eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
190 دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
19.4هزار ویدیو
465 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مغز خاکستری
⁉️با عصبانیت چه چیزی به دست می‌آوریم؟ 📛 بیشترین چیزی که در عصبانیت به دست می‌آید، خالی شدن عقده‌ها به بدترین شکل ممکن و کمی هم ترسیدن اطرافیان است. این نتایج هم موقّت و مقطعی است. ✅قبل از هر تصمیمی که ناشی از عصبانیت است کمی صبر کنیم. 🔥به هنگام عصبانیت این شیطان است که به جای ما تصمیم می‌گیرد. عقل در هنگام خشم، کارایی لازم را ندارد و به همین دلیل هم نمی‌توان تصمیم صحیح گرفت. انتشار حداکثری با شما ✅ 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar
هدایت شده از معارف اعتقادی
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍ قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام: برگشت به روزگاران ناکام و تلخ چهار دلیل دارد: 1:بی تدبیری و سوء مدیریت 2:ریخت و پاش های بی جا 3:کم عبرت گرفتن از حوادث 4:بی اندازه فریب خوردن 📚عيون الحكم و المواعظ، ص: ۵۵۲ ح ۱۰۱۷۴ 🌐 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3353018433Cb6f9c7903b
هدایت شده از مغز خاکستری
15.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍چرا گاهی با صحنه‌هایی روبرو می‌شیم که احساس می‌کنیم قبلا دیدیم؟؟!!! نظرات خرافی و علمی در این باره👆 انتشار حداکثری با شما ✅ 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar
هدایت شده از امت مدیا
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️فریادهای مشاور محمود عباس علیه فلسطین! 🔻فریادهای این مرد را خوب گوش کنید! تصور نکنید که او بر سر ا.س.را. ئیل فریاد می زند!! نه؛ هرگز... بلکه او بر سر حم.ا.س فریاد می زند!! 🔻این فرد، محمود هباش، قاضی فلسطین و مشاور محمود عباس (تشکیلات خودگردان) است که اینچنین فریاد می زند و می گوید مقابله با ح. م .ا. س وجوب شرعی و ملی است و غزه باید از دست این جنبش آزاد شود... 🔻خوب متوجه شدید، او نمی گوید که غزه از دست این رژیم خبیث ص. هی..ونی.ستی آزاد شود! بلکه می گوید باید از دست ح. ماس آزاد شود!!! 🔻جالب است این را هم بدانید که پس از ش. ها. دت دکتر هن.یه، محمود عباس هیچ پیامی صادر نکرد!! این در حالی بود که برای خراش وارد شدن به گوش ترامپ، پیام صادر کرد!! ◀️امت مدیا @ummahmedia
هدایت شده از تحلیل سیاسی
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤مجری مطرح شبکه العربی قطر: ⚜به تشییع میلیونی هنیه توسط ایرانی‌ها غبطه خوردم، دست از اختلافات شیعه و سنی بکشید و دشمن مشترکمان را هدف بگیرید... https://eitaa.com/joinchat/4253679616C45aab6f6a5 ⚜ کانال تحلیل سیاسی
هدایت شده از صابرین نیــوز
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شرکت‌کننده‌ای که وسط مسابقه قهرمان شبکه سه اشک همه رو دراورد...پای مادرش رو بوسید... 😢🥺مادر من خیلی سختی کشیده خیلی زحمت کشیده ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official
🌺امیرالمومنین علی علیه‌السلام: زیانی که بی خرد به خود میزند دشمن به دشمنش نمی زند. 💝کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
💕 واقعی کردن معیارها... 💝کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر‍
1_12633112421.mp3
5.63M
🎙 👤 استاد 📝 موضوع : فیلم های مستهجن🔞   💝 کانال واحد خانواده موسسه مصاف ( قنداب ) 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام | توییتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت جالب نوزاد، قبل و بعد از تولد😅 این شیرینی تمام شدنی نیست... 😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
١٠٠٠ من متولد ۸۲ هستم و همسرم متولد ۷۴، من و همسرم با هم فامیل هستیم. قصه ما از اونجایی شروع شد که من در دوره نوجوانی بودم که خانواده همسرم مطرح کردند که پسرشون علاقه مند به ازدواج با من هست. وقتی پدرم از من پرسید که قصد ازدواج دارم یا نه واقعا هیچ چیزی از ازدواج را نمیفهمیدم و جواب منفی دادم. البته پدرم هم پشیمون بود که چرا اصلا ذهن منو با این موضوع درگیر کرده اما چون جثه ام درشت بود از همون نوجوانی خواستگار داشتم. یادمه اون دوران دختر دم بخت به شدت کم شده بود جاهای دیگه رو نمیدونم ولی تو شهر ما به شدت دخترها تو سن ۱۳ و ۱۴ سالگی ازدواج میکردند بالاخره بعد از جواب منفی من، همسرم هنوز گلوش پیش من گیر بود😂 و با خانوادشون دست از سر ما بر نمی داشتند. همسرم اهل خدا و نماز بود کوچمون مشترک بود و من همیشه حضور پررنگ ایشون رو تو مسجد می‌دیدم. بالاخره خواسته یا ناخواسته ذهن من درگیر ایشون شده بود ولی نه خیلی... اینو می‌فهمیدم که من هنوز به درد ازدواج نمی‌خورم و پا روی همه ی اون حس ها گذاشتم. یکسالی از اون ماجرا گذشت چون خانواده همسرم کوتاه نمیومدن و من همچنان مصمم بر جواب منفی بودم. این‌بار پدرم دست به کار شد و مدام تهدید میکرد که دست از سر ما بردارید من اصلا دخترم رو عروس نمیکنم تا ۱۸ سالگی، اگرم عروس کنم به شما نمیدم و هرکجا که مهمونی بود و اونجا همسرم و خانوادش بودن منو می‌برد خونه.... خیلی غصه میخوردم و این باعث شده خدا منو ببخشه از همسرم متنفر بشم البته اون دوران پسر آشنایی بیش نبودن😁 ولی الان قضیه فرق میکنه بالاخره اوناهم بیچاره ها ظاهراً نشون میدادن که دل کندن اما نگو پسرشون همچنان بر این ازدواج مصمم بود و مدام نذر و نیاز میکرده و به شهدای گمنام متوصل می‌شده تا من و پدرم راضی بشیم ( البته پدرم می‌دونستن اونا خانواده بدی نیستن و همه مخالفتشون به خاطر سن من بود) بالاخره همسرم تصمیمش رو میگیره و بعد از گذشت یک سال و نیم از اون خواستگاری که حالا من هم کمی بزرگتر شده بودم، توی یک عصر به یاد موندنی خودشون به خونه مون زنگ زدن و از شانس خوب شون من تلفن رو برداشتم. همسرم پشت تلفن به رسم ادب بعد از احوالپرسی به من گفت که واقعا و دلی نه از روی هوا و هوس خیلی منو دوست داره و تا آخر عمر و تا وقتی که من فکر کنم بزرگ شدم و میتونم ازدواج کنم منتظرم میمونه. بعد از اینکه تلفن رو قطع کرد، یک چیزی ته دلم می گفت میتونم بهش اعتماد کنم و جوری مهرش به دلم افتاد که حالا نه تنها او بلکه منم دیگه نمیتونستم از او دل بکنم. همسرم‌ بعد از گفت‌وگو با من شب به مسجد محله میرن و جلوی امام جماعت با پدرم صحبت میکنن و به پدرم قول میدن که به حق همون جای مقدسی که هستن و به اسم مقدس مسجد که مسجد حضرت زینب (س) بود قسم میخورن که میتونن منو خوشبخت کنن و ناخودآگاه بعد از گذشت دوسال از اون خواستگاری، پدرم راضی به این ازدواج شدند و خدا خیرشون بده بعد از اینکه فهمیدن منم راضی هستم خیلی همراهی مون کردن. جا داره اینجا از پدر عزیزم به خاطر همه حمایت هاش تشکر کنم من و همسرم در یک روز تابستانی در حالی که من ۱۵ سال و همسرم ۲۲ سال داشتن به عقد هم در اومدیم❤️ ۹ ماه با هم عقد بودیم. فراز و نشیب های زیادی داشتم موقع انتخاب رشتم بود با معدل ۲۰ رشته سخت تجربی رو انتخاب کردم. خیلی سختی کشیدم تو دوران عقد هیچ شبی نبود که بتونم با لباسی غیر از لباس مدرسه با همسرم بیرون برم و این باعث شد دوران عقد برام قشنگ نباشه مادر و پدرم جهیزیه رو تهیه کردن و ما بعد از ۹ ماه، به خونه مادرشوهرم که یه خونه مستقل و جدا از خودشون بود رفتیم چند ماهی بعد از جشن عروسی حس کردم دلم بچه میخواد وقتی که به دکتر مراجعه کردم برای اقدامات قبل بارداری دکتر با آزمایشات متوجه شدند که تنبلی تخمدان دارم و باید خیلی سریع به بارداری اقدام کنم. بعد از ۸ ماه از اقدام‌ به بارداری خبری نشد و من خیلی ترسیده بودم. خدا خواسته راهی مشهد شدیم و من اونجا امام رضا رو قسم دادم تا اگه بچه دار شدم و‌ پسر بود اسمشو بذارم جواد، بعد از گذشت دوماه از مشهد تاریخ دوره ام عقب افتاد. بی بی چک منفی بود چند روزی صبر کردم آزمایش دادم آزمایش هم منفی بود و من چون خیلی جواب منفی دیده بودم برام‌ عادی بود و فکر میکردم اینبار هم به خاطر تنبلی تخمدان هست که دوره ام به تاخیر افتاده و شروع کردم به پیاده روی و خوردن زعفران و رازیانه فراووووووون🥺 ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
١٠٠٠ بعد از یک ماه وقتی رفتم دکتر، گفتن باید مجدد آزمایش بدم و در کمال ناباوری آزمایش مثبت شد😍 و من دست به دامن ائمه که من اینقدر زعفران و رازیانه خوردم اینقدر ورزش سخت کردم، نکنه اتفاقی برای بچم بیوفته... راستی یه چیزی جا افتاد بعد از مشهد مشرف به کربلا شدم از امام حسین جانم هم اولاد خواستم و وقتی تو کربلا بودم‌ به خاطر وسواس خوراکی حدود ۸ کیلو لاغر شدم که اونم خیلی تو بارداری تاثیر داشت. بالاخره آقا محمد جواد من با همه سختی های بارداری مهر ماه سال ۹۹ در حالی که مامانش فقط ۱۷ سال داشت به دنیا اومد❤️ البته اینم بگم کل ۹ ماه بارداری من با شیوع کرونا همراه بود و این باعث شد تا من هم طعم شیرین بارداری رو بچشم و هم بتونم درسم رو مجازی ادامه بدم. وقتی آقا محمد جوادم ۱۰ ماهه بود دیپلم گرفتم و بعد از کنکور در رشته روانشناسی قبول شدم دو ترم اول دانشگاه رو هم مجازی گذروندم و من همه این کمک ها رو از لطف بی و حد و اندازه خدا میدونم که میتونستم همزمان همراه درس خوندن حس شیرین مادری رو هم تجربه کنم. چند سال از زندگی مشترکم با همسرم و آقا محمد جواد با همه سختی ها گذشت همسرم به خاطر کار جابه جا شد و همه این اتفاقات و سختی هایی که تو این چند سال تجربه کردیم باعث شد تا من و همسرم بزرگتر و بالغ تر بشیم. داشتم یکم نفس میکشیدم پسرم سه ساله شده بود از پروژه های سخت از شیر و از پوشک گرفتن گذشته بودم که رهبر عزیزم دستور دادند کشور به نسل شیعه خیلی خیلی احتیاج داره و منم که جونم رو برای رهبرم و امام‌ زمانم میدم، واجب دونستم تا اینجا حرف رهبرم زمین نمونه، با اینکه خیلی تو تربیت فرزند استرس دارم اما همیشه از ائمه کمک میخوام و بهشون میگم تا بهم کمک کنند که بتونم نسل خوب و امام زمانی تربیت کنم. الان که دارم براتون خاطراتم رو مینویسم یک هفته مونده به تولد آقا محمد مهدی که نذر امام زمانم هستند، به برکت بارداری آقا محمد مهدی تو ماه پنجم بارداری بودم که به شهر خودمون برگشتیم. جا داره از همه دوستان بخوام تا برام دعا کنند که زایمان خوبی داشته باشم. سر زایمان پسر اولم به دلیل بی تجربگی کادر درمان مجبور به سزارین شدم و زایمان سختی داشتم الان از همه مخاطبین کانال دوتا کافی نیست میخوام تا با نفس های گرمتون اول برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمانمون دعا کنید و بعد اینکه منو از دعاهاتون محروم نکنید. دعا کنید تا هم زایمان خوبی داشته باشم و هم بتونم بچه هام رو زیر سایه ائمه بزرگ و تربیت کنم🙏 اینو بگم که من الان ۲۱ سالم هست و افتخار میکنم که قراره خادمی دو بچه از نسل مولامون امیرالمؤمنین رو داشته باشم و به همه دختران سرزمینم ایران اینو میگم که هیچ لذتی بالاتر از مادری نیست. انشاالله خدا به همه چشم انتظاران اولادی سالم و صالح عطا کنه 🌷 التماس دعا "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075