eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼السّلام علیک یا بقیةالله فی ارضه🌼 🌦ای رهگذر کوچه احساس کجایی؟ 🌦محبوب ترین عابر شبهای رهایی! 🌦تا خال لبت نقطه حساس وجود است، 🌦حساس ترین منطقه در منطق مایی ... 🌦ای ناب ترین حادثه عشق در این بزم، 🌦دور از نظرت میکده را نیست صفایی! 🌦ای خوبترین منظره در چشم ملائک، 🌦بر روی زمین ناب‌ترین عکس خدایی ... 🌦دلتنگ تو این بار گل و باغ و بهارند، 🌦ای کاش گل نرگس من زود بیایی ... 💠اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج💠 🌷🌤بـوی ظـهـور🌤🌷
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 411) قسمت 2 🌺شرح حال مرحوم حاج محمّد علی فشندی رحمه‌اللّه‌علیه🌺 🌼خصوصیات اخلاقی🌼 🌸 ... آن قدر کار می‌کرد که هزینه روزانه و هزینه سفرشان تأمین شود، همیشه می‌گفت: «امروزت را بخور تا فردا خدا بزرگ است.» الان حدود هفده سال است که ایشان از دنیا رفته‌اند، ایشان خیلی کتوم و سِر نگه‌دار بودند، اصلاً هیچ چیز نمی‌گفتند، من تا چند سال اخیر که جریانات ایشان را در کتاب خواندم، او را نمی‌شناختم؛ گاهی هم افراد ناشناسی را می‌دیدم که می‌آمدند و می‌رفتند، آنها از تمام روحیات او اطلاع داشتند به یکی از دوستانش گفته بود، من از اول جوانی مقیّد بودم که گناه نکنم و آن قدر به حج بروم تا به محضر مولایم، حضرت بقیة‌اللّه (روحی فداه) مشرف شوم، سال‌ها بود که به این امید به مکّه معظّمه مشرف می‌شد. تشرّف در مکّه معظّمه را برای دوستانش می‌گفت که من شنیدم، اما تشرف در کربلا را در کتابی که یکی از دوستانش نوشته بود، خواندم و اصلاً از آن خبر نداشتم. از دوستان او حاج ملا آقا معین شیرازی و حاج آقا میر اسماعیل خیاط بودند که از بسیاری از اسرار او آگاه بودند و هیچ کدام از آنها هم در قید حیات نیستند. خدمت به مادر را خیلی مهم می‌دانستند و برای ایشان خیلی زحمت می‌کشیدند، ایشان به جهت ملاحظه حال مادرشان خیلی دیر و در سن چهل سالگی ازدواج کردند که بعد از ازدواج ایشان مادرشان دو سال بیشتر زنده نبود. مدتی که مادرشان بیمار بود همه کار برایشان انجام می‌دادند؛ دکتر، دوا، مراقبت، همه جور به ایشان خدمت می‌کردند. با ما هم رفتارشان خیلی خوب بود چند سالی که من با ایشان زندگی کردم هیچ ناراحتی ندیدم، همیشه خنده‌رو بود؛ با فامیل می‌نشست، می‌گفت، می‌خندید. اهل نماز شب بود، هیچ وقت نماز شب‌شان ترک نمی‌شد، حتی وقتی که در بستر بیماری بودند و حالشان خیلی بد بود به من سفارش می‌کردند که ایشان را صدا کنم، تا صبح چند مرتبه ایشان را صدا می‌زدم، دست‌شان را می‌گرفتم، می‌بردم وضو می‌گرفتند، عبادت می‌کردند، باز می‌خوابیدند و سفارش می‌کردند که صدایشان کنم. گاهی می‌گفتم شما مریض هستید استراحت کنید. می‌گفتند: «فرصت برای استراحت زیاد است، آن قدر بخوابیم که خسته شویم». الان هر کس سر قبرش می‌رود، هر حاجتی که دارد برآورده می‌شود. از دوستان و آشنایان هر کس که حاجتی داشته، سر قبر ایشان رفته ۷۰ مرتبه حمد و ۷۰ مرتبه توحید خوانده حاجتش را گرفته است و یا ۷۰ بار نام مقدس امام عصر (ارواحنافداه) را می‌برد حاجت می‌گیرند. یکی از دوستان که بچه نداشت بعد از آن که سر قبر ایشان رفت، خداوند به او فرزندی عنایت کرد.حتی بعد از وفات، لباس‌های ایشان را هم برای تبرّک بردند. امام زمان علیه‌السّلام به او فرمودند: «حاج محمّد علی خوشا به حالت، خوشا به حالت». آن وقت‌ها حاج آقا کاروان داشتند و عهده‌دار پذیرایی از حجاج بودند، خودشان تعریف می‌کردند: عصر روز هفتم ذی حجه با وسایل مورد نیاز حجاج وارد صحرای عرفات شدم و در چادری که برایمان در نظر گرفته بودند مستقر شدم، اما متوجه شدم که هنوز جز من کسی به عرفات نیامده است، بعد از آن یکی از شرطه‌ها آمد و گفت: «شما نباید امشب با این همه وسایل به اینجا می‌آمدی، چون بیابان است و ممکن است دزدها بیایند و وسایلت را ببرند». گفتم من بیدار می‌مانم و از وسایلم محافظت می‌کنم؛ ... (ادامه دارد) ... 📚: امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف و دعوت‌شدگان، ص ۲۳ الی ۳۳؛ برگرفته از کتاب: پرواز در ملکوت (همین مؤلف، ص ۲۴۷). گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi
✅ پرسشهای شما، پاسخ‌های عارفان📝 🔸قسمت 128 7⃣0⃣1⃣. چرا امام زمان علیه‌السّلام به ما اعتنا نمی‌کند! هر چه فریاد می‌زنیم صدایش می‌کنیم جوابمان را نمی‌دهد؟‼ ✅ برای این است که می‌داند ما بچه و اهل بازی هستیم می‌خواهیم آقا هم بیاید و با ما همبازی شود. می‌گوئید نه، اما من توضیح می‌دهم که چطور. یکی از دوستان می‌گفت در جمکران خوابم برده بود آقا تشریف آوردند من گفتم آقا جان در قدیم کسی به جمکران نمی‌آمد حالا شما خیلی دوست و طرفدار دارید. حضرت فرمود بیا با هم برویم، در همان عالم رؤیا ایشان از افراد سؤال می‌کردند چرا به جمکران آمده‌ای هر کسی یک چیزی می‌گفت، یکی می‌گفت قرض دارم یکی می‌گفت بختم بسته شده می‌خواهم ازدواج کنم و ... فقط دو سه نفر گفتند آمده‌ایم قلب امام زمانمان را از خود راضی کنیم. همهٔ اینها رفته‌اند تا یک همبازی بزرگتری پیدا کنند.❗ اگر پیر مردی بنشیند با یک ماشین پلاستیکی بازی کند همه می گوئید او دیوانه شده، این کار شایستهٔ او نیست. چرا برای بچه دو ساله شایسته است؟ چون عقلش نمی‌رسد. اکثر کارهایی که ما می‌کنیم شایستهٔ ما نیست، عمل صالح نیست. اگر از چشم ائمهٔ اطهار علیهم‌السّلام نگاه کنیم کارهایمان را صالح نمی‌بینیم. با این همه کینه‌توزی، حسادت، بخل، صفات رذیله که ما داریم چگونه امام زمان علیه‌السّلام به ما اعتنا کند؟❗ 🍃 فکر کنید در محفلی نشسته‌اید که چهارده نفر شخصیّتهای بزرگ و با عظمت نشسته‌اند خدای تعالی هم هست در اینجا ما با صفات رذیله از آن بچه دو ساله کوچکتر هستیم. آخر تو با چه بازی می‌کنی؟ تو را خدا خلق کرده خلیفةالله بشوی با پول بازی می‌کنی ولو میلیاردها تومان باشد. اینها شایسته شما نیست.❗ 👈 در روز اول خلقت ملائکه گفتند *«نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ»* خدای تعالی با یک کبریائی فرمود *«إِنِّي أعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»*(1)، و آدم را خلق کرد. حال این آدم چه می‌کند؟ بازی! *«إنَّما الحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»* با کلمه *«إِنَّما»* هم باید باشد یعنی این است و جز این نیست که همه دنیا بازی بیهوده است.❗ 👈 چرا علی علیه‌السّلام می‌فرماید که ریاست بر شما مردمی که دنیا پرست هستید، (مثل اینکه یک مرجع تقلید به کودکستان برود و بازی کند) برایم بی‌ارزش است.(2)❗ 👈 دلتان را به چه چیز خوش کرده‌اید؟ اینکه می‌بینید به ما محل نمی‌گذارند برای همین است. شما حتی می‌خواهید حضرت را ببینید و به همه فخر بفروشید، افتخار کنید یعنی با ملاقات حضرت هم بازی می‌کنیم. ارزش هر کس به تقوا و پاکی باطنش است به عمل صالح اوست، اگر به صرف دیدن امام زمان علیه‌السّلام ارزش پیدا می‌کردید ابوجهل و ابوسفیان از همه بیشتر ارزش داشتند.❗ 👈 ارزش این است که انسان سنخیت با امام پیدا کند اگر سنخیت پیدا شد حضرت به خانه فقیرانه تو می‌آید همانطور که اجداد بزرگوارش رفتند. خدا خواسته شما با امام محشور باشید چون شما خلیفةالله و او هم خلیفةالله است منتها شما از وجود مقدس امام استفاده می‌کنید و او از ذات مقدس پروردگار.🙏 و الّا شما سنخیت روحی پیدا کنید هر چه امام زمانت خواست تو هم بخواه و آن باش چون خواسته او خواسته خدا است *«وَ ما تَشاءُونَ إِلّا أَنْ یَشاءَ اللّهُ»*(3) و خواسته تو خواسته خدا است لذا ارزش داری. اگر انسان ارزش خود را فهمید می‌تواند روی خود کار کند. اینجا است که آن حضرت به تو اعتناء می‌کند.🙏 📕: (حضرت آیت‌الله سیّد حسن موسوی ابطحی)(4) 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖ 📚: پرسش‌های شما، پاسخ‌های امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه‌الشریف و عارفان، ص ۲۲۴ الی ۲۲۶ 📚:1- سورهٔ بقره - آیه ۳۰. 📚:2- عن امیرالمؤمنین علیه‌السّلام: «والله إن دنیا کم عندی أهون من عراق خنزیر فی ید مجذوم» (الصراط المستقیم، جلد ۱ - صفحهٔ ۱۶۳ - الفصل الثانی ...) «و منه و الله لو أعطیت الأقالیم السبعة بما تحت أفلاکها علی أن أعصی الله فی نملة أسلبها جلب شعیرة ما فعلت و إن دنیا کم عندي أهون من ورقة فی فم جرادة تقضمها ما لعلی و نعیم یفنی و لذة لا تبقی» (الصراط المستقیم - جلد ۱ - صفحهٔ ۱۶۳ - الفصل الثانی ...) . 📚:3- سورهٔ انسان - آیهٔ ۳۰؛ سورهٔ التکویر - آیهٔ ۲۹. 📚:4- انوار صاحب الزمان علیه‌السّلام، ص ۶۲۳. 🏴☀بوی ظهور☀🏴 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 ✳موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌾(داستان 411) قسمت 3 🌺شرح حال مرحوم حاج محمّد علی فشندی رحمه‌اللّه‌علیه🌺 🌼خصوصیات اخلاقی🌼 🍃 ... یکی از شرطه‌ها آمد و گفت: «شما نباید امشب با این همه وسایل به اینجا می‌آمدی، چون بیابان است و ممکن است دزدها بیایند و وسایلت را ببرند». گفتم من بیدار می‌مانم و از وسایلم محافظت می‌کنم؛ سپس مشغول عبادت و مناجات شدم؛ نیمه شب بود دیدم سیّد بزرگواری داخل چادر شدند، دو جوان هم همراه ایشان بودند که بیرون خیمه ماندند، آقا تشریف آوردند و فرمودند «حاج محمّد علی فشندی، سلام علیکم» من سلام ایشان را جواب دادم و پیش پای ایشان بلند شدم و در مقابل‌شان تواضع کردم. بعد ایشان احوالپرسی کردند و با من مشغول صحبت شدند، محبت‌شان در دلم نشست، سپس فرمودند: «حاج محمّد علی خوشا به حالت، خوشا به حالت» گفتم: «چرا؟» فرمودند: «شبی در بیابان عرفات بیتوته کرده‌ای که جدّم حضرت امام حسین علیه‌السّلام در اینجا بیتوته کرده‌اند». گفتم: «در این شب چه باید بکنیم؟» فرمودند: «دو رکعت نماز هست که مخصوص امشب است، در هر رکعت یک حمد و یازده قل هو اللّه قرائت می‌شود. شما وضو بگیرید و غسل کنید تا این نماز را با هم بخوانیم»، ایشان از چادر بیرون آمدند تا من غسل کنم، سپس مشغول نماز شدیم، بعد از نماز دعایی خواندند که من نشنیده بودم، وقتی از ایشان خواستم که آن دعا را حفظ کنم، فرمودند: «این دعا مخصوص امام معصوم علیه‌السّلام است و تو آن را فراموش می‌کنی». یک لحظه به فکرم خطور کرد که نکند این سیّد بزرگوار، امام زمان علیه‌السّلام باشند، از ایشان پرسیدم: «امام زمان علیه‌السّلام الان کجا هستند؟» فرمودند: «در خیمه هستند». عرض کردم: «فردا شب که شب عرفه است، کجا هستند؟» فرمودند: «در خیمه شما، چون فردا شب شما روضه عمویم حضرت اباالفضل علیه‌السّلام را می‌خوانید». سپس اعتقادم را در مورد توحید عرض کردم فرمودند: «همین قدر برای تو کافی است». در مورد ولایت نیز اعتقاداتم را گفتم فرمودند: «خوب است». بعد فرمودند: «حاج محمّد علی، غذا چه داری؟» گفتم: «نان و پنیر»، فرمودند: «من پنیر نمی‌خورم». عرض کردم: «ماست هم هست». مقداری نان و ماست آوردم حضرت میل فرمودند بعد گفتند: «حاج محمّد علی چایی هم داری؟» ناگهان یادم آمد که چایی نیاورده‌ام؛ عرض کردم یادم رفته از مکه چایی بیاورم، باید فردا که حجاج می‌آیند چایی تهیه کنم». حضرت فرمودند: «شما آب جوش آماده کن، من چایی می‌آورم و رفتند بیرون چایی آوردند، من چایی را دم کردم، به قدری شیرین و معطر بود که یقین کردم از چایی‌های دنیایی نیست، چایی را خوردیم و بقیه آن را هم به من دادند، که برای تبرک بین حجاج پخش کردم. آن وقت مبلغی، که صد ریال سعودی بود به من دادند و فرمودند: «حاج محمّد علی این مبلغ را بگیر و برای پدرم یک حج عمره به جا بیاور»؛ گفتم: «چشم، اسم پدر شما چیست؟» فرمود: «سیّد حسن». عرض کردم: «اسم خودتان چیست؟» فرمودند: «سیّد مهدی». سپس برخاستند که بروند، من آغوش گشودم و ایشان را در آغوش کشیدم، خواستم صورت مبارک‌شان را ببوسم، خال زیبای روی گونه‌شان توجّهم را جلب کرد، لب‌هایم را به روی خالشان گذاشتم و بوسیدم: او از من جدا شد و پس از چند لحظه، هر طرف از بیابان را که نگاه کردم اثری از ایشان نبود، تازه متوجه شدم این آقا چه کسی بود، نشستم و های های گریه کردم. 🌷امام زمان علیه‌السّلام به روضه حضرت ابوالفضل علیه‌السّلام می‌روند🌷 🌴 فردا شب ... (ادامه دارد) ... 📚: امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف و دعوت‌شدگان، ص ۲۳ الی ۳۳؛ برگرفته از کتاب: پرواز در ملکوت (همین مؤلف، ص ۲۴۷). گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi