☘ بر جمال ماه تابان، قبله ی خوبان
🌿 خورشید فروزان، امید منتظران
ولی خدا ، امام زمان (عج)
🙏🌸صلوات 🌸🙏
🌼🍃🌹🌼🍃🌹🍃🌼🍃
🌼🌻اللّهُمَّ
🌻 🌼صَلِّ
🌼 🌻عَلی
🌻 🌼مُحَمَّدٍ
🌼 🌻وَآلِ
🌻 🌼مُحَمَّد
🌼 🌻وَعَجِّل
🌼 🌻فَرَجَهُم
🌼🍃🌹🌼🍃🌹🌼🍃🌹
🍃🍃بوی ظهور🍃🍃
ذکـر تــعـجـیل فـرج رمـز نـجـات بـشـر اسـت
🌻🙏🌻🙏🌻🙏🌻
مــا بـر آنـیـم کـه ایـن ذکـر جـهـانـےۦ بـشـود
🌷🙏🌷🙏🌷🙏🌷
🌻عــجــل الــفــرج بــحـق الـزیـنـب کبری علیهاالسلام🌻
🌷بوی ظهور🌷
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
✳موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍃(داستان 433) قسمت 2
📝 عـریـضـه 📝
🌸 ... آری، گر چه فقر و نیازمندی فشار زیادی بر او میآورد، اما ایمان و تقوی و اعتماد نسبت به خداوندی، در دلش موج میزد. عزت نفس، مناعت روح، بزرگی منش و توکلش، از جمله نعمتها و عنایات خداوندی به او بود که احساس میکرد هر یک از آنها، بیش از تمام دنیا برایش ارزش دارد. گاه که خود مینشست و فکر میکرد، میگفت: «سیّد شاید تو مشمول عنایاتی از خداوند بزرگ هستی که معمولاً بر اولیا و بندگان صالحش روا میدارد. مگر نه این است که گفتهاند: «البلاء للولاء» و «هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش میدهند» پس چرا این قدر جزع و فزع میکنی؟ چرا این همه فکر خود را مشغول میکنی؟ کمی هم به خدایی فکر کن که همواره مراقب و پروردگار توست. مگر زندگی تو را او اداره نمیکند؟ مگر او ضامن رزق و روزی بندگانش نیست؟ تو هم که در تلاش و کار خود کوتاهی نکردهای.» اما بلافاصله به خود برمیگشت و میگفت: «سیّد خجالت نمیکشی خودت را با بندگان خوب و اولیای الهی مقایسه میکنی؟! تو کجا و بندگان صالح خدا! کار پاکان را قیاس از خود مگیر ...
تو باید طرف دیگر سکه را ببینی که بخشی از بلاها و ناراحتیها مربوط به گناهان و خطاهایی است که بندگان او انجام میدهند از کجا که این فقر و ناراحتی طولانی مربوط به گناهان تو نباشد؟ از کجا که پروردگار مهربان و مولای رئوف تو، با این سختیها و فشارها در حال تطهیر روح و تزکیه نفس تو نیست؟» و بالاخره به خود میگفت: «آقا سیّد، خدا را شکر کن که مشمول عنایت و تربیت او هستی؛ آیا نمیشد تو را به حال خودت رها کند که هر کاری میخواهی بکنی و به هر کژی و انحرافی کشیده شوی؟
البته در این صورت ممکن بود به نان و حلوایی برسی، خودت حلاوت یاد و ذکر خدای مهربان را از دست میدادی. ماهها و سالها میآمد و میرفت و تو در اثر غرق شدن در رفاه و خوشی یک یاالله هم نمیگفتی. لحظهای به یاد مولا و امام زمانت نمیافتادی و ....»
سیّد محمّد گاهی در این افکار غوطه میخورد، ناگهان از شدت گرسنگی و ناراحتی گویا به این دنیا برمیگشت و به خود میگفت: «سیّد، بلند شو این حرفها برای تو آب و نان نمیشود! بلند شو و فکری برای این شکم گرسنهات بکن!» اما هر چه تلاش میکرد کمتر نتیجه میگرفت. این اواخر به اذکار و اوراد رو آورده بود. ...
(ادامه دارد) ...
📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۷ الی ۹۶؛ برگرفته از کتاب: سوار در برف.
گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
🍃🌼خواهی برسی به چشمه آب حيات
🍃🌹لبريز شود نامه ی تو از حسنات
🍃🌻بر روی سرت ببارد از حق بركات
🍃🌷بفرست دمادم به محمد ﷺ صلوات
🍃🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعجل فرجهم🌷🍃
🌻سلام امام زمانم
🌻بیا ڪہ بے تو
نہ سحـر را طاقتے اسٺ
🌻و نہ صبـح را صداقتے؛
ڪہ سحـر بہ شبنم
🌻لطف تو بیدار میشود
و صبح، بہ سلام تو
🌻از جا برمےخیزد
🌻اللهم عجل لولیڪ الفرج🌻
💠🌻بوی ظهور🌻💠