eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
189 دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
19.4هزار ویدیو
466 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
ملاک‌های اشتباه (قیافه) 💓اگر هدف ازدواج را فراموش نکنیم، جایگاه قیافه را در انتخاب همسر درک خواهیم کرد. هدف از ازدواج، انتخاب همسری است که با هم در ادامهٔ زندگی مسیر بندگی و عبودیت را طی کنیم و از دو روزهٔ دنیا توشه‌ای برای آخرت برگیریم. 💓 لازمه رسیدن به این هدف کفویت است. اگر کفویت باشد، محبت هم تولید می‌شود و اگر محبت ایجاد شد، قیافه محبوب در نظر انسان، دوست داشتنی و دلنشین خواهد شد. اگر کفویت نبود، قیافه هر اندازه هم که زیبا باشد، برای انسان خسته کننده خواهد شد. 💝 کانال واحد خانواده مؤسسه مصاف(قنداب) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام توییتر‍
📃 واحد خانواده مؤسسه مصاف (قنداب): تو فارسی دِد اِند رو بن بست ترجمه کردن. ولی بن بست جاییه که جلوت بسته باشه. یه جایی از مسیر زندگی بعد از دوران نامزدی، تابلوی دِد اند خورده. از اونجا به بعد هیچ جاده ای وجود نداره. جاده منحصر بفرد زندگی خودت و همسرت رو از اونجا به بعد باید خودتون بسازید. این جاده ممکنه یه زوج دیگه رو به نابودی بکشونه. ولی جاده ایه که شما و همسرت دو تایی و با توجه به سرعتتون و پیچ و خم زندگیتون ساختید. جاده تونو با جاده بقیه مقایسه نکنین.  لینک توییت 💝کانال واحد خانواده مؤسسه مصاف (قنداب) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
چرا دیه زن و مرد متفاوته!!_1.mp3
655.8K
🎙 👤 استاد 📝 موضوع: چرا دیه زن و مرد متفاوته‼️ 💝 کانال واحد خانواده مؤسسه مصاف(قنداب) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
🌺 امام رضا علیه السلام: امامت ریشه بالنده اسلام و شاخه برافراشته آن است. 💝کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
💔وجود اختلافات در زندگی مشترک طبیعی است. ❣مهم این است که ما باید آن را مدیریت کنیم. و نگذاریم که اختلافات سطحی تبدیل به یک معضل اساسی در زندگی بشود. ❣گاهی بعضی اتفاقات نشانگر این هستند  که مشکلاتمان  ریشه عمیقی دارند. مثلا شوهر همیشه زود عصبانی می شود یا همسر زود قهر می کند. ❣باید به مشکلاتمان اهمیت بدهیم و از کنار آن به سادگی عبور نکنیم شاید همین مشکلاتی که امروز با آن خیلی درگیر هستیم بخاطر همین سهل انگاری های ما باشد . 💝کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بعضی از دختر خانوما هنوز با ظاهرشون درگیرند❗️ 💯کوبیده از اول ساخته... ♨️خواستی بری خواستگاری ببین قیافش به مادر شدن میخوره⁉️ 🎙استاد 💝کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
هدایت شده از دوتا کافی نیست
عیدی حسابی... پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچه‌ها از یک ماه، دو ماه قبل چشم‌ انتظار عید غدیر باشند! حتی اگر لازم شد، قرض کنید و یک عیدی حسابی -به اندازه‌ای که به علی ارادت دارید- به بچه‌ها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو. @haerishirazi کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۷۲ تیر ماه سال ۹۰ در حالی که من ۱۷ سالم بود و همسرم ۲۱ سال داشتن با مخالفت خانواده همسرم بخاطر سن کم مون و نداشتن پس انداز همسرم ازدواج کردیم. همسرم اون زمان حدودا ۹ ماه بود که به صورت شرکتی در بانک مشغول به کار بودن. ولی بنا به شرایطی کل حقوق ۹ ماه شون حیف و میل شده بود و من اینو بعدها متوجه شدم. بعد از عقد سعی کردیم هر ماه نصف حقوقشو طلا بخریم و نصف دیگه رو همسرم کرایه ماشین بدن و امورات بگذرونیم. به همین منوال گذشت تا اینکه اون زمان اعلام کردن برای حج عمره زوج های جوان میتونن ثبت نام کنن. همسرم اسممون رو نوشتن. بهمن ماه همون سال در مهدیه استان مون قرعه کشی می‌شد که از ۸۰۰ زوج ثبت نامی ۲۵۰ زوج به قید قرعه میتونستن برن برای حج عمره ما جز ۲۵۰ نفر نشدیم اما در بین زوج های ذخیره بودیم که اگه اون ۲۵۰ نفر کسی انصراف داد، ذخیره ها رو جایگزین کنن. همسرم دیگه شب و روز تو سازمان حج و زیارت بود یا تماس می‌گرفت یا حضوری می‌رفت. مادر بزرگ مرحومم ۱۳ فروردین اون سال قرار بود با عمه م برن برای حج عمره، ولی بخاطر اینکه فشار خونش شب قبل از پرواز به شدت بالا رفت دکتر بهش اجازه نداد که بره برای حج و از اون کاروان جا موند. پدر و عموم خیلی بخاطر مادرشون ناراحت بودن که سنش بالاست و تنها نمیتونه سفر کنه چون اون موقع مادربزرگم ۸۱ سال داشت و با ویلچر باید میرفت. از قضا ۱۶ فروردین به همسرم زنگ زدن که انصرافی داشتيم و شما میتونید بیایید کارای ثبت نامتون رو انجام بدید. ما رفتیم و به ما گفتن نفری ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومن باید واریز کنید. ولی ما فقط پول یه نفر رو داشتيم. خیلی ناراحت بودیم تا اینکه پدر و عموم بهمون پیشنهاد کردن که اگه شما مادرمون رو با خودتون ببرید حج، ما هزینه ی یه نفرتون رو تقبل می‌کنیم و اینطور شد که ما در سن کم و اول زندگی مون قسمتون شد بریم زیارت خانه خدا و واقعا یک قسمت از زندگیم هستش که همیشه فکر میکنم یه رویای شیرین بوده، سفری فوق العاده زیبا... ما یک ماه قبل از سفرمون خونه اجاره کردیم و جهازمو چیدم و قرار و مدار تالار و خرید عروسی و ... رو انجام دادیم و راهی سفر حج شدیم. یک هفته بعد از برگشتن از حج در ۱۵ تیر ماه سال ۹۱ در شب نیمه شعبان با مولودی خوانی و یه عروسی کاملا مذهبی راهی خونه خودمون شدیم. صفر تا صد هزینه ها با همسرم بود و با ریسک بالا و توکل به خدا به صاحب خونه مون یه چک ۸ میلیونی داده بودیم که قرار بود بعد از عروسی پاس کنیم که الحمدالله دقیقا کادوهای عروسی ما ۸ میلیون شد که دادیم برای پیش خونه من همون ماه های اول باردار شدم. بارداری خیلی خوبی داشتم خیلی سبک و سرحال بودم. همه کارامو خودم انجام می‌دادم حتی دوهفته مونده بود به زایمانم چون نزدیک عید بود کل خونه رو خونه تکونی کردم تنهایی چند روز مونده بود به عید متاسفانه پدر شوهرم مریض شدن و بیمارستان بستری شدن. بعد از انجام آزمایشات متوجه شدن که مبتلا به سرطان کبد شدن و خیلی هم پیشرفت کرده. خانواده همسرم به من و شوهرم این قضيه رو نگفتن، ما از همه جا بی خبر، داشتيم زندگی مون رو میکردیم و امیدوار که پدر همسرم دارن دارو مصرف میکنن و به زودی خوب میشن. من ۷ فروردین ۹۲ به صورت سزارین زایمان کردم و پسر عزیزم به دنیا اومد، پدرشوهر و مادر شوهر و خواهر شوهر بزرگم اومدن بیمارستان دیدنم. من ده روزی خونه مادرم موندم بعد رفتم خونه خودم، دیگه از خانواده همسرم کسی نیومدن دیدن پسرم. بعدها متوجه شدم که گفتن از قدم نحس پسر من، پدرشوهرم مریض شده. من اون زمان سنم کم بود و زیاد متوجه این رفتارها نمی‌شدم. فقط ناراحت بودم که چرا نمیان دیدن نوه و برادر زاده شون. گذشت و ۷ تیرماه پدر همسرم فوت کردن. ما خیلی دیر متوجه شدیم که چه مریضی دارن و قراره از پیش ما برن. خدا روحشون رو شاد کنه. پسر من از همون اول رفلاکس شدید داشت کلی دکتر و دارو مصرف کرد ولی چاره ساز نبود بچه اولمم بود اصلا تجربه نداشتم، خیلی عذاب کشیدیم منو بچه م ، خلاصه بعد از ۶ ماه بردمش تهران فوق تخصص گوارش کودکان، بعد از انجام تست آلرژی متوجه شدیم به لبنیات و گوشت گاو و تخم مرغ آلرژی داره. دارو بهش دادن و ممنوعیت مصرف این مواد غذایی رو برای من گذاشتن. خیلی پسرم بهتر شد. تا یک سال و نیم دارو مصرف کرد بعدش دیگه دیدم بهتره، خودم قطع کردم داروشو. ما بعد از تولد پسرم ماشین خریدیم. طلاهایی که تو دوران عقد خریده بودم هر سال می‌فروختم و رو پیش پول خونه مون می‌ ذاشتیم. ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۷۲ من بعد از زایمانم بیماری پسوریازیس که داشتم عود کرد و مجبور شدم پسرم رو در ۲۱ ماهگی از شیر بگیرم تا بتونم دارو مصرف کنم. دارویی که میخوردم ۳ سال ممنوعیت بارداری داشت. یک سال و نیم از مصرف داروم می‌گذشت که سر دردهای شدید گرفتم، طوری که شب و روز قطع نمیشد حتی با ژلوفن هم آروم نمیشد. هر کاری کردم هر دکتری رفتم نشد. آخر سر رفتم دکتر مغز و اعصاب بهم گفت باید بری سی تی اسکن انجام بدی. رفتم انجام دادم و جوابشو گرفتم و بهم دکتر دارو داد و خوب شدم. گذشت موقع دوره ام بود. دیدم پریود نشدم اصلا سابقه نداشت. زنگ زدم مطب دکتر سوال کردم دکتر گفت عوارض داروته ممکنه چند ماهی نشی. ماه بعدش قرار بود ما بریم کربلا. چند روز قبل از پرواز رفتم خونه دوستم گفتم نمیدونم چرا دل و روده م داره بهم میریزه نکنه برم کربلا، نتونم برم زیارت ؟؟ دوستم گفت از امشب شروع کن دوتا دوتا قرص ال دی بخور جهت احتیاط. منم شروع کردم به خوردن قرص. کربلا که رفتم زیر قبة امام حسین جان یهو انگار یکی بهم میگفت بگو یا امام حسین بهم بچه معلول نده، من طاقت بچه معلول بزرگ کردن ندارم. یکسره همین دعا رو میکردم. از کربلا برگشتیم قرص رو قطع کردم ولی خبری نشد. دوهفته گذشت یه روز صبح تهوع شدیدی منو گرفت و بالا آوردم از اونجا شک افتادم که نکنه باردارم!!! بی بی چک زدم و مثبت بود. دنیا رو سرم خراب شد. دارو برای پوستم و ممنوعیت بارداری ش انواع و اقسام ژلوفن و مسکن ها انجام سی تی اسکن داروهای دکتر مغز و اعصاب اون همه ال دی که خورده بودم همشون اومدن جلو چشمم متوجه شدم که اصلا سر دردهام بخاطر بارداری بوده. گفتم خدایا چه کنم؟؟ رفتم پیش همون دکتری که پسر اولمو زایمان کردن، قضیه رو توضیح دادم، خیلی ریلکس گفت نامه میزنم برات برو پزشکی قانونی مجوز سقط بگیر. من دکتر که رفته بودم ۸ هفته م تموم شده بود. بعداز چند هفته سونو غربالگری و آزمایش رو انجام دادم. خداروشکر هیچ مشکلی نبود. دوباره رفتم پیش دکترم و آزمایش و سونویی که انجام داده بودمو بردم براش و گفتم پزشکی قانونی به من مجوز سقط نمیده. دکتر بهم گفت این دار‌و باعث میشه بچه ت ناقص الخلقه بشه و اینجور چیزا تو سونو و آزمایش نشون نمیده دیگه خودت میدونی. خیلی نگران شدم. تا اون زمان جز مادرم کسی خبر نداشت باردارم. یه روز زنگ زدم به جاری م همه چیو براش گفتم، گفتم نمیدونم چیکار کنم. جاریم بهم گفت که هر دوتا بچه هامو پیش یه خانم دکتری رفتم خیلی دکتره مذهبی و مومنی هستش. یه سر پیش اون برو نظرش رو ببین چیه. نوبت گرفتم رفتم پیششون، دیگه آخرای چهار ماه بودم، همه چیو نگاه کرد بهم گفت سونو غربالگری ۲۰ هفته رو که انجام دادی بعد بیا پیشم. خلاصه گذشت سونو و غربالگری های بعدی رو انجام دادم و بازم خداروشکر مشکلی نبود. رفتم پیش دکتر بهش گفتم الان بچه خیلی بزرگ شده من رفتم تو ۵ ماه چیکار کنم نظر شما چیه؟ دکتر بهم گفت که برو خداروشکر کن خیلی ها بدون مصرف دارو خاصی غربالگری هاشون همه مشکل دار میشه. تا الان که همه چیز بچه ت سالمه توکل به خدا کن و دیگه حرف سقط رو نزن. بهم گفت خداوند جفت رو برای جنین قرار داده که از ورود چیزای مضر به خون جنین جلوگیری بکنه ان شاالله که چیزی از اون دارو ها وارد خون جنینت نشده باشه. خلاصه که کلی بهم دلگرمی داد و منو از انجام سقط منصرف کرد. از وقتی که پسره دومم رو باردار بودم کلی زندگی مون زیرو رو شد. اولش که قسمت مون شد بریم کربلا، بعدش تونستیم از یه آپارتمان ۷۰ متری که مستاجر بودیم بریم یه خونه ویلایی بزرگ اجاره کنیم. داداشم ازدواج کرد و مراسم بله برونش تو خونه ما برگزار شد. خداییش کلی رزق و روزی تو ایام بارداری برام داشت از خورد و خوراک و پوشاک و مسافرت و... ۲۰ تیر ماه سال ۹۶ با انجام سزارین دومین پسرم به دنیا اومد. یه پسره سفید و تپل و خوشگل و خدارو صدهزار مرتبه شکر صحیح و سالم واقعا از خانم دکتر رویا فرجی در رشت ممنونم که با دلگرمی و دلسوزی شون باعث شدن من از سقط یه فرشته خدا منصرف بشم. بعد از چند ماه از تولد پسرم ما یه زمین شالیکاری خریدیم، بعد از اون ماشینمون رو عوض کردیم. یه چند ماهی گذشت و ما با دست خالی بطور معجزه آسایی یه خونه پیش خرید کردیم و در یک سال و نیمگی پسرم ما سر خونه خودمون رفتیم. تو سال اول تولدش ما قسمتمون شد دوبار رفتیم پابوس امام رضا (ع) ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۷۲ قسمت بده ماجرا اونجا بود که من دوباره به صورت خیلی وحشتناک بیماری پسوریازیس پوستیم عود کرد. دقیقا بعد از اینکه از بیمارستان اومدم خونه شروع شد و تا یکی دوماه بعد تمام بدنم رو فرا گرفت. من فقط تونستم تا یک سالگی پسرم صبر کنم و بعد از اون از شیر گرفتمش و شروع کردم به مصرف دارو. برای پسرم شیر گاو محلی تهیه میکردیم و بهش می‌دادم. یه سالی گذشت و دیدم مچ پام و انگشتان دستم همیشه درد میکنن. اصلا بهشون فشار هم نمیاوردم ولی مدام درد داشتم گاهی ورم میکردن، گاهی کبود میشدن، خیلی اذیت بودم. تا یه بار پیش دکتر پوستم این موضوع رو گفتم، بهم گفت چرا زودتر نگفتی مشکل پوستیت زده به مفاصلت و دچار رماتیسم پوستی شدی باید بری پیش دکتر روماتولوژی. بعد از انجام آزمایشات و سونوی لگن دکتر گفتن که بله مبتلا به رماتیسم شدی و دارو شروع کردن. این دارو ها هم ممنوعیت بارداری داشتن. تا سه سال تحت نظر پزشک بودم و کم کم مقدار داروهامو کم کردن، خیلی بهتر شده بودم، هم پوستم، هم دردهای مفاصلم... کلا از فکر بچه اومده بودم بیرون بخاطر مشکلاتی که برای سلامتی خودم پیش اومده بود، دیگه نمیخواستم برام تکرار بشه. یه جایی خونده بودم که گاهی اوقات بارداری به بهبود بیماری رماتیسم کمک میکنه و ممکنه که کلا درمان بشه. یه بار اینو از دکترم پرسیدم،ایشون هم تایید کردن. گاهی اوقات همسرم میگفتن که کاش یه بچه دیگه هم داشتیم. ما دختر نداریم اقدام کنیم شاید دختر دار شدیم. یه چند باری ازم خواستن که برای بارداری از دکترم سوال کنم. من همیشه به همسرم و اطرافیان که میگفتن یه بچه دیگه هم بیار میگفتم شما ندیدید من چه بدبختی کشیدم بابت پوستم و بیماری رماتیسمم. گذشت و من با کانال شما آشنا شدم از سر کنجکاوی عضو شدم برای خوندن داستان زندگی بقیه دوستان. این وسط دیدم چه افرادی مشکلات بدتر از من رو داشتن و از خودشون سلب مسئولیت نکردن. چه افرادی در آرزوی بچه چه مشقت هایی کشیدن. چه افرادی با چه بیماری هایی مبارزه کردن و دست از تلاش برنداشتن. داستان زندگی بقیه منو به فکر انداخت برای اقدام به بارداری. داروهامو گذاشتم کنار، دکترم گفته بود سه ماه بعداز کنار گذاشتن داروها میتونی باردار بشی. بعد از سه ماه اقدام کردم و سه ماه طول کشید تا جواب گرفتم. کل ماه رمضان رو روزه گرفتم وهمش حالم بد میشد بعد از افطار و بعد از ماه رمضان دوره م عقب افتاد و متوجه شدم باردار بودم. در طول بارداری م بیماری پوستی یه مقدار اذیتم کرد ولی خبری از درد و رماتیسم نبود کلا، مثل بارداری دومم سردرد شدید داشتم ولی کلا بارداری خوبی بود. ماه اول که باردار بودم قسمتم شد شبهای قدر رفتیم زیارت امام رضا ماه پنجم بودم که با همسرم رفتیم اربعین زیارت امام حسین، وقتی برگشتیم هم رفتیم قم پابوس حضرت معصومه بخاطر وزن بالام کسی تو شهرمون قبول نمی‌کرد سزارین سوم منو انجام بده. دوباره رفتم پیش خانم دکتر فرجی مهربون گفت انجام میدم. ۲۸ آذر ۱۴۰۲ پسر سومم به دنیا اومد. بعد از زایمان برخلاف دو دفعه قبلی خیلی طول کشید سر پا بشم. الانم خداروشکر از رماتیسم خبری نیست ولی سر و کله ی زخم های پوستیم تازگی پیدا شده. دوست دارم بتونم تا آخر دوسالگیش بهش شیر بدم. الان من ۳۰ سالم هستش و اگه خدا بخواد دوست دارم، وزنم رو بیارم پایین و چند سال دیگه اگه عمری باقی موند برای بچه بعدی ان شاالله اقدام کنم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از مسلم مدیا
💠انتخابات پیش رو و خیز مولوی عبدالحمید/2 ✍️مجتبی محیطی 🔹روز جمعه مورخ 18 خرداد 1403 مولوی عبدالحمید، خطبه های جمعه خود را به موضوع انتخابات اختصاص داد. سخنان او با چاشنی «سیاه نمایی» و «تحریف واقعیت» همراه بود و تا جایی که توانست همسو با دشمنان ایران در سیاه نمایی وضعیت کشور همت به خرج داد. از همین رو بسیاری از اشخاصی که سخنان وی را پیگیری می کنند، با انتقاد از مولوی عبدالحمید، سخنان وی را در راستای ناامیدی مردم از انتخابات ارزیابی کردند. 🔹با این وجود، بنده به عنوان یک نظریه پرداز، بر این باور هستم که سخنان مولوی عبدالحمید، در راستای همراهی با انتخابات است. شاید تعجب کنید؛ اما تصور کنید، وقتی بچه ای از پدر و مادر خود قهر کرده است و می خواهد آشتی کند، چگونه رفتار می کند! معمولا با تندی و خشونت جملاتی از روی قهر و آشتی می گوید تا بتواند مجددا به جمع خانواده برگردد. از سخنان مولوی عبدالحمید نیز چنین بویی استشمام می شد. 🔹 گرچه سخنان مولوی عبدالحمید سیاه نمایی و مأیوس کننده بود، ولی در پشت همه این سخنان، این مطلب خودنمایی می کرد که «من را بپذیرید و من را هم بازی دهید». شاید بخش پایانی سخنان عبدالحمید را بتوان در همین راستا ارزیابی کرد. آنجا که مولوی عبدالحمید گفت: «کشور رئیس‌جمهوری می‌خواهد که تمام دست‌ها را از سر منابع ملی قطع کند و تمام امتیازات کشور را به ملت برگرداند. اگر رئیس‌جمهور نتواند این کارها را بکند، هرگز نمی‌تواند موفق شود.» 🔹در بین سخنان مولوی عبدالحمید یک نکته دیگر نیز بود که باید به آن توجه ویژه کرد و آن بده بستان های سیاسی جبهه اصلاحات با مسجد مکی است. شاهد بر این مدعا سخنان عبدالحمید است که در همین سخنرانی روز جمعه گفت: من از وزیر امور خارجه دولت دوازدهم (آقای ظریف) درخواست کردم که 10 سفیر از اهل سنت بگذارد و او گفت شما لیست بدهید! تا از بین لیست شما افرادی را برای پست سفارت انتخاب کنیم! 🔹اکنون این سؤال هست که آیا واقعا اداره یک کشور، بازیچه است که با لیست فلان مدرسه و فلان مولوی و فلان آخوند اداره شود!! آیا یک دولت، باید منافع ملی را بر منافع حزبی و شخصی ترجیح دهد! این آن چیزی است که باید دولت ها رعایت کنند و برای به دست آوردن رأی، منافع ملی را بر منافع حزبی خود ترجیح ندهند!! ◀️مسلم مدیا @Muslim_Media
هدایت شده از مسلم مدیا
♨️عمان و قطر جزو 10 کشور دارای خانواده های پرجمعیت جهان 🔻بررسی آماری مجله CEOWORLD پیرامون میانگین تعداد افراد خانواده که در یک خانه زندگی می کنند، نشان می دهد عمان در صدر کشورهای عربی قرار دارد. 🔻برپایه این آمار که با بررسی چندین گزارش رسانه های محلی و بین المللی به دست آمده، جایگاه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بدین ترتیب است: 🔹عمان با میانگین 8.2 نفر در هر خانواده (پنجم جهان/ نخست عربی) 🔹قطر : 7.2 نفر (نهم جهان / سوم عربی) 🔹عربستان سعودی: 6.8 نفر (14 جهان/ پنجم عربی) 🔹امارات: 6.3 نفر (19 جهان/ هشتم عربی) 🔹کویت: 6.2 نفر (21 جهان/ نهم عربی) 🔻بنابه این گزارش، همچنین در سطح جهانی، جمهوری آفریقای مرکزی، سنگال، گامبیا و افغانستان، به ترتیب با میانگین 8.6، 8.33، 8.23 و 8.04 در جایگاه نخست تا چهارم قرار دارند. منبع: مطالعات خلیج فارس ◀️مسلم مدیا @Muslim_Media