#سلام_امام_زمانم💚
مهدیا ...
در هوس دیدن رویت
دل من تاب ندارد
نگهم خواب ندارد
قلمم گوشه دفتر
غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دلسوخته، ارباب ندارد!
تو کجایی گل نرگس 🌼🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
#انتظار_فرج_امام_عصر_عج
🌾 انتظار فرج امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه🌾
قسمت 14
ادامه ✅ عاقبت یک عمر انتظار
🌴 در زمان امام محمّد باقر علیهالسّلام، حَکَم بن عُتَیْبه که خود شاهد ماجرا بوده چنین نقل کرده است:
🌾 در خدمت حضرت باقر علیهالسّلام بودم و خانه پر از جمعیّت بود. در همین موقع پیرمردی وارد شد که بر چوبدستیِ خود تکیه زده بود. بر درِ اتاق ایستاد و گفت: السّلام علیک یابن رسولاللّه و رحمةاللّه و برکاته. حضرت جوابش را دادند: و علیک السلام و رحمةاللّه و برکاته. سپس پیرمرد به حضّار مجلس سلام کرد و آنها هم جوابش را دادند. آنگاه به حضرت باقر علیهالسّلام روی کرد و گفت:
« ای پسر رسول خدا، مرا نزدیک خود جای ده فدایت شوم. به خدا سوگند من شما را دوست دارم و دوستدارانِ شما را هم دوست دارم. به خدا سوگند دوست داشتنِ شما و دوستدارانتان به خاطر طمع دنیا نیست. و من با دشمنِ شما دشمنی دارم و از او بیزار هستم. و به خدا سوگند دشمنی و بیزاریِ من نسبت به او به خاطر کینهٔ شخصی میان من و او نیست. به خدا قسم من حلالِ شما را حلال و حرامِ شما را حرام میدانم و منتظر (ظهور) امر شما هستم. حال که چنین هستم - خدا مرا فدایت گرداند - امیدی نسبت به من دارید؟»
امام باقر علیهالسّلام فرمودند: «اِلیَّ. اِلیَّ.»:« به سویِ من بیا. به سویِ من بیا.» تا آنکه او را کنار خود نشاندند. سپس به او فرمودند: ای پیرمرد، مردی خدمت پدرم علیّ بن الحسین علیهالسّلام رسید و همین سؤال را از ایشان پرسید. پدرم به او چنین فرمودند:
✅ « اگر از دنیا بروی، بر رسول خدا (ص) و علی و حسن و حسین و علیّ بن الحسین وارد میشوی و دلت خنک و دیدهات روشن میگردد و همراه با فرشتگان کرام الکاتبین با روح و ریحان استقبال میشوی، همین که جانت به اینجا برسد - و با دست به حلق مبارک اشاره کردند. و اگر زنده بمانی، آنچه باعث چشم روشنیات شود خواهی دید و با ما در مرتبهٔ اعلا خواهی بود.»
پیرمرد وقتی این سخن را شنید، گفت: ای اباجعفر چه فرمودید؟! حضرت سخن پدرشان را تکرار فرمودند. پیرمرد گفت: اللّه اکبر! من اگر از دنیا بروم، بر رسول خدا (ص) و علی و حسن و حسین و علیّ بن الحسین علیهمالسّلام وارد میشوم و چشمم روشن و دلم خنک میگردد و همراه با کرام الکاتبین با روح و ریحان استقبال میشوم - همین که جانم به اینجا برسد - و اگر زنده بمانم، آنچه را باعثِ روشنیِ چشمم میشود ببینم و با شما در مرتبهٔ اعلا خواهم بود؟!»
سپس هایهای شروع به گریستن کرد تا آنکه بر زمین افتاد. جمعیت چون حال او را دیدند، همگی به گریه و ناله افتادند و حضرت باقر علیهالسّلام اشکها را با انگشتِ خویش از دیدگانِ او پاک میکردند. پیرمرد سرش را بلند کرد و به حضرت عرض کرد: ای پسر رسول خدا (ص)، خدا مرا فدایت کند، دستت را به من بده. حضرت دستِ خود را به او دادند. او دستِ ایشان را بوسید و بر دیدگانِ خود و گونهاش نهاد. سپس لباس را از روی شکم و سینهٔ خود بالا زد و دستِ حضرت را بر شکم و سینهٔ خود قرار داد.
پس از آن برخاست و خداحافظی کرد، و امام باقر علیهالسّلام در حالی که پیرمرد پشت کرده بود و میرفت، به پشتِ سرش مینگریستند. آنگاه رو به حاضران کرده فرمودند:
« هر کس دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند، به این شخص بنگرد.»
حَکَمبن عُتَیْبه گفت: هیچ مجلس ماتمی را شبیه آن مجلس ندیدم (از بس گریه کرده بودند).
➖➖➖➖➖➖➖
📚: روضهٔ کافی، ص 76، ح 30
🌦🌹بوی ظهور🌹🌦
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
@resane_zohoor تلگرام