#آیات_نور
#حزب صد و دهم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- ايمان، زمينه تقوا و شرط ثمر بخشى ايمان، داشتن تقوا است.
2- به اميد كار خير وارثان نباشيم، هركس به فكر قيامت خود باشد.
3- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخيره مىكنيم، دقّت كنيم.
4- محاسبه نفس لازم است.
5- قيامت، نزديك است.
6- آيندهنگرى و عاقبتانديشى، لازمهى ايمان است.
7- تقوا، زمينه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقويت تقوا است.
8- هيچ كس در هيچ مرحلهاى خود را ايمن نداند.
- ايمان به خبير بودن خداوند، عامل تقوا است.
#استاد_قرائتی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_از_فاطمهس_بگو_استاد_پناهیان.mp3
زمان:
حجم:
7.16M
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️ از فاطمه (سلاماللهعلیها) بگو
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_سلاماللهعلیها
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
●➼┅═❧═┅┅───┄
#وای_مادرم 🥀
بـار هیـزم بـــه روی شانـه کجـا آمدهاید
این در خانه وحی است که آتش زدهاید
🔸شاعر: غلامرضاسازگار
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_سلاماللهعلیها
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
●➼┅═❧═┅┅───┄
#سلام_امام_زمانم
نمیگویم کجا در ناکجایی
بگو جانا، بگو جانا کجایی
شب و روز از دل سرگشته پرسم
تو ای پیدای ناپیدا کجایی ...
#سه_شنبه_های_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#شهدا_زنده_اند
هـرگـز نه معـطل پـرِ پـروازند
نه چشم براه فرصت اعجازند
مـردان خــدا، برای زیبـا رفتن
هربار مسیر تازه ای می سازند
🔸شاعر: سیداکبرسلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ایران_حاج_قاسم_سلیمانی_است
●➼┅═❧═┅┅───┄
#سردار_دلـ💔ـها
از داغ غمت تمام گلها پرپر
افتاده زمین دو دست و پا و یک سر
گفتی که به دل عزم شهادت دارم
گفتم برسان سلام ما بر مادر
شاعر: فاطمه ابوالفتحی
#مرد_میدان
#ما_ملت_شهادتیم
شادی روح پاک همه شهدا #صلوات
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
💎سلام من
به لحظه ای که می رسد ظهور او
💎سلام من
به لحظه ای که میرسد عبور او
✨اللّهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج✨
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 565) قسمت 1
🌸 *چـرا مـن؟* 🌸
🌿 محمّد بن علی بن متیل میگوید:
روزی محمّد بن عثمان، دوّمین نائب امام علیه السلام مرا به نزد خود فرا خواند، وی چند تکه پارچه ای که نوشته شده بوده، به همراه کیسه ای که چند درهم در آن بود به من داد و گفت: همین حالا شخصاً به طرف «واسط» حرکت کن. وقتی به رودخانه کنار شهر رسیدی مسیر رودخانه را به طرف بالا طی کرده و اینها را به اوّلین کسی که رسیدی تحویل بده!
من آنها را تحویل گرفتم، وقتی به آن چند تکه پارچه ظاهراً کم ارزش و آن چند درهم نگاه کردم کمی ناراحت شدم که چرا باید کسی مثل من برای تحویل این محموله کم ارزش این مسافت طولانی را برود؟ در حالی که من موقعیت و وظایف مهم تر و با ارزش تری داشتم!
به هر حال، این مأموریت را پذیرفتم و به طرف شهر «واسط» به راه افتادم، وقتی به محل قرار رسیدم، دیدم حسن بن محمّد بن قطاة صیدلانی، وکیل موقوفات «واسط»، آنجا ایستاده است. همین که مرا دید گفت: مرا که میشناسی تو کیستی؟
گفتم: من جعفر بن محمّد بن متیل هستم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/
گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۴۳.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor