eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
36.1هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
7.2هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡جاهلت مدرن تبرج بیداد میکنه.. همه میخوان دیده بشن! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
📚 شیطان در زمان بیماری و فقر به انسان حمله می‌کند تا اعتقادات او را از او بگیرد، چون انسان در این دو حالت تحت فشار و از خدا منتظر کمک است؛ ولی غافل است خداوند هر فقر و بیماری را از روی حکمتی برای تربیت انسان بر او وارد می‌کند تا متنبه شود و از معصیت و ناشکری حق تعالی دست بردارد، ولی شیطان بر انسان خواطر می‌زند که خداوند تو را با آن که عبادت او می‌کنی دوست ندارد و بی‌دلیل آزارت می‌دهد. بخصوص در زمان بیماری که انسان قادر به عبادت نیست او را خلع سلاح می‌کند تا بیشتر حمله‌ورش شود. برای همین است انسان در فقر و بیماری مستعد خشونت و عصبانیت و خشم در اثر خواطر شیطان است. آنچه مهم است باید بدانیم اگر شیطان در این مرحله حساس و خطیر برای ایمان هر فرد اگر موفق شود و نتیجه گیرد و انسان را از خدا دور کند او را به معصیت خدا هم تشویق خواهد کرد، پس بیشتر بر او مسلط شده و تحت امرش قرار خواهد داد. و نکته بسیار مهم آن است که بعد از مدتی اگر عافیت برگردد و فقر با ثروت زایل شود، هرگز آن ایمان و معنویتی که شیطان از انسان ربوده است آن را باز پس نخواهد داد. برای همین در کلام وحی و حدیث است که دعا کنید از فتنه‌ها و امتحان‌های گمراه کننده، خداوند شما را دور نگهدارد. پس در زمان بیماری و فقر و شداید زندگی که فتنه های گمراه کننده به تعبیر مولای  متقیان هستند ، مواظب باشیم و همیشه به خدا پناه بریم که شیطان ایمان ما را با خود نبرد که اگر برد، با  برگشت عافیت و رفع بیماری  و برگشت ثروت و رفع فقر ، آن چه از ما برده است بر ما بر نمی گرداند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
17.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞داستان شگفت انگیز حضرت سلیمان (ع) چطور به پیامبری انتخاب شد؟ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
📚 داستان کوتاه گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد شکار او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک می دوید، صیادان به او نرسیدند ٬ اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه ی درخت گیر کرد و نمی توانست به تندی فرار کند. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که از آن ها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند. چه بسیارند در زندگی چیزهایی که از آنها خوشمان نمی آید ولی مایه خوشبختی و آسایش ما هستند و بالعکس چه چیزهایی که داریم و یا دوست داریم داشته باشیم اما مایه بدبختی و عذاب ما هستند. تمام تلاشمان را برای داشتن زندگی بهتر انجام دهیم اما همواره به حکمت های خداوند راضی باشیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
📚حکایت‌ آموزنده 🔸به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه میک‌نید؟ گفتند: پیوسته مواظب‌ هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را حفـظ ڪنیم... بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست شـده اند ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
🐺حلاج گرگ بودن حلاج به معنای "پنبه زن" است. این اصطلاح در مواردی به کار می‌رود که کاری بدون مزد و عایدی انجام شود. حلاجی برای کار حلاجی به دهی می‌رفت. زمین پوشیده از برف و هوا بسیار سرد بود. در بین راه به گرگی گرسنه برخورد. حلاج درصدد چاره برآمد. خواست با کمان به او حمله کند. دید کمان، طاقت حملهٔ گرگ را ندارد و می شکند. به سرعت روی زمین نشست و با چک حلاجی بنای زدن بر زه کمان گذاشت! گرگ از صدای زه کمان ترسید و فرار کرد. حلاج هم به سرعت به راه افتاد. اما پس از مدت کوتاهی باز دید گرگ به سمت او می‌آید. حلاج مانند قبل، کوبیدن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فراری داد و به راه خود ادامه داد. این عمل بارها تکرار شد تا سرانجام گرگ خسته شده و به سراغ شکار دیگری رفت. حلاج هم چون دید شب نزدیک است و هوا سرد و برفی است، به خانهٔ خود بازگشت. وقتی همسرش پرسید: امروز چه کردی؟ گفت: "حلاج گرگ بودم!". ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
❤️ عزیز دلِ من! توقع خوب بودن در تمام لحظه ها را از کسی نداشته باش... توقع آرام بودن و خوش رفتار بودن... حق اشتباه را به تمام آدم‌ها بده. حق بدرفتاری، تندی و عصبانیت! حق اشتباهات کوچک، بزرگ و حتی جبران ناپذیر! واقعیت اینگونه‌است که رفتار آدم‌ها به مرور اتفاقاتی که برایشان می‌افتد تغییر میکند. به مرور دردها و سختی‌ها و رنج‌های کوچک و بزرگی که زندگی به آنها تحمیل میکند. مثلا تو نمیدانی دیروز برای من چگونه بود؟ پریروز! هفته پیش اصلا... حس آدم‌ها، روی پیشانیشان حک نشده. حد تحملشان هم! شاید اتفاقی فراتر از تحمل برای من بیفتد و تو حتی نفهمی فراتر از تحمل یعنی چه؟! آدم‌ها به همان اندازه که حق دارند دوست داشته باشند، به همان اندازه هم اجازه دارند متنفر باشند. کاش در لحظه‌ی انفجار آدم‌ها از غم، از تمام سختی‌هایی که شاید به موجب قوی نبودن و تحمل‌های کَمِشان میکِشند، آرام باشیم و باور کنیم که هیچ‌کدام از آدم‌های زمین مجبور نیستند قوی و محکم و شکست ناپذیر باشند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞تصاویر دیده نشده از تهران در سال ۱۳۲۲ در این فیلم، تصاویری از تهران در زمان جنگ جهانی دوم دیده می‌شود. خیابان‌های لاله زار و سعدی، ساختمان تجاری سینگر، مجلس شورای ملی و مسجد سپهسالار از جمله این تصاویر هستند ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
📚دروغ ریشه هر چیزی را خشک میکند! یکی تعریف می کرد: کنار سی و سه پل اصفهان نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید، اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد به عادت همیشگی ، دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم !بلافاصله به سویم حـرکت کرد!! در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد ! بچه آمد و شکلات را گرفت! به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم! او گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی،اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است! کار تو باعث می گردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر به کسی اعتماد نکند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
💡 چرا بیست و پنجم اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی انتخاب شده است ؟ چه مناسبتی این روز دارد؟ این پرسشی است که به احتمال زیاد به ذهن شما هم آمده است ، دکتر فردوسی شناس و مدیر قطب فردوسی شناسی در دانشگاه ادبیات مشهد در مصاحبه ای که سال قبل انجام داده اند دلیل این انتخاب را توضیح داده اند. "خیلی فکر کردیم روز بزرگداشت فردوسی چه روزی باشد. ابتدا آمدیم و گشتیم و روز بیست‌وپنجم اسفند را پیدا کردیم که تاریخ مشخصی در است؛ روز پایان سرایش شاهنامه، به‌گفته خود فردوسی در این بیت: «به‌پای آمد این قصه یزدگرد/ به‌ماه سپندارمذ روز ارد» که به‌معنی بیست‌وپنجم اسفند است و البته براساس تقویم یزدگردی است و سه‌چهار روز پس از بیست‌وپنجم اسفند در تقویم ما می‌شود و به فروردین می‌رسد. دیدیم که انتخاب روز بیست‌وپنجم اسفند یا روزی در اوایل فروردین هیچ مناسبتی ندارد و نمی‌توان همایش بزرگداشت فردوسی را در آستانه نوروز یا اوایل فروردین برگزار کرد، زیرا نوروز همیشه تب‌وتاب خاص خود را دارد و مسافرت‌ها بیشتر است و مسئولان هم گرفتاری‌های خاصی دارند؛ بنابراین تصمیم گرفتیم که این مناسبت را کمی عقب‌تر ببریم و در نهایت پیش‌بینی کردیم که بیست‌وپنجم اردیبهشت برای روز بزرگداشت فردوسی روز مناسبی است؛ اردیبهشت در میانه بهار است، ماه خوبی است و پر از طروات و شادابی است....." ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
🔴 وای به حال عاقلان بی عمل امام باقر (ع) فرمودند خدا در روز قیامت به اندازه عقلی که در دنیا به بندگانش داده است در حسابرسی آنها دقت میکند. 📚 معانی الاخبار این روایت نشان میده که خدا به بعضی از بندگان بیشتر از بعضی دیگر عقل و علم و دانش عنایت کرده و به همون اندازه هم در حسابشون سختگیری میکنه، چون توقعی که از انسان عاقل می‌رود بیشتر از انسان کم عقل است. شاید به همین خاطر هست که در روایت آمده: هفتاد گناه جاهل بخشیده می‏شود، قبل از آن كه یك گناه عالم بخشیده شود. 📚كافی و وای به حال کسانی که عقل و علم داشته باشند و از آن برای کسب دنیای حرام استفاده کنند. ‌‎‌‌‌‎‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
۲۱ اسفند ۱۴۰۱