eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍃دلنوشته های امام زمانی🍃🍁 یا زهرا💚 دست به قلمم خوب نیست آقاجان ولی مینویسم برایت با نام مادرت شروع میکنم بس که تنهایم😔 آقای من🌟 از کودکی مادرم اسم تو را در گوش من زمزمه میکرد تا که قد کشیدم ... خیلی حرفای نگفته هست آقا آقاجان همه میگن تو کربلا امام حسین غریب بوده ولی من میگم علی اصغر رو داشت، سقای کربلا رو داشت، طفل سه ساله رو داشت، ی خواهر داشت به اسم زینب که شامی ها تا اسمشو میشنیدن بدنشون می‌لرزید❤️ اگه ازم بپرسن از حسین غریب تر کی هست اسم شما رو میبرم مولا💙 دلم گرفته از این همه غربت و غریبی تو😔 مولای من جامعه ام آنقدر ترسناک شده که میترسم امانت مادرت چادر خاکی ام را از سرم دربیاورند😔 آنقدر که بی ایمانی زیاد شده میترسم از روزی که بچه های حزب الهی مان اعتقادشان را از دست بدهند. این همه گناه ... هر روز برایم گریه میکنی شرمنده ام آقا😞😞 جایی نوشته بود با هر گناهی که میکنی یک سیلی به صورت مولا میزنی😣 تنم لرزید من شما را میزنم؟😞 هر کس که این دلنوشته رو خوند به این جمله من فکر کنه اگه تونستی جوابی براش داشته باشی به منم بگو تا روز قیامت شرمنده نباشم ... پسر بچه ۷ ساله رو درنظر بگیر که شیطنت میکند عصبانی میشوی و سریع او را میزنی مادرش را با خود می آورد ... میگویی شیطنت کرده تنبیهش کرده ام . حالا روز قیامت حجة بن الحسن دست مادرش فاطمه را میگیرد به سمت تو می آید...😔 با این سیلی هایی که به صورت پسرش زدی اگر از تو دلیلش را بخواهد چه میگویی😔 میگویی آقایی که سال هاست برایمان آقایی کرده چطور قدر شناسی میکنی؟😔 فدای غریبی ات مولا❤️ 🌿 ارسالی از اعضا محترم کانال و گروه 🍃🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹🍃 🍁🍃بوی ظهور🍃🍁 ▶️ https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ▶️ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
✅پرسشهای شما، پاسخ‌های امام زمان علیه‌السّلام و عارفان⁉ قسمت 46 3⃣3⃣. نماز خواندن در لباس ابریشمی⁉ 🌼 طی نامه‌ای از حضرت صاحب الزّمان علیه‌السّلام سؤال شد: 🌷 در اصفهان لباس‌هایی به نام «عتابیه» از قَرْ (= ابریشم) بافته می‌شود، آیا نماز خواندن در آنها جایز است یا خیر؟⁉ ✅ حضرت ولی عصر علیه‌السّلام در جواب فرمودند: 💫« لا یجوز الصلاه الا فی ثوب سداه او لحمته قطن او کتان؛» 💫« نماز جز در لباسی که تار و پودش از پنبه یا کتان باشد، جایز نیست.»1 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّک الْفَرَج💠 (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖ 📚: پرسش‌های شما، پاسخ‌های امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه‌الشریف و عارفان، ص ۵۴، ۵۵ 📚:1- ر.ک: الغیبة شیخ طوسی، ص ۳۷۷؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۰۳؛ مجمع الفائده محقق اردبیلی، ج ۲، ص ۲۴۲؛ ذخیرة المعاد، ج ۲، ص ۲۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰، ح ۷۳۹۹؛ کشف اللثام، ج ۴، ص ۵۵؛ بحار، ج ۵۳، ص ۱۵۱؛ معجم احادیث الامام المهدی علیه‌السّلام، ج ۴، ص ۳۱۳، ح ۱۳۳۰ و همان، ص ۱۳۵ 🌼🌤بوی ظهور🌤🌼 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor
تـــا دلـــم غـــافـــل از آقـــا مـــيــشــود پــای مــن ســوی گــنـه وا مـــيــشــود 🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁 تـــا مــرا نــفـــســـم بـــه ذلــت مــيـکـشـد مـــهــدی زهـــرا خــجــالــت مـيــکــشــد 🔹🔹🔹🌿🔹🔹🔹 کـــار مـــن تـــنــهــا دل آزردن شـــده کــار مـولـا خــون دل خـــوردن شــده 🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁 روز و شــب مـيـگـويـم بــه خــود بــا واهــمــه مـــن چــه کــردم بـــا عـــزيـــز فــاطـــمــه 🔹🔹🔹🌿🔹🔹🔹 🌸🍃بوی ظهور🍃🌸 *❣اللهم عجل لوليک الفرج❣* 💠⚪💠⚪💠⚪💠 ▶️ https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ▶️ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 363) قسمت 1 🌷آتش دیدن شیخ باقر کاظمی در مسجد سهله🌷 🌻 شیخ باقر کاظمی فرمود: در ایام جوانی با دایی‌ام شیخ محمّد علی قاری به مسجد سهله رفتیم. در آن زمان مسجد موحش بود و این عمارت‌های جدید را نداشت و اصلاً قبل از این که راه آن را اصلاح کنند فاصله بین مسجد سهله و کوفه خیلی زیاد بود. در مسجد نماز تَحیَّت [ در هر مسجدی که انسان وارد می‌شود برای احترام آن مسجد مستحب است نمازی را - چه واجب، چه مستحب - در آن جا بخواند که به این نماز نماز تحیّت می‌گویند.] را در مقام حضرت مهدی علیه‌السّلام خواندیم و به قصد خارج شدن از آنجا بیرون آمدیم. دایی‌ام سبیل [یکی از دخانیات] و کیسهٔ توتون خود را فراموش کرد و لذا وقتی به در مسجد رسیدیم یادش آمد و مرا به آنجا فرستاد تا آنها را بیاورم. شب بود، داخل مقام شدم و کیسه و سبیل را برداشتم اما ناگهان گلوله بزرگی از آتش را دیدم که در وسط مقام مشتعل است. ترسیدم و هراسان بیرون رفتم. دایی‌ام وقتی مرا وحشت زده دید پرسید: « چه شده و از چه ترسیده‌ای؟» جریان گلوله آتش را برایش گفتم. ایشان گفت: « به مسجد کوفه که رسیدیم از عبد صالح حاجی عبدالله واعظ موضوع را می‌پرسیم چون او زیاد به اینجا رفت و آمد داشته است و نباید از قضیه بی‌اطلاع باشد.» وقتی به کوفه آمدیم دایی‌ام از حاجی عبدالله واقعه را سوال کرد. او فرمود: « خیلی وقت‌ها شده آن تکه آتش را فقط در همان مقام حضرت مهدی علیه‌السّلام دیده‌ام و در سایر مقامات و زاویه‌ها خبری نبوده است.» ... (ادامه دارد) ... گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi