eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
094.mp3
زمان: حجم: 2.76M
حزب نود و چهارم ( ۱ الی ۴۰ غافر) 👤 با صدای استاد پرهیزگار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
نود و چهارم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- پاك بودن، هم به همت و اراده‌ى انسان نياز دارد، و هم به دور بودن از افراد و مشاغل و مكان‌ها و افراد بد، و هم به لطف و امداد الهى. 2- رحمت الهى، تنها كاميابى مادى نيست، بيمه شدن از گناهان، يكى از آنهاست. 3- رستگارى بزرگ، در صورتى است كه انسان از آفات معنوى و مادى، هر دو دور باشد. 4- توفيق مصونيّت از گناه را بايد از خدا خواست. 5- رستگارى را هنر خود ندانيم بلكه لطف و رحمت او بدانيم. 6- رستگارى، در رفاه دنيوى نيست بلكه در تقواست. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زن‌های شام خنده به ناموس من زدند😔 این بود احترام من و خاندان من زنجیرها به زخم تن من گریستند دشمن نکرد رحم به اشک روان من😔 🔸شاعر: سازگار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
یعقوب کربلا! چه قدر گریه می کنی از صبح زود تا به سحر گریه می کنی یعقوب را که غصه ی یوسف شکست و تو داری برای چند نفر گریه می کنی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناله واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید بیاد قمرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد یاد خنجر کند و گلوی پدرش می افتاد ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
⇦نعمان بن عمرو الراسبی از شهداى كربلا است، از قبيله ازد، كه در حمله اول شهيد شد. وى اهل كوفه و از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام بود. او و برادرش حلاس از نيروهاى انتظامى حضرت امام على علیه السلام در كوفه بودند. ●عنصر شجاعت، ج3، ص8. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 652) قسمت ۲ 💐 ظهور نزدیک است💐 ☘ ... بد جور تصادف کردی و هر دو پایت فلج شده اند، فلج! ناراحتی تو بیشتر می‌شود. پوسته ای نازک از ابر سیاه غم و افسردگی بر دل و جانت می‌نشیند. با افراد فامیل و آشنا، دیگر با آن چهره باز و خندان برخورد نمی کنی. آن‌ها هم با دیدن قیافه افسرده و خسته تو پی به غم درونت می‌برند. می‌دانند که ضربه سختی به تو وارد شده است. احساس می‌کنی برای خانواده هم باعث دردسر شده ای. هر چند آن‌ها حرفی ناراحت کننده نمی زنند، امّا زحمت آن‌ها دو چندان شده است. اگر تا قبل از تصادف کردن باری و زحمتی از دوش خانواده برمی داشتی ولی از امروز دیگر زحمت و کار آن‌ها در منزل مضاعف شده است. حالا دغدغه مخارج و هزینه درمان و... بماند. از این به بعد بیشتر در منزل هستی و مونس تو یک جفت عصا و یک چرخ ویلچر است.[۱] احساس بدی به تو دست می‌دهد. بیشتر اوقات دمغ و گرفته هستی. به یاد ایام سلامتی و تندرستی خودت می‌افتی. شادی و تحرّک آن روزها را به یاد می‌آوری و غصّه می‌خوری. تصوّرت این است که یک موجود عاطل و باطل شده ای. احساس می‌کنی که تمام شادی‌های دنیا از بین رفته است. همه جا را سرد می بینی. شب‌های گرم تابستان هم برای تو سرد است. تنهایی را در دل شب بهتر لمس می‌کنی، هر چند در جمع خانواده هستی. آنچه که از گذشته به یاد می‌آوری برای تو وحشتناک است، به خصوص صحنه تصادف! گاهی هم ندایی از درون تو برمی خیزد و در قالب کلماتی بر زبان تو جاری می‌شود: - نه! نباید این طور باشد! صورت خودت را در هم می‌کشی و آن را میان دست هایت پنهان می‌کنی. به پستوی ذهن خودت مراجعه می‌کنی و با خود می‌اندیشی که: - باید دنبال علّت این بد بیاری باشم تا آن را جبران کنم! ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان پنجم - ظهور نزدیک است - صفحه ۷۴ و ۷۵. 📚[۱]: چرخ مخصوص معلولین. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor