eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر آقایی که آب می دید به فکر فرو می‌رفت😔 نوزاد می دید اشک می‌ریخت😔 طفلان و کودکان را می دید ناله میکرد.😭 شهادت جانسوز امام سجاد(علیه‌السلام) تسلیت باد 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دریا به دیدگان ترم گریه می کند آتش به قلب شعله ورم گریه می کند خون می چکد ز دیده يِ خون بار ِ سلسله زنجیر هم به بال و پرم گریه می کند با کعب نی دهند تسلیِّ خاطرش هر دَم سه ساله همسفرم گریه می کند وقتی زدند خنده به اشکم زنان ِ شام دیدم به نی سر ِ پدرم گریه می کند چشم رباب تا به سر اصغرش فتاد گفتا هنوز هم پسرم گریه می کند بر داغ جان گداز اسیری عمه ام هر صبح و شام منتظرم گریه می کند 🔸شاعر: استاد غلامرضا سازگار 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
༻﷽༺ او حسینیه‌ ی خداست گریه او شد و پا در رکاب شد صفحه به صفحه ادعیه‌های ناگفته‌های بود و شد 💔 🍂 💔 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🍁 چهل سال بر سر در خانہ ے تو ■بہ جز پرچمِ ڪربلا پرچمے نیست تو یعقوبے و پلڪِ مجروح دارے ■چهل سال گریہ، زمانِ ڪمے نیست ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 آه برگرد به آن رأس جدا بر سر نِی به همان جسم که بازیچه شمشیر شده! تشنه‌ ذکر اناالمَهدی تو هست حسین طالب خون خدا، آمدنت دیر شده ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاه آهسته فقط وای برادر می‌خواند لب تشنه «قتلوا» بود که از بر می‌خواند اشک می‌ریخت و هر آینه می گفت حسین تا دم مرگ فقط روضه حنجر می‌خواند ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
روضه شهادت امام سجاد علیه السلام روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند                    در لحظه جدایی قلب مرا شکستند  آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا                       دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند  من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم                  هم نعش و هم عزدار هر دو به خون نشستند امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد😭، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد😭، اگر اسیری می دید احترامش می کرد، اگر می دید گوسفندی را ذبح  می کنند گریه می کرد😭، می فرمود: آبش دادید یا نه؟ آری آقا، ما مسلمانیم. با گریه می فرمود: عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من را لب تشنه کشتند.😭😭💔 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄