🏴 امام هادی علیه‌السلام: 🍃🌹« اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خود زیارت کنی، چنان است که گویی امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کرده ای.»🌹🍃 📚: کامل الزیارات، ص ۳۲۴ 🏴شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی بر مولا صاحب الزمان (عج) و جمیع محبین اهل بیت علیهم‌السلام تسلیت باد🏴 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)🏴 🌹🕯بوی ظهور🕯🌹 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴

◾️🌹◾🌹◾🌹◾ 🕯قوت بازوی من بود كه افتاده به خاك 🕯همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاك 🕯اين همان است كه ياری ولايت می كرد 🕯مثل يك شير ز اسلام حمايت می كرد 🏴السلام علیک یا حمزه سیدالشهداء🏴 🏴 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السّلام و شهادت حمزه سیدالشهداء علیه‌السّلام را به محضر قائم آل محمّد (ص) مولا صاحب الزمان (عج) و جمیع محبین و شیعیان جهان تسلیت عرض می‌نماییم🏴 ⚫🌹بوی ظهور🌹⚫

🔰 حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) چه کسی بود و زیارت مرقد مطهرش چه ثوابی دارد؟ ✅ حضرت عبدالعظيم بن عبداللّه بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابي طالب، از بزرگان روات و علما و صاحب ورع و تقوا است و از اصحاب امام جواد (علیه‌السّلام) و امام هادی (علیه‌السّلام) و احاديث بسيار از ايشان روايت كرد. در منزلت و مقام وی آمده است كه مردی از اهل ری به خدمت حضرت علی بن محمد النقی امام هادی (علیه‌السّلام) رفت. حضرت پرسيد: كجا بودی؟ او گفت: به زيارت امام حسين(علیه‌السّلام) رفته بودم. امام فرمود: اگر قبر عبدالعظيم را كه نزد شما است زيارت می‌كردی مانند كسی بودی كه امام حسين (علیه‌السّلام) را زيارت كرده باشد. (۱) 🌷 احمد بن خالد برقی می‌گويد: عبدالعظيم حسنی از دست حاكم و سلطان زمان خودش فراری شد و در خانه مردی از شيعيان در ری پنهان شد. در آن خانه عبادت می‌كرد و روزها روزه می‌گرفت و شب ها به عبادت می‌پرداخت و مخفيانه از خانه برای زيارت قبری كه نزديک محلّ سكونت وی بود، بيرون می‌رفت و می‌گفت : اين قبرِ مَردی از فرزندان موسی بن جعفر است. كم كم خبر ايشان در بين شيعيان پخش شد و گروه گروه به ديدار حضرت عبدالعظيم می‌آمدند. 🌷 شخصی از شيعيان، پيامبر (ص) را در خواب ديد كه فرمود: مردی از فرزندان من نزد درخت سيب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب دفن خواهد شد. حضرت عبدالعظيم مريض شد و بعد از مدتی فوت كرد و در جيب لباسش نوشته‌ای يافتند كه در آن نوشته بود: من ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن علی بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) هستم. (۲) 🌷 حضرت عبدالعظيم از نوادگان حضرت امام حسن (علیه‌السّلام) می‌باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیه‌السّلام) بود و عقايد خود را بر امام هادی (علیه‌السّلام) عرضه داشت و امام او را تأييد كرد. مناسب است ما اين روايت را نقل كنيم. 🌷 شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب عبدالعظيم روايت كرده‌اند كه فرمود: بر آقای خودم، حضرت امام هادی (علیه‌السّلام) وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو ای ابوالقاسم! تو ولیّ ما هستی. عرض كردم : ای فرزند رسول خدا! می‌خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسند است راهنماييم كنيد. ☝ من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندی ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالك هر چيزی است. او مالك و صاحب هر چيزی است. ☝ عقيده دارم محمّد (ص) پيامبر و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبری نخواهد بود و تا روز قيامت دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگری نخواهد بود. ☝ عقيده دارم امام و خليفه و ولیّ امر بعد از پيامبر (ص) اميرالمؤمنين (علیه‌السّلام) و بعد از آن حسن (علیه‌السّلام) و بعد حسين (علیه‌السّلام) و علی بن الحسين و بعد محمّد بن علی و سپس جعفر بن محمّد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و سپس محمّد بن علی است و بعد شما را امام می‌دانم. 👈 حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی (علیه‌السّلام) خواهد بود كه كسی او را نمی‌بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد. ☝ گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خدا است و اطاعت ايشان واجب و معصيت اينان معصيت خدا است. ☝ عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد. 👈 پس امام هادی (علیه‌السّلام) فرمود: ای ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را بر اين اعتقاد محافظت كند. (۳) 🌷 حضرت عبدالعظيم (علیه‌السّلام) در حدود سال ۲۵۰ يا ۲۵۲ از دنيا رفت. (۴) 📚📚📚 پی نوشت‌ها: 📚۱.شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج ۱ ص ۲۴۶. 📚۲.الخوئي، معجم رجال الحديث، ج ۱۰ ص ۴۶. 📚۳.منتهي الآمال، ج ۲ ص ۳۹۲. 📚۴.محمد جواد نجفي، ستارگان درخشان، ج ۴ ۲۱۹.۲ 🌎 قــرآن و حــدیــث 🌎 🌹🌤بـوی ظـهـور🌤🌹

💠بشارت به موعود آخرین ، در کلام جوادالائمه علیه‌السّلام💠 ✨حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السّلام می گوید： به خدمت مولایم امام جواد علیه‌السّلام مشرف شدم تا از ایشان دربارهء امام قائم عليه‌السّلام سؤال کنم که آیا او همان "مهدی" است یا امام دیگری است ؟ پیش از پرسش من امام فرمودند： 🌟 قائم از ما همان "مهدی" است ، که در وقت غیبت باید انتظارش را بکشند و به هنگام ظهور باید اطاعتش را بکنند ؛ او سومین نسل از فرزندان من است و به خدایی که محمّد را به پیامبری برانگیخت و ما را به امامت مفتخر ساخت ، اگر از دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد ، خداوند آن یک روز را آنقدر وسعت می بخشد که او ظهور می کند و زمین را در پی ظلم و جوری منتشر ، از قسط و عدل آکنده می سازد ؛ و خداوند تبارک و تعالی کار او را در یک شب به سامان می رساند چنان که کار موسای کلیم را به سامان رساند ، او رفت تا برای خانوادهء خود آتشی بیاورد و بازگشت در حالی که پیامبر بود ؛ سپس امام علیه‌السّلام تأکید فرمودند： 💠 أفضَلُ أعمالِ شيعَتِنا إنتِظارُ الفَرَج💠 👈 برترين كار شیعهء ما ، انتظار فرج است. 📚: کمال الدین، باب ۳۶، ص ۳۷۷ 🌤اللّهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 💠✨بوی ظهور✨💠

🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 433) قسمت 5 📝 عـریـضـه 📝 🌺 ... در اینجا مثل اینکه سیّد محمّد را برق گرفت! در جای خود ایستاد و در همان چند لحظه فکرهای مختلفی در ذهنش عبور کرد؛ من که مخفیانه این کار را انجام می‌دادم و مطمئنم هیچ کس مرا ندیده و از کارم مطلع نبوده است، پس این شخص از کجا این حرفها را می‌زند؟ از طرفی کسی از اهل جبل عامل در این شهر نیست که من او را بشناسم. کم‌کم سیّد نگاه خود را از روی زمین به طرف بالا کشید و پاها و لباس مرد ناشناس را ورانداز کرد و تعجبش دو چندان شد، زیرا دید آن شخص چفیه و عقال پوشیده است، در حالی که این لباس در جبل عامل اصلاً مرسوم نبود و هیچ کس آن را نمی‌پوشید. همین طور که نگاهش بالا می‌آمد، در صورت آن فرد ناشناس خیره ماند آه! چه سیمای نورانی، معنوی، جذاب و ملیحی! در عین حال چقدر مهابت و بزرگی در آن موج می‌زند به طوری که چشم را جرأت ماندن در آن چهرهٔ ملکوتی نمی‌ماند! خدایا این شخص کیست؟ چقدر مهربان، جذاب و باعظمت است. او از کجا کار مرا فهمیده؟ از کجا می‌داند من نزدیک به چهل روز به امام زمان نامه نوشته‌ام؟ اصلاً از کجا اسم مرا می‌داند؟ ناگهان فکری از خاطرش گذشت که به شدت او را هیجان زده کرد. یعنی ...، یعنی ممکن است این آقا، حجت بالغهٔ خدا، قطب عالم امکان، آقا امام زمان علیه‌السّلام باشد؟! دهانش خشک شده بود و هیچ حرفی نمی‌توانست بزند و از طرفی، نمی‌دانست در آن لحظات چه کاری انجام دهد. فکری به نظرش رسید. قبلاً شنیده بود دست مبارک آن حضرت بسیار نرم و لطیف است. با خودش گفت: «با این آقا دست می‌دهم، اگر دستش همانگونه باشد که شنیده‌ام، آن وقت ادب و احترام لازم را به جا خواهم آورد.» با همین فکر دست خود را بالا آورد و با آن حضرت دست داد. لطافت و نرمی فوق‌العاده‌ای را احساس کرد و یقین نمود که او، مقصد و مقصود تمام عالم و منجی همهٔ انسانها، امام عصر علیه‌السّلام است، اینجا بود که شوق و ذوقش دو چندان شد، ضربان قلبش شدت گرفت و دست و پای خود را گم کرد. فوراً خم شد که دست آن حضرت را ببوسد، اما ... آری، اما دیگر از محبوب خبری نبود! کسی آنجا نبود که دست او را ببوسد. مثل اینکه دنیا را بر سرش خراب کرده باشند! عرق سردی بر بدنش نشست و حسرت و افسوس سراپای وجودش را فرا گرفت .... بعد از مدتی سیّد به حال آمد و کم‌کم وضعش طبیعی شد. باز با خودش گفت: «سیّد! دیدی چه سعادتی را از دست دادی! قبلهٔ حاجات و کعبهٔ مقصود در کنار تو بود و تو آن قدر مسامحه کردی که از دستت رفت.» دوباره بغضش ترکید و دل آب شده‌اش از چشمانش قطره قطره به دامنش چکید: ... (ادامه دارد) ... 📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۷ الی ۹۶؛ برگرفته از کتاب: سوار در برف. گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi