eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷یا قـمر منیر بنـے هاشم🌷 روز هفتم ڪه رسید یاد حرم افتادم‼ ناله ے هفت محرم این استـ؛ عمو عباس آبــ میخواهیم💦 یا عطشانیا ساقی کربلا 🙏بحق علمدار کربلا عجِّل لولیّک الفرج🙏 🌿🌹بوی ظهور🌹🌿
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍃(داستان 368) قسمت 1 🌷تشرّف حاج محمّد علی نمازیخواه کنار در مسجد سهله🌷 🌳 حاج محمّد علی نمازیخواه نقل می‌کند: در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی با عنایت خداوند منان به بیت اللّه و زیارت حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه بقیع علیهم‌السّلام مشرف شدم. در این سفر اول، سه همسفر داشتم به نام آقایان حاج سید جعفر حسینی و مرحوم حاج اصغر غفاری و مرحوم حاج مظفر دارایی. بعد از ایام حج به سوریه و بیت المقدس و شهر خلیل الرحمن ادامهٔ سفر دادیم و ایام عاشورا به عتبات عالیات آمدیم. بعد از زیارت کربلا به نجف رفتیم، به رفقا گفتم: « شب چهارشنبه می‌رویم به مسجد سهله و بعد مسجد کوفه و شب جمعه هم می‌رویم مقبرهٔ کمیل بن زیاد که نزدیک نجف می‌باشد و در آنجا دعای کمیل می‌خوانیم.» رفقا گفتند: « همه شب جمعه زیارت امام حسین علیه‌السّلام به کربلا می‌روند، ما نجف بمانیم؟» گفتم: « دوست دارم یک دعای کمیل بالای قبر کمیل بخوانم.» چون برای رفقا از نظر راهنمایی مؤثر بودم و دعا و زیارات را می‌خوانم لذا سکوت کرده و بالأخره شب چهارشنبه برای اعمال مسجد سهله و مسجد کوفه عازم شدیم. در راه به رفقا سفارش می‌کردم که: ... (ادامه دارد) ... گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi
☘دلنوشته های امام زمانی☘ شـاعرشده ام تاڪہ قلـم بردارم از قلـب مبارڪ تو غـم بردارم💦 آقا تو براے من دعا ڪن ڪہ فقط در راه رضـاے تو قـدم بردارم.🙏 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌿 ارسالی از اعضا محترم کانال و گروه 🌸🌿بوی ظهور🌿🌸
🌟🌛 دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌜🌟 «اللهمّ ارْزُقني فيهِ رحْمَةَ الأيتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الكِرامِ بِطَوْلِكَ يا ملجأ الآمِلين.» 🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙 « خدايا روزيم كن در آن ترحم بر يتيمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت كريمان به فضل خودت اي پناه آرزومندان.»🌙 🌴تعجیل در ظهورش صلوات🌴 🌹بوی ظهور🌹
🌿 نخستین سفیر امام مهدی (عج) کیست‼ ✅ امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:  ☘ «هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب می‌شود و از جانب ایشان به سوی مکه می‌رود تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آن‌ها را به پیروی از حکومت حق فراخواند، 🌿 در برخی روایات، از او با عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است🙏 👈 وی خود را به مکه می‌رساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ می‌کند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت می‌رسانند، این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان(عج) است.». ۱🙏 📚۱. ارشاد، مفید، ج ۲، ص ۳۶۸ 🌸أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌸 🌿🔹بوی ظهور🔹🌿
یا صاحب الزمان (عج) بی اذن تو هرگز عددی صد نشود بر هر که نظر کنی دگر بد نشـود 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 یا زهرا، تو دعا کن که بیاید مهدی زیـرا تو اگـردعـا کنی رد نشـود 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🌻 اللّهم عَجِلْ لِوَلیِکَ الْفَرَج 🌻 🍃🌸بوی ظهور🌸🍃
عمری به جز بیهوده گفتن سر نکردیم❗ تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم‼ دل در تب لبیک تاول زد ولی ما❗ لبیک را گفتیم ولی عمل نکردیم.....‼ شرمنده آقا جان‼🙏‼ 🌸🍃بوی ظهور🍃🌸
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 368) قسمت 2 🌷تشرّف حاج محمّد علی نمازیخواه کنار در مسجد سهله🌷 🌺 ... راه به رفقا سفارش می‌کردم که: امشب حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در مسجد سهله نماز می‌خوانند، لذا مواظب باشید اگر به شخصی که ممتاز است برخورد کردید بدانید درک حضور امام زمان علیه‌السلام نموده‌اید و بدانید که تصرف ولایتی مانع از آن است که بتوانید تکلم کنید و حضرت را بشناسید. ابتدا به مساجد «صعصعه» و «حنّانه» رفتیم. هوا گرم بود، وقتی به مسجد سهله رسیدیم خسته و ناراحت بودیم. ابتدای مسجد سهله، یک درب بزرگ مانند دروازه می‌باشد، بعد حدود چند متر فاصله دوباره دیوار مسجد می‌باشد که ظاهراً این فاصله سابق خندق و یا باربند مسافران بوده که جزء مسجد نیست، بعد یک راهروی عریض کوتاه منتهی به مسجد می‌شود و درب اصلی مسجد انتهای راهرو می‌باشد. من در ابتدای راهرو و پایین پله ایستادم که با رفقا اذن دخول مسجد را بخوانم. مفاتیح جیبی در دستم بود، شروع به خواندن کردم، ناگاه شخص موقر خوش سیمایی بین سی تا چهل سال، با لباس عربی و عِقال نزدیک آمد و با زبان فارسی فرمود: « حاجی! این محل بارانداز است باید انتهای راهروی درب ورودی مسجد بایستی و اذن دخول بخوانی.» چون خیلی خسته بودم، گفتم: « می‌خواهم اینجا بخوانم.» ... (ادامه دارد) ... گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi