🤲💠«اَللَّهُمَّ لاَ تُنْسِنَا ذِكْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ وَ الْإِيمَانَ بِهِ وَ قُوَّةَ الْيَقِينِ فِي ظُهُورِهِ وَ الدُّعَاءَ لَهُ وَ الصَّلاَةَ عَلَيْهِ...»💠
✨« الهی یاد آن حضرت را و انتظار ظهورش و ايمان به وجودش و يقين كامل به ظهورش را هرگز از ياد ما مبر و دعاى برای آن بزرگوار و درود و تحيتش را هرگز فراموش ما مگردان...»✨🤲
#اَللّهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
╔═🍃════╗
🌦🌤🌦🌤
╚════🍃═╝
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#حدیث
#دعا
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ شبهه
انسانیت داشته باشیم کافی است، حالا نماز هم نخوندی اشکال ندارد خدا به نماز ما احتیاج ندارد!
✅ پاسخ حجتالاسلام قرائتی را بشنوید.
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌳(داستان 647) قسمت ۱۹
🌷 آن آشنا آمد 🌷
☘ ... فوراً خود را به سیّد رساندم و عرض کردم:
سید! آن سوار کجا رفت و آن لشکری که ایشان میگفتند در پشت تپه سلیمانیه موضع گرفته اند کجایند؟!
نگاهی به من انداخت و با صدایی که زوّاران دیگر نیز بشنوند، فرمودند:
آیا باز شک دارید که آن وجود مبارک فریادرس ضعیفان، مولای شیعیان صاحب الامر علیه السلام بودند؟
در حالی که اشک شوق از چشمان زوّار سرازیر بود، یک صدا گفتند:
نه واللَّه، به خدا قسم که آن سوار مولای ما بودند!
تمام بدنم با شنیدن حرف سیّد لرزید، و بغض گلویم را فشرد. ای کاش زودتر او را میشناختم و دست و پایش را میبوسیدم.
سیّد که مرا بدان حال دید گفت:
من نیز اول او را نشناختم، امّا زمانی که در پیشاپیش ما حرکت میکرد به نظرم رسید که او را قبلاً هم دیده ام؛ ولی هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم که کی و کجا او را زیارت کردهام و زمانی وجود نازنین ایشان به یادم آمد که از ما جدا شده بودند و فهمیدم که ایشان همان شخصی هستند که در حلّه به منزل ما آمده و مرا از واقعه سلیمانیه آگاه کرده بودند.
از بالای تپه سلیمانیه سرازیر شدیم و به سرعت به طرف کربلا حرکت کردیم. هنوز جمال بی مثال امام در مقابل چشمانم قرار داشت و حسرتی که برای همیشه در دلم باقی ماند؛ کاظم هم حال و روزی چون من داشت و مدام در طول راه بدون هیچ حرفی به فکر فرو رفته بود.
از تپه سلیمانیه به بعد سیّد مهدی پیشاپیش زوّار حرکت میکرد و من و کاظم هم در چند قدمی او راه میرفتیم با صدایی که به گوش نرسد رو به کاظم کردم و گفتم: ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آن آشنا آمد - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: مسلم پور وهاب
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 آن آشنا آمد - صفحه ۴۲ الی ۴۴.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آن_آشنا_آمد
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مسلم_پور_وهاب
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
گفتم به خرد ، که چیست اسباب نجات
در سختی روزگار و وقت خطرات
در وادی عشق ، گشتی زد و گفت
بر طلعت نورانی مهدی صلوات
#صلوات
#صلوات_برای_تعجیل_ظهور
#اَللّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوعَجّلفَرَجَهم