ تهران تا کنون به ۱۰ مورد از مراحل آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی اشاره گردید. دو مورد دیگر به این شرح هستند: ۱۱- تبیین مبارزه با هوای نفس در مرحله بعد باید به نوجوان بیاموزیم که در زندگی فردی‌مان، هواپرست نباشیم. چون هر کدام در زندگی فردی‌مان خودخواه و هواپرست باشیم، به ناچار یک فرد خودخواه و هواپرست بر ما مسلط خواهد شد. مبارزه با هوای نفس، محور نظام تربیتی دین است و مهمترین چیزی است که بچه‌ها باید یاد بگیرند و تمرین کنند. گاهی بچه‌ها از ما سؤال می‌کنند چرا زندگی مؤمنانۀ مواساتی تا حالا در تاریخ شکل نگرفته که ریشۀ ظلم کنده شود؟ می‌گوییم چون هواپرستی‌ها و خودخواهی‌هایی وجود داشته که مانع آن بوده است. نتیجه خودخواهی‌ها این می‌شود که یک فرد هواپرست بر ما مسلط می‌شود «عُمَّالُكُمْ أَعْمَالُكُمْ كَمَا تَكُونُونَ يُوَلَّى عَلَيْكُمْ»(شهاب الأخبار، ج۱، ص۲۶۰)؛ هرطوری که باشی همان‌طوری رئیس پیدا می‌کنی. خداوند در سورۀ نساء می‌فرماید «وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا»(نساء، ۱۱۵). هرکسی راهی جز راه پیغمبر و مؤمنین را انتخاب کند، هرکس را که دوست بدارد ما بر او مسلط می‌کنیم، هرچه را دوست دارد ما همان را بر او مسلط می‌کنیم. نمی‌شود ما هرزگی را دوست داشته باشیم و سران هرزگی عالم بر ما مسلط نشوند! اگر این را به بچه‌هایمان بگوییم و زیبا توضیح بدهیم، از گناه متنفر می‌شوند. اگر این انگیزۀ اجتماعی را حذف کنید و انگیزۀ فردی را جای آن بگذارید که اگر تو مثلاً کار بدی بکنی خدا بدش می‌آید و روز قیامت به جهنم می‌روی، یا بگویید این طوری به کمال خودت نمی‌رسی، نوجوان با این تعابیر ارتباط برقرار نمی‌کند. این حرف‌ها‌ برای این سن نیست، او الآن درگیر مسائل اجتماعی است. تربیت یعنی این مفاهیم در جان او بنشیند. ما دوازده سال فرصت داریم این دوازده بند را برای نوجوان و جوان جابیندازیم. ۱۲- معرفی جامعه مهدوی اگر ما اینطور رفتار کنیم در نهایت بشر به یک زندگی خوب خواهد رسید، اینجا امام دوازدهم، ظهور و جامعه‌اش را معرفی می‌کنیم. ما می‌خواهیم آن جامعۀ مهدوی را جا بیاندازیم که آن جامعه چگونه است؟ یک جامعه‌ای است که در آن ظلم نیست، چرا؟ چون بشر تجربه کرده و فهمیده که این روش‌های رایج غلط است، بشر می‌فهمد اینها را! امام عادل هم حاکم است. اینها جزئیاتی دارد که می‌شود به تفصیل به آن پرداخت. این بخش از دین مورد غفلت است. بدبختی آنجاست که خواستند برای جامعۀ ما جا بیندازند که هیچ درگیری و جنگی وجود ندارد! و گفتند: هیچ مقاومتی لازم نیست! بیایید با همۀ جهان دوست شویم! هیچ غارت و ظلمی در جهان وجود ندارد! ما با غارت و ظلم در جهان چه کار داریم؟ و سراغ زندگی‌های شخصیِ فردی‌مان برویم. این جنایت در کشور ما عامدانه توسط برخی اشخاص و سیاستمداران و سیاستگذاران و نهادها انجام شد. 🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ 🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین.علیه السلام. 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۱ 💠 معرفی موضوع بحث 💠 باید از قرآن خواندن لذّت معنوی ببریم 💠 اهمیت اشک در هنگام قرائت قرآن 💠 تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشک استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: معرفی موضوع بحث یکی از برنامه‌های ما در زندگی، تلاوت قرآن است. حال ما چطور باید قرآن بخوانیم که بیشتر از قرآن خواندن لذت ببریم و انس پیدا کنیم؟ بحث ما، صرفاً رشد پیدا کردن و عمل به قرآن نیست. بحث این است که اگر ما قرآن بخوانیم، آیا می‌توانیم، حظّی از تلاوت قرآن ببریم؟ چطور می‌شود به حسّ خوب با قرآن خواندن برسیم؟ برای اینکه احساس عاطفی و خوراک روحی‌ای که به ما انرژی می‌دهد، پای قرائت قرآن و در اوج شکل بگیرد، باید حقّ تلاوت قرآن را به جا آوریم. حقّ تلاوت مقدمه، پاک کننده و پالایش‌دهنده ایمان است. مفهوم حقّ تلاوت در آیات قرآن هم ذکر شده است و کسانی که این حق را به جا نمی‌آورند، هم به خود صدمه می‌زنند و هم به جامعه. صدمه‌ای که به خود می‌زنند این است که باعث می‌شوند قلبشان قساوت پیداکند. باید از قرآن خواندن لذّت معنوی ببریم ماه مبارک رمضان حتماً اصرار داشته باشیم خوب قرآن بخوانیم، از قرآن خواندن لذّت ببریم، اشک بریزیم و لذّت معنوی را تجربه کنیم. از قول آقای بهجت آمده است که مشتاقین ملاقات با امام زمان.عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف.، قرآن بخوانند؛ این یعنی اینکه لذّت قرآن خواندن با دیدن روی مهدی فاطمه(عج) هر دو از یک جنس است. ما در این جلسات به دنبال این هستیم که چه کار کنیم تا به لذّت قرآن خواندن برسیم و چگونه بهتر قرآن بخوانیم. اهمیت اشک در هنگام قرائت قرآن امیرالمؤمنین.علیه السلام. می‌فرماید: خیری نیست در قرائتی که در آن تدبر نیست(مشکاة الأنوار، ج۱، ص۱۳۷). تدبّر در قرآن، آغاز اشک ریختن است چون اگر معرفت به حق پیدا کنی، با قرآن گریه خواهی ‌کرد. اگر تدبّر و فهم در قرآن رخ دهد، اشک جاری می‌شود. قرائت قرآنی که با اشک شوق و خوف از دوری همراه باشد، مانع از قساوت قلب می‌شود. ما اگر همین الان حظّ معنوی و لذت روحی و قلبی از قرآن ببریم و سیراب شویم، به انجام کار خوب و زندگی خوب و باتقوا تشویق می‌شویم. تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشک معرفت به حق باعث می‌شود با قرائت قرآن گریه کنیم. آیت الله بهجت(ره) در قرائت قرآن نماز بی‌تاب می‌شدند. همانطور که می‌دانید ما ۲ نوع قرائت قرآن داریم: قرائت قرآن رسمی و قرائت قرآن غیررسمی. ما در نماز قرآن را رسمی قرائت می‌کنیم. بنابراین هرجا توصیه به نماز است، توصیه به قرائت قرآن هم هست. در ماه مبارک رمضان از خدا کمک بگیریم تا تجربه خوب قران خواندن را به ما عنایت فرماید. محبت‌های ما انواع و اقسام دارد. محبتی که ما به خدا و اولیاء خدا داریم در اعماق قلب ماست که باید جستجو کنیم و آن را در قلب و جانمان زنده کنیم، با تدبر و تلاش در آیات قرآن، این محبت‌ها در ما آشکار شده و اشک ریختن ما از جنس معرفت و محبت می‌شود. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۳ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۲ 💠 رابطۀ زیبا با قرآن، با اشک همراه است 💠 قرآن، موسیقی حیات طیبه 💠 روایاتی در مورد اشک ریختن هنگام قرائت قرآن 💠 تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشک استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: رابطۀ زیبا با قرآن، با اشک همراه است ما قرار است رابطۀ بسیار قشنگی با خدا در این ماه مبارک رمضان برقرار کنیم و این رابطۀ قشنگ در عاشقانه‌ترین و در بانشاط‌ترین صورت خودش، جز با اشک همراه نیست. این اشک و حزن با آن غم رایج که باید از آن فرار کنیم، خیلی فرق می‌کند. این اشک مداوم با آن نشاط منافات ندارد بلکه تجلی آن نشاط است. این نشاط ناشی از یک ارتباط قوی است که ما را دچار حزن مخصوص و غم زیبای عارفانه می‌کند. قرآن، موسیقی حیات طیبه ما دو نوع زندگی در این دنیا داریم. یک زندگی معمولی و عادی که معنویات، خدا، نماز و عبادت، عواطف و اخلاق در آن است و یک زندگی عادی است. یک زندگی دیگر هم داریم که آن زندگی، یک حیات و یک عالم دیگر است که در قرآن به حیات طیّبه تعبیر می‌شود. علامۀ طباطبایی(ره) دقیقاً توضیح می‌دهند که حیات طیبه، زندگی‌ دیگری نیست که طیب شده باشد، همین زندگی است. « فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً(نحل، ۹۷)»؛ ما او را در آن زندگی زنده می‌کنیم. یعنی ما انسانها معمولاً نسبت به آن حیات، مرده‌ای هستیم که وقتی آن حیات را درک کنیم، تازه زنده می‌شویم. در آن حیات، غم، شادی، حیات، رنج‌ها، مشکلات و یا فرح، سرور و نعمات، اصلاً همه‌چیز متفاوت است. قرآن؛ موسیقی زیبای آن حیات است. قرآن رزق آن حیات است. اگر انسان وارد آن حیات شود، می‌تواند از قرآن خواندن یک حظّ دیگری ببرد ولو اینکه در این دنیا باشد. حس کردن آن عالم غیب، دروازه‌اش با قرآن است. نسیم آن عالم غیب، آیات قرآن است. حس کردن آن عالم غیب، درگیری ذهنی عمیق با قرآن است. قرآن خواندن با لذت از ویژگی‌های حیات طیبه است وقتی با قرآن انس بگیری دیگر احساس تنهایی نمی‌کنی، و در روایات آمده است که بعد از انس با قرآن، در بین مردم که بروی تازه احساس تنهایی می‌کنی. محافظین حضرت امام(ره) می‌گفتند ایشان روزی دوازده مرتبه برنامۀ قرائت قرآن داشتند. دوازده مرتبه مراجعه! کسی را غیر از قرآن ندارد! بدون قرآن آرام نیست. دوباره برمی‌گردد و در چند آیه از قرآن غور می‌کند. قرآن خواندن با لذت از ویژگی‌های حیات طیبه است. روایاتی در مورد اشک ریختن هنگام قرائت قرآن اشک ریختن هنگام قرائت قرآن، موضوعیت دارد. ما واقعاً باید متن قرآن را بشناسیم. خداوند این متن را برای بردن دل ما طراحی کرده، طراح خداست، او هنرش عالی است. پیامبر اکرم.صلوات الله علیه و آله. می‌فرماید: « إقرؤوا القرآنَ و ابكُوا، فإن لم تَبكُوا فَتَباكَوا(کنزالعمال، حدیث۲۷۹۴)»؛ قرآن بخوانید و گریه کنید و اگر نتوانستید گریه کنید، خودتان را به گریه بزنید. امام صادق.علیه السلام. می‌فرماید: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ(کافی، ج۲، ص۶۱۴)»؛ قرآن به حزن نازل شده است، شما هم با حزن آن را بخوانید. به حزن نازل شده یعنی یک غمی در قرآن هست. این غم را باید دریافت. طراح این غم، دلبر اول و آخر عالم، خودِ خداست. آخرین نکته‌ هم این است که قرآن همین الان یک روزی‌ای به ما می‌دهد که نقد است، دین کاملاً نقد است. منتهی به دست آوردنش کمی تأمل می‌خواهد. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۴ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۳ 💠 اشک هنگام قرائت قرآن، نوعی مهارت است 💠 ضرورت تحول در شیوۀ قرآن خواندن 💠 اولین قدم برای رسیدن به قرائت خوب استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: اشک هنگام قرائت قرآن، نوعی مهارت است اشک ریختن با قرآن جدای از اینکه یک احساس و هیجان مثبت خاصی لازم دارد، یک مهارت هم هست. جدای از اینکه حال خوش معنوی و تقربی به قرآن و مقام مقدس قرآن لازم دارد، نیاز به تمرین هم دارد. خیلی از ما احساسات خوب در وجودمان هست اما بلد نیستیم آن را چطور ابراز کنیم، یاد نگرفته‌ایم. امیدوارم در آینده شاهد مجالسی باشیم که در آن مجالس در کنار قرائت قرآن، به صوت حزین اشک هم ریخته شود و مردم گریه کنند. ضرورت تحول در شیوه قرآن خواندن اشک ریختن اولیاء خدا هنگام قرائت قرآن علنی بوده است. سیرۀ و روش برخورد رسول خدا.صلوات الله علیه و آله. با قرآن هیچوقت از موضع بالا نبود. ما این سنت و سیرۀ اولیاء خدا را در خودمان نمی‌بینیم و از این سیره خیلی فاصله داریم ولی باید به سمتش حرکت کنیم. چنین مجالسی ممکن است ظاهراً سرشار از احساسات باشد، ولی مملوّ از معرفت است. چون بدون معرفت نمی‌شود به این مقام رسید. اگر ما به درونمان مراجعه کنیم، در اعماق قلبمان چشمه‌هایی از معرفت را می‌بینیم؛ پس با دقت و تمرین، احساسات معنوی خودمان را همراه با قرآن قرار دهیم. گریه‌کردن احساساتی است که یک مقدار خصوصی است و بعضی‌ها ممکن است گریه را دون‌شأن خود تلقی ‌کنند ولی گریه‌کردن درِ خانۀ خدا، گریه ‌کردن بر مصائب اهل‌بیت.علیه السلام. قصه‌اش فرق می‌کند. بحث ما دربارۀ تحولی است که باید در کشور، در شیوۀ قرآن خواندن ایجاد شود. با اشک شروع کردیم، با سخن گفتن از گریه کردن با قرآن کریم، اینکه بدانیم شاخص کجاست و چیست؟ شاخصی که پای قرآن خواندن درست است. محافل اینچنینی را باید به مرور پیدا کنیم. محافل زیبای قرآنی که آغازی برای حرکت ما هستند. طبیعتاً این یک بحث مستمر و آموزشی است. گام به گام باید خدا کمک‌مان کند تا بتوانیم خوب قرآن بخوانیم و از آیات قرآن کریم حظّ ببریم. اولین قدم برای رسیدن به قرائت خوب اولین قدم برای رسیدن به یک قرائت قرآن خوب این است که ما تعریف خوبی از قرآن داشته باشیم و دقیق‌تر اینکه، تلقی خوبی از قرآن داشته باشیم. نگرش ما نسبت به کتاب خدا و کلام خدا چیست و چگونه باید باشد؟ پاسخ این سؤال را هرکسی باید برای خودش داشته باشد. امام صادق.علیه السلام. می‌فرماید: « مَنْ قَرَأَ اَلْقُرْآنَ وَ لَمْ يَخْضَعْ لِلَّهِ وَ لَمْ يَرِقَّ قَلْبُهُ وَ لاَ يُنْشِئُ حَزَناً وَ وَجَلاً فِي سِرِّهِ فَقَدِ اِسْتَهَانَ بِعِظَمِ شَأْنِ اَللَّهِ تَعَالَى مصباح الشريعة، ج۱، ص۲۸»؛ کسی که قرآن بخواند و برای خدا خضوع نکند و قلبش رقّت پیدا نکند و آن غم زیبا در دلش پیدا نشود، خسران بزرگی را دچار شده است. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۵ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۴ - بخش اول 💠 درک محبت و رحمت الهی در آیات قرآن، منجر به اشک می‌شود 💠 اشک، شاخص لذت بردن از قرائت قرآن 💠 تلقی درست از قرآن؛ قدم اول برای رسیدن به اشک در تلاوت قرآن 💠 نیاز انسان به محبت استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: درک محبت و رحمت الهی در آیات قرآن، منجر به اشک می‌شود گاهی از اوقات اشک خوب فهمیده نمی‌شود، همانطور که محبت خوب فهمیده نمی‌شود. بعضی از برنامه‌های محافل قرآنی را می‌بینیم مردم از شدت نشاط حتی می‌خواهند کف بزنند و مثلاً هورا بکشند، به هیجان می‌آیند و آیا این با صحبت ما در مورد اشک در تعارض نیست؟ نه، اینها در یک مسیر است. اگر هیجان زیبایی قرآن و زیبایی صوت قرآن، شدیدتر شود، اشک هم جاری می‌شود. همان نشاط و شادمانی‌ای که انسان در برخورد با آیات رحمت خدا دارد، همان امیدی که در دل انسان زنده می‌شود، شدیدتر که بشود، تبدیل به اشک می‌شود. می‌توانیم بگوییم اشک ذوق، ولی کلمۀ محبت خیلی اصیل است. گریه پدر و مادر شب عروسی فرزندانشان، گریه‌ای است که همه آرزو دارند به آن برسند. این گریه، گریۀ افسردگی و اندوه نیست. ما دنبال این گریه پای قرائت قرآن هستیم. اشک، شاخص لذت بردن از قرائت قرآن اگر می‌خواهیم مردم به حفظ قرآن مشتاق شوند، باید از قرآن خیلی لذت ببرند و اوج لذت از قرآن در همین اشک‌ها دیده می‌شود. وقتی هیچ‌کس گریه نمی‌کند، همه احساس می‌کنند پس قرآن زیاد لذت‌بخش نیست. ما در مورد اشک ریختن پای قرائت قرآن که به عنوان شاخصی برتر برای لذت‌بردن از قرائت قرآن و حظّ بردن از این رزق عمیق و سنگین و لطیف معنوی است، سخن می‌گوییم که بابش باز شود. تلقی درست از قرآن؛ قدم اول برای رسیدن به اشک در تلاوت قرآن ما برای اینکه به سوی قرآن خواندن عمیق برویم تا به اشک برسیم اولین قدم چیست؟ اولین قدم این است که ما تلقی خودمان را از قرآن درست کنیم. بر اساس آیات قرآن اولین تعریفی که از قرآن می‌خواهیم در قلب و ذهن خودمان قراردهیم این است که قرآن کتاب ابراز محبت خدا به بندگان خودش است. قرآن کتابی است که خدا با بندگان خود عاشقانه سخن می‌گوید. قرآن، محلّ تجلی محبت خداست. نیاز انسان به محبت یادمان باشد ما آدم‌هایی هستیم که همه‌ نیاز به محبت داریم. در زیارت امین‌الله می‌خوانیم «محبوبة فی أرضکَ و سَمائِک»؛ خدایا ما را در زمین و آسمان محبوب قرار بده، این دعا در زیارت امین‌الله، از معتبرترین زیارات ما است. «محبوبةً فی أرضکَ و سمائک» از زبان یک معصوم صادر شده است، یعنی این نیاز طبیعی و به حق و شایستۀ یک انسان است. محبوب بودن نزد خدا، ارزش‌ بسیار بالایی دارد. ما اگر با توجه به آیات قرآن، محبت خدا را دریافت‌ کنیم دیگر به محبت هیچ‌کس دیگر احتیاج نداریم. اگر کسی به‌قدر کافی محبوب باشد، واقعاً مستغنی از کلّ عالم خواهد بود. مستغنی به این معنا که اسیر و ذلیل و فقیر دیگران نیست. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۶ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۴ - بخش دوم 💠 قرآن؛ کتاب محبّت خداست 💠 سوره الرحمن؛ ذکر مهربانی‌ها و نعمات الهی 💠 بسم الله الرحمن الرحیم؛ یعنی همه حرف‌های خدا از روی محبت است استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: قرآن؛ کتاب محبّت خداست قرآن کریم کتاب محبت خداست و به ما یک نگاه ژرف می‌دهد. ما باید اینگونه به قرآن نگاه کنیم تا به اشک برسیم. روایتی از امام صادق.علیه السلام. است که می‌فرماید: «الْقُرْآنُ‏ کُلُّهُ‏ تَقْرِیعٌ‏ وَ بَاطِنُهُ‏ تَقْرِیبٌ(معاني‌الأخبار، ج۱، ص۳۱۲)‏»؛ قرآن همه‌اش تقریع (یعنی دور کننده) است، «و بَاطِنُهُ‏ تَقْرِیبٌ»؛ و باطنش تو را به ‌سوی خودش می‌کشد. از این روایت استنباط می‌شود که هرکس در قرآن تدبرکند و معنای آیات را بفهمد، قفل دلش در مقابل قرآن باز می‌شود که خدا در قرآن می‌فرماید: اینها چرا تدبر نمی‌کنند؟ مگر در قلب‌هایشان قفل قرار داده شده؟ کلید ورود به زیبایی‌ها و حلاوت و شیرینی قرآن این است که بنده، محبت خدا را درک کند. اولین و بزرگترین نیاز ما فهم این محبت است. در حدیث نبوی آمده است چند روزی که خدا با حضرت موسی.علیه السلام. سخن می‌گفت، حضرت موسی(ع) نه خوابید، نه چیزی خورد و نه چیزی آشامید. به هیچ چیز دیگری احتیاج پیدا نکرد چون از اصل منبع تغذیه می‌کند. خداوند در مورد شهدا می‌فرماید که آنها «عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل‌عمران، ۱۶۹)» هستند، نزد پروردگارشان روزی می‌گیرند. این روزی وقتی از دست رب العالمین مستقیم دریافت می‌شود، یقیناً وجود آدم را پر می‌کند. یعنی انسان را لبریز خواهد کرد. سوره الرحمن؛ ذکر مهربانی‌ها و نعمات الهی سورۀ الرحمن، سوره‌ای است که به نام مهربانی خداست. این سوره، عروس سوره‌های قرآن است. در سورۀ "الرحمن" خدا نعمات خودش را ذکر می‌کند. کنار هر یک آیۀ قرآن که می‌فرماید: «فبأیّ آلاء ربّکما تکذّبان»؛ کدام‌یک از نعمت‌های پروردگار را تکذیب می‌کنید؟ مستحب است ما بگوییم «لا بشیءٍ مِن آلائک ربّ اُکذّب»؛ خدایا من هیچ‌کدام از نعمات تو را تکذیب نمی‌کنم. اولیاء خدا این را می‌خواندند و اعلام می‌کردند. خدا در سورۀ الرحمن، نعماتش را ذکر می‌کند، تکرار می‌کند و بعد از ذکر هر نعمتی می‌خواهد مهربانی خودش را ثابت کند. اولین نعمتی که خدا در سوره الرحمن ذکر می‌کند چیست؟ "علم القرآن"، اگر بگوییم مهمترین مظهر رحمت پروردگار قرآن است، سخن به گزافه نگفته‌ایم. ‌کمی دقت و کمی تدبّر می‌خواهد تا ما محبت خدا در قرآن را درک کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم؛ یعنی همه حرف‌های خدا از روی محبت است اساساً چرا در آغاز همۀ سوره‌های قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» گفته می‌شود؟ خدا می‌خواهد این را به ما بگوید که کتاب قرآن، کتاب محبت خداست. من همۀ حرف‌هایی که در سوره‌های قرآن می‌زنم، از سر محبت است. ما باید این رحمت خدا را ناشی از محبت خدا به خودمان بدانیم. شأن خدا خیلی بالاست، خیلی باعظمت است، و برای ما سخت است که بگوییم خدا عاشق ماست، خدا علاقه‌مند به بندگان خودش است. محبت خاص خدا به خوبان، به‌جای خودش محفوظ؛ ولی به‌صورت عمومی، علامۀ طباطبایی در تفسیر المیزان بیانی دارند که خدا به مخلوق خودش محبت دارد، چون فعل اوست، متعلق به اوست. پس خدا به بندگان خودش علاقه دارد. اینها بیان فلسفی‌اش است؛ ولی حسّ قلبی‌اش را آدمی که قساوت نداشته باشد، می‌فهمد. در سورۀ برائت که بسم الله الرحمن الرحیم ندارد هم مضامینی دارد که بر محبت خدا دلالت می‌کند. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۶ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲
🇮🇷 📌چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۵ - بخش اول 💠 نقد بودن نتایج دین، دینداری را عاشقانه می‌کند 💠 دیندارها باید از دین‌شان لذت ببرند 💠 ضرورت فردی و اجتماعی لذت بردن از دینداری استاد در برنامۀ تکیه، کربلای معلی: نقد بودن نتایج دین، دینداری را عاشقانه می‌کند ما دنبال یک ارتباط قلبی قوی با قرآن هستیم، لذا به ارتباط قوی قلبی با قرآن توصیه شده؛ یک ارتباط احساسی، پرشور و پر از عاطفه‌های معنوی. در سیرۀ اولیاء خدا، اشک‌ریختن و گریه‌کردن پای قرائت قرآن همیشه دیده شده است. علاوه بر این، مسئلۀ خیلی مهم دیگر این است که همۀ نتایج دین، نسیه نیست. نتایج نسیۀ دین در قیامت و بهشت و رضوان الهی، جاودانه و بی‌انتهاست و نمی‌توانیم عظمت این نتایج را تصور کنیم، منتها نتایج نقد دین در همین دنیا آن قدر بالاست که انسان می‌تواند بدون نتایج نسیه هم عاشقانه دینداری کنند. دین، جدای از نجات انسان از هلاکت و بدبختی‌ها و سعادتمند کردن جامعۀ بشری، یک اثر نقدی دیگر هم دارد و آن لذتی است که شما از دینداری و از ارتباط با خدا می‌برید. اگر خدا با انسان حرف بزند و قلب انسان برای چشیدن مزۀ این گفتگو باز باشد، لذتی می‌برد که دیگر دینداری خودش را اصلاً منوط به قیامت نمی‌کند. همین لذت در این دنیا برایش کافی است و او را شرمندۀ خدا هم می‌کند. دیندارها باید از دین‌شان لذت ببرند واقعیت این است که یکی از دلایل دین‌گریزی برخی از آدم‌ها این است که دینداران از دین‌شان لذت نمی‌برند. وقتی یک دیندار از دینداری‌اش، از نمازخوان بودنش، از قرآن‌خواندنش لذت عمیق نبرد، مغرور می‌شود و با غرور، با تبختر و با قیافه‌گرفتن می‌خواهد رضایت خودش را از دینداری فراهم کند. وقتی یک دیندار از دینش عمیقاً لذت ببرد، به بی‌دین‌ها دلسوزی می‌کند و به آنها نگاه مهربانی دارد. با غرور و تکبر نگاهشان نمی‌کند. می‌بیند خودش از این لذت بهره‌مند شده بعد دلش می‌سوزد که چرا دیگری بهره‌مند نشده است. وقتی مؤمنی از مسجد بیرون بیاید و از نماز و قرآن کامل لذّت برده باشد، به دیگران چطور نگاه می‌کند؟ مهربانانه، متواضعانه و دلسوزانه، نه متکبرانه. ضرورت فردی و اجتماعی لذت بردن از دینداری لذت بردن از دین، لذت بردن از نماز یا لذت بردن از قرآن، ماجرایی است که ضرورت اجتماعی فوق‌العاده و ضرورت شخصی فوق‌العاده‌ای دارد. ضرورت اجتماعی‌اش این است که اگر شما دینداری کنید و از دینداری‌تان لذت نبرید، انتقام دینداری‌تان را از دیگران می‌گیرید و می‌خواهید سختی‌ در دینداری را به‌صورت یک عقده‌ بر سر دیگران خالی کنید، این خیلی حرف مهمی است. لذا در جامعه‌ای که جامعه دینی است و ارزش‌های دینی بر آن حکمفرماست، اگر مذهبی‌ها از دین لذّت کامل نبرند، دچار غرور و تکبر شده و حالِ دیگران را از دین به هم می‌زنند و این یک عامل مهمّ دین‌گریزی است. اگر به دینداری‌مان مغرور شده و دارای عُجب شویم، آن وقت دینداری کورکورانه‌ای خواهیم داشت. با فرد بی‌دین می‌شود صحبت کرد، ولی کسی که برای انحرافات فکری و رفتاری خود توجیه دینی بیاورد، مثل خوارج می‌شود و گفتگو با او خیلی سخت خواهد شد. لذا لازم است ما از دینداری‌مان لذت ببریم. ما باید برویم درِ خانۀ خدا و از خدا بخواهیم که مثل ابر بهار پای قرائت قرآن اشک بریزیم و الّا بیچاره می‌شویم و حال جامعه را از دین به‌هم می‌زنیم. 🕌 کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۷ 💠 رسانه مذهبی بقعه استان مرکزی 🔹 کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🌸اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲