✅پرسشهای شما، پاسخهای امام زمان علیهالسّلام و عارفان⁉
قسمت 90
3⃣6⃣. مذمّت ردّ احسان⁉
قسمت 1
🌴 حسن بن فضل بن زید یمانی گوید:
🌷 پدرم (فضل بن زید) با خط خودش نامهای برای حضرت صاحب الزمان علیهالسّلام نوشت و پرسشهایی را مطرح کرد و جواب دریافت نمود. سپس خودم نامهای نوشتم و جواب دریافت نمودم.
🌷 پس از آن شخص دیگری از اصحاب ما (شیعه) نامهای برای حضرت صاحب الامر علیهالسّلام نوشت، اما جوابی دریافت نکرد. البته ما پس از آن که از علت نرسیدن جواب نامه جستوجو کردیم، یافتیم که آن شخص، در عقیدهاش تحولی پیدا شده و به عقیدهٔ قِرمَطی(1) پیوست.
🌴 حسن بن فضل گوید: به قصد زیارت به طرف عراق حرکت کردم و وارد طوس شدم و تصمیم گرفتم، آن قدر در آنجا بمانم تا تکلیفم روشن شود و به حاجتم برسم و حتی اگر تا موقع رسیدن به حاجتم، مجبور شدم با گدایی روزگار بگذرانم، چنین میکنم.
🌷 در خلال این زمان که در آنجا (طوس) ماندم، از ترس این که مبادا امسال به حج نرسم و توفیق مناسک از من گرفته شود، دل تنگ شدم.
🌷 در این میان روزی به حضور محمّد بن احمد رسیدم و از او نظر خواستم. او به من گفت: به فلان مسجد برو، در آنجا به شخصی برخورد میکنی. (اشاره به این که مشکل تو آنجا حل میشود).
🌴 حسن بن فضل گوید: به آن مکان رفتم، شخصی وارد شد و چون نگاهش به من افتاد، خندید و گفت:
🌟« غمگین نباش، تو در همین سال به حج مشرف میشوی و به سلامت نزد خانوادهات باز میگردی.» ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖
📚: پرسشهای شما، پاسخهای امام زمان عجل اللّه تعالی فرجهالشریف و عارفان، ص ۹۱ الی ۹۲
📚:1- توضیح آن در «کیفیت نصب حجرالأسود» گذشت.
🌼🌤بوی ظهور🌤🌼
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
@resane_zohoor
اے نعمت بـاطنـی عالـم مہدے
اے نـور دل نبــی خـاتم، مہدے
تکمیل نموده رَب بہ تو نعمتها
اے نعمـت جـارے دمـادم، مہـدے
🍃🌹اللّهمّ عجّل لولیک الفرج 🌹🍃
🍃✨بوی ظهور✨🍃
4_416160787426443472.mp3
زمان:
حجم:
936.2K
#صوت_دعای_فرج
التماس دعا ...
4_810574918482657307.mp3
زمان:
حجم:
684.6K
#صوت_آیت_الکرسی
التماس دعا ...
4_220031260473427438.mp3
زمان:
حجم:
1.22M
#صوت_دعای_عهد
التماس دعا ...
4_220031260473427360.mp3
زمان:
حجم:
3.25M
#صوت_دعای_ندبه
التماس دعا ...
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍃(داستان 383) قسمت 3
🌺تشرّف شیخ علی دجیلی در راه زیارت جناب حرّ🌺
🌾 ... مقدار کمی سوار شد و زود پیاده گردید و دوباره خودم سوار شدم، ناگاه خود را نزد قهوه خانهای که در کنار «نهر حسینیه» است دیدم؛ قهوه خامنهای که ابتدای شهر کربلاست. سیّد وداع نمود و به یکی از کوچه باغها رفت. وقتی تشریف برد به فکر افتادم که من الان کنار خط آهن بودم که آفتاب غروب کرد و به فاصلهٔ پانزده دقیقه خودم را در شهر کربلا میبینم و صدای اذان بلند است با این که مسافت از یک فرسخ بیشتر است؛ این سیّد چه کسی بود که از اهل سامرا و اوضاع آن سؤال نمود؟ و اصلاً چطور فهمید من از آنجا هستم؟ تازه من همان اول به چه کسی متوسل شدم؟ دیگر یقین کردم آن آقا، حضرت ولی عصر (عجّل اللّه فرجه) بوده است و آنچه یقینم را محکم میکند این است که در راه از ایشان پرسیدم: « نام شما چیست؟» فرمودند: « سیّد مهدی.» بلافاصله برگشتم که ببینم کجا رفت؛ اما با کمال تعجب از آن بزرگوار اثری نبود، در حالی که در باغ یا راه دیگری غیر از مسیری که آمده بودیم، دیده نمیشد.
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
📚: ملاقات با امام زمان علیهالسّلام در کربلا، ص ۳۰۲ الی ۳۰۳؛ ج ۱، ص ۱۱۸، س ۲ عبقری الحسان، ج ۱، ص ۲۷۹
گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi