تا قبل از زمان امیرالمومنین جنگ حکومت اسلامی با مسلمانان سابقه نداشته، یا جنگهایی بود که مسلمانان با کفار میکردند یا با مرتدین.
اما جنگ بین دوگروهی که هردو نماز میخوانند، روزه میگیرند، به پیغمبر معتقدند، تنها در زمان امیرالمومنین شد.
هیچکس جز علی (ع) جرأت و قدرت جنگیدن با یک عده به ظاهر مسلمان را نداشت.
این نهایت قاطعیت و شجاعت علی (ع) است.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#قاطعیت
https://eitaa.com/bookreaders
قاطعیت و شجاعت و شدت عمل علی (ع) در برخورد با جناحهای به ظاهر مسلمان و در باطن کافر و معارض، به خاطر علاقه به قدرت و حکومت نیست، بلکه بخاطر اینست که میداند راه حق است.
او میخواست اقامه حقی کند، ابطال باطلی کند، حقی را در جامعه اقامه کند و به حقدار برساند.
آن حضرت در جنگ صفین به ابن عباس فرمود: ارزش حکومت بر شما از حیث حکومت کردن، به قدر کفش کهنه پینه خورده ی از دور خارج شده ای هم نیست.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#قاطعیت
https://eitaa.com/bookreaders
جنگ جمل جنگی بود که متاسفانه رهبرانش طلحه و زبیر، سرداران اسلام و صحابی پیغمبر بودند.
صلح طلبی و علاقه مندی امام (ع) به اینکه خونریزی بین مسلمانها نشود، باعث شد که حضرت با آنها سخن از ملایمت و نرمش و هدایت بزند.
ابتدا ابن عباس را فرستاد به سراغ زبیر، که متاسفانه مفید واقع نشد، لذا امیرالمومنین باز در میدان جنگ با زبیر صحبت کرد که مفید واقع شد و زبیر از میدان جنگ خارج شد.
وقتی که امیرالمومنین دید که لشکر جمل حاضر نیستند حرف قبول بکنند، با قاطعیت تمام جنگید، تعداد زیادی کشته شدند، بسیاری فرار کردند و عده ای هم اسیر شدند.
بعد از آنکه اسرا را نگاه کردند معلوم شد که دست باند اموی هم در جنگ جمل هست. مروان بن حکم که یکی از امویها بود در این جنگ بدست علی (ع) اسیر شد.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#قاطعیت
#جنگ_جمل
https://eitaa.com/bookreaders
جنگ صفین سخت ترین جنگی بود که بر امیرالمومنین تحمیل شد.
معاویه یک استاندار بود و درمقابل فرمان برکناری خلیفه مسلمین علی (ع) بدون هیچ دلیل عقلی، نقلی، منطقی، شرعی و عرفی ایستاد و عصیان کرد، بنا کرد به جنگیدن و لشکرکشید.
امام (ع) لشکر نیرمندی راه انداخت و بطرف شام حرکت کرد و در محلی به نام صفین به لشکر معاویه رسید.
امام آنجا بنا داشت با اینها نجنگد.
فرمود: من نصیحتشان میکنم؛ اگر قبول کردند شمشیر رویشان نمیکشم. هر روزی که جنگ را عقب می اندازم به این امید است که شاید یک عده ای از اینها بصیرت پیداکنند، هدایت شوند و به من ملحق شوند.
این دل مهربان امام است نسبت به فریب خورده ها و اشتباه کرده ها. میگوید من ترجیح میدهم کسیکه گمراه شده، از گمراهی بدست من باز گردد و هدایت شود تا اینکه بخواهد در گمراهی بماند و من او را بکشم.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#جنگ_صفین
#قاطعیت
#محبت
https://eitaa.com/bookreaders
یکی از گرفتاریهای سخت امیرالمومنین جنگ نهروان و مقابله با خوارج بود.
خوارجی که در جنگ صفین بوجود آمده بودند، بعد از آنکه نیروهای معاویه به عقب رانده شدند و چیزی نمانده بود که خود معاویه به قتل برسد، به حیله ی عمروعاص، قرآنهایی بر سر نیزه کردند و گفتند بیایید به قرآن عمل کنیم، تا آتش جنگ را موقتا سلام بنشانند.
طبیعی است که امیرالمومنین تسلیم این فریاد فریبگرانه نمیشد.
اما یک عده افراد خشک اندیش و کوته بین که بسیارشان تعبد و پایبندی مذهبی هم داشتند فشار آوردند که باید به قرآن احترام کنیم و حکمیت قرآن را بپذیریم.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#بصیرت
https://eitaa.com/bookreaders
یکی از بزرگترین مصیبتهای امت اسلامی و ملت اسلامی در همیشه ی زمان، کوته بینی و کوته اندیشی یک عده مقدسین خشک اندیش بوده که حقایق را درست درک نمیکردند و فقط به ظاهر توجه داشتند.
این عده هم در جنگ صفین به حضرت فشار آوردند که باید تسلیم شوی. حتی با شمشیر، ایشان را تهدید میکردند.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
https://eitaa.com/bookreaders
مسأله حکمیت که حضرت زیر فشار مقدس مآبهای کوته بین قبول کرده بود بهانه ای شد برای همانها، که چرا حکمیت را قبول کردی! یعنی کاری که خودشان به دوش امیرالمومنین گذاشتند.
خوارج دو دسته بودند:
یک عده رهبران و سرانشان بودند که دنبال هواها و هوسهایشان بودند.
یک عده هم توده های مردم مقدس و متعبد و متدین، اما کوته فکر و غلط اندیش.
امیرالمومنین وقتی مجبور شد با خوارج بجنگد، یک پرچمی زد و گفت هرکس بیاید زیر این پرچم ما با او جنگ نداریم. عده ی زیادی آمدند، بعد امیرالمومنین با بقیه ی آنها جنگید.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_یکم
#قاطعیت
#محبت
#جنگ_نهروان
https://eitaa.com/bookreaders
بازگشت به سیره رسول الله در تقسیم بیت المال
در زمان پیغمبر (ص) بیت المال بین مسلمانها بالسویه تقسیم میشد. اما از سال بیستم هجرت یعنی هفت هشت سال بعد از آغاز خلافت عمر، رویّه عوض شد. عمر به ذهنش رسید که خوب است براساس ارزشهایی که در بعضی مسلمانها هست، یک امتیازاتی قائل شویم. مثلا آن کسی که قبلا مسلمان شده نسبت به آنکه بعدا اسلام آورده سهم بیشتری از بیت المال ببرد، یا مثلا مهاجرین بر انصار فضیلت دارند و ...
البته عمر در آخرین ماههای عمرش پشیمان شد.
بعد از عمر در دوران حکومت عثمان هم همان رویّه غلط ادامه پیدا کرد و بعضیها با عناوین و بهانه های گوناگون سهم بیشتری از بیت المال میبردند.
اما هنگامیکه امیرالمومنین علی (ع) زمام حکومت را بدست گرفت ازجمله اولین حرفهایی که بیان کرد این بود: «والله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الأماء لرددته» اگر من ببینم که با پول بیت المالی که بدون استحقاق به مسلمانها داده شده زن عقد کردند و مهریه زنانشان قرار دادند یا کنیز خریدند، این پول را من به بیت المال برمیگردانم، به هرجاکه میخواهد برسد، من حکم میکنم که این پول غصبی بوده.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_دوم
#قاطعیت
https://eitaa.com/bookreaders
امیرالمومنین وقتی پا گذاشت روی منبر خلافت، اول حرفش این بود:
«الذلیل عندی عزیز حتی اخذ الحق له و القوی عندی ضعیف حتی اخذ الحق منه»
به این مضمون که هر ذلیلی و مظلومی از نظر من عزیز است و حق او در اولویت، تاوقتیکه حق را برای او از ظالم بگیرم؛ و بالعکسش، ظالم ولو در مقام عزت، پیش من ذلیل است تا حق را از او بگیرم.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_دوم
https://eitaa.com/bookreaders
عده ای روش علی (ع) در تقسیم بیت المال را که دیدند، دیدند نه، با این نمیشود ساخت. بعضیها خیال کرده بودند که علی هم یکی مثل دیگران است. یک مقامی و چیزی به آنها خواهد داد.
اینها چه کسانی بودند؟
آن کسانیکه دستشان زیر کارد مظالم بیت المال بود، اینها میدیدند علی بُرنده است، علی قاطعیت دارد و اقدام میکند.
اما مردم معمولی و عادت نکرده به رفاه و زندگی اشرافی که اهل غارت بیت المال نبودند میتوانستند با علی بسازند. آنها که در اموالشان چیزی از بیت المال نبود و میخواستند حلال خوری کنند، آنها که ایمانهای قوی داشتند و سابقه بدی نداشتند، مثل عمار، اویس قرن و صعصعة بن صوحان، اینها امیرالمومنین را قبول داشتند.
#جاودانه_تاریخ
#فصل_بیست_و_دوم
#قاطعیت
https://eitaa.com/bookreaders