هدایت شده از پایگاه خبری مفاز
کشیشان فارسی زبان ظاهرا انسان هستند!
📌همه آنچه می خواهم بدان اشاره کنم در یک نوشته عنصر ارتش باند جنایتکار صهیونیست آمده است! لطفا آن را بخوانید.
اما سوالی ساده از افرادی امثال هرمز شریعت، رسول حیدری، مهیار ابراهیمیان و دیگر عناصری که به مانند برخی از این افراد قبلا عضو گروهک تروریستی #منافقین بودند و حال در ظاهر یک کشیش #مسیحیت_صهیونیستی هر یک ادعای محبت و درستی دارند!
📌آیا زنده سوزاندن تمام کودکان از منظر امثال شما، محبت آمیز است که هنوز از رژیم صهیونیستی حمایت می کنید!؟
آیا وقت آن نرسیده که به صراحت اعلام کنید تا کنون پشت سر وحشی ترین رژیم دنیا قرار داشته اید و این قاتلان را بهترین انسان های روی زمین نشان می دادید!؟
آیا محبت که دائما از آن سخن می رانید! این است که خانه ها را بر سر کودکان و زنان ویران کنند، تمامی کودکان را بکشند، بیمارستان ها و مدارس را به خاک و خون بکشند!؟ و باز بگویید اسرائیل برترین دموکراسی و حکومت خدایی روی زمین است!؟
💥پایگاه خبری مفاز💥
eitaa.com/mafaz_news
هدایت شده از صابرین نیــوز
🔺خبرنگاران شبکه اینترنشنال بعد از سالها که خودشون رو ایرانی جا زدن، حالا دارن به زبان عبری توئیت میزنن
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از مغز خاکستری
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من ایرانم و تو عراقی به زبان آذری
✍دلتان شکست مرا هم دعا کنید
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
@khakestary_amar
هدایت شده از مغز خاکستری
28.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حسادت و آه دیگران
🎙دکتر سعید عزیزی
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
@khakestary_amar
هدایت شده از مغز خاکستری
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علیرضا نوریزاده: متأسفم که بگویم، انقلاب [امام]خمینی به قلب انگلیس رسیده است!
اکنون در مرکز نشست سیاسی در لندن شاهد عزاداری و تجمع مسلمانانیم، چند روز دیگر هم که شاهد برگزاری مراسم اربعین هستیم!
بیداری اسلامی ناشی از انقلاب اسلامی در حال گسترش است!
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
@khakestary_amar
هدایت شده از مغز خاکستری
28.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹نزول صلوات و رحمت بر زائر اباعبدالله(ع)
🔸استاد فروغی
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
@khakestary_amar
هدایت شده از مغز خاکستری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ضایع شدن عقیل هاشمی کارشناس وهابی 😊
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
@khakestary_amar
هدایت شده از صابرین نیــوز
🔺بمبهای استفاده شده توسط رژیم وحشی صهیونیستی در نسل کشی فلسطینیان در غزه، بیشتر از بمبارانهای جنگجهانی دوم است!
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از صابرین نیــوز
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 یادم افتاد مسیر حرم از راه نجف
باز کردم هوس چای عراقی ها را
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از صابرین نیــوز
🛑به نظر میرسه شهادت نوزادان دوقلوی فلسطینی و مادرشان یک ترور هدفمند بوده است
یک شلیک دقیق به محل زندگی آنها ار سوی صهیونیستها شکل گرفته است.
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۱۰۰۸
#سفر_اربعین_با_فرزندان
#پیادهروی_اربعین
#اربعین
#قسمت_اول
سال پیش توفیق نصیبم شد تا به همراه همسر و پسرم راهی کربلا شویم در عین ناباوری چون به لحاظ شرایط جسمانی امکان اینکه تا قم هم بروم نبود حالا چطور میخواستم پیاده به کربلا بروم نمیدانم. اینکه چطور شد چنین تصمیمی گرفتم بماند، به هر حال به همراه خانواده ای از نزدیکان راهی شدیم.
لب مرز مهران که رسیدیم همسر و پسرم کوله هاشون رو روی دوششان انداختند
من ساکی داشتم که اگر ویلچر همسفرمان نبود نمیدانم چطور حملش میکردم
همسفر ما هم یک ویلچر داشتند و یک کالسکه که برای بچه ها آورده بودند و دو تا ساک کوچیک برای بچه ها و دو تا ساک هم برای مادربزرگ بچه ها که همه را روی ویلچر گذاشتیم.
در میان بارها کیسه ی بزرگ سفیدی هم بود که حجم زیادی داشت ولی وزن چندانی نداشت که توجهم را جلب کرد. وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم تعدادی ماشین اسباب بازی حدودا متوسط بودند برای هدیه به بچه های عراقی
خلاصه از مرز عبور کردیم. با یک ون عراقی راهی نجف شدیم. در راه به همسفرمان گفتم چرا گلسر یا عروسک پارچه ای یا هدیه ای دخترونه نگرفتید که کوچکتر باشد؟ پاسخ داد چون اغلب زائرها وسایل دخترونه میآورند چون حجم کمتری دارد و سبکتر هست، ما تصمیم گرفتیم متفاوت باشیم و برای پسر ها هدیه بیاوریم.
گفتم خب چرا از این ماشین های کوچک نگرفتید حالا چه لزومی داشت اینقدر بزرگ باشند؟ گفت خواستیم به نحو احسنت عمل کرده باشیم
قانع شدم دیگر هیچ نگفتم البته یادم رفت بگویم همسفر ما خودشان سه کودک شش ساله و چهار ساله و هشت ماهه داشتند.
در بین راه همسرم چون با عربی آشنایی داشت با راننده صحبت میکرد و متوجه شدیم راننده دو همسر و هفت فرزند دارد
از میهمان نوازی عراقی ها در مسیر دیگر نمیگویم که شاید بسیار شنیده باشید هرچند که شنیدن کی بود مانند دیدن
خلاصه ما شب به نجف رسیدیم. موقع خداحافظی همسرم پرسید پسر چهار پنج ساله داری گفت بله و همسرم یکی از ماشین اسباب بازی رو با اجازه ی همسفرمان به راننده داد. البته ایشان نمیپذیرفت تا اینکه همسرم گفت این هدیه است از طرف سیدنا قایدنا الحسینی الخامنه ای حفظه الله که ایشون گرفت بوسید و روی چشم خود گذاشت و خوشحال شد.
راهی مشابه شدیم البته چون خسته بودیم بعد از نماز و مختصری شام به یک منزل عراقی رفتیم و خوابیدیم. صبح قبل از اینکه راهی مشایه شویم یکجا نشستیم تا چای عراقی بخوریم که همسفرمان یکی از ماشینها رو به جوان عراقی که چای میریخت داد، چون متوجه شد یک پسر کوچک دارد.
دوباره به راه افتادیم در مسیر چند جا پسر بچه های عراقی بودند ولی وقتی به همسفرمان گفتم ماشینها رو بده تا زودتر تمام شود گفت نه چون اغلب زائر ها بخاطر اینکه بارشون سبک بشه همین ابتدای مسیر هدایا رو میدهند ما نیت کردیم تا کربلا برسونیم.
خلاصه حدود ساعت ده یازده به یک موکب عراقی رفتیم تا استراحت کنیم حدود ساعت پنج بعد از ظهر که بچه ها رو بیدار کردیم تا راه بیوفتیم دیگر موکب خالی از زائر شده بود و خدام عراقی مشغول تمیز کردن موکب بودند.
یکی از بچه ها خسته بود و نمیخواست بیدار شود و گریه میکرد. خادم عراقی نزدیک آمد و به عربی چیزهایی گفت که متوجه شدم که از گریه ی بچه فکر کرده که خودش رو خیس کرده.
با هر درد سری بود بهش فهموندم که نجس نکرده، اون خادم عراقی هم شروع کرد به عذر خواهی و حلالیت گرفتن، همسفر ما که بچه ها رو از دستشویی آورده بود و متوجه عذرخواهی خادمه ی عراقی شد داستان رو جویا شد.
در موکب چند کودک عراقی با هم بازی میکردند و مادرانشان هم کنار هم نشسته بودند و صحبت میکردند. موقع حرکت همسفر ما رفت و چهار ماشین رو آورد تا به خادم موکب بدهد ابتدا خادم قبول نمیکرد و مدام عذرخواهی میکرد بخاطر شکی که کرده بود تا اینکه گفتیم این ماشینها هدیه ای از طرف امام سید علی خامنه ای هست که خوشحال شد و دعا میکرد و آنها رو به بچه ها داد که بچه ها خیلی خوشحال شدند.
ادامه👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۱۰۰۸
#سفر_اربعین_با_فرزندان
#پیادهروی_اربعین
#اربعین
#قسمت_دوم
شب باز در منزلی عراقی وارد شدیم که چون اکثر موکبها پر بودند ناچار شدیم جلوی درب حیاط بخوابیم. صبح هم با بالا آمدن آفتاب همه بیدار شدند و رفتند ما هم آماده ی حرکت شدیم که همسفرمون رفتند و دو تا ماشین دیگر به صاحب خانه داد یک زائر عراقی که متوجه کیسه ی ماشین ها شد جلو آمد و گفت یک پسر دارد و یک ماشین خواست که بهش دادیم.
خلاصه ما برای اینکه در روز اربعین به کربلا برسیم از عمود ۲۱۸ ماشین گرفتیم و تا عمود ۱۰۸۰ رو با ماشین طی کردیم چون ماشینها جلوتر نمیتوانستند بروند و ما بقیة ی مسیر رو میبایست پیاده میرفتیم پس انرژی رو گذاشتیم برای پایان راه
ماشینها به کربلا رسیدند در مسیر چند ماشین دیگر هم دادیم به پسر بچه های عراقی که در موکبها مشغول پذیرایی و کمک بودند. پسر بچه ها اینقدر ذوق زده شده بود که نمیتوانست خوشحالی شون رو پنهان کنن.
خلاصه ماشینها هدیه شد تا فقط ماند دو تا، خب تو مسیر چند جا میخواستیم این دو تا رو هم بدیم ولی مسائلی پیش میآمد که منصرف میشدیم مثلا یکجا بچه ها یهو دعوایشان شد و یا یک موکب کودک رفت پشت چادر و دیگر نیامد و یا یک جا بند کیسه ی ماشینها چنان گره خورد که هرچه کردیم باز نشد انگار که طلسم شده بودند.
نهایتا گفتیم این دو تا هم در موکب بعدی که استراحت کردیم میدهیم. نزدیک ظهر بود و خسته و بیحال به دنبال یک جا برای استراحت وارد موکبها میشدیم ولی هرچه به پایان راه نزدیکتر میشدیم موکبها شلوغ تر بودند و جا برای استراحت به سختی پیدا میشد.
بالاخره موکبی پیدا کردیم و من به همراه دو کودک همسفرمان وارد موکب شدیم و نگاهی انداختم و یک جای خالی پیدا کردم و پرسیدم آیا اینجا برای کسی هست؟ یک خانم عرب زبان متوجه ما شد و بلند شد و پرسید چند نفر هستید من هم با اشاره ی انگشتان دست و به زبان فارسی گفتم به اندازه ی دو نفر هم باشد کافیه
اون خانم به دو تا دختر جوان کنارش به عربی گفت بلند شید یاالله یاالله
من ناراحت شدم و به ایشون گفتم لا لا بلندشون نکن من نمیخواهم کسی اذیت بشه همون جای خالی آنطرف موکب کافیمان هست که یک خانم دیگر که لباس عربی تنش بود ولی فارسی حرف میزد گفت ناراحت نشو ایشون خادم اینجا هستند و این دو دخترهای خودشان هستند. اون خادم به من کمک کرد تا به محل خالی بروم.
همسفر ما وارد موکب شد با دختر هشت ماهه اش و بطرف ما آمد و بچه را به من داد و رفت تا ساکها را بیاورد.
خادم عراقی مجددا پیش ما آمد و به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم اون خانم مترجم رو صدا کرد و گفت لباس بچه خیس هست و جلوی کولر هستید مریض میشود اگر لباس ندارد برایش لباس نو بیاوریم گفت به ما لباس هم داده اند برای بچه های زائرین که تشکر کردم و گفتم مادرش رفته ساکش رو بیاره.
همسفرمون که آمد لباس بچه رو عوض کرد من برایش داستان پیش آمده رو گفتم و اون خادم رو که کنار ما نشسته بود و دو کودک در دوطرفش نشسته بودند رو نشانش دادم.
همسفرمون گفت این دو تا بچه های خودش هستند گفتم نمیدانم ولی اینطور به نظر میرسد چون بچه ها سرشون رو روی پای مادر گذاشته بودند
همسفر مون بلند شد و رفت و دو تا ماشین باقی مانده را هم آورد و لای روسری به من داد و گفت این دو تا را هم یواشکی به این بچه ها بده چون موکب به شدت شلوغ بود و بچه زیاد و ما دیگر ماشین نداشتیم.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075