eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️اولین ویژه شهادت آیت الله رئیسی با نام شهید جمهور توسط گروه سرود حبیب و گروه سرود نور تهران منتشر شد. بَه بِه عروجی چنین در ره عشق وطن غصه‌ی مردم به دل جامه‌ی خدمت به تن 📎 📎 📎 📎
@Maddahionlinمداحی آنلاین - نماهنگ شهید جمهور..mp3
زمان: حجم: 5.53M
◾️اولین ویژه شهادت آیت الله رئیسی با نام شهید جمهور توسط گروه سرود حبیب و گروه سرود نور تهران منتشر شد بَه بِه عروجی چنین در ره عشق وطن غصه‌ی مردم به دل جامه‌ی خدمت به تن 💔 🏴
تا پای جان برای ایران🖤🇮🇷 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ طراح: شیما صادقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت هم بام فلک پایگه قدر و جلالت هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘(داستان 685) قسمت ۲ 🌸معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام🌸 🌱 ... ناگهان شخصی سوار بر حیوانی سفید و قوی از راه رسید و به زبان فارسی به من گفت: شیخ حسین! این چه جای نشستن است، گویا در خانه خود نشسته ای! نمی دانی این جا وسط بیابان است؟ عرض کردم: آری! ولی جریان این گونه است و آن چه گذشته بود را برای او تعریف کردم. ... گفت: برخیز! بار تو را روی حیوانت می‌گذاریم و کم کم می‌رویم، شاید خداوند ما را به قافله برساند. گفتم: نمی بینی دستش معیوب شده است. امّا او اصرار کرد و من گفتم: لاحول و لاقوّة الاّ باللَّه، برخاستم، بار را روی حیوان گذاشتم و او را به زور می‌راندم. در بین راه دوباره فرمود: شیخ حسین! بار من از بار تو سبک تر است، بار تو را روی حیوان خودم و بار خود را روی حیوان تو می‌گذارم. عرض کردم: هر طور میل شماست! سپس بار من را گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من نهاد. در حالی که می‌رفتیم، بار دیگر فرمود: شیخ حسین! آیا می‌خواهی حیوان خود را با حیوان من مبادله کنی؟ گفتم: ای برادر، درست است که شما فارس هستی و من عرب. امّا تصوّر می‌کنی نمی فهمم که مرا به تمسخر گرفته ای؟ تصوّر می‌کنی من نمی دانم که حیوان شما ده برابر حیوان من ارزش دارد؟ فرمود: از تمسخر به خدا پناه می‌برم، می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه نمایم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هشتم - معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام - ص ۲۷ و ۲۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖