eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
167 دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
115 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 474) قسمت 10 🌺دیدار یار در کربلا🌺 🌷توسل به امام زمان روحی فداه🌷 🌼 ... خیلی خوشحال بودم، تمام چیزهایی که توی آسمان بود غرق در خون بود و این گهوارهٔ موج انفجار بدون اینکه مرا پرت کند مرا آرام گذاشت روی زمین، به قدری آرام که سرم هیچ آسیبی ندید، اما بدنم پر از ترکش بود، یکی از پاهایم که شکسته و پر از ترکش و یکی دیگر از پاهایم که خرد خرد شده بود، کشکک زانویم سخت شکسته بود اما تمام این بدن، طحال، معده، روده‌ها تمام پاره شده بودند، و من آنجا آرام خوابیده بودم. تمام زمین و آسمان غرق در خون بود. ناله‌های العطش اهل بیت به گوشم می‌رسید، صدای العطش، العطش بچه‌های امام حسین علیه‌السّلام به گوشم می‌رسید! صدای سم اسبها به گوشم می‌آمد، صحنه زیبایی بود، هر کس مجروح خودش را برداشت و رفت و من آنجا تنها مانده بودم، من آخرین نفری بودم که مرا بردند بیمارستان و من خوشحال خوابیده بودم، روبروی حرم امام حسین علیه‌السّلام از حضرت تشکر کردم و گفتم آقا ممنونم، آقا بالاخره خون من هم در خانهٔ شما ریخت، حبیب ابن مظاهر، خوب قاصدی کردی، تمام بدن من پر از گلوله‌های سرب بود تمام بدنم مهر خورده شده بود و گل انداخته بود، عین مهری که به تن بخورد. ای حبیب خوب قاصدی کردی، ممنون هستم که این لیاقت را به من دادید، همان جایی که خون امام حسین علیه‌السّلام روی زمین ریخت به من هم این لیاقت را دادید، وقتی مرا به بیمارستان بردند دکترها آمدند من نه فشار داشتم نه وضعیت مناسبی، اما گوشم می‌شنید، دکترها می‌گفتند: الشهید، الشهید! من بیهوش شده بودم، هر کاری می‌کردند که بتوانند یک کاری برای من بکنند نمی‌توانستند. 💐ما در کنارت هستیم💐 🌼 یک دفعه دیدم یک آقایی که قد بلندی داشتند و ... (ادامه دارد) ... 📚: امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف و جوان عاشق، ص ۵۳ الی ۷۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi
☀🌈عـصـر ظـهـور🌈☀ 🔹 قسمت 52 ⚡💥نقش یهودیان در دوران ظهور💥⚡ 🔺 *دوران استیلای ایرانیان*🔺 ➖ کوروش فرمانروای ایران، در سال ۵۳۹ ق.م سرزمین بابل را اشغال و حکومت آن را سرنگون کرد و با حمله به منطقهٔ شام و فلسطین آنجا را نیز فتح نمود و به اسرای بخت النصر و یهودیانی که در بابل بسر می‌بردند اجازهٔ بازگشت به قدس و بازسازی معبد را صادر کرد و گنجهای معبد را به آنان بازگرداند و «زِر بابل» را بعنوان فرمانروای آنان برگزید.(1) 👈 حاکم یهودی منصوب کوروش، بازسازی معبد سلیمان را آغاز نمود، اما اقوام مجاور از این کار، به هراس افتاده و به کمبوجیه جانشین کوروش شکایت کردند، وی دستور داد از ادامهٔ ساخت معبد جلوگیری شود، اما مجدداً «دارای اول»، اجازه تکمیل بنا را صادر کرد و ساختمان معبد در سال ۵۱۵ ق.م به اتمام رسید.(2) ➖ سلطهٔ ایرانی‌ها بر یهودیان از سال ۵۳۹ ق.م تا ۳۳۱ ق.م ادامه یافت. در این مدت، کوروش، کمبوجیه، داریوش اول (دارا)، خشایارشا، و اردشیر (که معاصر عزیر پیامبر علیه‌السّلام بود) و سپس داریوش دوم و اردشیر دوم و سوم قدرت را بدست گرفتند. 👈 داریوش سوم آخرین فرمانروای ایرانی بود که بدست اسکندر مقدونی از پای درآمد. در تورات فعلی پیرامون بسیاری از این فرمانروایان سخن گفته شده است. 🔻 *دوران استیلای یونانی‌ها*🔻 (ادامه دارد) ... 〰〰〰〰〰〰〰 📚: عصر ظهور، (علی کورانی)، ص ۹۲ - ۹۳. 📚:1- کتاب عزرا، باب ۶ : ۳ - ۷ و باب ۱ : ۷ - ۱۱. 📚:2- کتاب عزرا، باب ۶ : ۱ - ۱۵. ⛈🌤بـوی ظـهـور🌤⛈ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 474) قسمت 11 🌺دیدار یار در کربلا🌺 💐ما در کنارت هستیم💐 🌼 یک دفعه دیدم یک آقایی که قد بلندی داشتند و یک چهرهٔ دوست داشتنی و نورانی داشتند و بالای سر من آمده و یک عبایی روی من انداختند تا من پوشیده باشم، سپس گفتند: «بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» و دوباره گفتند: نترس ما کنارت ایستاده‌ایم! نگران نباش ما در کنارت هستیم. یک دفعه به خودم آمدم دیدم بدون اینکه مرا بیهوش کنند شکم مرا باز کردند، با چشم خود می‌دیدم که دستی توی شکم من را جراحی می‌کند و می‌دوزد، تلپ تلپ کردن روده‌هایم را می‌شنیدم ولی هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم، به قدری این درد زیاد بود که نمی‌دانستم باید چکار کنم اینها بدون بیهوشی طحال را درآورده بودند، معده ترکش خورده بود، دوخته بودند، روده‌ها پاره شده بود دوخته بودند، همین طور متوسل به امام حسین علیه‌السّلام شدم که یک دفعه یاد مادرم حضرت زهرا علیها‌السّلام افتادم و گفتم: «یا مولاتی یا فاطمه اغیثنی» مادرم من آمده بودم زیارت عزیزان شما، بی‌بی جان، خیلی درد دارم، شما کمکم کنید، یا لیاقت شهادت را نصیبم کنید یا اینکه بیهوشم کنید، یک فکری برایم بکنید مادر جان! همین طور التماس می‌کردم، در عین حال که درد می‌کشیدم، فقط می‌گفتم الحمدلله شکرالله، خدایا شکرت که این لیاقت را به من داده‌اید. 🌸روح از بدنم جدا شد!🌸 🌼 در عین اینکه درد می‌کشیدم خوشحال بودم یک دفعه عین پرنده‌ای که آزادش کنند دیدم طحالم در دست دکترهاست و می‌گویند این را ببرید خاک کنید و بعد هم بیائید خودش را ببرید خاک کنید. (ادامه دارد) ... 📚: امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف و جوان عاشق، ص ۵۳ الی ۷۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰 چرا بدن مطهر پیامبر اسلام (ص) بعد از سه روز دفن شد؟ ✍️ پاسخ: 🔰دفن بدن مطهر پیامبر اکرم (ص) سه روز بعد از وفات ایشان آنهم شبانه، توسط علی (علیه‌السلام) از حوادث تلخی است که در کتب روایی و تاریخی حتی از منابع اهل سنت ذکر شده است.(۱) 👈 امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) با این اقدام واقعیتی را در تاریخ به یادگار نهاد و آن افشای نیم‎رخی از چهره کسانی بود که بانقاب تزویر، خود را اول مسلمان، یار غار و صحابی طراز اول و برجسته پیامبر معرفی کردند، اما در این شرائط جنازه مطهر پیامبر (ص) را سه روز رها می کنند و بر خلاف دستور پیامبر (ص)، به دنبال تثبیت خلافت شومی می روند که سالها برای آن برنامه ریخته اند. 👈 در تکمله این بند لازم می دانم سخنی از ابن ابی الحدید یکی از نویسندگان اهل بزرگ اهل سنت در این خصوص ذکر نمایم: «... باید گفت امام (علیه‌السلام) بدین خاطر بدن پیامبر (ص) را تا سه روز دفن ننمود تا به مردم بفهماند که دنیا آن چنان آنها را به خود مشغول نموده بود که تا سه روز حتی سراغ بدن پیامبر (ص) را نگرفتند. چرا که علی (علیه‌السلام) پس از جریان سقیفه برای رسوا کردن هیات حاکمه از هر راهی که می توانست کوتاهی نکرد ....(۲) 📚: پی نوشتها: ۱. طبقات الکبری ابن سعد، ج ۲/ ص ۷۸ ؛ مسند احمد، ج ۶/ص ۲۷۴ ،۲۴۲؛ سنن بیهقی، ج۳/ ص ۴۰۹ ؛ السیرة النبویةابن کثیر، ج ۴/ ص ۵۳۸.؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۳/صص ۳۷ ،۳۸. ۲. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۳/ ص ۳۸.