🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 433) قسمت 5 📝 عـریـضـه 📝 🌺 ... در اینجا مثل اینکه سیّد محمّد را برق گرفت! در جای خود ایستاد و در همان چند لحظه فکرهای مختلفی در ذهنش عبور کرد؛ من که مخفیانه این کار را انجام می‌دادم و مطمئنم هیچ کس مرا ندیده و از کارم مطلع نبوده است، پس این شخص از کجا این حرفها را می‌زند؟ از طرفی کسی از اهل جبل عامل در این شهر نیست که من او را بشناسم. کم‌کم سیّد نگاه خود را از روی زمین به طرف بالا کشید و پاها و لباس مرد ناشناس را ورانداز کرد و تعجبش دو چندان شد، زیرا دید آن شخص چفیه و عقال پوشیده است، در حالی که این لباس در جبل عامل اصلاً مرسوم نبود و هیچ کس آن را نمی‌پوشید. همین طور که نگاهش بالا می‌آمد، در صورت آن فرد ناشناس خیره ماند آه! چه سیمای نورانی، معنوی، جذاب و ملیحی! در عین حال چقدر مهابت و بزرگی در آن موج می‌زند به طوری که چشم را جرأت ماندن در آن چهرهٔ ملکوتی نمی‌ماند! خدایا این شخص کیست؟ چقدر مهربان، جذاب و باعظمت است. او از کجا کار مرا فهمیده؟ از کجا می‌داند من نزدیک به چهل روز به امام زمان نامه نوشته‌ام؟ اصلاً از کجا اسم مرا می‌داند؟ ناگهان فکری از خاطرش گذشت که به شدت او را هیجان زده کرد. یعنی ...، یعنی ممکن است این آقا، حجت بالغهٔ خدا، قطب عالم امکان، آقا امام زمان علیه‌السّلام باشد؟! دهانش خشک شده بود و هیچ حرفی نمی‌توانست بزند و از طرفی، نمی‌دانست در آن لحظات چه کاری انجام دهد. فکری به نظرش رسید. قبلاً شنیده بود دست مبارک آن حضرت بسیار نرم و لطیف است. با خودش گفت: «با این آقا دست می‌دهم، اگر دستش همانگونه باشد که شنیده‌ام، آن وقت ادب و احترام لازم را به جا خواهم آورد.» با همین فکر دست خود را بالا آورد و با آن حضرت دست داد. لطافت و نرمی فوق‌العاده‌ای را احساس کرد و یقین نمود که او، مقصد و مقصود تمام عالم و منجی همهٔ انسانها، امام عصر علیه‌السّلام است، اینجا بود که شوق و ذوقش دو چندان شد، ضربان قلبش شدت گرفت و دست و پای خود را گم کرد. فوراً خم شد که دست آن حضرت را ببوسد، اما ... آری، اما دیگر از محبوب خبری نبود! کسی آنجا نبود که دست او را ببوسد. مثل اینکه دنیا را بر سرش خراب کرده باشند! عرق سردی بر بدنش نشست و حسرت و افسوس سراپای وجودش را فرا گرفت .... بعد از مدتی سیّد به حال آمد و کم‌کم وضعش طبیعی شد. باز با خودش گفت: «سیّد! دیدی چه سعادتی را از دست دادی! قبلهٔ حاجات و کعبهٔ مقصود در کنار تو بود و تو آن قدر مسامحه کردی که از دستت رفت.» دوباره بغضش ترکید و دل آب شده‌اش از چشمانش قطره قطره به دامنش چکید: ... (ادامه دارد) ... 📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۷ الی ۹۶؛ برگرفته از کتاب: سوار در برف. گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi

🌦امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ذخیره امامت🌦 ☀امام زمان (عج)، انتظار و رسالت منتظران در اندیشه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه☀ 🔹 قسمت 18 🔸 فصل اول 🌳 *افضلیت پیامبر و ائمه علیهم‌السّلام* 🌳 🔰 قسمت 4 👈 ... کرامت خود را برای اوصیای تو واجب کرده، ثواب خود را برای پیروانت واجب نمودم.» عرض کردم: «پروردگارا اوصیای من کیانند؟» فرمود: «ای محمّد، اوصیایت آنانند که نامشان بر ساق عرش نگاشته شده است.» پس، در حالی که در مقام پروردگار جل‌جلاله بودم به سوی عرش نگریستم و دوازده نور دیدم که در هر کدام نوشته‌ای سبز رنگ بود و بر آن نام یکی از اوصیایم نوشته شده بود. که اول آنان علی بن ابیطالب و آخرشان مهدی امتم بود. عرض کردم: «پروردگارا (آیا) اینان اوصیای منند پس از من؟» ندایم داد: «ای محمّد اینان اولیا و دوستان و برگزیدگان من و حجت‌هایم پس از تو بر مردمانند و آنان اوصیای تو و جانشینانت، و بهترین مخلوقاتم پس از تو هستند سوگند به عزت و جلالم که دین خود را به وسیله آنان آشکار ساخته، و کلمه (حق) خود را با آنان اعتلا می‌بخشم و زمین را به وسیله آخرینشان از دشمنانم پاک می‌کنم، و او را مالک مشرق‌ها و مغرب‌های زمین ساخته و بادها را مسخّرش می‌کنم، ابرهای سخت را تحت سیطره او در آورده (و مطیع و فرمانبر او می‌سازم)، و او را در راه‌های تعالی بالا خواهم برد. با لشکریان خود یاری‌اش داده، و با ملائکم مددش می‌رسانم تا آنکه دعوت من برای جمع شدن مردم بر وحدانیتم را اعلام کند و آنگاه دولتش را پایدار ساخته، و تا روز قیامت روزگار و ایام حکمرانی را میان اولیای خود (دست به دست) می‌گردانم.»(1) 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لولیک الفرج💠 (ادامه دارد) ... ➖〰➖〰➖〰➖ 📚: امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ذخیره امامت؛ امام زمان (عج)، انتظار و رسالت منتظران در اندیشه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، ص ۲۷ الی ۳۵. 📚:1- عیون اخبار الرضا علیه‌السّلام، ج ۱، ص ۲۰۴، «باب السادس و العشرون»، ح ۲۲. 🌹💫بوی ظهور💫🌹 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 @booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor